کاسب پلاسکو نیستم اما پلاسکو من را مصمم‌تر کرد!

کد خبر: 671128

شما می دانید که 3000 ساختمان ناایمن در این شهر وجود دارد؟ از این مقدار 180 تا واقعا وضع بحرانی دارند که اگر وضعیتشان بدتر از پلاسکو نباشد بهتر نیست. ساختمان هایی که کارشناسان بازدید کردند اخطار دادند دستورالعمل ایمنی صادر شده اما متاسفانه پیگیر نیستند چرا چون باور نداریم. فکر می کنیم حادثه برای همسایه است.

کاسب پلاسکو نیستم اما پلاسکو من را مصمم‌تر کرد!
سرویس اجتماعی فردا؛میلاد ناظمی: جلال ملکی قهرمان روزهای تلخ تهران است. روزهای عجیبی که پلاسکو فروریخت و در دلش تعدادی از آتش نشان ها در دلش دفن شدند اما مردم چهره مصمم ملکی را می دیدند و دلشان قرص می شد. او با 21 سال سابقه حضور در سازمان آتش نشانی توانسته به درجه کارشناسی ارشد سازمان آتش نشانی دست یابد و در چند سال اخیر به خاطر تحصیلاتش در رشته روابط عمومی و قدرت بیانش به عنوان سخنگوی سازمان آتش نشانی انتخاب شده است.جلال ملکی در دوره قبلی شورای شهر به عنوان مشاور شورای شهر تهران در کمیته ایمنی فعالیت داشته و در حال حاضر به عنوان یکی از افراد لیست خدمت در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر کاندید شده است.

***

فردا: همه شما را به عنوان یک آتش نشان و سخنگو می‌شناسند. برای رسیدن به این مرحله چه دوره هایی را گذرانده اید؟

بنده حدود 21 سال در سازمان اتش نشانی فعالیت داشتم که حدود 18 تا را در ایستگاه و شیفت های عملیاتی فعالیت می کردم و در دو سه سال اخیر به عنوان سخنگوی عملیاتی هم مشغول هستم. شاید به راحتی بگویم در بیش از هزار عملیات حضور داشتم و ده ها نفر با کمک دوستان از خطر مرگ نجات دادیم که هیچوقت یادم نمی رود. تا به حال هم علاوه بر طی کردن روال ها سازمانی و کسب درجات مختلف آتش نشانی در دوره های تخصصی،سخت و فشرده زیادی را که در خارج و داخل کشور برگزار می شد و در حدود 2000 ساعت بود را گذراندم. الحمدالله توانستم قبولی همه را با نمره خوبی کسب کنم. در میان این دوره ها، دوره خودروهای تخصصی اتش نشانی را در کشور المان گذراندم بیش از سی مقاله و یادداشت در حوزه ایمنی در ارتباط با حوادث مختلف ارائه کردم که همه انها در رسانه ها و خبرگزاری ها منتشر شده است. البته مواردی هم بوده که به دلایلی چاپ نشده اما موفق به چاپ بیش از سی مورد شدم و هنوز هم در سازمان اتش نشانی با کمال افتخار و عشق و علاقه مشغول خدمت رسانی هستم.

فردا: از خاطراتتان بگویید. مثلا تا به حال در چند عملیات شرکت کرده اید؟

کارهای سازمان اتش نشانی بیشتر خاطره است و بیشتر خاطره ها هم تلخ هستند. من به خاطر حضور در حوادث گوناگون کوله باری از تجربه دارم. در حادث زلزله بم به عنوان معاون فرماندهی تیم پشتیبانی تهران به بم اعزام شدم. در آن مقطع 16 روز به طور دایم در بم بودم. همچنین در زلزله تبریز یک هفته به عنوان فرمانده انتظامی ورزقان و هریس اعزام بودم. متاسفانه همانطور که گفتم بیشتر حوادث تلخ هستند. اتش سوزی، اوار، تصادف و... برای ما فرق زیادی ندارد. به هر حادثه ای که اعزام می شدیم تمام تلاشمان این بود که از خسارت بیشتر حادثه جلوگیری کنیم.حادثه مثل بم زلزله یا تبریز ناراحت کننده بودند اما غمبارترین و بدترین حادثه چندماه گذشته و در محل ساحتمان پلاسکو اتفاق افتاد. در ظرف چند دقیقه تخریب شد و مهمترین و بهترین دوستان ما را به کام شهادت کشاند.

فردا: چرا اکثر خاطراتتان تلخ هستند؟

وقتی می بینیم یک نفر براساس بی احتیاطی جانش را از دست داده و خیلی از مواقع تاوان بی احتیاطی ها را کسانی دیگر می پردازند، کاممان تلخ می شود. بالاخره ما هم انسان هستیم البته به عنوان اتش نشان خوب بلدیم احساساتمان را کنترل کنیم و تازمانی که در محل حادثه هستیم تمام موارد را کنار می گذاریم و فقط به حادثه فکر می کنیم. البته پلاسکو به گونه ای بود که وقتی به دنبال دوستان خودمان میگشتیم گریه می کردیم و خاک ها را جابه جا می کردیم. در نهایت هم بچه ها بدون اختلال احساسات کارشان را انجام می دادند .

فردا: ماجرای کاندید شدن شما در شهر شورای شهر چیست؟خیلی ها به شما لقت کاسب پلاسکو را دادند.

ماجرای عضویت بنده در شورای شهر برمی‌گردد به سال قبل. من به عنوان مشاور شورای ایمنی مشغول بودم و با این سمت انجام وظیفه می کنم خوب اتفاقاتی پیش امد و من با دوستانم در شورا مخصوصا رییس محترم کمیته ایمنی سرکار خانم دکتر اباد مشورت می کردم و ایشان هم نظرش این بود که به جایی رسیده است که بهتر است کارشناس تخصصی و مخصوصا در اتش نشانی در شورا وجود داشته باشد. بالاخره یکی از چالش های موجود در تهران چالش ایمنی است. بحث ما مطرح بود و من به این قضیه فکر می کردم . زمانی که با دوستان مشورت می کردم انها می گفتند این پتانسیل برای تو وجود دارد چرا که تو سخنگوی سازمان هستی مردم تو را در صداوسیما دیدند و عضو شورای ایمنی بوده ای و احتمالا میتوانی موفق شوی. علی رغم اینکه خیلی ها فکر می کنند من از حادثه پلاسکو استفاده کردم صادقانه که می گویم که حقیقت ماجرا این نیست. حادثه پلاسکو من را کلا منصرف کرد. آن زمان خیلی از دوستانم که مشاوران گفتند الان موقعیت تو برای حضور در شورا خیلی بهتر شده است به خاطر این که الان در ایران شناخته شدی و راحت می توانی رای بیاوری. من هم در جواب این دوستان با قاطعیت گفتم که هرچند تا چندروز قبل پیگیر این قضیه بودم اما الان دیگر نمی خواهم عضو شورا شوم. دلیلش هم پیش بینی هایی بود که در مورد تخریب ها و تهمت ها می کردم. همه هم دیدند که پیش بینی ها درست بود. من همیشه به عنوان یک اتش نشانی خادم جوری رفتار کردم که مردم با احترام با من رفتار کردند حتی دوست و دشمن حرمت من را حفظ کردند گفتم نمی خواهم خدشه ای برای این وجهه ایجاد شود چون بنده نماینده طیف اتش نشانان بودم و باید شخصیت حقوقی را در نظر می گرفتم اما بعد از گذشت ان قضیه من بیشتر فکر کردم. با اساتید خودم مشورت کردم و با توجه به بازخوردهایی که در جامعه و از هموطنان می دیدم به این نتیجه رسیدم که متخصصان باید در شورای شهر حضور داشته باشند. همین باعث شد کمی بیشتر فکر کنم و در نهایت به این نتیجه برسم که نباید احساساتی تصمیم بگیرم. پس از آن، پلاسکو برای من انگیزه مضاعفی شد که چرا باید بی احتیاطی این اتفاق بیفتد؟ کی باید به این نتیجه برسیم که قبل از ایجاد حادثه پیشگیری کنیم؟ کی به این نتیجه برسیم که در شهر ما ناایمنی های زیادی وجود دارد حتما باید اتفاقی بیفتد و چندنفر جانشان را از دست بدهند؟ من احساس کردم که تخصص علم و تجربه را دارم و می توانم کمک کنم. حتی به خودم گفتم خیلی باید بی انصاف باشم که اگر کاری بلدم انجام ندهم. مخصوصا که ارتباط من با هموطنان، رییس و مرئوسی است چون از دست انها حقوق می گیرم. خودم فکر کردم ممکن است چندنفر با دیدگاههای کاملا مشخص سیاسی بخواهند تخریبم کنند. اتفاقا تا قبل از اینکه من برای ثبت نام بیایم صحبت این بود که هنرمند ورزشکار غیر متخصص نیایند. اما پس از ثبت نام من تخریب ها شروع شد. کسی نبود که بگوید ملکی که کاملا متخصص و پاسخگو است و این ها را به دفعات ثابت کرده است.

جلال ملکب

فردا: اگر وارد شورا شوید چه کارهایی میکنید؟

خیلی تاثیرات زیادی می توان گذاشت. حداقل در برخی قوانین را می توان تغییر داد و نگذاشت اتفاقی مثل پلاسکو رخ دهد. در پلاسکو ما نه شب کارکردیم و هشتادمیلیون نفر هم در این نه شب غصه خوردند.باید قبل از این که حادثه اتفاق بیفتد کاری کرد.ما حاضریم نه ماه یا نه سال پای کار بایسیتم تا قوانین اصلاح شوند اما به خاطر یک اتفاق تلخی مثل پلاسکو نه شب مردم را عزادار نکنیم.باید باور ایمنی را در ذهن ها نهادینه کنیم. اول در ذهن مسئولان بعد شهروندان!

فردا: وضعیت ایمنی تهران چه طور است؟

شما می دانید که 3000 ساختمان ناایمن در این شهر وجود دارد؟ از این مقدار 180 تا واقعا وضع بحرانی دارند که اگر وضعیتشان بدتر از پلاسکو نباشد بهتر نیست. ساختمان هایی که کارشناسان بازدید کردند اخطار دادند دستورالعمل ایمنی صادر شده اما متاسفانه پیگیر نیستند چرا چون باور نداریم. فکر می کنیم حادثه برای همسایه است. اینکه اجازه نمی دهند از ساختمان ها یعنی ما نقص در قانون داریم. در همه جای دنیا اتش نشان ها می توانند از ساختمان های نظامی شخصی و... بازدید کنند اما در ایران هرساختمانی می خواهیم برویم ممنوع است مگر اینکه حادثه اتفاق افتاده باشد. من آمده ام تا جلوی این تفکر و این قوانین را بگیرم. من باید از هرچه بلدم برای تامین ایمنی مردم و شهر انجام بدهم. اصلا وظیفه من به عنوان یک آتش نشان تامین ایمنی مردم شهرم است. همه باید به این موضوع منطقی و وجدانی فکر کنند؛ ایا دلیل منطقی برای اینکه کارشناس ایمنی در شورای شهر نباشد وجود دارد؟ به نظرم کسی که مرا تخریب می کند یا سیاسی نگاه می کند یا منافعش در خطر است.

فردا: یک کارشناس ایمنی نباید نگاه سیاسی داشته باشد اما شما در لیست خدمت حضور دارید، دلیلش چیست؟

فارغ از هر نگاه سیاسی من رویکرد ایمنی دارم. اگر اسمم در لیستی هست فقط به این دلیل است که مسئولین آن لیست این مشکل را احساس کرده اند. من کلا ادم سیاسی نیستم. اصلا اگر اتش نشان سیاسی باشد شهر با شهروندان یک جا اتش می گیرد. علاوه بر این خود مردم نمی پذیرند که اتش نشانشان سیاسی باشد. اتفاق در این مدت هر شهروند با هر تفکر سیاسی وقتی من را می بیند از اینکه من کاندید شدم خوشحال می شود. فارغ از سیاست و... کدام مشاوری می پذیرد که مشاور ایمنی در شهر تهران نباشد؟ اصلا اینها بساط خنده را در خیلی از کشورها فراهم می کند که مدعی کلان شهری هستیم اما شورای شهرمان متخصص ایمنی ندارد.از مشکلات شهر تهران همین بس که در شورایش فقط کمیته ایمنی وجود دارد و کمیسیون نیست. متاسفانه باور ایمنی در ذهن خیلی از مسئولان و تصمیم گیران ایجاد نشده اما من امدم که این باورها را عوض کنم.

جلال ملکی

فردا:‌ می دانید که جز شما خیلی های دیگر از همکارانتان هم در شورای شهر کاندید شدند؟

بله خبر دارم یکسری از همکارانمان در این حوزه ورود پیدا کردند ما هم با انها ائتلاف تشکیل دادیم چون هدف همه ما این هست که کارشناس ایمنی در شورای شهر حضور داشته باشد و اتفاقا می خواهم بگویم شورای شهر نباید فقط یک کارشناس ایمنی داشته باشد . یک نکته جالب هم در این رابطه بگویم، وقتی من ثبت نام کردم از خیلی از شهرهای کوچک و بزرگ ایران با من تماس گرفتند و خیلی خوشحال بودند که شاید یک کارشناس ایمنی در شورا شهر تهران حضور پیدا کند تا بلکه بقیه شهرستان ها هم کارشناس ایمنی در شورا وارد کنند. یکی از انگیزه هایم این است که تلنگری به افکار عمومی و هموطان بزنم و عاملی باشم تا هشتادمیلیون نفر به فکر ایمنی بیفتند. من یکی از چالش های مهم تهران در ده سال اینده را ایمنی می بینم. از الان هم هشدار می دهم که اگر به فکر نباشیم و اگر کسانی که مسئول هستند به فکر نباشند با فاصله های زمانی کوتاهتری با حوادثی مثل پلاسکو روبه رو می شویم اما هیچ تضمینی نیست که در حوادث دیگر فرصتی برای تخلیه افراد وجود داشته باشد. در حادثه پلاسکو همه چیز از یک اتش سوزی شروع شد همکاران بنده مشغول تخلیه افراد شدند و خودشان گرفتار حریق شدند اما اگر حادثه بعدی بدون اخطار شروع شود و یکباره به دلیل فرسودگی قدمت زیاد و دلایل دیگر اگر یکدفعه ساختمانی با قدمت زیاد با 50 تا 100 تا ادم تخریب شود دیگر کاری از آتش نشان ها هم بر نمی آید.

فردا: به نظرتون مشکلات سازمان اتش نشانی چیست؟

هیچ سازمانی نمی تواند مدعی باشد که بهترین سازمان هستیم هرچند که سازمان اتش نشانی تهران نه تنها در ایران بلکه در کشورهای منطقه برند به حساب می اید ما از حیث تجهیزات نقص نداریم اما نقص نداشتن به معنای کافی بودند نیست ما در اتش نشانی تهران هرچه لازم باشد داریم اما برخی از اینها کافی نیست مثلا ببینید جزو بلندترین نردبان های دنیا 54 متری است ما 7 تا داریم بعد 32 متری 13 دستگاه داریم ما نیازمند تجهیزات هستیم گروههایی هستند که دایم تجهیزات را رصد می کنند.و از هر حیث تمام تلاش را می کنند از ان گذشته یکی از مهمترین کارهای ما به روز کردن اطلاعات و دانش ما است حتی سابقه حضور از کشورهای خازجی داریم که دوره می بینند. با این حال مشکلاتی داریم که باید حل شوند. مثلا ساختمان ها باید خودشان ایمن باشند و خودشان تجهیزات ایمنی داشته باشند.مدل آتش نشانی در دنیا هم به این سمت پیش می رود. آن ها می گویند هزینه را بیشتر کنیم تا محیط زندگی خود را ایمن شود. باور کنید هزینه کردن و ایمن کردن محیط پول دور ریختن نیست. این کار اتفاقا تضمین سلامت شما و خانواده و امولاتان است.

فردا: به عنوان یک اتش نشان به مابگویدد که مشکلات قشر اتش نشان چیست؟

من خودم یک اتش نشان هستم و تمام مشکلات اتش نشان ها را با تمام وجودم درک می کنم. اتش نشانان قشر مظلوم زحمتکش هستند. ما آتش نشان ها بیشتر اهل عمل هستیم تا حرف! شاید به این دلیل است که خیلی وقت ها حق مان را خورده اند. شاید به همین دلیل است که طرح مشاغل سخت اتش نشانان روی هوا مانده و دوره قبل جوری تصویب کردند که اصلا نمی شود از آن استفاده کرد. وضعیت معیشت اتش نشانان باید مورد توجه قرار بگیرد شغل ما جوری است که جانمان را کف دست می گذاریم باید از نظر تامین مالی و منابعی که اگر اتفاقی برایشان بیفتد برای خانواده هایشان کمی نباشد باید در ارتقای وضع درامد حقوقی رفاهی اموزشی و خصوصا قانون مشاغل سخت بازنشستگی پیش از موعد اینها همه دست ما است و شدنی است و متاسفانه می بینیم دریغ می شود و کاری انجام نمی شود. علاوه بر این ها بحث شهادت آتش نشان ها در حین عملیات هم هست که اگر قسمت شود و بتوانم در شورای شهر حضور پیدا کنم حتما این ماجرا را پیگیری میکنم.

فردا: بحث ریاست سازمان اتش نشانی که معمولا اتشنشان نیستند چطور تبیین می کنید؟

خوب این اینطور نیست که مدیر یک مجموعه باید حتما عضو مجموعه باشد، البته اگر اینطور باشد خیلی خوب است بنده هم اعتقاد دارم اگر در هر شغل و سازمان و نهادی کسی در بین مجموعه باشد که هم تحصیلات و هم تخصص مدیریتی داشته باشد و از پتانسیل درون سازمان استفاده کنند خیلی بهتر است سازمان اتش نشانی هم در یک مقطع کوتاه چندماهه یکی از اتش نشانان به عنوان سرپرست نه مدیرعامل حضور داشته است. از زمان تاسیس این سازمان تا این لحظه کسانی بودند که اتش نشان نبودند اما تخصص مدیریتی داشتند خیلی وقت ها نداشتن تخصص سازمانی در حوزه ایمنی ضربه هایی را هم زده اما ما در همین بین مدیرانی داشتیم با اینکه تخصص اتش نشانی نداشتند اما مدیر خوبی بودند و موفق عمل کردند. نکته این ماجرا این است که کسی که اتش نشان بوده و تمام سختی های کار را با تمام وجودش لمس کرده وقتی به مرحله مدیریت برسد بدون اینکه به او بگویند، می داند چه کار کند. این فرد می داند کم کذاشتن در کار چه عواقبی دارد. به همین خاطر به نظرم می شود از افراد اتش نشان نخبه برای مدیریت این سازمان استفاده کرد.من اگر لیاقت داشته باشم و مورد اعتماد همشهریان باشم و بتوانم به شورا وارد شوم سعی می کنم نماینده جامعه ای باشم که در حوزه ایمنی فعالیت می کنند مانند دوستان ما در هلال احمر، اوژانس، نیروهای انتظامی، پلیس راهور و... در واقع سعی می کنم مطالبات همه ی این عزیزان را مد نظر قرار دهم و همه تلاشم را به کار خواهم بست که تا جایی که امکان پذیر باشد وضعیت حقوقی شان را ارتقا بدهم. این از اولویت های بنده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت