سرویس اجتماعی فردا؛ میلاد حسینی: یک مقدار بیانصافی است دیگر! ولی اگر ننویسم دلم هم مثل آن خودروها می پوسد! باز تأکید می کنم، یک مقدار، فقط یک مقدار بیانصافی است ولی از وقتی که خبر تعویض تاکسیهای فرسوده را شنیدهام مدام این صدا با لحن وانتهای ضایعاتی که در کوچهها می چرخند، توی گوشم می پیچد: «بی ایربگ بیار دو ایربگ ببر، رنگ دار بیار بیرنگ ببر، بیکیفیت بیار با کیفیت ببر»، مردم هم با اینکه هزار بار شنیده اند که این خریداران ضایعات طوری با آنها حساب می کنند که تازه بعدا متوجه اشتباهشان می شوند، باز لنگان لنگان، کاسه و بشقاب به دست به سمت این ضایعاتیها می روند و با کمی پول یا جنس جدید، خوشحال به سمت خانه برمی گردند. دو سه روز بعد که در خانه دراز کشیده اند و به سقف خیره شده اند تازه با خودشان می گویند، خب حالا که چه؟ چه منفعتی برای من داشت؟ رفتم ۱۰۰ کیلو آهن به دردنخور را دادم رفت و ۲۰ کیلو آهن به دردنخور دیگر گرفتم. بعد شروع می کند به خودخوری که تا کی من باید چنین اشتباهی را انجام بدهم؟ تا کی باید چوب سادگیام را بخورم؟! جشن چهل هزارتایی! آمادگی برای نود هزار تایی شدن! مدیرعامل ایران خودرو در مراسم
جایگزینی چهل هزارمین تاکسی فرسوده از ثبت نام ۶۳ هزار نفر متقاضی و آمادگی تا ۹۰ هزار دستگاه خبر داد. هاشم یکه زارع در مراسم جایگزینی چهل هزارمین تاکسی فرسوده که در حضور معاون اجرایی رییس جمهور، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، وزیر صنعت، روسای کمیسیونهای صنایع و کشاورزی مجلس، رئیس پلیس راهور ناجا، معاون سازمان برنامه بودجه و... برگزار شد، جایگزینی خودروهای فرسوده را رسالت و تعهد ایران خودرو در مقوله مسئولیتهای اجتماعی دانست. وی با بیان اینکه ایران خودرو به صورت داوطلبانه در اجرای طرح جایگزینی ۹۰ هزار دستگاه تاکسی فرسوده اعلام آمادگی کرده گفت: برای رفاه حال تاکسی داران ۲۰ میلیون تسهیلات با بهره ۱۶ درصد درنظر گرفته شد که ایران خودرو براساس مسئولیت اجتماعی ، ۶ درصد مابه التفاوت بهره بانکی را برعهده گرفت تا رضایتمندی این قشر زحمتکش را جلب کند. وی اجرای طرح جایگزینی را موفق توصیف و ضمن اعلام ثبت نام ۶۳ هزار نفر متقاضی گفت: از ابتدای اجرای طرح تاکنون ۴۰ هزار تاکسی جایگزین شده است. کلاغها ۱۷ میلیون سال دوام آوردند اما...! خیلی جالب است اگر بدانید که قدمت حضور کلاغها بر کره زمین به ۱۷ میلیون سال قبل بازمی گردد.
کلاغها ۱۷ میلیون سال است که توانسته اند روی کره زمین زندگی کنند ولی حالا از تهران مهاجرت کرده اند. مثل این که در گوش یکدیگر می گویند همه جای دنیا به جز اینجا می توان زندگی کرد! کلاغها از شدت آلودگی تهران فراری شده اند، آن وقت ما نشسته ایم و خودروهای بنزینی بیکیفیت را با خودروهای بنزینی بیکیفیت تعویض می کنیم و به جز اقساطی که بر دوش تاکسی داران بیگناهمان میگذاریم، هیچ کمکی نمیتوانیم انجام دهیم. بله، طبیعی است که خودروی صفر آلودگی کمتری ایجاد می کند و یک بهبود نسبی را شاهد هستیم اما در اکثر کشورهای پیشرفته، در چنین شرایطی راه حل بسیار کاربردی تری پیشنهاد می شود. وقتی سرمایهای برای تولید ۹۰ هزار خودروی بیکیفیت قرار داده می شود، می توان با کمی هزینه بیشتر و کمی درایت بیشتر، برای وارد کردن خودروهای هیبریدی، مخصوصا برای تاکسیهایمان که مدام در حال تردد در سطح شهر هستند اقدام کرد. خودمان ابتکار نداریم، حداقل یاد بگیریم! شهرداری نیویورک که مدیریت متمرکز و مسئولیت واحد مقابله با آلودگی هوا را بر عهده دارد در وبسایت خود اعلام کرده که با سیاست سختگیرانه استفاده از خودروهای استاندارد، سوخت مناسب و بهبود
عملکرد موتورها توانسته موفقیت چشمگیری به دست آورد. نیویورک حالا بزرگترین ناوگان اتوبوسرانی هیبریدی در آمریکا را دارد و نخستین شهری است که تاکسیهای هیبریدی در آن فعالیت میکنند. استفاده از سوختهای جایگزین یکی از محورهای اصلی فعالیت شهری نیویورک است و خودروهای شخصی مقامهای دولتی هم در این راستا تغییر کرده است. خودروی هیبریدی، خودرویی است که برای حرکت کردن از ترکیب ۲ یا چند منبع سوختی مجزای قدرت استفاده میکند. در بیشتر موارد از این نام در اشاره بهخودروی برقی دوگانهسوز استفاده میشود که در سیستم پیشرانه آنها یک موتور احتراق داخلی (معمولاً بنزینی) در کنار یک یا چند موتور الکتریکی قرار دارد. در نیویورک بیشتر از ۲هزار تاکسی هیبریدی مشغول به فعالیت هستند. همچنین تلاش گستردهای برای عرضه سوخت مناسب و با میزان آلایندههای کم صورت گرفته است. مقامهای نیویورک گفتهاند میخواهند تا سال ۲۰۳۰ این شهر را بهعنوان نمونهای موفق در مقابله با آلودگی هوا تبدیل کنند. اما متاسفانه در کشور ما مسئولان دولتی دور هم جمع می شوند و به نام مقابله با آلودگی هوا و به کام خودروسازان داخلی، طرح تعویض خودروهای فرسوده را در دستور
کار خود قرار می دهند؛ طرحی که نه تنها از آلودگی هوا نمی کاهد بلکه آن را بیشتر هم می کند! و تنها سود حاصل از آن به جیب خودروسازان می رود. هنوز گاز می دهیم برف پاک کن کار می کند! آدم نمی داند بخندد یا گریه کند ولی هنوز که هنوز است در شبکههای اجتماعی شاهد کلیپ هایی هستیم که مردم از ماشینهای صفر داخلی که خریده اند می گیرند و ماشینی که هنوز چند کیلومتر هم راه نرفته است، خود به خود گاز می خورد! گاز می خورد برف پاک کنش کار می کند! ترمز می کنی شیشههایش پایین می رود! بعد این ماشینها را با ماشینهای مشابهشان عوض می کنیم (که شاید حتی ضعفهای کمتری نسبت به این خودروهای صفر داشته باشند) و کاملا با افتخار از قدم بزرگی که در راه کاهش آلودگی هوا و احترام به حقوق شهروندان و تاکسیرانان برداشته ایم سخن می گوییم! پیش از اینکه این مطلب را بنویسم با خودم گفتم شاید من دیگر خیلی بدبین شدهام اما وقتی یک نظرسنجی گذاشتیم و از مردم خواستیم که نظرشان را درباره عکس تعویض چهل هزارمین تاکسی فرسوده بگویند و نظرات را خواندیم متوجه شدم که تازه ما خوشبینانه با این مسأله برخورد کرده ایم! دوباره همان بحث همیشگی! این همه حرف زدیم ولی
باز هم بیفایده است. دوباره امسال ایران خوردو این بار در قالب نوسازی سیستم تاکسیرانی، جنسهایش را فروخت. دوباره مردم با تسهیلات (!) وسوسه شدند و این خودروها را خریداری کردند. دوباره همان داستان همیشگی بیپولی و وسوسه خرید اقساطی و دوباره وام و دوباره قسط و دوباره همان بحث داغ همیشگی در تاکسی که «مگر من چقدر در می آورم که باید همه آن را برای قسط این لگن بدهم برود؟ تازه خرجش هم که چند برابر ماشین قبلی خودم است.» دوباره همان بحث همیشگی مسئولان که مگر چند شهر در دنیا تاکسیهای هیبریدی دارند و دوباره همان بحث که چقدر باید بگذرد تا ما مثلا هفتصدمین شهری باشیم که به فکر حل یک موضوع بیفتیم. کلاغه به خونش نرسید! مشکلاتمان که حل بشو نیستند حداقل یک مقدار اطلاعات عمومی مان را بالا ببریم. جالب است بدانید کلاغها همه چیزخوار هستند، پیدا کردن غذا شاید یکی از کمترین دغدغههای آنها تلقی میشود. کلاغها از خوردن حیوانات مرده و زباله نیز ابایی ندارند. آنها این توانایی را دارند که برای پیدا کردن غذا از ابزارهای به خصوصی استفاده کنند. تهران نیز با توجه به وضعیت نامساعد محیط زیستی که دارد، هرروز شاهد کلاغهای زیادی از
مهاجران و غیر مهاجران درخود هست و این نشان از عدم رفتار مناسب شهروندی از سوی مردم و ریختن زبالهها به جویها و خیابان هاست که باعث رشد تعداد کلاغها شده است. حالا همین کلاغها که به خاطر رفتار نامناسب شهروندان تهران را مکانی رویایی برای زندگی میدیدند به خاطر اشتباهات و عدم مدیریت مسئولین از تهران فراری شده اند. ما که دیگر هیچ امیدی به بهبود وضعیت خودروسازی و محیط زیستمان نداریم، این مطلب را صرفا برای این نوشتم که به شما بگویم اگر احیانا اطراف تهران یا در شهرهای دیگر کلاغها را دیدید به آنها بگویید ایران خودرو مشکلتان را حل کرد، برگردید!
دیدگاه تان را بنویسید