پلاسكو، آگاهی و جنبشهای اجتماعی
با كمال تأسف دریافتم كه صاحب نظران نیز ما به هیچ عنوان با قوانین موجود آشنایی ندارند و پیشفرض غلط آنها اینست كه شهرداری، مسوول اداره امور تهران است!
مروری بر جنبشهای اجتماعی موفق نشان می دهد كه این حركتها واجد سه ركن اساسی بودهاند كه ضامن موفقیتشان شده است:
1 ـ آگاهیسازی گسترده مردم نسبت به قوانین، عرف و احكام جاری در جامعه
2ـ هدفگذاری معین و محدود: تقید بر اینكه از تلاش برای دگرگونی ساختار جامعه پرهیز شود و هدفی مشخص، قابل دسترس و منطقی فرا روی اعضای جنبش باشد. به زبان خودمان، سنگ بزرگ نشانه نزدن است.
3 ـ تعمیم باورها در میان اعضا
نیازی نیست كه موارد یك و سه تشریح شوند كه مفهوم روشنی دارند و همینطور لازم نیست كه دیگر شرایط یك جنبش اجتماعی موفق را بر شمارم. اركان بنیادی، همین مواردی بودند كه ذكر شد و برای تبیین بحث ما كافی است. می بینید كه «بدون آگاهیسازی گسترده نسبت به قوانین، عرف و احكام جاری در جامعه» نمی توان هدفگذاری منطقی كرد و یا باورهای جنبش را به اعضا تعمیم داد. بدون آگاهی اصلا جنبشی به وجود نمی آید. در واقع، رهبران این جنبشها روشنفكرانی بودند كه شناختی عمیق از زیر و بم قوانین و فرهنگ و سنت جامعه خویش داشتند به گونهای كه توانستند اهدافی را تعیین كنند و با آگاهیسازی در میان طبقات مختلف مردم و اعضای جنبش به تغییرات مورد نظر خود در جامعه دست یابند.
شبكههای اجتماعی كشور ما عرصهای است برای حضور مردم عادی و روشنفكران. از هر طبقهای و با هر تخصصی. من در این چند روز، انتقادات و گلایهها و راه حلهای فراوانی دیدم اما با كمال تأسف دریافتم كه گذشته از مردم عادی، برخی از صاحب نظران ما نیز به هیچ عنوان با قوانین موجود آشنایی ندارند تا چه رسد به عرف و فرهنگ و سنت! پیشفرض اغلب این گروهها (كه در شبكههای اجتماعی منتشر می شود) در طرح انتقادات و شكایات و ارائه راه حلهای برونرفت از بحران بافتهای فرسوده شهری، بر این ادراك نادرست استوار است كه شهرداری، مسوول اداره امور تهران است! من كمتر دیدم كسی را كه در باره ساختار اداره شهر تهران «آگاهی» داشته باشد. در واقع، بیش از ده نهاد در اداره امر تهران دخیلاند: استانداری، فرمانداری، وزارت كشور، وزارت نیرو، وزارت كار، شورای شهر و... بخشی از امور جاری تهران در این میان به شهرداری سپرده شده. فقط بخشی. جالب است بدانید كه از شهردار گله می كنند كه چرا پلاسكو را پلمپ نكرد اما باید بدانیم كه شهرداری اختیار ندارد كه ساختمان نا امنی را پلمپ كند. این كار، به حسب تصریح قانون، مربوط است به دایره قضا و قوه قضائیه و همینطور وزارت كار. می گویند چرا شهرداری پلاسكو را نوسازی نكرد! و كسی نمیداند كه اگر پلاسكو جزو بافت فرسوده شهر محسوب شود، باید گفت كه بازسازی بافتهای فرسوده به حسب قانون مصوب سال 1393 اساسا بر عهده دولت است! و اگر پلاسكوو را صرفا ساختمانی فاقد ایمنی بدانیم، وظیفه ایمنسازی چنین واحدهایی به وزارت كار سپرده شده. از شهرداری متوقعاند كه ترافیك شهر را كنترل كند و جلوی بروز آلودگی هوا را بگیرد اما در واقع، شهرداری از منظر قانون نه در ورود خودروها به شهر و پلاك كردن آنها اختیاری دارد و نه در كنترل آمد و شد خودروها! این كار در حوزه اختیارات راهنمایی و رانندگی است.
نمی خواهم سخن را دراز كنم. اگر بناست جنبش اجتماعی اصلاحی در كشور و شهر ما پا بگیرد «آگاهی» عمیق و گسترده نسبت به قوانین و عرف و فرهنگ جامعه» بسیار حیاتی است. بدون آگاهی، نمی توان دست به عمل زد و هر كاری كه بدون آگاهی عمیق نسبت به اهداف، جوانب و مسیر و منظر آن صورت بگیرد محكوم به ناكامی است. بر صاحبنظران ماست كه این نقص را بر طرف سازند تا بتوانند به گونهای درست و هدفمند و سازنده بر طبقات اجتماع تأثیر گذار باشند و اگر نمی توانند بانی اصلاح ساختارهای معیوب و نادرست باشند، دست كم تخریب و توهین و نقد غیر منصفانه را نیز بنیان نگذارند.
دیدگاه تان را بنویسید