خبرگزاری میزان: باز هم آلودگی هوا ، باز هم تنگی نفس و تعطیلی مدارس ابتدایی و مهد کودک ها و باز هم اعتراض جمعی از کارمندان و دانشجویان و دانش آموزان مقطع متوسطه به این مساله که در طرح های تشویقی دولت! برای ماندن در خانه و کاهش آلودگی هوا ، تعطیلی متوجه آنها نیست و اصولا قشر در معرض خطر و آسیب به حساب آورده نمی شوند. اگر از آلودگی هوا که بعد از چند سال دست به گریبانی پایتخت با آن، هنوز رنگ راه حلی را به خود ندیده است، بگذریم؛ در میان تعطیلی های گاه و بیگاه و بذل و بخشش کمیته اضطرار که عموما شامل کودکان میشود، سردرگمی خانواده هایی را شاهدیم که پدر و مادر شاغل بوده و با اعلام تعطیلی می مانند که چه کنند؛ دست به دامان اعضای فامیل برای نگهداری فرزندشان شوند و یا با تقبل هزینه ای مضاعف ، کودکشان را به مربی خصوصی بسپارند و دردسرهایی جهت هماهنگی سپردن فرزندشان متحمل شوند؟ گرچه تعطیلی روزهای آلوده تهران در سال گذشته از انگشتان دست فراتر نرفت و امسال هم شاید به چند روز نرسد؛ اما به راستی تعطیلی مهد ها و دبستان ها برای مادران و پدران شاغل چه سودی دارد؟ اعلام این مطلب که " مدیران دستگاههای اجرایی با مرخصی مادران
شاغل موافقت کنند" چقدر الزام آور است؟چه بسیار شرکت های دولتی و خصوصی که در این ایام برای تایید مرخصی پدر ها و مادرهای گرفتار، طفره می روند و این تعطیلات ناخوانده، نیاز به تمهیدات بیشتری دارد تا کودکان در جمع اعضای خانواده خود روزهای آلوده پایتخت را پشت سر بگذارند. راهکارهای بزنگاه و آنی، آنهم به امید آمدن باران در روزهای آینده و رفع آلودگی، چه تدبیری است که خانواده ها ، بارها و بارها باید شاهد آن باشند.
دیدگاه تان را بنویسید