دولت موظف به اشتغالزايى برای دستفروشان نيازمند است

کد خبر: 539468

در نشست نخصصی بررسی آسیب های بساط گستری، بر این نکته در قالب تئوری «پنجره شکسته» تاکید شد که بساط گستری و دستفروشی به صورت لجام گسیخته، این تفکر خطرناک را القا می کند که شهر صاحب ندارد!

دولت موظف به اشتغالزايى برای دستفروشان نيازمند است
بساط گستری
خبرگزاری تسنیم: نشست تخصصی «بررسی آسیب های بساط گستری» با حضور ابوالفضل رنجبر، استاد دانشگاه و پژوهشگر برتر مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران و مهدی عابدی، جامعه شناس و نماینده موسسه اقتصاد سبز دانشگاه آکسفورد در ستاد خبری «یار مهربان شهر» برگزار شد. ابوالفضل رنجبر در این نشست گفت: در یک پژوهش، روی آسیب شناسی روابط کاری شرکت شهربان با مناطق شهرداری تهران تحقیقاتی انجام داده ام. در این پژوهش، عنوان شده است که مبارزه با دستفروشان مبارزه با معلول است نه مبارزه با علت. وی ادامه داد: رفع علت ها به عهده شهرداری نیست بلکه وظیفه دولت است؛ مثل بیکاری، مشکلات جوانان، اعتیاد و مهاجرت نیروی کار از روستا به شهر یا از شهرستان ها به تهران. دستفروشی خود به تنعایی یک «معلول» است که رواج آن، سبب می شود این «معلول» به یک «علت» برای برخی از آسیب های اجتماعی، شهری و فرهنگی تبدیل شود. رنجبر اظهار داشت: در مقوله دستفروشی، قانون شهرداری ها، این نهاد را موظف به برخورد با سدمعبر یک معلول به نام دستفروشی کرده است و شهرداری هم باید وظیفه اش را انجام دهد. این استاد دانشگاه در ادامه گفت: در این پژوهش، به موضوع همدلی و همراهی بسیاری از مردم با دستفروشان نیز پرداخته شده که ابعاد مختلفی دارد؛ مثل ارزان بودن اجناس حتی اگر کالا کیفیت خوبی نداشته باشد. از سوی دیگر، مردم می گویند اگر این افراد دستفروشی نکنند چه کاری انجام دهند؟ بنابراین باید روی این موضوع کار شود و مردم از حق و حقوق خود آگاه شوند. آنان باید متوجه باشند که سدمعبر در درجه اول ظلم در حق خود فرد و مردم است و در مرحله بعد آسیب هایش گریبان همه را می گیرد. تئوری پنجره شکسته و شهر بی صاحب وی با تاکید بر اینکه، به هر حال وظیفه شهربان، مبارزه با دستفروشی به مثابه یک معلول است و مبارزه با علت دستفروشی نه در توانش است و نه رسالتش محسوب میشود، افزود: یک تئوری به نام «تئوری پنجره شکسته» وجود دارد که مربوط به مکتب نیویورک است. دو جامعه شناس نظریه ای را تحت این عنوان مطرح کردند که اگر در جایی پنجره ای بشکند و نسبت به ترمیم آن اقدام نشود کم کم مردم فکر می کنند هر کاری را می توان با این ساختمان انجام داد و به این صورت حساسیت ها از بین می رود. رییس پلیس مترو و رییس مترو این نظریه را در دهه 60 پذیرفتند و آن را در متروی شهر عملی کردند. ابتدا گرافیتی ها را به سرعت پاک و سپس برخورد شدیدی با افراد متخلف کردند. رنجبر اظهار کرد: حاکم شدن این تفکر که «شهر صاحب دارد» جلوی بسیاری از مشکلات را می گیرد. در حال حاضر، دستفروشی و بساط گستری در پایتخت، حکم همان «پنجره شکسته» را دارد و این تفکر خطرناک را به شهروندان القا می کند که «شهر صاحب ندارد!» وی با بیان اینکه زمانی که این تفکر بر شهر و شهروندان حاکم شود، سطح بزهکاری و خلاف به شدت افزایش پیدا می کند و شهر دیگر جای زندگی نخواهد بود، کفت: از این منظر، می توان بساط گستری را یک آسیب اجتماعی دانست. بنابراین، شهرداری از طریق «شهربان» باید با روش های قاطعانه و در عین حال، کارشناسانه، پدیده بساط گستری را کنترل و در نهایت، جمع کند. به اعتقاد این استاد دانشگاه، در حقیقت، مهمترین علت اینکه در حال حاضر، «شهربان» به ویترین شهرداری تهران تبدیل شده این است که دارد با بساط گسترانی مقابله می کند که خواسته یا ناخواسته، تفکر خطرناک «شهر صاحب ندارد» را القا می کنند. قطعا در شهر، معضلات دیگری مهمتر از دستفروشی وجود دارد اما از منظر تئوری «پنجره شکسته»، این دستفروشی است که بیشتر از هر معضل دیگری به چشم می آید و راه را برای قانون شکنی های دیگر و بیشتر، هموار می کند. رنجبر با اشاره به اینکه کاری که امروز توسط شرکت شهربان در حال انجام است قبلاٌ توسط شهرداری ها صورت می گرفت؛ سپس شرکت شهربان راه اندازی شد تا همه یک کاسه شوند و نظارت بهتری صورت گیرد، گفت: البته مطلع شده ام که در طول یکسال گذشته و با تغییر مدیریت شهربان، پرداخت حقوق نیروهای شهربان هم منظم شده و هم افزایش قابل توجهی داشته است. این اقدام بسیار مثبتی است که احتمال لغزش برخی نیروها را بسیار کاهش می دهد. از سوی دیگر، خلأ قانونی موجود در ذهن شهروندان برای فعالیت شهربان نیز باید پر شود و شهروندان به این باور برسند که اقدام شهربان در رفع سدمعبر دستفروشان کاملاً یک اقدام منطبق بر قانون است. آسیب های بساط گستری رنجبر در ادامه این نشست به بیان آسیب های پدیده بساط گستری پرداخت و افزود: درباره آسیب های بساط گستری و دستفروشی، نخست باید به آسیب های اقتصادی اشاره کرد؛ مغازه جایگاهی دارد و کاسب برای راه اندازی آن سرمایه گذاشته است . همچنین نظارت بر استانداردها هم در مغازه ها صورت می گیرد اما در مورد دستفروش ها استانداردها رعایت نمی شود. وی با بیان اینکه در این موارد بایدآگاهی سازی شود، گفت: دستفروشان نسبت به برخی اجناس در مردم، بی اعتمادی ایجاد می کنند چرا که کالاهایشان نیز غیر استاندارد و غیر بهداشتی است و مردم فقط مجذوب قیمت ارزان اجناس می شوند اما زمانی که آن اجناس را مصرف می کنند متوجه کیفیت پایین آن می شوند و قضاوت کلی درباره بد بودن آن جنس حتی در مغازه ها می کنند! همچنین در صورت تهیه جنس نامرغوب از مغازه ها جایی برای شکایت و مطالبه وجود دارد. اما با خریدن اجناس غیراستاندارد از دستفروشان، به دلیل سیار بودن دستفروش امکان شکایت وجود ندارد و اعتماد مشتری نسبت به کاسب های واقعی هم سلب می شود. این استاد دانشگاه افزود: از سوی دیگر، دستفروشان سبب می شوند،درآمد یک کاسب که موظف به پرداخت مالیات، عوارض، اجاره، پول برق و آب و ... است پایین بیاید و به مرور به مرز ورشکستگی برسد. در نتیجه، کاسبان، به ناچار کالاها را توسط دستفروشان در میادین می فروشند و چرخه ناسالم گردش کالا در سطح جامعه شکل می گیرد. در گذشته شهرها به این بزرگی نبود و اعمالی چون دستفروشی آسیبی به چهره شهر وارد نمی کرد. اما امروز شهرها به ویژه کلانشهری مانند تهران با بساط گستری آلوده می شود. رفع اختلال اقتصادی وظیفه دولت است مهدی عابدی جامعه شناس نیز در ادامه نشست تخصصی «بررسی آسیب های بساط گستری» که از سوی ستاد خبری «یار مهربان شهر» برگزار شد، گفت: در موضوع بساط گستری و دستفروشی، معتقد به ساماندهی هستم؛ زیرا به نظرم دستفروشی یکی از نشانه های اختلال در سیستم اقتصادی است که رفع آن در سطح کلان، رسالت و وظیفه دولت هاست. اما با توجه به آنکه بر اساس ماده 55 قانون شهرداری ها، نهاد شهرداری موظف به رفع سدمعبر بساط گستران است، این وظیفه قانونی باید با ساز و کاری حرفه ای به اجرا درآید. وی افزود: نکته ای که متاسفانه گاهی فراموش می شود و در رسانه ها هم خوب به آن پرداخته نمی­شود این است که برخی ها وانمود می کنند که شهرداری موظف به اشتغال­زایی است؛ در حالی که پدیده دست فروشی و گسترش آن از یک جنبه ریشه در نابسامانی اقتصادی دارد. لذا برای ریشه کنی پدیده بساط گستری، دولت های مختلف در عرصه اقتصادی باید به­گونه ای عمل کنند که بیکاری، تورم و ... کنترل و برطرف شود تا در نهایت پدیده دست فروشی برچیده شود. فقط 30 تا 40 درصد دستفروشان «نیازمند» هستند این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: این را هم نباید فراموش کنیم که طبق پژوهش های انجام شده، فقط حدود 30 تا 40 درصد از دستفروش ها نیازمندند و مابقی آنان، حرفه ای هستند و از طریق بساط گستری درآمد کلان دارند. یک گروه دیگر از دستفروشان، مزدورانی هستند که پیش از عید، چندین نفرشان به عنوان سرشاخه از سوی شرکت شهربان شناسایی و توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. در واقع، این افراد با برخی اعمال غیرقانونی به دستفروش ها جسارت سدمعبر و مقاومت در برابر «قانون رفع سدمعبر» را می دهند. عابدی با تاکید بر اینکه ما چه بپذیریم و چه نپذیریم با یک ماده قانونی طرف هستیم که شهرداری ها را موظف به رفع سدمعبر کرده است، گفت: شخصاً بر اساس یک رویکرد علمی و کارشناسانه معتقد به ساماندهی دستفروشان هستم و بر این باورم که ساماندهی دستفروشان به صورت مرحله به مرحله در تمامی مناطق قابل اجراست؛ یعنی هر منطقه ای قابلیت این را دارد که مثل منطقه 12 تحت کنترل شهربان درآید. راه­حل بنده این است که برای مردم تبیین شود که حل جریان بیکاری از وظایف دولت است و شهرداری هم باید وظیفه قانونی خود را در قبال رفع سدمعبر انجام دهد. وی ادامه داد: تئوری «پنجره شکسته» که استاد رنجبر به آن اشاره کردند در عینیت نیز دیده می شود و می بینیم که هیچ خانه ای متروکه باقی نمی ماند؛ مگر این که اولین سنگ را به شیشه بیندازیم تا اولین قدم برای فرایند متروکه شدنش برداشته شود. در حال حاضر در ساختار شهر خلل های بسیاری وجود دارد که دیده نمی شود اما دستفروشی دیده می شود چون در اصطلاح «توی چشم است» و القای هرج و مرج می کند. نماینده موسسه اقتصاد سبز دانشگاه آکسفورد گفت: در همان متروی نیویورک ممکن بود که موش های بزرگی هم وجود داشته باشد، ولی کسی آن را نمی دید. ممکن است یک کارمند شهرداری در یک ناحیه مرتکب تخلفات زیادی شود اما دیده نمی شود چون خودش و جایگاهش ویترین نیست. اما چون «شهربان» با نماد «پنجره شکسته» در شهر تهران یعنی «دستفروشی» مقابله می کند به ویترین شهرداری تبدیل شده و کوچک ترین رفتار در این زمینه، بزرگ جلوه می کند. از دستفروشان نیازمند تا دستفروشان حرفه ای و خلافکار عابدی تصریح کرد: از این رو، پدیده دستفروشی باید با تدبیر، ساماندهی شود که این ساماندهی وظیفه شرکت ساماندهی شهرداری تهران است. دراین رابطه باید توجه کنیم که دستفروشان چند دسته هستند شامل دستفروشان حرفه ای و دستفروشان نیازمند آبرومند و دستفروشان خلافکار که در قالب دستفروشی خلاف می کنند مثل فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی و مواردی از این قبیل. باید توجه کرد که برخورد با هر یک از این گروه ها در شهری که قرار است به سمت توسعه حرکت کند برنامه خاص خودش را می طلبد. وی افزود: برای این طرح، پیشنهاد من ورود بخش خصوصی است؛ یعنی بخش خصوصی وارد شود و برای ساماندهی در چند بخش ورود کند؛ از جمله بازارچه های ادواری، فصلی و مکان های ثابت مثل ایستگاه های مترو. در این مورد، بنده شخصاً آماده ارائه یک طرح کاربردی با راهکارهای فنی به مجموعه مدیریت شهری هستم. طرحی که در آن، پیمانکاران بخش خصوصی در هر منطقه تهران، دستفروشان را تحت حمایت خود در می آورند و آنها را در بازارچه هایی که مشمول سدمعبر و مزاحمت برای شهروندان نباشد اسکان می دهند. در این صورت، حتی اگر یک دستفروش در منطقه یک پیمانکار، سدمعبر کند، شهربان، پیمانکار را توبیخ می کند. عابدی گفت: یکی از مسائل مهم در طرح پیشنهادی من برای ساماندهی دستفروشان، تقسیم بندی بین خانم ها و آقایان است. دستفروشی خانم ها نشانه ای از نوع دیگری از آسیب های اجتماعی است. این افراد می توانند توسط سازمان های بهزیستی ساماندهی و یا از جرگه دست فروشان خارج شوند؛ چرا که وصله مناسبی در بازارهای ساماندهی نیستند. این قبیل افراد می توانند در جاهای خاص مثل کوثر و یا مراکز دستفروشی مختص خانم ها جذب شوند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت