سرویس اجتماعی فردا: گاهی سخت شدن تامین معیشت برای برخی از خانوادهها باعث میشود که افراد برای تامین مخارج زندگی به دو یا سه شغل روی آورند و ساعات زیادی از عمرشان را کار کنند و بخش کمی از آن را به زندگی در کنار خانواده اختصاص دهند. در این میان گاهی وجود بیماری خاص برای یکی از اعضای خانواده، نبود شغل یا ورشکستگی باعث میشود که فرد نتوند از عهده هزینههای آن بر آید. بنابراین بدون در نظر گرفتن عوارض و مشکلات پیش رو، تصمیم به فروش اعضای بدن خود میگیرد و به دلیل وجود سایه دلالان و بازاری که آنها به راه انداختهاند، این مسیر برایش میسر میشود.
در واقع باید گفت که فروش اعضای بدن آسانترین راه حل برای رسیدن به پول مورد نیاز است و برخی افراد به دلیل همین سهولت راضی به فروختن عضوی از بدن خود میشوند. افرادی که اعضای بدن خود را میفروشند
میثم ۴۳ ساله است و آگهی فروش کلیه و کبد خود را روی دیوارهای شهر چسبانده. او که گروه خونی خود را نیز در این آگهی نوشته، قیمت کلیه خود را ۳۵ میلیون تومان و کبدش را ۳۰۰ میلیون تومان تعیین کرده است.
این مرد ۴۳ ساله در گفتگو با خبرنگار «فردا» میگوید: زندگی من در جریان بود و کارم به خوبی پیش میرفت. من به همراه شریکم کارگاه کوچکی داشتیم که در آن کابینت تولید میکردیم، اما متاسفانه بخت با من یار نبود و بعد از چند سال ورشکست شدیم.
میثم ادامه میدهد: حالا من ماندهام و بدهیهایی که توان پرداخت آن را ندارم. برای همین تصمیم گرفتم که با فروش اعضای بدن خود، بدهیهایم را بپردازم. پیش از این دیده بودم که افراد داوطلب برای فروش اعضای بدن، آگهی خود را روی دیوار میچسبانند، برای همین چندین برگه از گروه خونی و مشخصات خودم را در مقابل بیمارستان طالقانی در ولنجک و هاشمینژاد در ونک چسباندم.
این فروشنده اعضای بدن میافزاید: بیشتر از ۱۰۰ نفر تا الان با من تماس گرفتهاند. از نحوه صحبت بیشترشان مشخص شد که کلیه و کبد را برای خودشان نمیخواستند و معلوم بود که دلال هستند. البته برخی از آنها را دیدهام، اطراف همین بیمارستانها مرتب شمارههای جدید را بررسی میکنند و قبل از اینکه بیمار تماس بگیرد، خودشان زنگ میزنند. به خاطر احتیاج مالی میخواهم با یکی از آنها قرارداد ببندم.
درآمد ۲۰۰میلیون تومانی دلال اعضای بدن
کامبیز یکی از دلالان اعضای بدن است او که حدود ۴۰ سال سن دارد، از اولین معامله خود در سال ۸۷ حرف میزند و میگوید: معمولا اکثر افرادی که آگهی فروش اعضای بدن میدهند یا معتاد هستند یا مشکلات دیگری دارند برای همین خیلی از خریداران اعضای بدن به آگهیهای روی دیوار اعتمادی ندارند. با یک نفر بود که مدتها دنبال کلیه سالم بود، آشنا شدم، از آن طرف هم جوانی را میشناختم که به خاطر هزینه جراحی مادرش نیاز شدیدی به پول داشت و حاضر بود کلیه خود را ۶میلیون تومان بفروشد. بنابراین به خریدار قیمت را ۸میلیون تومان اعلام کردم و بعد از سر گرفتن معامله ۲میلیون تومان سود بردم. البته رقم ۲میلیون تومان در سال ۸۷ پول خیلی زیادی بود.
او ادامه میدهد: روزهای اول شروع فعالیتم، خیلی سرم کلاه میرفت. مثلا خریدار و فروشنده که برای انجام آزمایشات به بیمارستان میرفتند، من را دور میزدند و خودشان پول را رد و بدل میکردند. برای همین تصمیم گرفتم که با فروشنده و خریدار قرارداد ببندم و از خریدار مبلغی را به عنوان پیش پرداخت میگرفتم.
این مرد ۴۰ ساله میافزاید: مدتها گذشت و درآمد خوبی از این راه به دست میآوردم. بنابراین چند نفر را استخدام کردم تا دم در بیمارستانها منتظر بمانند و به محض دیدن مشتری به من اطلاع دهند. برخی از نیروهایم هم به داخل بیمارستان میرفتند و اطلاع بیماران مرگ مغزی را به من میدادند. بنابراین یک روانشناس استخدام کردم که با خانوادههای مرگ مغزی صحبت کند تا آنها رضایت بدهند که اعضای بدن بیمار خود را بفروشند.
کامبیز از مشکلات کارش نیز حرف میزند و میگوید: معمولا چون حراست بیمارستان به نیروهای استخدامی من که اطراف بیمارستانها پرسه میزنند، مشکوک میشوند مجبورم هر ماه یا جاهایشان رو عوض کنم یا افراد جدید استخدام کنم. حتی یکبار هم خودم رو گرفتن و فعلا به قید وثیقه آزاد هستم.
او راجع به درآمدی که از این راه کسب می کند، می گوید: «درآمد ما ثابت نیست، گاهی ۲۰۰میلیون تومان درآمد دارم و گاهی کمتر یا بیشتر. بستگی دارد که چندتا قرار داد بنویسم! البته در حال حاضر خیلیها من را شناختهاند و حتی برخی از دکترها، بیمارهایشان را به من معرفی میکنند به همین خاطر هر روز فهرست فروشنده و خریدارهایم زیاد میشوند.
ظاهرا رکود اقتصادی سالهای اخیر برای کامبیز خوشبیاری داشته و عده زیادی از مردم برای فروش اعضای بدن به نزد او میآیند. پای فروش کلیه به تلگرام باز شد!
مدت هاست که خرید و فروش اعضای بدن فقط به آگهیهای چسبانده شده روی دیوارهای شهر، بسنده نمیشود. کانالهای تلگرامی نیز مسیری برای دلالی در این بازار شده. و افرادی به عنوان واسطه از راه معاملات اعضای بدن سودهای کلان میبرند.
این در حالی است که فقط برای درج آگهی در این کانال تلگرامی باید چهار هزار تومان پول به شماره حسابی که در آن نوشته شده، واریز شود.
در این کانال انواع و اقسام آگهیها از فروشندگان مختلف به چشم میخورد. یکی از این آگهیها بیشتر از سایر پیامها خودنمایی میکند: «فروش کلیه فوری، سی میلیون تومان، ۲۱ساله، گروه خونی +O»!
بازار فروش اعضای بدن و نبود نظارتی که به جولان دلالان دامن زده
به تازگی احمد آریایینژاد، عضو هیات رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درباره آمارهای ارایه شده مبنی بر اینکه هر ۲ ساعت یک ایرانی در انتظار عضو میمیرد، گفته: اگر خانواده بیماران مرگ مغزی اقدام به اهدای عضو کنند دیگر هیچ بیمار نیازمندی سالها در صف انتظار دریافت عضو جان خود را از دست نمیدهد.
این نماینده مردم در مجلس نهم، با هشدار نسبت به فروش اعضای بدن در کشور بر ضرورت ارائه راهکارهای موثر برای جلوگیری از این معضل تاکید کرد و گفت: علل فروش اعضای بدن در کشور از سوی مسئولان باید ریشه یابی شود.
وی با تاکید بر اینکه فروش اعضای بدن در کشور ریشه در مشکلات اقتصادی و فقر دارد، افزود: بیتوجهی به بحث تولید داخل، اشتغال و فاصله طبقاتی نیز مزید بر علت شده است؛ البته برخی از کسانی که به فروش اعضای بدن روی میآورند افرادی هستند که کار برای آنها افتخار نیست و دنبال پولهای یک شبه هستند اگر چه برخی دیگر نیز از روی ناچاری به فروش اعضای بدن روی میآورند.
آریایینژاد ادامه داد: بهتر است دولت افرادی که برای گذران زندگی اقدام به فروش اعضای بدن خود میکنند را شناسایی و مورد حمایت قرار دهد تا این معضل به طور کامل در کشور برچیده و به یک روند و عادت تبدیل نشود.
نماینده مردم ملایر در مجلس شورای اسلامی بر ضرورت شناسایی و برخورد جدی با دلالان اعضای بدن تاکید کرد و افزود: متاسفانه دلالی در همه جای کشور رخنه کرده و به نوعی درآمد بدون زحمت در کشور باب شده است؛ اکثر دلالان واسطههایی هستند که بدون تولید، پول بیشتری کسب میکنند و در واقع این معضل درحال حاضر در کشور از آفتهای بزرگ کسب و کار محسوب میشود.
عضو هیات رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، ادامه داد: نیاز است که دولت با اهتمام ویژه ریشه فقر اقتصادی و دلالی را در تمامی زمینهها در کشور بخشکاند.
زمانی که مشکل مالی پیش میآید، آسانترین و در دسترسترین راه همین فروش اعضای بدن میباشد. آیا آنها لحظهای با خود فکر کردهاند که بعد از فروش اعضای بدن خود چه بلایی به سرشان خواهد آمد؟ زندگی آنها با نقصی که در سیستم بدنی شان وجود دارد، چگونه ادامه پیدا میکند؟ شاید فروشندگان اعضای بدن با اعتماد به جملاتی مثل اینکه با یک کلیه هم میتوان زندگی کرد، خودشان را به تیغ جراحی میسپارند اما هرگز نمیتوان عواقب این تصمیم را پیش بینی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید