خبرآنلاین: محال است راننده باشید و صحنه رانندگی آهسته، با احتیاط و با سرعت کم یک خانم در خیابان یا بزرگراه را ندیده باشید. یا خانمی که صندلی ماشین را تا جایی که می شده جلو داده و شق و رق برای تسلط بیشتر بر همه زوایای ماشین دو دستش را به فرمان اتومبیل چسبانده و مرتب آینهها و اطراف را میپاید. یا استیصال یک راننده زن در هنگام پارک دوبل، دور زدن و یا حتی نیم کلاج و البته صحنه ی کلافه شدن و بوق زدن های مکرر و حتی بد و بیراه رانندگان دیگر هنگامی که رانندگی بد خانم اختلال در ترافیک ایجاد کرده است...
دیدن این صحنه ها حتی اگر یک بار در کل عمر هم اتفاق افتاده باشد، یک گزاره ی تغییرناپذیر را در ذهن ایجاد می کند: "زن ها بد رانندگی می کنند"؛ یک گزاره که به واسطه تکرار در شنیده شدنش، برای خیلی ها تبدیل به باور شده و هر چقدر هم مثال نقضش پیدا شود، باز در این باور تغییری ایجاد نمی کند. با این که در دهههای گذشته تعداد رانندگان زن در همه جای کشور خصوصا کلانشهرها رو به افزایش است، و البته کیفیت رانندگی آن ها هر روز بهتر و بهتر می شود، اما باز هم رانندگی خانم ها مورد تمسخر واقع می شود و گزاره ی معروفی که در بالا اشاره شد، عمومیت داده می شود. اما آیا هنوز هم رانندگی زنان بدتر از مردان است یا این باور پذیرفته شده می بایست تغییر کند؟
این که این باور دقیقا از چه زمانی شکل گرفته معلوم نیست اما دلیل آن را می توان از ابعاد مختلف بررسی و درباره تک تک آن ها بحث کرد. به عقیده کارشناسان جامعه شناس و روان شناس، تفاوت های جسمی، روانی و اجتماعی، تفاوت در ساختار مغز زن و مرد و حتی تفاوت در ژنتیک و توانایی های شناختی موجب می شود که زنان و مردان رانندگی متفاوت ازهم داشته باشند.
زن ها محتاطند نه کم مهارت
تفاوت های زیستی و روانی زن و مرد باعث می شود که این دو جنس در مهارتهای مختلف، عملکرد مختلف داشته باشند. یکی از این مهارت ها همین رانندگی است. سرهنگ دکتر علیرضا اسماعیلی، استادیار دانشگاه علوم انتظامی در کتاب تفاوت زن و مرد در رانندگی که انتشارات همین دانشگاه منتشر کرده است، به این اختلافات اشاره می کند. به نوشته او طبق تحقیقات انجام شده، میزان ریسک پذیری خانم ها در رانندگی کمتر از آقایان است.
در این کتاب آمده که برخی تصور می کنند راننده خوب کسی است که خصلت های مردانه در رانندگی اش داشته باشد در حالی که زنان رانندگی را جزئی از شخصیت خود نمی بینند.
از طرف دیگر، تحقیقات نشان داده که زنان کمتر به تخلف می پردازند و قانون پذیری آن ها بیشتر از مردان است. که متاسفانه همین قانون پذیر بودن گاها نشانه ی کم مهارت بودن زن تلقی می شود.
رانندگی خانم ها بد نیست، افتضاح است!
شاید صالح ترین افراد برای قضاوت در مورد خوب یا بد بودن رانندگی زنان، پلیس های راهنمایی و رانندگی باشند. سردار تیمور حسینی، رییس پلیس راهور تهران بزرگ این سوال که "به نظر شما رانندگی زنان آن قدرها که در جامعه جا افتاده بد است یا نه" با خنده و به شوخی میگوید: «چه کسی گفته رانندگی خانم ها بد است؟ رانندگی خانم ها بد نیست؛ افتضاح است!»
این مقام انتظامی ادامه می دهد: از مزاح که بگذریم، اگر بخواهیم در مورد این مسئله صحبت کنیم نمی توانیم تنها به آمار و ارقام تکیه کنیم چرا که این بحث کاملا کیفی است. طبق آمار، در حال حاضر بیشتر تصادفات و جریمه ها مربوط به آقایان است. اما تعداد بالای این تصادفات و جریمه ها به این خاطر است که تعداد رانندگان مرد هم بیشتر است.
او میگوید: هیچگاه یک کار پژوهشی در این باره انجام نشده که ببینیم چند درصد رانندگان زن هستند و چند درصد مرد و سهم این دو از تصادفات چقدر است.
سردار حسینی معتقد است اگر این پژوهش انجام بشود و درصد درستی گرفته شود، نتیجه این خواهد بود که رانندگان خانم بیشتر در معرض تصادف هستند.
او هم معترف است که خانم ها محتاط ترند: «زن ها به خاطر شخصیت و کاراکتری که دارند معمولا قانون پذیرتر و محتاط ترند» رییس پلیس راهور تهران بزرگ البته به زیاد شدن خانم های لایی کش در بزرگراه ها هم اشاره می کند.
او ادامه می دهد: چون رانندگی تقریبا جزء کارهایی است که نیاز به یک هماهنگی جسمی فکری روحی و روانی دارد، غالبا آقایان به لحاظ مهارت ماهرتر از خانم ها هستند. البته این هم مطلق نیست. به طور نسبی می شود گفت آقایان بهترند و شاید همان جسارت بالایشان است که باعث شده با مهارت تر به نظر برسند.
عادت داریم همه را به یک چوب برانیم
دکتر اسماعیل غلامی پور، جامعه شناس درباره کلیشه جنسیتی رانندگی زنانه می گوید: کلیشه، دیدگاهی از پیش تشکیلشده در ذهنیت جمعی است که برخی خصایل را به «تمام» اعضای یک گروه نسبت میدهد. بنابراین کلیشه ها، عقاید قالبی هستندکه مانع شناخت واقعی نسبت به دیگران می شوند. یعنی کلیشه ها به طور واقعی دیگران را تعریف نمی کنند. در جوامع در حال تغییر، کلیشه ها نسبت به اقشاری که می خواهد جایگاهشان را در جامعه بهبود ببخشند بیشتر می شود.کلیشه ها نسبت به فقرا، حاشیه نشینان، مهاجران، اقلیت ها، زنان و ... وجود دارند و در مواردی تشدید می شوند. بنابراین با انواع کلیشه های قومی، طبقه ای، ملی، جنسیتی و ... مواجهیم.
او در ادامه به دو شکاف اجتماعی اشاره می کند که منجر به دو کلیشه بسیار مهم در جامعه ایرانی شده است: یکی از این شکاف ها، «شکاف قومیتی» است. در زندگی روزمره کلیشه های قومیتی و منطقه ای حضور پر رنگی دارند: خصایص کلی و «بدی» که برای قومیت ها و مردم مناطق مختلف کشور به کار می بریم: جنوبی ها اینگونه اند، شیرازی ها آنگونه اند، اصفهانی ها، شمالی ها، ترک ها، لرها، عرب ها و ...، هر کدام را به یک یا چند صفت کلی برچسب می زنیم. اما شکاف دوم که مربوط به بحث ماست، «شکاف جنسیتی» است و بر اساس آن، کلیشه های جنسیتی به ویژه بر علیه زنان شکل می گیرند. در ایران ردپای این کلیشه ها را حتی در آغاز ادبیات داستانی در 100 سال گذشته می توان سراغ گرفت.
مهارت ها عوض شد، باورها نه!
دکتر غلامی پور در ادامه می افزاید: طی 100 سال گذشته در جامعه ایران، مهارت های اجتماعی زنان رشد چشمگیری داشته است. در تحصیل، در فعالیت های فرهنگی، در سیاست، در شغل ها و حرفه ها و در تمام عرصه های اجتماعی دیگر، زنان با وجود موانع و البته منابعی که در اختیار داشته اند، به نسبت دهه های گذشته،کنشگران فعالی شده اند. اما با وجود همه این تغییرات و ارتقاء اجتماعی و فرهنگی و سیاسی زنان، کلیشه های ذهنی علیه زنان خیلی دیر تغییر می کنند.
او با بیان این که یکی از کلیشه های جنسیتی در مورد رانندگی زنان است، می گوید: «زنان بد رانندگی می کنند»؛ اگر در اینترنت سرچ کنید می بینیدکه چگونه این کلیشه از طرق نوشتار و تصاویر، به یک ایدئولوژی علیه زنان تبدیل شده است. بر اساس این کلیشه که به ایدئولوژی تبدیل شده است، رانندگی مردانه یعنی رانندگی خوب، و رانندگی زنانه یعنی رانندگی بد؛ این گفته که «فلانی زنانه رانندگی می کند» بدین معنی است که بی اعتماد بی نفس و بی مهارت است!
دکتر غلامی پور ادامه می دهد: اما این باور یک کلیشه است و با واقعیت تطبیق نمی کند. چرا که با مشاهدات پلیس مطابقت نمی کند. رانندگی یک رفتار اجتماعی است و رعایت قانون و نظم، بخشی از مهارت رانندگی است. رفتار رانندگی یک نفر، رفتارهای رانندگی دیگران را متأثر می کند. علاوه بر آن، معطوف به نظم و قواعد اجتماعی است.
او هم با تایید گفته های سردار تیمور حسینی می گوید: طبق گزارش های پلیس، در هر دو مورد، رانندگان زن به طورکلی رفتار منظم تر و اجتماعی تری دارند. یعنی هم قواعد را بیشتر رعایت می کنند و هم بیشتر مواظب خود و دیگرانند. البته نباید این سخن به کلیشه جنسیتی دیگری علیه مردان تبدیل شود. اما متأسفانه در ایران، سالانه حدود۸۰۰ هزار تصادف رخ می دهد و تلفات جانی و مالی سنگینی در پی دارد و طبق گزارش های پلیس، در بیشتر موارد، خطای انسانی دخیل بوده است و نکته با اهمیت آنکه تقریباً در همه موارد، مردان رانندگی کرده اند. به طورکلی با کنترل متغیرهایی چون تعداد رانندگان زن به مرد و مسیرهای سخت تر رانندگی، باز هم تعداد زنان مقصر در رانندگی بسیار کمتر از مردان بوده است؛ بنابراین واقعیت ها، مردان نمی توانند ادعا کنندکه از زنان مهارت رانندگی بیشتری دارند.
رانندگی خوب به معنی شوماخر بودن نیست
رانندگی خوب و رانندگی بد تعریف دارد. اگر طبق آن تعریف پیش برویم، شاید باورمان نسبت به رانندگی خانم ها و آقایان تغییر کند. در همین رابطه دکتر غلامی پور می گوید: طبق تعریفی اجتماعی از رانندگی، آگاهی و رعایت قوانین، بخشی از مهارت اجتماعی رانندگی است؛ رانندگی یک رفتار فردی نیست بلکه رفتاری اجتماعی و معطوف به دیگران است. «رانندگی خوب» به معنی داشتن مهارت فردی «شوماخر» در پیست «فرمول یک» نیست؛ به تعبیر ساده تر، مهارت رانندگی فقط قدرت عکس العمل فردی و «تر و فرز بودن» در کلاچ گرفتن و ترمز کردن وگاز دادن و لایی کشیدن نیست. رانندگی خوب، به معنی رعایت قوانین و نظم در رفتار رانندگی در جاده ها و خیابان هایی است که بسیاری دیگر در حال رانندگی هستند.
او ادامه می دهد: از این منظر، رانندگی بد زنان و رانندگی خوب مردان، کلیشه جنسیتی بخشی از جامعه است که هر روز می بیند زنان، بیشتر و بیشتر در عرصه های اجتماعی (که قبلاً مردانه بوده است) موفق می شوند. مورد اخیر آن، قهرمانی زنان ایران در فوتسال آسیا بود.
با این تفاسیر، به نظر می رسد وقت آن رسیده که این باور در بین مردم خصوصا آقایان تغییر کند، به شرط آن که خانم ها هم تلاش کنند تا صحنه هایی که ابتدای این نوشتار آمد، کمتر به چشم بیایند و در ذهن نقش ببندند.
دیدگاه تان را بنویسید