ظریف: آمریکا نتوانست صدای مرا خاموش کند
اقدام دولت امریکا مبنی بر قراردادن نام من در فهرست تحریمها نشان دهنده نفرت عمیق آنها نسبت به دیپلماسی ایران و نحوه طرح قابل فهم دیدگاههای جمهوری اسلامی در جامعه بینالمللی بود.
خبرگزاری فارس: روزنامه ایران گفتَوگویی با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران انجام داده است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید:
- اقدام دولت امریکا مبنی بر قراردادن نام من در فهرست تحریمها نشان دهنده نفرت عمیق آنها نسبت به دیپلماسی ایران بود.
- فکر میکنم آنچه بیش از همه گروههای تندرو در امریکا را آزار میدهد همین نحوه برخورد کلامی بنده است که باعث شد اول تهدید کنند و بعد از مدتی من را تحریم کنند.
- نه من و نه فرزندانم هیچ منفعت و دارایی شخصیای در امریکا نداریم و همه در ایران زندگی میکنیم. اگرچه بچههای من انتخابهای دیگری هم دارند؛ ولی در ایران زندگی میکنند.
- امریکاییها تصور میکنند که این تحریم میتواند صدای من را خاموش کند خب به لطف خدا تا حالا که موفق نبودهاند؛ یعنی خبرنگاران و حتی مجریهای امریکایی در صف هستند تا در تهران یا در اروپا با من مصاحبه کنند.
- دو هفته پیش به چهار کشوری که همه آنها اینک یا متحد نظامی امریکا هستند یا روابط بسیار نزدیکی با این کشور دارند، سفر کردم و این سفرها ادامه یافت؛ اگر فرصت بود امکان سفر به خیلی نقاط دیگر هم وجود داشت و این روند نشان میدهد که تحریم من مورد بیتوجهی جامعه بینالملل قرار گرفته است.
- آقای پمپئو رسماً گفت که وزیر خارجه ایران به اینجا میآید و براحتی با خبرنگاران ما صحبت میکند. ایشان متوجه نیست در دنیای ارتباطات من میتوانم در خانه خودم هم بنشینم و با خبرنگاران امریکایی صحبت کنم.
* ماجرای دعوت ترامپ
- وقتی به نیویورک رفتم، مسئولان امریکایی پیش من آمدند و گفتند که آقای ترامپ شما را به کاخ سفید دعوت کرده است تا بیایید و با خودش حرف بزنید و همزمان هم گفتند تصمیمگیری شده است که نام من را ظرف دو هفته در فهرست تحریمها قرار دهند. البته این دو موضوع را خیلی به یکدیگر ربط ندادند. برداشت من این بود که اگر بروم صحبت کنم کمترین حاصل آن این است که در فهرست تحریمها قرار نمیگیرم؛ ولی صحبت کردن با مقامهای امریکایی در زمانی که آنها به نتایج مذاکرات قبلی خیلی توجهی نمیکنند مورد قبول مقامات ما نیست. البته اگر مقامات به من دستور میدادند که چنین کاری انجام دهم حتماً انجام میدادم.
- واقعیت دنیا را نگاه کنید الان امریکاست که شکست خورده است و دیپلماسی پیروز شده است. دوستان ما اعتقاد دارند که امریکا بزرگترین معاند انقلاب و کشورماست در حالی که باید ببینند که وقتی خودشان سالها علیه امریکا شعار دادند و با دیپلماسی مخالفت کردند، تحریم شدند؟
- اگر دیپلماسی و تلاشهای شبانه روزی همکاران من نبود حتماً کشتی ایرانی آزاد نمیشد کما اینکه اگر مقاومت مردم ایران هم نبود دیپلماسی هیچ پشتوانهای نداشت.
- اگر دوستان ما معتقدند نمره مذاکره صفر و نمره مقاومت ۲۰ است دیگر ما نزدیکتر از سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی به مقاومت نداریم حداقل ببینند آنها چه نمرهای به دیپلماسی میدهند و آنها چه ارتباطی با بنده دارند. پیام آقای نصرالله را ببینند. آیا آقای نصرالله نماینده مقاومت است یا حضراتی که در اتاق شان نشستهاند و زیر کولر شعار میدهند؟ انقلابیون ایرکاندیشن (زیرکولرنشین) مقداری از انقلابیون واقعی یاد بگیرند.
- من و سردار سلیمانی هیچ وقت دوگانگی را احساس نکردیم. ما بیش از ۲۰ سال است که از نزدیک با یکدیگر کار میکنیم. در دوران وزارتم تصمیم گرفتیم که هرزمان که هردویمان در تهران حضور داشتیم حتماً حداقل هفتهای یک بار یکدیگر را ملاقات کنیم و آخرین تحولات را مرور کرده و هماهنگیهای ضروری را انجام دهیم.
* لازم است به محض وقوع هر رویدادی نظامی به ما هم اطلاع رسانی شود
- در ماجرای سرنگونی پهپاد امریکا در تهران حضور نداشتم و برای مذاکرات با وزیر خارجه ترکیه در اصفهان بودم، اما بحمدالله با فاصله زمانی بسیار کم و با هماهنگی بسیار خوبی که با سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح داشتم، تلفنی با ایشان صحبت کردم. ایشان دستور دادند اطلاعات مربوط به این عملیات را بسرعت برای من فرستادند، حتی برای من نقشه دستی روی موبایل فرستادند که من توانستم همان شب توئیت کنم و مانع از این شوم که امریکاییها روایت خودشان را از این ماجرا مبنی بر اینکه این پهپاد در آبهای بینالمللی مورد اصابت قرار گرفته است، داشته باشند.
من تلاش کردم این روایت را جا بیندازم و واقعیتها را منعکس کنم. هماهنگی بسیار خوبی انجام شد و ما هم بیش از این توقع نداریم؛ یعنی من توقع ندارم که قبل از اینکه اقدام نظامی صورت بگیرد، مرا پیدا کنند و از من اجازه بگیرند. نه من در این موقعیت هستم، نه ضرورتی دارد که وزیر خارجه قبل از وقوع حادثه در جریان باشد. وزیر خارجه عضو شورای عالی امنیت ملی و در جریان سیاست و تصمیم گیریها قرار دارد؛ ولی لازم است که به محض وقوع هر رویدادی، به ما اطلاعرسانی شود که هماهنگ باشیم. این هماهنگی در ماجرای سرنگونی پهپاد امریکایی صورت گرفت. ما گاهی اوقات بهدلیل برخی ناهماهنگیها دیر از برخی امور خبردار میشویم که متأسفانه دود آن به چشم کل کشورمی رود.
* ماجرای استعفا پس از سفر بشار اسد من هیچ علاقهای به این سمت ندارم. من این مسئولیت را بر عهده دارم تا خدمت کنم و میتوانم آن را به دو شکل انجام دهم؛ میتوانم بگویم که من فقط مسئول برخی کارهای کشور هستم و در حوزههای دیگر مسئولیتی ندارم. ممکن است بعضی معتقد باشند واقعاً باید این دوگانگی نشان داده شود، من بهعنوان یک معلم روابط بینالملل هم از لحاظ قلبی و هم تئوریک معتقد نیستم که کشور باید دو جلوه سیاست خارجی داشته باشد، برای همین اعتقاد داشتم آن عکسهایی که نشان داده شد یک دوگانگی در سیاست خارجی مطرح کرد که اگر در حوزه عمومی اصلاح نمیشد، این دوگانگی به من اجازه نمیداد مسئولیتم را انجام دهم.
شما صحبتهای امریکا را مرور کنید. من نمیخواهم این دوگانگی جا بیفتد. برای من این وزارت آنچنان ارزشی ندارد که حاضر باشم برای حفظ این میز منافع ملی را زیر سؤال ببرم. من از روز اول با این باور سر کار آمدم که قرار است چند روزی این مسئولیت را داشته باشم و چه بهتر که این امتحان را بخوبی پشت سر بگذارم تا حداقل وجدانم راحت باشد. آن روز هم که استعفای خود را اعلام کردم قصد نداشتم آسیبی وارد کنم. پیش از آن هم به همه جاهایی که باید اطلاعرسانی میکردم، تصمیم خود را اطلاع داده بودم، باورشان نمیشد که من این کار را انجام دهم، اما به این نتیجه واقعی رسیدم که دیگر نمیتوانم با این فضا وزیر خارجهای باشم که خودم میخواهم. میتوانم وزیر خارجهای باشم که بگویم من این مسئولیتها را دارم و بقیه مسئولیتها هم به من ربطی ندارد، ممکن بود در دنیا برای بعضیها محبوبتر هم باشم؛ اما برای من مسئولیت به آن شکل هیچ ارزشی نداشت. * ما عین واقع تحولات را به رهبری گزارش میدهیم
- من همواره گفتهام که ما عین ماوقع تحولات را به رهبری گزارش میدهیم. همه جزئیات درباره اینکه ایشان چه مواقعی به مصلحت میدانند که اظهارنظر کنند، چه مواقعی اظهارنظر نکنند، چه مواقعی اظهارنظرهای ایشان کلی و در چه موضوعاتی اظهارات ایشان دقیق، عملیاتی و جزئی بوده است، در اسناد ثبت شده است.
-رهبر معظم انقلاب به وزارت خارجه و به شخص بنده داشتند این بود که گفتند ما امین هستیم. خب آدم امین حتماً آنچه را که امانت است، ادا میکند. ما اطلاعاتی را که داریم امانت میدانیم و خدمت ایشان ارائه میکنیم. در حد توانمان هم تلاش کردیم تمام رهنمودهای ایشان را اجرا کنیم و هر وقت هم که نتوانستیم دلایل آن را گزارش دادیم؛ یعنی این طور نبوده است که تلاش کنیم آن را بپوشانیم. پیگیری مسائل در روابط بینالملل مانند ساختن یک جاده نیست که شما پول و امکانات داشته باشید تا این جاده - - وظیفه ما بهعنوان نماینده جمهوری اسلامی این است که این واقعیتها را گزارش دهیم، نه اینکه بگوییم نشد، بنابراین مذاکره را متوقف کنیم. کار دیپلمات انجام مذاکره، گزارش واقعیات و اجرای تصمیماتی است که برای آن گرفته میشود. من میتوانم با کمال صداقت خدمت شما عرض کنم که هیچ وقت از دستورالعملهایی که به من داده شده، تخطی نکردم. - رسم همیشگی من در دوره مسئولیتم چه بهعنوان سفیر و چه وزیر خارجه این بوده است که وقت مقامات عالی کشور را نگیرم. عموماً گزارشهای خود را مکتوب میفرستم، اگر حضرت آقا نیازی ببینند، خودشان امر میفرمایند که خدمتشان بروم، اگر ضروری بدانند، جلسات بزرگ تری را تشکیل میدهند و اگر نیاز ببینند گزارش من را به شورای عالی امنیت ملی ارجاع میدهند که در این شورا بررسی شود. این روش عادی است. در طول دوره وزارتم تعداد دفعاتی که من درخواست کردم خدمت رهبر معظم انقلاب شرفیاب شوم، بسیار کم بوده است، اما هر وقت درخواست کردم، ایشان با بزرگواری اجازه دادند خدمتشان برسیم.
رسانه ملی از دادن فرصت مناسب به شما دریغ میکند؟ نه؛ حالا این طور که نیست. صداوسیما هرچند وقت یک بار از من دعوت میکند، بنده هم نه همه دفعات، اما بعضی از مواردی را که دعوت میکنند اجابت میکنم و در رسانه ملی حضور پیدا میکنم. متأسفانه مجموعه برنامههایی که در صداوسیما ساخته میشود، برای نقد سیاست خارجی نیست، بلکه برای تخریب آن است.
من اگر جای آنان (سازندگان برخی برنامههای صداوسیما) بودم، تلاش میکردم خطاهای وزیر خارجه را بپوشانم، نه اینکه موفقیتهای وزیر خارجه را تبدیل به خطا بکنم.
دیدگاه تان را بنویسید