گفتوگوی خواندنی با «زینب» دختر سیدحسن نصرالله
قرص بود و محکم، کاریزمای خاصی داشت، درست مانند پدرش. به سختی فارسی را صحبت میکرد و متوجه میشد. از زبان ما فقط احوالپرسی را به رسم و رسوم خودمان یاد گرفته بود. سوالات زیادی از او داشتیم؛ از روزهای مقاومت، از ابوزینب، از مبارزاتی که به چشم دیده و از سختیهایی که با تمام وجود لمس کرده است، از روزهای شهادت برادرش سیدهادی، از پیکری که مانند حسین (ع) به دست دشمنان روی نیزه رفت. از همذاتپنداری او با زینب کبری (ع) و از نقش زنان مقاومت دوشادوش مردانشان.
روزنامه صبح نو: قرص بود و محکم، کاریزمای خاصی داشت، درست مانند پدرش. به سختی فارسی را صحبت میکرد و متوجه میشد. از زبان ما فقط احوالپرسی را به رسم و رسوم خودمان یاد گرفته بود. سوالات زیادی از او داشتیم؛ از روزهای مقاومت، از ابوزینب، از مبارزاتی که به چشم دیده و از سختیهایی که با تمام وجود لمس کرده است، از روزهای شهادت برادرش سیدهادی، از پیکری که مانند حسین (ع) به دست دشمنان روی نیزه رفت. از همذاتپنداری او با زینب کبری (ع) و از نقش زنان مقاومت دوشادوش مردانشان.
به ما فقط نیمساعت وقت داده بودند؛ فاصله نماز مغرب تا شام توانستیم با او دیدار کنیم. همان نیمساعت هم برای ما کافی بود تا بتوانیم حاصل تلاش سالها مجاهدت پدرش را در جنبشهای مختلف علیه صهیونیسم ببینیم. «زینب» مدتها در تلاش است که نقش زنان را در این جبهه تقویت و به جهان معرفی کند. او در لابهلای صحبتهایش از نقش زنان سخن میگوید؛ «این زنان مقاومت هستند که روحیه شهادت و مجاهدت را در مردانشان پرورش میدهند.» نخستین سؤال را از زینب نصرالله اینگونه شروع کردیم. در کشور ما حضرت آیتالله خامنهای علاوه بر جایگاه سیاسی بهعنوان رهبر یک کشور، توجه زیادی به مسائل فرهنگی، جوانان و موضوعات مرتبط با سبک زندگی داشته و همواره در سخنرانیهای خود توصیههایی جدی به جوانان و موضوعات فرهنگی دارند. سؤال مشخص ما این است که سیدحسن نصرالله علاوه بر وجهه سیاسی خود، تا چه اندازه به مسائل روز فرهنگی و مسائل مربوط به جوانان توجه دارند و به این عنوان شناخته میشوند؟
پس از آنکه مترجم سؤال ما را برای او ترجمه کرد؛ در پاسخ به این سؤال گفت: «بعد از جنگ ۳۳ روزه با رژیم صهیونیستی، دیدارهای سید با مردم و جوانان خیلی کم شده است، اما ایشان سعی میکنند در ماههای رمضان و دیگر ماههای دینی و مناسبات مذهبی، با مردم گفتگوهای تصویری انجام دهند. با این حال این ارتباطگیریها از دیدارهایی که مردم ایران با رهبر انقلاب دارند به مراتب کمتر است.»
وی ادامه میدهد: «پدر ما بهشدت اهل مطالعه هستند، اما چون ما سالهاست که پدر را خیلی دیر به دیر میبینیم، نمیتوانم دقیقاً بگویم او اکنون چه کتابی میخواند یا کتب مورد علاقهاش چیست. ایشان همواره ما و جوانان و شاگردانشان را به مطالعه در حوزههای مختلف توصیه میکرد. سالهاست که بهدلیل مسائل امنیتی، ما پدر را خیلی کم زیارت میکنیم و ایشان نیز به همین دلیل کمتر در جامعه حضور پیدا میکنند؛ اما در گذشته ایشان علاوه بر حضور مکرر در بین مردم، کلاسهای اخلاق را برگزار میکردند که پایه آن همین مسائل روز اجتماع و مسائل کف جامعه است.»
چهره سیاسی و فرهنگی پدر با توجه به اینکه وجهه سیدحسن نصرالله در ایران، سیاسی است، این سؤال را از او پرسیدیم آیا مردم لبنان نیز از سیدحسن نصرالله چنین تصویری را صرفاً میبینند یا خیر که وی در پاسخ به این سؤال گفت: «در میان مردم لبنان چهره سیدحسن نصرالله صرفاً یک چهره سیاسی نیست و ایشان در حوزه فرهنگی نیز تاثیرگذاریهایی هم دارند، اما در چند سال اخیر بهدلیل موضوعات منطقهای و امنیتی این مسأله کمرنگ شده است. سید درباره مسائل حوزه اجتماعی نکات و توصیههایی را دارند که همواره بازگو میکنند.»
زینب نصرالله در پاسخ به این سؤال که آیا «زینب» بهواسطه دختر سیدحسن نصراللهبودن احساس مسوولیت میکند یا خیر که میگوید جایگاه او طبیعی است و فرقی با افراد دیگر ندارد. زینب در اینباره ادامه میدهد: «من در تجمعات، گردهماییها و راهپیماییهایی که به ساختارهای سیاسی ربط دارد، شرکت نمیکنم، اما هرجایی که حاضر میشوم با توجه به نگاه ویژه مردم به خانوادهام، صرفاً حواسم را به رفتار و کلامم جمع میکنم. اوایل که موضوع مقاومت در لبنان مطرح بود، نقش زنان هم در این موضوع بهشدت پررنگ بود بهطوریکه اگر مردان در خطر بودند، زنان نیز در کنارشان این خطر را حس میکردند. بعدتر که وارد فضای اجتماعی شدیم، مادران و زنانی که تربیتکننده مجاهدان بودند، نقشهای اجتماعی را به عهده گرفتند. بهطور مثال در لبنان قانونی وجود دارد که تکفرزندان پسر در حزبالله به جبهه اعزام نمیشوند، اما مادران بسیاری بودند که پیشگام شدند و تنها فرزندشان را راهی جبهه کردند. این موضوع به اندازهای جدی بود که در یک مورد، مادری گفته بودند که اگر سیدحسن نصرالله اجازه اعزام تنها فرزندم به جبهه را ندهد در قیامت از او شکایت خواهم کرد. در امت حزبالله لبنان، دختران و زنان بودند و هستند که تمایل زیادی به وصلت با مجاهدین و خانوادههای مجاهد دارند بهطوریکه این مسأله در حزبالله به یک رسم تبدیل شده است، درحالیکه فرهنگ کنونی لبنان بسیار متفاوتتر از این رسومی است که بیش از ۲۰ سال است در حزبالله به راه افتاده است؛ البته در آن روزها من خیلی تمایل به چنین وصلتی نداشتم، اما در نهایت با فردی از یک خانواده مجاهد وصلت کردم.»
وی میگوید: «ممکن است در سفرم به ایران خیلیها مرا بشناسند، اما در لبنان من یک «زینب» معمولی هستم و فقط تعدادی از دوستان بسیار نزدیکم باخبرند که من دختر سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله هستم. من یک «زینب» فارغ از پدرم هستم با اینکه به آن پدر افتخار میکنم.»
فرصتهایی که حزب الله برای زنان ایجاد کرد گفتنی است زنان لبنانی با همکاری کلیه احزاب طرفدار مقاومت لبنان، در رویارویی با تهدیدها و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی، نقش بسزایی در پشتیانی از نیروهای مقاومت از خود نشان دادهاند. در دوران اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی، «حزبالله» و جنبش «امل» از زنان برای رساندن کمکهای اولیه، اسلحه و وسایل مورد نیاز به رزمندگان کمک میگرفتند. از گذشته تاکنون این فعالیتها بهصورت گسترده از طریق فعالیتهای دانشجویی یا سازمان جوانان در چارچوب فعالیتهای احزاب دینی و عقیدتی انجام میشود، اما «حزبالله» در مقایسه با دیگر احزاب لبنانی، فرصتهای بیشتری را برای حضور زنان در فعالیتهای سیاسی ایجاد کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید