رسالت: محمدرضا اخضریان کاشانی به اهمیت مقابله با نظام سلطه اشاره کرد و گفت: «شرایط امروز ما یک نبرد تمدنی است و مقابله ما با غرب یا آمریکا یک نبرد هویتی است. در نبردهای هویتی مسئله چانه زنی وجود ندارد و هستی و نیستی افراد مطرح است لذا تنها راه حل بنیادین در چالش هویتی بین ایران و آمریکا تغییر هویت یکی از طرفین است. این مسئله در حال حاضر مستلزم این نیست که طرفین قائل به این باشند هویت خود را زیر پا بگذارند یا باورهای خود را کنار بگذارند بنابراین نبرد هویتی که بین ایران و غرب برقرار است ادامه دار بوده و باید ساز و کار بلند مدتی برای آن تعریف کرد.» عضو شورای مرکزی جمعیت پیشرفت و عدالت تصریح کرد: «در طول تاریخ انقلاب اسلامی، آمریکا با روشهای گوناگونی علیه نظام اقدام کرده است مثل جنگ، فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی. یا با اقدام اخیر خود سپاه را ذیل عناوین تروریستی قرار داد. این رفتارها گویای این است که تفکر آمریکاییها همواره این بوده که DNA ایرانیها از تروریسم است پس بین سپاه، ارتش، نیروی انتظامی، وزارت علوم و وزارت اقتصاد تفاوت قائل نمیشوند و ذاتا به ما نگاه تروریستی دارند؛ پس این یک شوخی است که
بخواهند یک نهاد را به عنوان تروریست جدا و مابقی را خیلی انسانهای شریف و قابل گفتگو تلقی کنند.» وی در پاسخ به این سوال که باید چه روشی را در مواجهه با نظام سلطه پیش بگیریم، بیان کرد: «برای این کار باید یک «مقابله هوشمند» داشته باشیم و بدانیم که دوره مقابله سخت افزاری در برابر دشمن سپری شده و وارد مرحله نرم افزاری شده ایم گرچه در حوزه سخت افزاری هم باید به شدت خود را تقویت کنیم، اما چون بنا نیست جنگ نظامی را در پیش بگیریم و کسی هم جرات چنین تعرضی ندارد جنگها به سمت حوزه نرم افزاری کشیده شده، این جنگهای نرم افزاری میتواند ما را با طراحی یک «نظام مقابله هوشمند» یاری کند.» اخضریان تصریح کرد: «باید در راه مقابله با دشمن تغییر پارادایمی داشته باشیم و ضمن تقویت الگوی سنتی مقابله با آمریکا، دریچه جدیدی را باز کنیم که در ساختار نرم افزاری مقابله هوشمند به ما دهد. ابزار و روشهای این مقابله هوشمند مبتنی بر روشهای اقتصادی، الگوهای دانش بنیان، نبردهای الکترونیکی، سایبری و مقابله از درون است که باید اتاق فکرها در این زمینه اقدام کنند.» وی در ادامه افزود: «این موضوعات در حال حاضر در گروههای نخبگی مطرح میشود،
اما باید برای همه اقشار عیان شود که همواره غرب الگوهای مقابله با ما را در قالب دیپلماسی عمومی مطرح میکند بنابراین ما هم باید آن را عمومی مطرح و برای مقابله با آنها ساز و کارهای تازهای اتخاذ کنیم.» اخضریان به بیان اهمیت تقویت همه نهادها در کشور پرداخت و گفت: «در حال حاضر در ادبیات سیاسی ما در مواجهه با آمریکا پیشرانهای مقابله با سیاستهای آمریکا و استکبار غرب دیگر سپاه و ارتش نیستند گرچه که لزوم تقویت آنها جدی است، اما پیشرانهای آینده ما وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت ارتباط، شورای عالی فضای مجازی، وزارت جوانان و موسسات دانش بنیان هستند که تا الان نسبت به آن ضعیف بوده ایم و دانشگاهها هنوز این آمادگی ذهنی را ایجاد نکرده اند که پیشران حرکت جوانان به سمت مقابله با سیاستهای استکباری در سطح بین المللی باشند به همین دلیل باید برنامههای چندگانه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را مبتنی بر رویکرد انقلابی برای آینده پژوهی جمهوری اسلامی ایران طراحی کنیم.» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به تحمیل کنوانسیونهای بین المللی خاطر نشان کرد: «به نظر میرسد در موضوعاتی
مثل FATF زیاد از حد بزرگنمایی شده نه پذیرش آنها خیلی مهم است نه رد آنها. به نظر میرسد کارکرد آن بیشتر داخلی است تا بین المللی. در عرصه بین المللی تصمیمات و کارها خود پیش میروند چه بخواهیم چه نخواهیم. اما آنچه که ممکن است در داخل کشور مسئله ما باشد این است که گفتمانی وجود دارد که قائل به این موضوع است که با نظام بین الملل باید همکاری بیش از حد معمول انجام داد.»
دیدگاه تان را بنویسید