بررسی برخی اقدامات جناحی وزیر امور خارجه

کد خبر: 904235

اینکه وزیر خارجه نیز دارای گرایش‌ سیاسی باشد،یک امر پذیرفته است اما تاکنون بویژه در دوره‌های اخیر، وزرای خارجه در مقام تصدی این پست، فعالیت‌های حزبی خود را کنار گذاشته‌اند اما ظریف مستثناست.

بررسی برخی اقدامات جناحی وزیر امور خارجه

خبرگزاری مهر: به نقل از روزنامه وطن امروز، محمدجواد ظریف جمعه ۲۳ آذرماه در چهارمین نشست حزب ندای ایران، از احزاب اصلاح‌طلب حضور یافت و به سخنرانی پرداخت. او در این سخنرانی درباره عبور جهان از نظام تک‌قطبی مطالبی مطرح کرد و گفت: غرب دیگر مرکز دنیا نیست. ظریف در ادامه از جریان‌های فکری که غرب را مرکز دنیا می‌دانند انتقاد کرد.

او در حالی این موضوع را مطرح کرد که در افکار داخلی ایران، او به عنوان یک وزیر امور خارجه غربگرا شناخته می‌شود، البته او در ادامه اظهاراتش بدون توجه به ماهیت جایگاه وزارت امور خارجه، باز هم شخصیت ملی وزیر امور خارجه را نادیده گرفت و علیه کسانی که او «دلواپس» نامید اظهارنظر کرد تا نشان دهد پس از قریب به ۶ سال حضور در مسند وزارت امور خارجه، هنوز از پختگی لازم برای مراعات اصل بی‌طرفی وزیر امور خارجه در مناسبات حزبی داخلی برخوردار نیست.

همین موضوع یعنی بی‌توجهی ظریف به ملاحظات جایگاه وزارت امور خارجه البته با انتقاداتی همراه بود. غیر از استفاده او از عبارت «دلواپسان» که کلیدواژه جریان اصلاحات و دولت حسن روحانی در برهه‌های انتخاباتی بوده است؛ حضور او در همایش یک تشکل اصلاح‌طلب نیز برای وی دردسرساز شد. در این میان حتی برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب از ظریف به خاطر بی‌توجهی به مبانی و ملاحظات دستگاه دیپلماسی ایران در تاکید بر ملی بودن جایگاه وزیر امور خارجه و نه حزبی بودن آن، انتقاد کردند و از او خواستند کمتر در اماکن برنامه‌های اصلاح‌طلبان آفتابی شود.

اشاره این روزنامه‌ها به حضور ظریف در چهارمین همایش حزب اصلاح‌طلب «ندای ایرانیان» بوده است. دبیرکل این حزب، صادق خرازی از نزدیکان رئیس دولت اصلاحات است. در نخستین ‌بیانیه این حزب نیز تصریح شد که تلاش می‌کند از تجربیات دولت اصلاحات استفاده کند. روابط نزدیک حزب «ندای ایرانیان» با رئیس دولت اصلاحات به گونه‌ای است که این حزب در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران سهمیه داشته است و حداقل یکی از افراد لیست اصلاح‌طلبان در تهران (مجید فراهانی) از اعضای شورای مرکزی این حزب است. موضوع دیگر مناسبات عجیب ظریف و صادق خرازی است.

اما چرا محمدجواد ظریف بدون توجه به ملاحظات و اصول و عرف دستگاه دیپلماسی ایران، در مجامع و احزاب اصلاح‌طلبی حاضر می‌شود و از جایگاه وزارت امور خارجه، به جریان سیاسی رقیب اصلاح‌طلبان کنایه می‌زند؟

اینکه وزیر امور خارجه نیز دارای گرایش‌های سیاسی باشد، یک امر پذیرفته شده است اما تاکنون بویژه در دوره‌های اخیر، وزرای خارجه در مقام تصدی این پست، فعالیت‌های حزبی خود را کنار گذاشته و به عنوان یک وزیر در جایگاه ملی اقدام کرده‌اند. ظریف اما از این قاعده مستثناست. یک مرور کوتاه بر رفتارهای محمدجواد ظریف نشان می‌دهد او نه‌تنها خود را به رعایت این اصل پایبند نمی‌داند بلکه در بزنگاه‌های حساس، به دنبال پیگیری منافع جریان سیاسی مطبوع خود است. جالب آنکه در این بزنگاه‌ها که ظریف در آن تصمیم‌گیر است، اتفاقاتی می‌افتد که منافع جریان سیاسی مطبوع ظریف (اصلاح‌طلبان و دولت روحانی) تامین می‌شود اما مطالبات مردم و توده جامعه محقق نمی‌شود.

لابه به البرادعی!

۲۱ اکتبر ۲۰۰۳ مذاکرات هسته‌ای سعدآباد به ریاست حسن روحانی در دولت اصلاحات برگزار شد. وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه در سعدآباد گرد هم آمدند تا نخستین‌ توافق درباره برنامه هسته‌ای ایران انجام شود. آنچه در این مذاکرات گذشت، بارها مرور شد اما آنچه مربوط به رفتار غیرملی و شبه‌حزبی ظریف است، مذاکرات غیررسمی او با محمد البرادعی در گوشه‌ای از سالن مذاکرات است.

ظریف که در آن زمان یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده بود، تلاش می‌کرد البرادعی را راضی کند تفسیری مطلوب او از موضوع «تعلیق» ارائه دهد. ماجرا اینگونه بود که در مذاکرات سعدآباد، دولت اصلاحات پذیرفت برنامه هسته‌ای ایران تعلیق شود اما مقرر شد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تفسیر خود از موضوع «تعلیق» را ارائه دهد.

ظریف در گوشه‌ای از سالن به شکل غیررسمی وارد مذاکره با البرادعی شد تا دغدغه‌های خود را با او در میان بگذارد اما او در مذاکره با البرادعی چه گفت؟ آیا خواستار آن شد که تفسیر متناسب و معقول و محدودی از تعلیق ارائه کند تا حق مسلم مردم ایران در داشتن برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای حفظ شود؟ این ترجمه صحبت‌های محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با البرادعی است: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری (انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۴) از شکست مذاکرات ما سود می‌برند.

آنها موفقیتی در این گفت‌وگوها نمی‌بینند، از طرفی آنها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه».

آیا ظریف از این اظهاراتی که با البرادعی در میان گذاشت به دنبال احقاق حقوق هسته‌ای مردم ایران بود یا دغدغه‌های حزبی و سیاسی جریان سیاسی مطبوع خود را پیگیری می‌کرد؟ از قضا همان که ظریف نگرانش بود اتفاق افتاد. البرادعی یک تفسیر سختگیرانه از موضوع تعلیق ارائه کرد. توافقات بروکسل و پاریس هم به شکست انجامید و جریان سیاسی مطبوع ظریف انتخابات ریاست‌جمهوری را به رقیب باخت!

البته فیلم گفت‌وگوی غیررسمی ظریف و البرادعی که حدود ۱۰ سال بعد از آن منتشر شد نشان داد در ایران فردی به عنوان وزیر امور خارجه بر سر کار آمده و مسؤولیت مذاکرات هسته‌ای جدید با ۱+۵ را این بار در دولت حسن روحانی بر عهده دارد که در مذاکرات خود با طرف‌های خارجی، ابایی از پیگیری منافع جریان حزبی مطبوع خود ندارد!

اتوپیای ۲۰۰۵

مذاکرات هسته‌ای محمدجواد ظریف با ۱+۵ در دولت حسن روحانی در سال اول منتهی به توافق ژنو شد اما این توافق مدتی بعد با کندی مواجه شد و مذاکرات تا حدودی به بن‌بست خورد. شهریور و مهرماه ۱۳۹۳ ظریف برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفت؛ جایی که براحتی می‌توانست لابی‌های لازم را برای تقویت توافق احتمالی انجام دهد و این کار را هم کرد.

او این بار ضمن طرح دغدغه‌های حزبی جریان سیاسی مطبوع خود، برای طرف آمریکایی آنچه را که در سال ۲۰۰۵ و با شکست مذاکرات هسته‌ای رخ داد؛ بازخوانی کرد و تلویحا آنها را نسبت به شکستی دیگر و تکرار تاریخ برحذر داشت. ظریف این بار در شورای روابط خارجی آمریکا دغدغه‌های حزبی خود را مطرح کرد. آن هم در قالب مذاکرات هسته‌ای بر سر حقوق ملت ایران!

در این نشست هاله اسفندیاری، مدیر بخش مطالعات خاورمیانه اندیشکده «وودرو ویلسون» و از مهره‌های اصلی تئوری براندازی نرم در کشورهای هدف آمریکا، از ظریف پرسید: «لطفا درباره تاثیر گفت‌وگوها بر مسائل سیاسی داخل ایران توضیح بفرمایید، البته می‌دانم که این حوزه، مدنظر شما نیست».

محمدجواد ظریف نیز به این سؤال اینگونه پاسخ داد: «بی‌تردید همینطور است، زیرا ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند.

وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی در سال‌های۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد!

البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمی‌کرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمی‌خواهند هیچگونه توافقی حاصل شود، قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شده‌ام (خنده حضار). به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بین‌المللی بویژه غرب می‌خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه می‌شود یا اینکه بار دیگر رد می‌شود. من فکر می‌کنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوق‌های رای نشان خواهند داد».

باز هم بوده!

قبل از حضور در شورای روابط خارجی آمریکا و این پاسخ جنجالی که در ایران به «ظریف گیت» معروف شد؛ محمدجواد ظریف ۲ بار دیگر نیز ماجرای شکست مذاکرات هسته‌ای ۲۰۰۵ و نتیجه آن در تغییر آرایش سیاسی در ایران را برای غربی‌ها بازخوانی کرد. ظریف در قالب مذاکرات هسته‌ای با ۱+۵ در دولت روحانی ۲ بار دیگر هم آداب دیپلماتیک را کنار گذاشت و درباره عواقب شکست مذاکرات بر فضای سیاسی داخل ایران گفت. محمدجواد ظریف بلافاصله پس از شکست مذاکرات وین ۵ در صفحه توئیتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هسته‌ای غیرممکن نیست، نیاز است توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال ۲۰۰۵ فرصت از دست برود».

نگرانی برای از دست رفتن «فرصت» همانند سال ۲۰۰۵ آنقدر واضح بود که شبکه بی‌بی‌سی فارسی در تحلیلی در این‌باره نوشت: «نگرانی اصلی ظریف برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای نیست، بلکه باخت دوباره تیم روحانی در انتخابات آینده و تکرار تجربه انتخابات ۱۳۸۴ است». بی‌بی‌سی در ادامه نوشت: هشدار اصلی ظریف به غرب در واقع این است که اگر با دولت روحانی توافق نکند، همانند سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) بار دیگر زمینه روی کار آمدن اصولگرایان را فراهم خواهد کرد. بی‌بی‌سی در تحلیلی درباره این پیام ظریف افزود: «این پیام مخاطب خارجی دارد.

به نوعی به طرف‌های مذاکره هشدار می‌دهد نگذارید اتفاقات ۲۰۰۵ تکرار شود. بن‌بست مذاکرات در سال ۸۴ تیم آقای روحانی را از صحنه مذاکرات خارج کرد. ممکن است ظریف به این نکته ظریف هم اشاره داشته باشد که اگر کارها خوب پیش نرود، ممکن است این تیم فعلی از صحنه خارج شود».

این توئیت ظریف انتقادات گسترده‌ای را در ایران به دنبال داشت و منتقدان از او خواستند شأن و جایگاه وزارت امور خارجه را رعایت کند و از طرح و پیگیری دغدغه‌های جناحی در قالب مذاکرات هسته‌ای پرهیز کند. با این حال ظریف به این انتقادات توجهی نشان نداد. او چندی بعد و در آستانه مذاکرات وین ۶، این بار با انتشار یک ویدئو، یک بار دیگر دغدغه‌های خود از شکست مذاکرات را مطرح کرد!

ظریف در این فیلم گفت: «ما می‌توانستیم مساله هسته‌ای را در سال ۱۳۸۴ حل و فصل کنیم ولی در آن زمان حرف من را باور نمی‌کردند، وقتی می‌گفتم ایرانی‌ها به فشار حساسیت دارند، دولت بوش اصرار داشت ما غنی‌سازی را به کلی رها کنیم... با نزدیک شدن به ۲۹ تیر من یک بار دیگر احساس نیاز می‌کنم که هشدار دهم و بگویم بازی شاهین - قمری به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر، نمی‌تواند نتیجه‌ای بهتر از سال ۱۳۸۴ بدهد».

با این اظهارات، ظریف در حد فاصل پایان مذاکرات وین ۵ و آغاز مذاکرات وین۶، دو بار ماجرای شکست مذاکرات هسته‌ای در دوره اعتمادسازی اول را یادآوری کرد تا به طرف غربی یادآوری کند که شکست دوستان اصلاح‌طلب او در ایران، چه عواقبی برای غرب و آمریکا خواهد داشت!

لیست امید، حاصل دسترنج ظریف

محمدجواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا و در پاسخ به هاله اسفندیاری صراحتا ارتباط نتیجه مذاکرات هسته‌ای دولت روحانی و ۱+۵ با نتیجه انتخابات مجلس دهم را مطرح کرد. یعنی در واقع ظریف این نگرانی را به اسفندیاری منتقل کرد که در صورت شکست مذاکرات، آنها انتخابات مجلس دهم در ایران را خواهند باخت.

این طرح دغدغه ظریف البته یک روی دیگر هم داشت؛ روی دیگر می‌گوید در صورت حصول توافق هسته‌ای (حالا به هر قیمتی و به هر دلیلی) نتیجه انتخابات مجلس دهم برای جریان سیاسی مطبوع ظریف خوشایند خواهد بود. انتخابات مجلس دهم برگزار شد و اصلاح‌طلبان توانستند توفیقاتی به‌دست آورند. در تهران همه ۳۰ عضو لیست امید (فهرست انتخاباتی اصلاح‌طلبان و حامیان دولت) توانستند به مجلس دهم راه یابند. البته رد پای ظریف یا به عبارتی نقش ظریف در این ماجرا هم کمی بعد ثبت شد. بعدازظهر دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۹۵ نخستین نشست هم‌اندیشی «فراکسیون امید» در مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست‌جمهوری برگزار شد.

جواد ظریف میهمان ویژه این نشست بود. کسی که شاید نماینده‌های لیست امید بیش از هر فرد دیگری، خود را مدیون او می‌دانند. حضور ظریف در همایش فراکسیون اصلاح‌طلبان یکی دیگر از اقدامات غیر ملی وزیر امور خارجه ایران بود. او این بار نیز ملاحظات ملی را کنار گذاشت و از جایگاه وزیر امور خارجه، در جمع آن دسته از نماینده‌های همفکر خود که توانسته بودند کاندیداهای رقیب را (که ظریف آنها را دلواپسان می‌خواند) شکست دهند؛ حضور یافت.

اما صحبت‌های ظریف در همایش همفکران اصلاح‌طلبش هم قابل تامل است. ظریف در همایش فراکسیون اصلاح‌طلبان اظهارداشت: مسأله هسته‌ای مشکلی بود که مانع پیشرفت کشور بود و بر سیاست داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی کشور سایه افکنده بود و باعث می‌شد دشمنان ما اقدام علیه ایران را در قالب آن توجیه کنند. وی ادامه داد: هدف برجام استفاده از شرایط برای برداشتن مشکلاتی که مانع پیشرفت کشور بود، است.

مشکلاتی که هر اقدامی علیه ایران را در سایه آن توجیه می‌کردند. ظریف همچنین تصریح کرد: نتیجه این همه مقاومت مردم و حضور شکوهمند در انتخابات ۹۲ و مجددا در انتخابات ۹۴ و اردیبهشت ۹۵ نباید صرفا برای واردات کالا باشد و برای اینکه چنین هدفی حاصل شود سرمایه‌گذاران خارجی باید مطمئن شوند ایران شریکی امن و درازمدت است به همین دلیل ما نیازمندیم شرایط را بشناسیم و آب به آسیاب دشمنان نریزیم.

وی در ادامه عنوان کرد: یقین دارم با مجلس خوبی که با حضور مردم ساخته شده، قوه مقننه در کنار دولت خواهد بود و ما به کمک،‌ همدلی و انتقادات سازنده دل بسته‌ایم. ما نیاز داریم از شما نقد منصفانه بشنویم و نیاز داریم تذکرات جناح‌ها به سوی ما سرازیر شود البته نه به اندازه مجلس قبل.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها