پشت پرده پیشنهاد مذاکره آمریکاییها از زبان ترقی
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه حل مشکلات اقتصادی با مذاکره، گرای اشتباه دادن به جامعه است، گفت: با توجه به بدعهدیهای مکرر آمریکا و رفتارهایی که با جمهوری اسلامی دارد و تحریمهایی که علیه ایران وضع کرده، مذاکره معنایی ندارد
خبرگزاری فارس: خروج از برجام، نقض عهد و تشدید تحریمها، تهدید به جنگ و پیشنهاد مذاکره بدون قید و شرط، همه اقدامات ضد و نقیض طی چند ماه و توسط آمریکا علیه ایران اتخاذ شد. برخی فعالان سیاسی کشورمان نیز تهدید به جنگ را خطری حقیقی پنداشته و به گزینه دیگر پیشنهادی آمریکا، یعنی مذاکره فکر میکنند. آنهم مذاکره با کشوری که بارها در مقابل ایران پیمان شکنی کرده است، این عده در طول این مدت همواره در تلاش هستند تا مذاکره و گفتگو با آمریکا را راهکاری برای حل مشکلات کشور نشان دهند.
این در حالی است که با توجه به بدعهدیهای مکرر آمریکا و رفتارهایی که با جمهوری اسلامی دارد و تحریمهایی که علیه ایران وضع کرده، مذاکره معنایی ندارد و کارساز هم نیست.
گویا این جریانها هنوز به باور و اعتقاد به ظرفیتهای داخلی کشور پی نبرده یا ظرفیتهای داخلی را باور ندارند.
بر همین اساس حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی معتقد است باید توجه داشته باشیم که حل مشکلات اقتصادی با مذاکره گرا دادن اشتباه به جامعه است چرا که اگر بنا به حل شدن مشکلات اقتصادی بود با همان توافق قبلی مشکلات حل میشد.
متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید.
در شرایطی که دور جدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شده برخی از جریانهای سیاسی گرچه تاکید بر ظالمانه بودن تحریمها دارند، اما تصریح میکنند که با مقاومتی چند ماهه و رسیدن به نقطه قوت باید مذاکره با آمریکا را کلید زد. نظر شما در خصوص دیدگاههای مطرح شده از سوی این جریان چیست؟
آمریکاییها دست به بازی کثیفی زده و میخواهند که با افکار عمومی بازی بدی کنند. آنها با تمام خصومتی که علیه ما دارند و با تجربه عهدشکنی در مذاکره و گفتگو پیشنهاد مذاکره به ایران را مطرح کردند که پشت پرده آن مشخص است.
اما متاسفانه برخی در داخل کشور در مقابل پیشنهاد مذاکره ترامپ با ایران ابراز خرسندی دارند، این مسئله را از دو جهت میتوان مورد بررسی قرار داد، اول این که برخی از روی حماقت و عدم دشمن شناسی، ذوق مذاکره با آمریکا در درونشان ایجاد شده است و دوم این که برخی همچنان اعتماد به آمریکا در ذاتشان از بین نرفته است. اما باید در نظر داشت که این نوع ذوق زدگیها مانند ذوق زدگی که در قبال برجام به وجود آمد، در نهایت به یاس و نا امیدی تبدیل خواهد شد.
آیا ترامپ واقعا دوست دارد با ایرانیها وارد مذاکره شود و آیا این ارتباط بین دو کشور میتواند در فضایی برابر شکل گیرد؟
هیچ تغییری در سیاستهای آمریکا ایجاد نشده است، این کشور همچنان بر طبل دشمنی و ضدیت با نظام جمهوری اسلامی میکوبد و میلیونها دلار برای ایجاد شورشهای داخلی در ایران خرج میکند از این رو، مذاکره کردن با این کشور دستاوردی جز از بین بردن دستاوردهای انقلاب ندارد و حماقتی بیش نیست. ملت ایران دیگر اجازه نمیدهد عزت، کرامت و اقتدارش در مذاکره مجدد با آمریکا پایمال شود.
با توجه به بدعهدیهای مکرر آمریکا و رفتارهایی که با جمهوری اسلامی دارد و تحریمهایی که علیه ایران وضع کرده، مذاکره معنایی ندارد و کارساز هم نیست، چرا که مقامات کاخ سفید به دنبال تحمیل دیدگاههای خود هستند نه رضایت طرف مقابل.
مذاکره با کسی که چماق به دست دارد احمقانه است، مذاکره با آمریکایی که با وضع تحریمها به دنبال فشار اقتصادی به ایران است و از دشمنان انقلاب اسلامی جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی حمایتهای مالی میکند، قطعا نتیجهای در پی نخواهد داشت. قبلا هم آمریکاییها را آزمایش کردیم و دیدیم که به هیچکدام از تعهدهای خود پایبند نبودند، آمریکا بیش از ۸ بار تاکنون امتحان خود را درباره عدم پایبندی به تعهدات بین المللی پس داده است، لذا هیچ انسان عاقلی بار دیگر خطای مذاکره با آمریکا را مرتکب نخواهد شد. ملت ایران دیگر به مسئولین اجازه نخواهند داد که عزت، کرامت و اقتدارشان در مذاکره مجدد با آمریکا پایمال شود.
گویا آنهایی که به دنبال مذاکره با آمریکا هستند روی جنایتهای گذشته این کشور چشم بستهاند. امروز افراد و یا جریانهایی که صحبت از مذاکره با آمریکا میکنند علیرغم تجربیات بد گذشته باز هم حرف از مذاکره با آمریکا میزنند که جزخودباختگی نمیتوان نام دیگری بر آن گذاشت.
رهبر انقلاب چندی پیش مذاکره را ممنوع کردند بنابراین کسی حق ندارد پس از این طرح موضوع کند، چون محلی از اعراب ندارد، طرح این مسائل جز مشغول کردن اذهان عمومی جامعه و تلف کردن وقت نتیجه دیگری ندارد، باید به این عده گفت که راجع به چه موضوعی میخواهند مذاکره کنند؟ در واقع راجع به چه موضوعی نیاز به مذاکره وجود دارد؟
آمریکا که جز به نابودی و عقب نشینی و از بین بردن هویت ملی ایران توجهی ندارد چه مذاکرهای میتواند داشته باشد. مذاکره زمانی است که بر سر موضوعی اختلافی وجود داشته باشد و بخواهیم آن موضوع را با تعامل حل کنیم، اما وقتی آمریکا حاضر به تعامل و پذیرش سخنان ما نیست بنابراین طرح مذاکره کاملا اشتباه بوده و حربهای است که تکرارش نمیتواند عاقلانه باشد.
در حالی که رهبر انقلاب از افول آمریکا سخن به میان آورده و تصریح دارند که کسی از قطار انقلاب پیاده شود باخته است، به نظر شما طرح مذاکره با آمریکا از سوی برخی جریانهای سیاسی از چه موضوعی حکایت دارد؟
چنین افراد و جریانهایی در جهت منحرف کردن افکار عمومی جامعه از ناکارآمدیها به دنبال طرح موضوع مذاکره هستند، چرا که این عده برنامهای برای حل مشکلات کشور ندارند و سعی میکنند با منحرف کردن افکار عمومی جامعه به مذاکره با دشمن؛ راه حل را در مذاکره نشان دهند و بگویند تنها راهمان برای حل مشکلات مذاکره با آمریکا و برطرف کردن موانع است، در حالی که مشکلات کشور ارتباطی با آمریکا ندارد و عمده مشکلات ناشی از ضعف و عدم نظارت در کشور است، علت شکل گیری مشکلات موجود دولت است و اگر آنها به درستی عمل کنند مشکلاتی وجود نخواهد داشت که پایدار مانده و لاینحل باشد.
رهبری نیز فرمودند که مشکل غیر قابل حل در کشور نداریم، بنابراین اگر به جای حل مشکل آدرس غلط دهیم تا مردم راه حل را در جای دیگری ببینند خیانت به ملت محسوب میشود.
آیا طرح سازش با تعابیری همچون تعامل به نوعی عدم توجه به ظرفیتهای درونی و سیاستهای درونزا به ویژه اقتصاد مقاومتی نیست؟
قطعا همینطور است، این جریانها هنوز به باور و اعتقاد به ظرفیتهای داخلی کشور پی نبرده یا ظرفیتهای داخلی را باور ندارند، یا به طور عمدی نمیخواهند بر ظرفیتهای درونی کشور تکیه کنند، آنها تلاش میکنند که همچنان مار را به سمت وابستگی به غرب سوق داده و اجازه ندهند که از ظرفیتهای داخلی برای استقلال کشور در عرصههای مورد نیاز استفاده کنیم. تا زمانی که به اقتصاد مقاومتی توجهی نشود و در حوزه اقتصاد و سیاست خودکفا نشویم به اقتدار نخواهیم رسید.
ارتباط ما با آمریکا مانند رابطه گرگ و میش است. آمریکا یکبار با ما مذاکره کرد برجام امضاء شد، اما یکتنه عقبنشینی کرد و ما هم نتوانستیم کاری انجام دهیم؛ لذا هرگونه مذاکره دیگر بیفایده است. وقتی آمریکا قلدری میکند این مذاکره بیفایده است. تا زمانی که آمریکا این خوی فرعونانه را دارد مذاکره انجام نخواهد شد، چرا که دیگر مذاکره معنایی ندارد. ما یکبار مذاکره کردیم آنها امضاء کردند، ولی یک طرفه عقب نشستند.
پیام شما به کسانی که خط مستمر خود یعنی تعامل، مذاکره و سازش با آمریکا را دنبال میکنند چیست؟
تجربه مذاکره را ملت ما با هزینه بسیار سنگین به دست آورده است، ملت ما میلیاردها دلار در اثر تجربه مذاکره خسارت دید و دیدیم علیرغم همه دقتها و تلاشها و فعالیتهای شبانه روزی دولتمردان در مذاکره چیزی به دست نیامد و ثمری برای کشورمان نداشته است. صرفا منفعت آن برای اروپا و آمریکا بود و چندین سال ما را در دستیابی به فناوری صلح آمیز هستهای عقب نگه داشتند. همچنین مذاکره موجب از بین بردن سانتریفیوژها شد.
اگر به فکر منافع ملی هستیم نباید تن به مذاکره بیحاصل مجدد بدهیم و نباید تصور کنیم که میتوانیم از این نوع مذاکرات بهرهای برای کشور داشته باشیم.
همچنان نباید فراموش کنیم که در گذشته در مواردی صداقت آمریکاییها را سنجیدهایم؛ بنابراین تاکید میکنم که اصرار برخی جریانها و افراد برای مذاکره با آمریکا دیگر برای مردم رنگی ندارد.
دلسوزان جامعه و اشخاص آیندهنگر در دوران پیش از برجام نیز مرتبا تأکید کردند که نباید به آمریکا اعتماد کرد، اما عدهای با خوشبینی وارد مذاکره با این کشور شدند و دیدیم که چه فرصتسوزیهایی صورت گرفت، به نحوی که کشور ۵ سال معطل مانده و در نهایت نیز نتیجهای از برجام برای ما عاید نشد.
مطرح کردن بحث مذاکرات مجدد با آمریکا به عنوان یک راه حل یک بلاهت و حماقت سیاسی است. همین جریانی که امروز بر طبل مذاکره میکوبد پنج سال پیش هم اینطور میگفتند که ما توانایی مذاکره داشته، اما جریان مقابل ما این توانایی ندارد، اما نتیجه آن مذاکره چه چیزی بود؟ شاهد بودیم که عملا در برخی از قسمتهای مذاکرات خیلی کوتاه آمدیم، اما طرف مقابل به عهد خود وفا نکرد و در اولین فرصت آمریکا از توافق خارج شد. جریانی که به دنبال مذاکره با آمریکا است قصد پاک کردن حافظه تاریخی ذهن مردم را دارد، اما تجربه نشان داده که مذاکره با دولت ترامپ نتیجهای ندارد؛ بنابراین باید توجه داشته باشیم که حل مشکلات اقتصادی با مذاکره گرا دادن اشتباه به جامعه است چراکه اگر بنا به حل شدن مشکلات اقتصادی بود با همان توافق قبلی مشکلات حل میشد.
ترسیم شما از جریانهایی که خط سازش و مذاکره با آمریکا را مطرح میکنند چیست؟
امروز برخی علیرغم تجربه تلخ برجام و بدعهدی آمریکا باز اصرار دارند دولت با حکام خائن کاخ سفید دوباره سر میز مذاکره بنشیند و به مطالبات نامشروع آنها پاسخ مثبت دهد. هر انسان منصف و بیطرفی یقین میکند که آنها منافع آمریکا را در ایران نمایندگی میکنند و کاری با منافع و مصالح ملی ندارند.
بار دیگر باید تاکید شود که تجربه تاریخی برجام از حافظه تاریخی ملت محو نمیشود. دشمن در مذاکرات هیچ حرفی جز نقض عهد و پیمان ندارد و لو اینکه این پیمان بینالمللی و چندجانبه به امضای شورای امنیت سازمان ملل رسیده باشد. با چنین دشمنی گفتگو بیفایده است. باید با استحکامی که چهل سال در مقابل آمریکا ایستادیم، کماکان ایستادگی کنیم و در شرایط فعلی نباید به هیچ وجه تن به مذاکره بدهیم.
همه دنیا مذاکرات برجام را رصد کرد، اینکه در نهایت توافقی صورت گرفت، اما آمریکاییها دو سال مذاکره و دو سال و نیم اجرای برجام را زیرپا گذاشته و از آن خارج شدند. بعد در افکار عمومی مانور مذاکره سر میدهند. پس تکلیف مذاکره با آمریکا مشخص است.
دیدگاه تان را بنویسید