ماجرای توبیخ نیروی امنیتی پس از حادثه تروریستی مجلس
مستند «شرح یک عکس» روز گذشته در شبکه مستند رونمایی شد و میزگرد بررسی آن برگزار شد.
خبرگزاری ایسنا: سومین قسمت از برنامه «به اضافه مستند» همراه با پخش و بررسی مستند «شرح یک عکس» به کارگردانی ساتیار امامی، با حضور او و سید حسین نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس روی آنتن شبکه مستند رفت.
نقوی حسینی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در ابتدای این برنامه صحبت کردو گفت: این مستند را دیدم. در این مستند، تصویربرداریهای بسیار زیادی از ابعاد مختلف یک حادثه صورت گرفته بود که متفاوت با محتوای آن حادثه بود. در این مواقع، تمام توجهات به آن اتفاقی که رخ داده است، جلب میشود. یک گروه تروریستی وارد مجلس شده است و میخواهد ترور کند بنابراین توجه بسیاری از رسانهها به آن جلب میشود و در مقابل، توجهات کمتری نسبت به یک واقعه انسانی که در این میان رخ داده است، صورت میگیرد. مستند شرح یک عکس، توجه به ابعاد دیگری از این حادثه داشت و از زاویهای دیگر، به حادثه تروریستی مجلس نگاه میکرد. در این مستند عماد را میبینیم که همراه با مادرش به مجلس آمده بود. همچنین تلاشهای بسیار زیادی که برای حفظ جان او انجام شد را میبینیم. به نظرم نگاه جالبی به این موضوع شده بود.
ساتیار امامی، کارگردان مستند «شرح یک عکس» که خود نیز از عکاسان خبری است گفت: من حدود ۲۰ سال است که تجربه عکاسی خبری را دارم. البته از سینما شروع کردم، اما شرایطی پیش نیامد که سینما را ادامه بدهم و به همین دلیل به عکاسی پناه آوردم. باید بگویم که خود را یک فیلمساز نمیدانم و با توجه به سابقه کار رسانهای که دارم، پیش از هر چیز به سراغ دغدغههای صنفی خود رفتم. البته این دغدغهها باعث نشد که فقط به صنف خود بپردازم. وقتی فهمیدم که این عکس، آخرین عکس امید وهابزاده بوده است و پس از آن اجازه عکاسی به او ندادهاند، با خود گفتم که سکوت جایز نیست و باید این قصه را روایت کنم. البته دلایل شخصی و صنفی نیز در آن دخیل بود. من و همکاران عکاس من همیشه با محدودیتهایی در کار خود مواجه هستیم. وقتی یک بحران اتفاق میافتد، همه غافلگیر میشوند و زمان برای هماهنگی با ارگانهای امنیتی و نظامی وجود ندارد. طبعا، ذات رسانه، این است که خود را به محل حادثه برساند. این ممنوعیت باعث شد تا با حفظ تمام جوانب، آن حادثه را در ابعاد مختلف روایت کنم.
مستند «شرح یک عکس» پیرامون این تصویر شکل گرفته است
نقوی حسینی به روز حادثه اشاره کرد و گفت: آن روز جلسه علنی مجلس در حال برگزاری بود. صدای گلوله در داخل مجلس نمیآمد. در همین حال، آقای بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در آن زمان پیش من آمد و این خبر را به من داد. همراه با ایشان میخواستیم که از درب مجلس بیرون برویم تا ببینیم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما در مقابل درب خروجی، گروههای محافظ ممانعت کردند و اجازه ندادند از صحن علنی خارج شویم. آن حمله تا پایان جلسه علنی مجلس ادامه داشت البته برخلاف این که فضا آرامتر شده بود، تروریستها در ساختمان اداری حضور داشتند. ما از درب جنوبی مجلس خارج شدیم در حالی که تروریستها تقریبا مهار شده بودند.
امامی در بخش دوم صحبتهای خود ضمن پاسخ به پرسش مجری برنامه مبنی بر دغدغه او از ساخت این فیلم گفت: قطعا دغدغه من، صنف من و کار من بود البته سعی کردم تا روایتم را به درستی دنبال کنم و فضایی برای حرفهای صنفی قرار بدهم اگر چه اصلا نمیتوانستم از ماجرای عماد بگذرم. اعتقاد من این بود که یک خانواده، یک مشکلی را داشته است و برای حل آن به خانه ملت پناه آورده است، بنابراین باید سعی میکردم تا روایت فیلم من از زندگی او شروع میشد. در حقیقت، تلاش کردم تا در خلال روایت، حرفهای صنفی خود را بزنم و این دو داستان به صورت موازی هدایت شد. به عبارت دیگر، اینگونه نبود که یکی هدایت شود که من بخواهم حرف صنفی خود را اختصاصا بزنم. در تدوین مستند، روایتهایی باید در کنار هم قرار میگرفت تا پازل اصلی تشکیل شود.
وی اضافه کرد: در فیلم گفتیم که شاید ما عکاسان و نیروهای امنیتی از کار همدیگر شناخت نداریم. من به واسطه این مستند، حرف خود و هم صنفیهایم را به نیروهای امنیتی زدم و گفتم که ما باید به یک شناخت متقابل از همدیگر برسیم. از همین منظر، خیلی از عکسهای ۴۰ ساله انقلاب ما داستان دارد. قطعا در این ۴۰ سال، عکسهایی گرفته شده که با حافظه تصویری مردم گره خورده است. البته شاید خیلی از عکاسان آن زمان را نشناسند، اما حافظه آنان با این عکسها بزرگ شده است. باید بگویم که در سال ۸۸، یک سری اتفاقاتی در این کشور رخ داد و درگیریهایی که قصد داوری آن را ندارم به وجود آمد. دقت کنید که باید یک سند و یک عکس از آن ثبت میشده است که بعدها در ذهن باقی بماند. در آن سالها، اتفاقات زیادی برای بسیاری از عکاسان از جمله خود من رخ داد. میخواهم بگویم که حادثه تروریستی مجلس فرصتی بود که بغض خود را تبدیل به کینه نکنم و بگویم که این فیلم، روایت درستی از یک رسانه و یک حرفه است. قطعا اگر از حادثه مجلس، عکسی گرفته نمیشد، خیلی نمیتوانستیم به بعد رسانهای آن بپردازیم. در حالی که آن عکس امروز تبدیل به پیوندی بین امنیت و انسانیت شده است. در فیلم هم گفتیم که اگر آن عکس گرفته نمیشد، چه اتفاقی برای خبر میتوانست رخ بدهد یا ندهد. از طرف دیگر، گرفتن آن عکس باعث ایجاد شرایط بسیار مثبتی برای آن خانواده شد. ما در صنف خود میگوییم که ما تا چه اندازه از این عکسهای گرفته نشده در تاریخ خود داریم و باعث آن چه کسی بوده است. یک انتقادی که وجود دارد، بحث عدم شناخت و آگاهی است. البته این موضوع حل شدنی است. نمونه آن، حادثه اهواز است. یک حادثه تروریستی در اهواز رخ داد و تنها چیزی که مخاطب را تکان داد، عکسها بودند. این عکسها در چه موقعیتی گرفته شده است؟ دقت کنید که یک عکس باعث شد که هم حادثه را داشته باشیم، هم صحنه را داشته باشیم و هم پشت صحنه را به تصویر بکشیم. در آن لحظه که جان عکاس در خطر بوده است، او تصمیم میگیرد که رسالت خود را برای رسانه، انجام بدهد و چنین اثر مثبتی را بگذارد.
نقوی حسینی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر این که آیا عکس گرفتن در چنین شرایطی حق عکاسان است یا موجب اختلال کار نیروهای امنیتی میشود، گفت: در ماجرای اهواز و زمانی که برای اولین بار فیلم حادثه را در کمیسیون امنیت ملی مجلس دیدیم، به عنوان اولین نفر مصاحبه کردم و گفتم که تروریستها به مدت ۱۲ دقیقه در آنجا آزادانه آدم میکشتند و هیچ کس نمیتوانست کاری کند. ما این مساله را از روی فیلم گرفته شده دیدیم چرا که ما اصلا در آن جا حضور نداشتیم. این مصاحبه انعکاس زیادی داشت و مورد استناد قرار گرفت. میخواهم بگویم که ما این فیلم را دیدیم و توانستیم قضاوت کنیم. همین موضوع اهمیت رسانه را نشان میدهد چرا که باعث شد درک درستی از اتفاقات داشته باشیم. در حقیقت، مستند کردن این رویدادهای مهم خیلی مهم و مفید است و باعث میشود که ابعاد دیگری از حادثه نیز مورد توجه قرار گیرد. البته فضای رسانهای، یک فضای دارای چارچوب نیست و هر کسی میتواند از هر جایی فیلم بگیرد و از آن تحلیل خود را داشته باشد. به همین جهت، کمی مشکل ایجاد میشود و بنابراین در این مسیر باید تعریف درستی در حوزه امنیتی و نظامی در برابر رسانه داشته باشیم. برای مثال، ما خبرنگار پارلمانی داریم و مسالهای تعریف شده است. هر رسانه یک خبرنگار پارلمانی در مجلس دارد و من میدانم که با چه کسی صحبت میکنم. حتی جالب است بدانید که طرحی در مجلس پیشنهاد شد که خبرنگاران و تصویربرداران به مدت یک ربع اول جلسات مجلس را حضور داشته باشند و مانند جلسات مذاکرات، بعد از آن مدت، جلسه را ترک کنند. البته این طرح در مجلس رد شد و کسی به آن رای نداد. در جمعبندی صحبت باید بگویم که برای حل این معضل باید یک چارچوب درست و دقیقی داشته باشیم و بگوییم که در هنگام یک حادثه رسانهها اینگونه میتوانند عکسبرداری کنند. این که بیاییم و بگوییم که هیچ کس حق ندارد تصویربرداری کند اشتباه است. بالاخره باید یک تعریفی در این زمینه وجود داشته باشد که علاوه بر ثبت آن، دارای چارچوب نیز باشد.
سید حسین نقویحسینی در بخش دیگری از صحبتهای خود به امن بودن ایران اشاره کرد و گفت: کشور ما صراحتا تهدید میشود. کمتر کشوری وجود دارد که صراحتا تهدید بشود. برای مثال در کنگره آمریکا، اعتباری برای ناامن کردن ایران تصویب میشود و به صورت علنی اعلام میشود. علاوه بر این، هدف بسیاری از گروههای تروریستی که آمریکاییها در منطقه تاسیس میکنند و از آن حمایت میکنند، ایران است. آنان به صراحت این موضوع را اعلام میکنند. با این حال دقت داشته باشید که برخلاف این تهدید صریح و برنامهریزیهای گسترده و شبانهروزی دشمنان، ما امنترین کشور منطقه هستیم. همین موضوع باعث میشود که ارگانهای بینالمللی به هواپیماهای خود دستور دهند که از روی ایران عبور کنند. برای مثال، وقتی شما به اروپا میروید میبینید که در مترو وقتی ۱۵ - ۱۶ نفر کنار هم میایستند، بقیه از آنان میترسند، اما در کشور ما کسی وحشت ندارد. این موضوع به دلیل تلاشهای شبانهروزی مسئولان و سربازان گمنام امام زمان و اطلاعات سپاه و ... است. این نیروها، صدها مورد حمله تروریستی را خنثی میکنند، اما به دلیل هجمه بسیار بالا، ناگهان یک مورد هم به بیرون درز میکند. باید بگویم که ما در این زمینه شهدای بسیار زیادی را داریم. علاوه بر این، باید بگویم که ما باید ضعفهای خود را بگیریم و اصلاح کنیم. قطعا این که بگوییم، چون حجم زیاد است، ایراد ندارد که یک مورد هم از دستمان در برود، بسیار غلط است و حتی یک مورد هم نباید از دست برود. در مورد قضیه مجلس باید بگویم که نظارت ما در برابر در ورودی مشکل داشت، اما باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که وقتی یک هموطن از سیستان و بلوچستان برای دیدن نماینده خود به مجلس میآید، ما نمیتوانیم به او سخت بگیریم و بگوییم در هر کیفت چیست؟ ما قصد داریم که مردم به صورت آسان وارد مجلس شوند و به دیدن نمایندههای خود بروند. تروریستها از همان منطقه وارد شدند، اما اکنون سختگیریهای بیشتری برای ورود داریم.
ساتیار امامی به واکنشهای رسانههای خارجی نسبت به این عکس اشاره کرد و گفت: در آن روز، دو عکس بسیار مهم ثبت شد؛ یکی عکس دویدن آن دو مرد نظامی است و دیگری نیز صحنه نجات عماد است.
عکس معروف دیگر از حادثه تروریستی مجلس که عرفان کوچاری عکاس خبرگزاری تسنیم آن را ثبت کرده است
امامی گفت: باید بگویم که برای رسانههای خارجی، وجه نظامی این حادثه مهم نبوده است بلکه انتخاب آنان بر روی وجه انسانی این قضیه بوده است. از این منظر به نظرم آنان به ناچار مجبور شدند که از آن عکس استفاده کنند. آن عکس به خوبی توانسته است که از موقعیت و فضای کشور دفاع کند چرا که اتحاد امنیت و انسانیت را نشان میدهد. در مستند شرح یک عکس تمام روایتها برای من مهم بوده است. خیلیها از من پرسیدند که چرا به سراغ کارمند مجلس رفتی؟ باید بگویم که به اعتقاد من، تمام عوامل دست به دست هم داده است که جان آن بچه نجات پیدا کند. باید بگویم که آن دو نیروی امنیتی که منجر به نجات عماد شدند برای من بسیار مهم بود و بارها به سپاه انصار مراجعه کردم و گفتم که آن دو نفر را به ما نشان بدهید و اجازه بدهید که با آنان گفتگو کنیم. با این حال جواب آنان این بوده است که این حادثه خیلی از مسئولان را بالا و پایین کرده است و شاید نخواهند که این موضوع دیده شود. تاکنون هرآنچه که گرفتید را گرفتید پس بروید و پشت سرتان را هم نگاه نکنید.
وی ادامه داد: بعدا وقتی که من از آن درجهدار دعوت کردم تا در روز نمایش فیلم در جشنواره حقیقت حضور یابد، فکر نمیکردم که بیاید، اما آمد و با خانوادهاش هم حضور پیدا کرد. بعد از نمایش این فیلم مادر آن درجهدار پیش من آمد و از من تشکر کرد و گفت که من از پسرم بسیار درخواست کردم که جلوی دوربین بیاید و حرف بزند حتی اگر به قیمت اخراجش تمام شود. از آن مادر پرسیدم که دلیل اصرار شما چیست؟ در جواب من گفت که بعد از آن حادثه، پسر من را توبیخ کردند و گفتند که شما وظیفه نداشتید که کسی را نجات دهید بلکه وظیفه داشتید که با دشمن مقابله کنید. این نگاه، نگاه غلطی است و باید حل بشود. در مورد تقسیمبندی خبرنگاران در حوزههای مختلف که اشاره شد باید بگویم که اکنون تمام عکاسان شناسنامهدار و دارای کارت خبرنگاری هستند. وقتی یک نیروی امنیتی این کارت او را میبینید باید به او اعتماد کرده و با یادداشت کردن کارت او، نامش را داشته باشد. ما هر چند وقت یکبار، جلساتی را با نیروهای امنیتی داریم و توافقاتی را در این زمینه داریم، اما با عوض شدن یک مدیر تمام این توافقات ناگهان به هم میریزد. البته این توافقات یک تصمیم فردی است و هیچ بخشنامهای در دل آن وجود ندارد. در حقیقت، وقتی فرمانده نظامی بعدی میآید، تمام آن توافقات بر هم میریزد. ماهیت یک تصویر این است که هم میتوان از آن استفاده کرد و هم میتوان سوء استفاده کرد. با این حال، نباید نسبت به نیروهای عکاس خودمان، نگاه مجرمانه داشته باشیم و اجازه ندهیم کار کنند.
نقوی حسینی در بخش پایانی صحبتهای خود به نقش رسانهها در حمایت از نیروهای امنیتی اشاره کرد و گفت: به نظرم اشکالاتی در این زمینه وجود دارد. به نظرم، این زحمات باید به تصویر کشیده شود. تلاش نیروهای امنیتی شبانهروزی است. برای مثال، باید بگویم که ۵-۶ ماهی است که تلاش سرویسهای امنیتی دشمن این است که با استقرار بعضی از عوامل خود و حمله گروهی به بعضی خیابانها، ادعا کنند که ایران امن نیست. مقابله با این نیروها، امری زمانبر است که زحمت بسیاری را از طرف نیروهای امنیتی میطلبد. این شناساییها بسیار سخت است. به نظرم نمایش این تلاشها نیازمند یک کار رسانهای بسیار سنگین است و باید رشادتهای آنان به تصویر کشیده شود.
دیدگاه تان را بنویسید