واکنش امیرعبداللهیان به دیدار نتانیاهو و سلطان قابوس
دستیار ارشد رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل در گفتگو با شبکه العالم به رویدادهای اخیر سیاسی از جمله سفر نتانیاهو به عمان، معامله قرن، قتل جمال خاشقچی، راه حل بحران سیاسی در بحرین، ادلب سوریه و جنگ سعودیها علیه یمن پرداخت.
خبرگزاری ایسنا: دستیار ارشد رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل در گفتگو با شبکه العالم به رویدادهای اخیر سیاسی از جمله سفر نتانیاهو به عمان، معامله قرن، قتل جمال خاشقچی، راه حل بحران سیاسی در بحرین، ادلب سوریه و جنگ سعودیها علیه یمن پرداخت.
حسین امیرعبداللهیان، دستیار ارشد رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل در رابطه با سفر اخیر نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عمان گفت: شخصا این اتفاق را به دور از حکمتی که ما در شخص سلطان قابوس سراغ داریم میبینیم البته وی در دوران حکومت خود در سلطنت عمان همیشه در تلاش بوده تا به عنوان یک میانجی گر برای حل مناقشات پیچیده و منطقهای وارد شود، اما وقتی یک طرف این منازعه رژیم نامشروع اسرائیل است چیزی به عنوان توسعه این نگاه در چارچوب رفتار حکمت آمیز قابل تفسیر و تحلیل نیست.
وی در گفتگوی تفصیلی با شبکه العالم افزود: البته بن علوی وزیر خارجه عمان توضیحاتی ارائه داد و تلاش میکنند تا القا کنند که این دیدار برای بهبود وضعیت فلسطین صورت گرفته، اما نفس به رسمیت شناختن نخست وزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی و استقبال از او در مسقط توسط سلطان قابوس به هیچ وجه در چارچوب رفتار حکمت آمیز سلطان قابوس نیست هرچند این سفر میتواند یک نمایش تبلیغاتی و سیاسی برای نتایناهو باشد، اما در همین فرصت یک نمایش آفرینی از سوی نتانیاهو در کشوری مثل عمان فراهم کردن هم قابل توجیه نیست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا آمریکاییها برای شکل گیری این دیدار اقداماتی انجام دادند؟ گفت: آمریکاییها اقداماتی را برای کمک به رژیم صهیونیستی انجام میدهند که این اقدامات در دوره ترامپ شتاب بیشتری گرفته است که بخشی از آن به کوشنر داماد یهودی ترامپ برمی گردد و بخشی دیگر به روابط قبلی کوشنر با شخص نتانیاهو مرتبط میشود و برخی به اقدامات شتاب زده آمریکا برای حل مشکل عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی در منطقه بر میگردد که اگر بخواهیم تحلیلی دیگر از دیدار نتانیاهو در عمان داشته باشیم بدون تردید آمریکاییها در ورای چنین توصیههایی قرار دارند همان طور که عربستان و امارات هم برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تحت تاثیر آمریکاییها اقداماتی را صورت داده اند، اما با شناختی که از شخص سلطان قابوس و کشور عمان دارم این که بگویم این دیدار یک گام از گامهای ترامپ است زود است که صحبت شود، اما این دیدار نهایت در چارچوب عادی سازی روابط عربی اسرائیلی تفسیر میشود. اقداماتی که ما در ماههای اخیر در عربستان سعودی، بحرین، امارات شاهد بودیم همه تایید میکند حاکمان این کشورها تلاش میکنند از فرصتهای برخی از سمینارها، همایش ها، برخی از مسابقات ورزشی و روابط تجاری برای حرکت در مسیر عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی استفاده کنند، اما به عقیده من کشور عمان همچنان از این قاعده مستثنی است و این دیدار نه در راستای تحقق معامله قرن هست بلکه در راستای کمک به فلسطینیها انجام شده است هر چند که نفس برگزاری دیدار مورد تایید ما نیست و هر چیزی که باعث به رسمیت شناختن و تایید رژیم صهیونیستی شود را رد میکنیم.
امیر عبداللهیان در ادامه در رابطه با اقدامات صورت گرفته برای تحقق معامله ترامپ یا معامله قرن تصریح کرد: من فکر میکنم که "معامله قرن" مورد انتظار ترامپ با چند مشکل اساسی مواجه هست اول اینکه زخم کهنه هفتاد ساله فلسطین را نمیتوان در چند ماه علاج کرد. اقدامات شتاب زده آقای ترامپ و تیم مورد نظری را که ایشان برای این کار قرار داده است ممکن است که بتواند بیان کند که طرح معامله قرن چه ویژگیهایی دارد و آقای ترامپ چه آروزهایی به همراه نتانیاهو دارد، اما در همان حد آروزهای آقای ترامپ و نتانیاهو باقی خواهد ماند چرا؟ زیرا اولا مقاومت در واقع گروههای مقاومت فلسطینی اجازه تحقق چنین چیزی را نخواهند داد که آمریکاییها بخواهند بدون در نظر گرفتن واقعیات فلسطین چنین معاملهای را تحمیل کنند ثانیا توافق اسلو و سایر توافقات قبلی و از جلمه کمپ دیوید نشان داد که این توافقات سیاسی بدون داشتن یک عقبه قوی که حقوق فلسطینیان را تامین کند هیچگاه نتوانسته است در پرونده سیاسی فلسطین کمکی به بحران شدید امنیتی و فقدان مشروعیت رژیم صهیونستی کند شاید مهمترین نکتهای که وجود دارد این است که ترامپ و نتانیاهو از توافقی صحبت میکنند که تنها تامین کننده حقوق فلسطینیان نیست بلکه تحقیر کننده فلسطینیان است. در بخشی از توافق موسوم به معامله قرن به صراحت بیان میکند که بخش فلسطینی فاقد هر گونه ارتش و نیروی نظامی خواهد بود و از بسیاری از حقوق و حقوق مسلم محروم خواهند شد. به نظر من معامله قرن در حد یک نمایش تکراری عروسکی برای ترامپ و نتانیاهو کارایی خواهد داشت.
وی در پاسخ به این سوال که کشورهای مرتجع عربی چه نقشی را برای به سرانجام رسیدن معامله قرن ایفا کردند، گفت: ما اول باید ببینیم کشورهایی مثل عربستان سعودی، بحرین و امارات که امروز با کمک به طرح تطبیق علاقات عربی تلاش میکنند در چارچوب طرح معامله قرن ترامپ حرکت کنند باید ببینند که جایگاهشان در پرونده فلسطین در کجاست ایا گروههای مقاومت فلسطین برای دفاع از خودشان از عربستان سعودی کمک میگیرند آیا امارات متحده عربی در جنگ ۲۲ روزه غزه و جنگ ۵۱ روزه و ۸ روزه غزه به فلسطین کمک کرده است و یا بحرین در سالهای اخیر آیا در جایگاهی بوده است که بخواهد به مردم فلسطین کمکی بکند. اصلا این کشورها در عمل حتی در زمانی که بحث "صفقه القرن" مطرح نبود، تطبیع علاقات عربی مطرح نبود اینها به شدت و بصورت پنهانی درکنار سیاستهای رژیم صهیونیستی بودند و هیچ گاه به معنای واقعی درکنارمردم فلسطین قرار نداشتند همانطوری که شما شاهد هستید.
وی افزود: عربستان سعودی میلیاردها دلار برای کشتار زنان و کودکان و مردم مظلوم یمن هزینه میکند، ولی حاضر نیست حتی یک راکت در اختیار جهاد اسلامی و حماس که اتفاقا از اهل سنت هستند و عربستان ادعا میکند مدافع آنهاست قرار نمیدهد تا بتوانند از خودشان دفاع کنند؛ لذا اینکه ما تصور کنیم اگر عربستان و امارات و بحرین یا بعضی از کشورهایی که هیچ نقشی در کمک به فلسطین در دهههای اخیر نداشتند، حالا در موضوع معامله قرن موضع شان خیلی مهم است، به نظرم به دلیل عدم تاثیرگذاری آنها در عرصه فلسطین، در این موضوع هم نقش آنها قابل اعتنا نخواهد بود ضمن اینکه همیشه باید در جهان عرب و در جهان اسلام پرونده و موضع مردم آن کشور را از برخی از حاکمان آن کشورها جدا دانست همان طور که کشورهای عربی هم داریم که در مبارزه با تروریسم و حمایت از فلسطین پیشگام هستند. نمونه این کشورها که مواضع پیشرو دارند سوریه، لبنان و الجزایر است ما کشورهایی در شمال آفریقا داریم که در موضوع فلسطین به هیچ وجه از این الگوها حتی حاکمان آنها هم جانبداری نخواهند کرد، اما در حوزه خلیج فارس کشورهایی هستند که علاقه دارند این پرونده را به نحوی سازماندهی کنند و با نگاه یک بیزینس به پرونده فلسطین توجه میکنند، اما همان قدر که آنها در موفقیتهای مقاومت مردمی در فلسطین هیچ نقشی نداشتند در تثبیت معامله قرن - این قرارداد مد نظر آقای ترامپ و نتانیاهو هم نمیتوانند نقش قابل اعتنایی داشته باشند.
دستیار ارشد رئیس مجلس کشورمان در پاسخ به این سوال که از یک هفته پیش موضوع قتل جمال خاشقچی اتفاق افتاده آیا امکان دارد این قتل بدون اطلاع خاندان آل سعود پیش آمده باشد؟ خاطرنشان کرد: خاندان آل سعود در سیاست گذاری و در حکومت عربستان سعودی نقش زیادی ندارند امروز آل سلمان و بیشتر شخص ملک سلمان و بویژه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان نقش دارند لذا ما در عربستان فعلی از آل سعود نباید صحبت کنیم باید از آل سلمان صحبت کنیم. من به یاد میآورم زمانی که معاون وزیر خارجه بودم در شروع کار آقای محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد دوم و آقای عادل جبیر به عنوان وزیر خارجه عربستان، در گفتگوهای دیپلماتیکی که با آقای عادل جبیر داشتم -عادل جبیری که فراموش نکنید به عنوان وزیر خارجه از واشنگتن شروع جنگ علیه یمن را اعلام کرد - که در هیچ جای دنیا وزیر امور خارجه شروع جنگ را اعلام نمیکند بلکه برعکس وزیر خارجه برای شروع یک روند و پروسه صلح گفتگو و اظهار نظرمی کند.
وی در ادامه گفت: گفتگوهایی که در جده با آقای عادل جبیر داشتم با تمام وجود حس کردم که حاکمان جدید عربستان سعودی در پشت جوخه ترور و پشت آتش جنگ در منطقه قرار گرفتند و بر آتش جنگ در منطقه میدمند. اگر بر این سالها مرور کوتاهی کنید بر سرکوب مردم بحرین اعم از شیعه و سنی توسط نیروهای عربستان سعودی، بر کشتار وحشیانه مردم مظلوم یمن توسط سلاحهای غربی و با لجستیک و امکانات آمریکایی و با نیروی پیاده عربستان سعودی، میتوانید نتیجه گیری کنید که از این حکومت و خاندان به راحتی بر میآید که فرمان خفه کردن و کشتن مخالفین خود را با استفاده از فرصتهای دیپلماتیک و ساختمان سرکنسولگری کشورشان در ترکیه دهند البته ما باید منتظر نتایجی بمانیم که قرار است اردوغان و مقامات ترکیه اعلام کنند طبعا این جرم در سرزمین ترکیه اتفاق افتاده است گزارشی که آقای اردوغان میدهد و نتیجه کمیته تحقیقاتی که ترکیه بر آن تمرکز دارد، میتواند خیلی کمک کننده باشد، اما آیا آن کسانی که در چهار سال گذشته دهها هزار زن و کودک یمنی را کشته اند، خط قرمزی برای کشتن مخالفی به نام خاشقچی دارند؟ حتما خط قرمزی ندارند.
حسین امیر عبداللهیان در پاسخ به این سوال که آیا شما فکر میکنید محمد بن سلمان در قتل خاشقچی دست داشته یا اختلافات خاندان آل سعود هم در این مورد موثر بوده است؟ گفت: آمریکاییها با یک پارادوکسی مواجه هستند؛ از یک طرف میخواهند ادعا کنند که برای ما حقوق بشر و ارزشهای آمریکایی مهم است و مهمتر از آن برای آنها منافع اقتصادی مهم است و امتیازات اقتصادی زیادی که از محمد بن سلمان و ملک سلمان گرفتند، در نتیجه آمریکاییها در تلاش هستند تا این پرونده را به نفع خاندان حاکم سامان دهند و به نتیجه برسانند. ترامپ در حدود دو سال گذشته تلاش بسیاری کرد تا به دروغ به دنیا بگوید ایران عامل بی ثباتی اصلی در منطقه است، اما امروز آمریکا با این مساله که یکی از متحدین جدی او در منطقه چه در جنگ یمن و چه در سرکوب مردم بحرین و چه در قتل خاشقچی با افتضاحات بزرگی مواجه شده روبه رو است لذا برای آمریکاییها مهم است که محمد بن سلمان را از این پرونده نجات دهند هم زمان برای ترامپ بیزنسمن این خیلی مهم است که هزینه نجات دادن محمد بن سلمان را در سطح بسیار بالایی از عربستان سعودی دریافت کند، اما صرفنظر از اینکه آمریکاییها چقدر در این مساله موفق شوند، تا همین جا هم مخالفین محمد بن سلمان در هیات حاکمه آل سعود در عربستان سعودی از این پرونده به عنوان یک فرصت استفاده میکنند تا نشان دهند محمد بن سلمان قادر به این نیست که حکمرانی در شان کشوری همچون عربستان سعودی را بتواند داشته باشد و حتما میتواند بر رفتارهای بعدی حاکمان و دولتمردان عربستان سعودی تاثیر بگذارد.
وی افزود: سعودیها در سه سال اخیر تعداد زیادی از حجاج را در حادثه منا به دلیل بی کفایتی به قتل رساندند؛ در جنگ یمن خسارتهای زیادی قبل از اینکه به یمن وارد کنند به خودشان و امنیت منطقه وارد کردند؛ در عراق و سوریه و لبنان در پشت تروریستها قرار گرفتند حداقل در مورد جمهوری اسلامی ایران در لبنان حادثه عملیات تروریستی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت شخص رییس وقت سرویس امنیتی عربستان سعودی قرار داشت یعنی هر جا سخن از تروریست در این سالها در منطقه بود عقبه و انبار مهمات این تروریستها و مشوق این تروریستها به لحاظ لجستیک عربستان سعودی بود به لحاظ خط دهی کلی کشورهای فرامنطقه و بویژه آمریکاییها بودند به خاطر منافعی که داشتند و استفاده ابزاری که از تروریستها میکردند لذا الان یک فرصتی توسط مخالفین محمد بن سلمان ایجاد شده به دلیل این رفتاری که نشانه مهم این اتهام متوجه شخص محمد بن سلمان است، اما ما هنوز ترجیح میدهیم منتظر نتایج اقدامات و بررسیهای ترکیه بمانیم تا همینجا هم در بین خاندان حاکم تنشها و اختلاف نظرها در خصوص نحوه نادرست اداره حکومت در عربستان سعودی و سیاستهای غلط منطقهای عربستان سعودی شکافها و اختلاف نظرها و رقابتهای بزرگی شکل گرفته است؛ لذا من فکر میکنم الان یک فرصتی توسط مخالفان بن سلمان ایجاد شده است به دلیل این رفتاری که اتهام و نشان دهنده شخص بن سلمان هست، اما هنوز ترجیح میدهیم منتظر اقدامات و بررسیهای ترکیه بمانیم تا همین جا هم فکر میکنم اختلافات و تنشها در بین خاندان حاکم در خصوص نحوه نادرست اداره حکومت در عربستان سعودی و سیاستهای غلط منطقهای عربستان سعودی شکافها و اختلاف نظرها و رقابتهای خیلی بزرگی شکل گرفته است.
امیر عبداللهیان ادامه داد: محمد بن سلمان در سیاستهایی که دنبال کرده است هم در دوره ولیعهد دومی خودش و هم ولیعهد اصلی بودنش هم به عنوان شخصی که نقش مهمی در تحولات و تصمیم گیریهای مهم عربستان سعودی دارد سعی کرده است با سیاستها بذل و بخشش دلار نظر مثبت آمریکاییها و اروپاییها را به خود جلب کند تا آنها چشمان خود را نسبت به بعضی واقعیات ببندند. شما فکر میکنید اروپاییها جنایتهای شبانه روزی عربستان را در یمن نمیبینند. شما فکر میکنید دستگاههای امنیتی غرب اقدامات سرویس امنیتی عربستان را علیه امنیت عراق سوریه و لبنان مشاهده نمیکنند، اما به دلیل منافع مادی و دلارهای نفتی که عربستان سعودی به عنوان حق سکوت به این کشورها واگذار میکنند آنها بر روی جنایات عربستان سرپوش میگذرانند. ما خوشبختانه تا الان در اعلام مواضع علنی بسیاری از کشورهای اروپایی شاهد این هستیم که نسبت به مساله قتل خاشقچی یک موضع واحدی در حال شکل گیری هست، اما اینکه در نهایت منجر به یک معامله پشت پرده بشود یا منجر به این شود که عوامل این مساله و آمران این قتل شناسایی و مطرود شوند، به نظر من باید منتظر آینده ماند.
وی در پاسخ به این سوال که نظر شما در خصوص راه حل بحران سیاسی در بحرین چیست؟ گفت: بحرین همچنان با یک بحران بزرگ سیاسی مواجه است و در این کشور هر روز شکاف بین دولت، حاکمیت و مردم به طور فزاینده افزایش پیدا میکند و همچنان سیاست سرکوب، بزرگ شدن زندانها و افزایش تعداد زندانیان به عنوان چالش جدی در این کشور مطرح است. دولت بحرین در آستانه انتخابات پارلمانی بسیاری از جمعیتهای سیاسی را منحل کرده و هیچ یک از افراد این جمعیتها قادر نخواهند بود در انتخابات پارلمانی شرکت کنند. به دلیل سیاست سرکوب و ارعاب و در عین حال رعایت نشدن ابتداییترین حق دموکراتیک مردم در بحرین یعنی مکانیزم انتخاباتی درست هر بحرینی یک رای، معارضه به طور یکپارچه انتخابات را تحریم کرده است. فکر میکنم این مساله میتواند فرصتی باشد که حکومت بحرین به خودش بیاید و بر این موضوع تمرکز کند که راه حل در این کشور صرفا سیاسی است و باید حکومت با معارضه معتقد به راه حلی سیاسی گفت: وگو کند. ما از گفت: وگو در بحرین حمایت میکنیم به همان اندازه که از گفت: وگو و حل سیاسی بحران در سوریه و در قبال بحران یمن حمایت میکنیم.
امیر عبداللهیان در پاسخ به این سوال که سیاستهای عربستان سعودی علیه یمن را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: مشکل اصلی این است که عربستان سعودی میخواهد برنده نهایی در یمن باشد که این تحقق نخواهد یافت. یمنیها قبل از این که عبدربه منصور هادی، رییس جمهور پیشین یمن، استعفا بدهد به توافقات بسیار خوبی رسیدند، اما آن توافقات، چون در حوزههایی منافع عربستان را تامین نمیکرد، ریاض هادی را وادار به استعفا کرد همان طوری که در زمانی در یک بازی غلط سعد حریری نخست وزیر لبنان را به گروگان گرفت و او را وادار به استعفا کرد. به نظر من راه حل در یمن این است که عربستان سعودی جنگ را متوقف کند و آمریکا دست از پشتیبانی لجستیکی از جنگندههای عربستان علیه یمن بردارد و مردم یمن را به حال خودشان بگذارد. یمنیها انسانهای مبارز، فهیم و خستگی ناپذیری هستند و بهتر از هر طرف دیگری میتوانند با اهل یمن گفت: وگو کنند و به نتیجه برسند.
دستیار ارشد علی لاریجانی در امور بین الملل در پایان در پاسخ به این سوال که درخصوص ادلب سوریه، به نظر شما آمریکاییها چه اهدافی را در این منطقه دنبال میکنند؟ آیا آنها واقعا به دنبال پایان دادن به خون ریزیها در سوریه هستند؟ گفت: در مورد ادلب کشمکشهای بزرگی جریان دارد که سطحی از این کشمکش حق طبیعی سوریه و حاکمیت در این کشور است که با دقت تلاش میکنند با کمترین خون ریزی بتوانند تروریستها را از ادلب و در نهایت از سوریه خارج کنند و تروریستها خلع سلاح شوند. اما بخشی دیگر بر میگردد به سیاستهای نادرست آمریکاییها و برخی از متحدان آنها. آمریکاییها علی رغم این که به ظاهر از روند آستانه حمایت میکنند (گفتگوهای صلح سوریه در آستانه پایتخت قزاقستان)، اما آنها به دنبال این هستند که ادلب را به عنوان یک استخوان لای زخم در سوریه نگه دارند و وضعیت دوستان تروریست خود را در ادلب تثبیت و تلاش کنند که ادلب به نقطهای تبدیل شود به اعمال فشار بر حکومت سوریه برای این که سیاستهای خود را که سیاست براندازی نظام است، دنبال کنند. ممکن است برخی کشورهای منطقه هم با تحلیلهای نادرست به این سیاست غلط آمریکا کمک کنند، اما فکر میکنم که در موضوع ادلب اقدام حکومت سوریه اقدام درستی است که گروههای تروریست همه باید خلع سلاح شوند و ادلب باید عاری از تروریستها شود و این مساله کمک میکند تا مهاجران سوری و همچنین آرامش به این کشور برگردد و انتخابات در زمان مقرر توسط مردم سوریه برگزار شود و طبیعتا مردم بتوانند برای آینده خودشان در فضای امن و آرام تصمیم بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید