عبور از خط امام (ره)

کد خبر: 884429

محمود صادقی خواستار تجدیدنظر درباره نظر امام خمینی درباره «نهضت آزادی» و «جبهه ملی» شد

عبور از خط امام (ره)

صبح نو: «جبهه ملی هم باید بتواند کنگره برگزار کند» این درخواست یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس است که صراحتا در سخنانش بر لزوم عبور از از احکام امام راحل درباره «نهضت آزادی» و «جبهه ملی» پرداخته و معتقد است که نباید ایستا فکر کنیم.

درخواستی برای رد احکام امام آقای محمود صادقی، نماینده اصلاح‌طلبی که ید طولایی در حاشیه‌سازی دارد، صبح روز جمعه ۲۷ مهرماه در نهمین کنگره حزب اراده ملت ایران در کانون توحید گفت: «همه طیف‌ها از ملی-مذهبی گرفته تا اصول‌گرا، باید به میدان بیایند و همان‌طور که حزب اراده ملت کنگره برگزار می‌کند، نهضت آزادی و جبهه ملی هم باید بتوانند کنگره برگزار کنند.» به گزارش فارس، وی با اشاره به بیانات بنیان‌گذار انقلاب درباره نهضت آزادی گفت: «امام مسائلی را گفتند، ولی بعد از گذشت زمان، اوضاع فرق کرده و نباید ایستا فکر کنیم.» این نماینده مجلس در حالی سنگ نهضت آزادی را به سینه می‌زند که در ۱۲‌شهریورماه و نخستین جلسه از دور سوم فعالیت‌های شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نام عماد بهاور، رییس شاخه جوانان نهضت آزادی در میان اعضای حقیقی این شورا به چشم می‌خورد، حضور یک عضو از تشکل نهضت آزادی در میان اصلاح‌طلبان، حواشی زیادی را به‌وجود آورد. نگاهی به کارنامه سیاسی نهضت آزادی و جبهه ملی دلیل حساسیت‌ها درباره این دو حزب را کاملاً توضیح می‌دهد.

تابعیت محض نهضت آزادی از جبهه ملی

آقای محمد مصدق، مؤسس جبهه ملی ایران. در تفکر و اندیشه نهضت آزادی از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. مهندس بازرگان طی نامه‌ای در تاریخ ۲۱‌اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۰به مصدق می‌نویسد، تأسیس نهضت آزادی را به‌طور رسمی به او اطلاع می‌دهد و از وی تقاضای پشتیبانی و راهنمایی می‌کند و مصدق را پیشوای بزرگ خود می‌خواند. بازرگان در این نامه برای تأسیس نهضت آزادی از مصدق اجازه خواست و مصدق نیز در ۲۵‌اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۰ تأسیس نهضت آزادی را به بازرگان تبریک گفت. جبهه ملی از همان ابتدا با حاکمیت اسلام و روحانیت مخالف بودند. این جبهه حاضر نشد در محکومیت رژیم پهلوی به خاطر سرکوب قیام پانزده خرداد بیانیه صادر کند. این در حالی بود که شخص مصدق به جزئی‌ترین نامه‌ها و کارت‌پستال‌ها در موضوعات مختلف و به کوچک‌ترین حوادث سیاسی کشور پاسخ و واکنش می‌داد.

سخن ناصحانه امام با نهضت آزادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز جبهه ملی در اعتراض به روند و نتیجه انتخابات‌ها، مخالفت با ولایت‌فقیه و حاکمیت اسلام و روحانیت تا آنجا پیش رفت که ضمن محکوم کردن لایحه قصاص که حکم قرآن و دستور اسلام است، مردم را به راهپیمایی علیه این لایحه دعوت کرد، نکته عجیب ماجرا، اما این است که نهضت آزادی در برابر مخالفت‌های جبهه ملی با اسلام و انقلاب، هیچ‌گاه موضعی نگرفت، بلکه همان‌طور که اشاره شد، قبل و بعد از انقلاب با تمام وجود از جبهه ملی حمایت می‌کرد. پس از فراخوان جبهه ملی برای راهپیمایی علیه لایحه قصاص، حضرت امام؟ ره؟ در یک سخنرانی طولانی به روشنگری درباره ماهیت اصلی جبهه ملی پرداختند و پس از روشن کردن ماهیت جبهه ملی، از نهضت آزادی خواستند حساب خود را از جبهه ملی جدا کند.

ارتداد جبهه ملی ایشان در ۲۵ خرداد‌۱۳۶۰ فرمودند: «بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا «نهضت آزادی» هم قبول دارد آن حرفی را که «جبهه ملی» می‌گوید؟ این‌ها مرتدند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است. بله، جبهه ملی هم ممکن است بگویند که ما این اعلامیه را نداده‌ایم. اگر امروز بعد از ظهر آمدند در رادیو اعلام کردند به اینکه این اعلامیه‌ای که حکم ضروری مسلمین، جمیع مسلمین را غیرانسانی خوانده، این اطلاعیه از ما نبوده؛ اگر این‌ها اعلام کنند که از ما نبوده، از آن‌ها هم ما می‌پذیریم.»، اما آن‌طور که روزنامه کیهان در ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ نوشته، در پی عدم پاسخ جبهه ملی به درخواست امام مبنی‌بر نفی موضع‌گیری ضددینی اعلامیه قبلی خود و تلاش گروه‌های اندک و پراکنده‌ای برای اجابت به دعوت راهپیمایی آشوب‌گرانه ۲۵ خرداد، حضور گسترده مردم تهران در خیابان‌ها به حمایت از رهبری انقلاب، شرایط را به زیان این گروه و حامیان پشت پرده آن تبدیل کرد.

حمایت نهضت آزادی از مواضع منافقین همچنین این حزب، در تمامی مقاطع مختلف جنگ، در‌حالی‌که مردم با امکانات محدود درصدد دفاع از کشور به‌عنوان یک تکلیف الهی بودند، تنها یک وظیفه بر عهده داشت و آن، تضعیف روحیه و دامن زدن به تبلیغات ضد مبارزه، برای اثبات لزوم سازش و تسلیم در برابر خواست استکبار بود. اعلامیه‌ها و نوشته‌های نهضت آزادی، جزوه‌هایی بود که طارق عزیز، وزیر امور خارجه وقت عراق، در یکی از جلسات سازمان‌ملل‌متحد، در اثبات ادعای رژیم بعثی مبنی بر جنگ‌طلبی ایران و صلح‌طلبی صدام، دلیل و برهان اقامه کرد. این جزوات در حقیقت، اعلامیه‌ها و نوشته‌های نهضت آزادی بود. عنوان یکی از این جزوات عبارت بود از «پایان عادلانه جنگ بی پایان» نهضت آزادی در این جزوه‌ها، شعار ملت ایران یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه» را ناشی از افکار مارکسیستی خوانده بود! روزنامه جمهوری اسلامی طی مقاله‌ای در سال‌۸۱، در مورد مواضع نهضت آزادی در دوران جنگ نوشت: «نهضت آزادی در دوران جنگ، با صدور اطلاعیه و نامه‌پراکنی علیه رزمندگان، همصدا با بوق‌های استکباری عمل و در بسیاری از موارد، از مواضع سازمان منافقین حمایت می‌کرد. در اردیبهشت ۱۳۶۴، بازرگان در مصاحبه با روزنامه لوموند خواستار آن شد که دولت ایران بر سر میز مذاکره با عراق بنشیند.» نهضت آزادی در بهمن‌ماه سال‌۶۵ هم طی نامه سرگشاده‌ای با وقاحت هر چه تمام‌تر، رزمندگان و جانبازان را آتش بیار صهیونیست‌ها نامید. اعضای نهضت آزادی در نامه خود نوشتند: «ملت شهیدپرور ایران و جانبازان سراپا ایثار و شجاعت ما، آتش‌بیار تنور جهانسوز صهیونیست‌ها به زیان اسلام و ایران گشته‌اند.» با توجه به مواضع تضعیف‌کننده نهضت آزادی در برابر تجاوز ارتش عراق، علی‌اکبر محتشمی‌پور، وزیر وقت کشور، طی نامه‌ای به حضرت امام -در آستانه انتخابات مجلس سوم- تعیین تکلیف آینده سیاسی این تشکل را خواستار شد. حضرت امام در پاسخ به نامه محتشمی‌پور گفتند: «نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن، چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بی‌اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند می‌گردند، باید با آن‌ها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند.» ایشان در جواب سید‌علی اکبر محتشمی‌پور نوشت: «نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آن‌ها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.» چند ماه پس از اعلام رسمی حضرت امام مبنی‌بر غیررسمی بودن نهضت آزادی، این مجموعه در اردیبهشت‌ماه سال‌۶۷، خطاب به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی نوشت: «یکی دیگر از استدلال‌هایی که برای ادامه جنگ و کشتار و خودداری از پایان دادن به جنگ و هر گونه اتخاذ راه صحیح عنوان می‌گردد، این است که ما در برابر خون شهیدان و مادر‌های آنان چه جوابی خواهیم داشت؟ مثل اینکه، چون عده‌ای روی اعتقاد شخصی یا تبلیغ و تلقین‌های دولتی، عملیات فداکارانه‌ای به سود اسرائیل و ابرقدرت‌ها و به زیان ایران و اسلام انجام داده‌اند، حالا وارثین واقعی یا ادعایی آن‌ها از ملت و مملکت طلبکارند و باید حتماً برنامه نافرجام آن‌ها اجرا شود.» بررسی سوابق نهضت آزادی و جبهه ملی نشان می‌دهد درخواست آقای صادقی که خود را حقوقدان می‌نامد برای ادامه فعالیت این دو حزب در حالی است که از بعد از انقلاب اسلامی نهضت آزادی و جبهه ملی هیچ کدام نتوانستند مجوز فعالیت خود را از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب اخذ کنند، بنابراین سخنان نماینده اصلاح‌طلب مجلس نه تنها در حیطه اختیاراتش نیست بلکه از لحاظ قانونی محلی از اعراب هم ندارد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها