جنگ قدرت اصلاحطلبان، مطالبات مردمی را به حاشیه برد
راهبرد جریان سیاسی اصلاحات برای حل معضلات جامعه ایرانی چیست؟ این سؤال تکراری، بارها در گفتارهای بزرگان جریان اصلاحات پاسخ داده شده است، اما در عرصه عملیاتی تکاپوی معطوف به حل حتی مقطعی مطالبات مردمی رخ نداده است؛ گویا گفتاردرمانی و جدال بر سر قدرت تنها هنر مدیریت آنان است.
روزنامه صبح نو: راهبرد جریان سیاسی اصلاحات برای حل معضلات جامعه ایرانی چیست؟ این سؤال تکراری، بارها در گفتارهای بزرگان جریان اصلاحات پاسخ داده شده است، اما در عرصه عملیاتی تکاپوی معطوف به حل حتی مقطعی مطالبات مردمی رخ نداده است؛ گویا گفتاردرمانی و جدال بر سر قدرت تنها هنر مدیریت آنان است.
پاستور؛ اصلاحات علیه اعتدال و توسعه حزب اعتدال و توسعه سرانجام پس از ۱۴ سال زیست سیاسی به پاستور رسیدند. آقای غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه، شکلگیری این حزب در سال ۱۳۷۸ را ندای «اعتدال مظلوم» در فضای «افراطیگری دو جناح» دانست و این حزب را «اشاعهدهنده تفکر آقای روحانی» معرفی نمود. پس از حضور آقای حسن روحانی در پاستور، حزب اعتدال و توسعه، جایگاه خود را فراتر از برادر بزرگتر حزب کارگزاران سازندگی- قلمداد کرد و خواهان صورتبندی گفتمان نیاوران بودند، ولی در برابر حملات جریان اصلاحات توانایی پایداری نداشتند و پروژه گفتمان سوم را متوقف کردند.
پیروزی مجدد حجتالاسلام روحانی در رقابت انتخاباتی، بستر جدیدی را برای قدرتیابی حزب اعتدال و توسعه مهیا کرد و در همین راستا آقای محمود واعظی، کنشگر اصلی بسط قدرت حزب در برابر اصلاحطلبان بود. تلاش برای چینش وزیران همسو با اعتدال، توسعه و تغییر موازنه بهارستان به سود آقای علی لاریجانی و تکاپو برای حذف اصلیترین اقدامات محمود واعظی بود. در همین راستا آقای حسین مرعشی، مسوولیت شکست اصلاحات در بهارستان را بر دوش واعظی با ایده گفتمان سوم انداخت؛ جریان اصلاحات از کنشهای سیاسی هدفمند تیم اعتدال و توسعه گلایه دارند. گویا این حزب پای خود را فراتر پیشبینیهای پیشین نهاده است و چپنشینان همه توان خود را معطوف کاهش قدرت تیم محمود واعظی قرار دادهاند.
بهارستان؛ اصلاحات علیه عارف آقای محمدرضا عارف، بداقبالترین کنشگر سیاسی اصلاحات است. او با فداکاری انصراف در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم راه پاستور را به حسن روحانی نشان داد، ولی هسته تندرو و سخت اصلاحات، او را همچنان «اصلاحطلب بدلی» مینامد. نماد اصلاحات محافظهکار بر صدارت فراکسیون امید نشست، اما اقبال با او همراه نبود؛ شکستهای پیاپی در انتخابات اعضای هیات رییسه و کمیسیونهای بهارستان، عارف را در وضعیت انتقادی قرار داد. حزب کارگزاران سازندگی و حزب اتحاد ملت با وجود اختلافات عمیق برای تغییر جایگاه حقوقی محمدرضا عارف در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات به همگرایی رسیدند و حتی شنیدهها حکایت از تغییر در ریاست فراکسیون امید و جایگزینی آقای محمود صادقی داشت.
فشار اتحاد مشارکتیها- کارگزارانیها با کلیدواژه سنجش کنشهای اصلاحطلبانه استمرار یافت و همچنان محمدرضا عارف شاگرد آخر بود. اوج حملات به رییس شورای سیاستگذاری اصلاحات پس از انتشار خبر حضور وی در قامت نامزد حزبی در انتخابات ریاستجمهوری آینده رقم خورد و طیف جوان نیروهای تندرو اصلاحات در نامه به رییس دولت اصلاحات خواهان تغییر جایگاه عارف در نهاد تصمیمساز اصلاحات شدند. آنان مدعیاند که محمدرضا عارف، نماد اصلاحطلبی در قامت ملی نیست و از سوی دیگر کنش محافظهکارانه او منجر به ایستایی اقدامات رادیکال اصلاحطلبی شده است.
بهشت؛ ائتلاف تندروها علیه تکنوکراتها وضعیت شورای شهر تهران جهنمی است؛ آنان ساختمان تکاپو برای حل معضلات شهری در خیابان بهشت را مرکزی برای درگیری حزبی ساختهاند. نخستین تقابل در توصیف چگونگی چینش لیست شورای شهر تهران کلید خورد و مانند همیشه پای یک کارگزارانی در میان بود. روزنامه آفتاب یزد از ناگفتههای چینش نامزدهای شورای شهر در لیست امید روایت کرد؛ این روزنامه اصلاحطلب از نقشآفرینی یک «کارگزارانی» خبر داد و در همین راستا نوشت: «یک منبع آگاه توضیحاتی را در مورد ماجرای درخواست دومیلیارد تومان از برخی کاندیداهای شورای شهر تهران جهت حضور در لیست امید ارائه داد. بنا به گفته وی، چنین درخواستی از کاندیداهای اصلاحطلب مطرحشده، اما نه از سوی اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان. گویا چنین درخواستی از جانب دبیر کل یکی از احزاب سرشناس اصلاحطلب مطرحشده است. بدینصورت که وی با برگزاری جلسات خصوصی با کاندیداهای مطرح و خواستار حضور در لیست امید به آنان پیشنهاد میداده که دومیلیارد تومان بپردازد تا بتوانند در لیست حضورداشته باشند. البته مشخص نبوده آقای غ-ک با چه سازوکاری چنین وعدهای به کاندیداها میداده است.»
عضوی از خط کرمانیهای کارگزاران به یاری دبیر کل شتافت؛ حسین مرعشی به انتقاد از افشاگری یاران سیاسیاش پرداخت و اظهار داشت: «برای روزنامه آفتاب یزد متأسفم که بر سرشاخه نشستهاند و بن میبرند.»
پس از این رخداد نوبت به تقابل طیفهای سیاسی اصلاحات برای شهردار ملی به تعبیر رییس دولت اصلاحات رسید؛ برگه برنده در اختیار کارگزارانیها بود؛ آنان آقای محمدعلی نجفی بیمار را رهسپار بهشت کردند، ولی توان مدیریتی مناسبی برای اداره پایتخت را نداشت و به بهانه بیماری استعفاء داد. پس از آن نبرد جدی میان ائتلاف سیاسی میان احزاب اتحاد ملت و اعتماد ملی علیه کارگزارانیها شکل گرفت، بخش اندکی از درگیری جناحی برای اهداف شخصی در شورای شهر با انتشار نامه دفتر رسول منتجبنیا در قبال رفتار کودتاگرایانه الیاس حضرتی در حزب اعتماد ملی افشا شد؛ در این نامه بیان شده است که: «حضرتعالی [الیاس حضرتی]به موفقیت حزب در انتخاب شهردار تهران اشاره کرده و آن را دلیل اثرگذاری و توفیق این حزب دانستید! ایکاش به معاملات و قرار و مدارهای پشتصحنه با افراد و احزاب تندرو برای رسیدن به این پیروزی و نیز ستاد تقسیم غنائم مسوولیتهای شهرداری بین دوستان و همفکران خود یا مافیای دلّالی پُستها و وعدههایی که در زمان دعوت به کنگره و نیز شورای مرکزی اخیر به افراد داده شده است و همچنین افرادی که بهناحق و بدون شرائط لازم در مسوولیتهای گوناگون شهرداری اخیراً منصوب شدهاند اشاره میفرمودید و در صورت لزوم نام افراد را همراه با سوابق و پرونده فساد مالی و اخلاقی آنها بهاطلاع عموم خواهیم رساند.»
به نظر میرسد با شرایط حاکم در شورای شهر تهران، همچنان شاهد درگیریهای سیاسی جدید باشیم.
مطالبات مردمی؛ شاید وقتی دیگر جریانهای سیاسی برای دستیابی به قدرت بهرهگیری از فضای مقطعی یا دائم با آفرینش گفتمانهای بدیع و غیریت سازی آن با گفتمانهای رقیب، سرمایه اجتماعی منحصربهفردی را تولید میکنند. اصیلترین و ملیترین این سنخ از اقدامات حل معضلات و مشکلات پیش روی جامعه بهجای خشونتهای کلامی برای تولید سرمایه اجتماعی است.
پس از سالها عسرت جریان اصلاحات در نهادهای قدرت، دو قوه اصلی حاکمیت و اکثریت کرسی شورای شهر کلانشهرها در اختیار جریان اصلاحات قرار دارد. در چند سال اخیر کارنامه اصلاحات نمایانگر فراموشی تحقق مطالبات مردمی از نهادهای مدنظر است و جنگ قدرت برای کسب منابع مالی و مناصب در اردوگاه چپنشینان حاکم است.
دیدگاه تان را بنویسید