عطش حقارت ۱۰۰ نفره
به نظر میرسد که اصلاحطلبان واقعاً مشکل چندانی با موضع و محتوای نامه ندارند. اگر روزی میگفتند به دولت امریکا انتقاد کنید و نه دولت روحانی، نه از بغض دولت ایالات متحده، بلکه صرفاً برای رهانیدن دولت از انتقادات بود...
روزنامه جوان: به نظر میرسد که اصلاحطلبان واقعاً مشکل چندانی با موضع و محتوای نامه ندارند. اگر روزی میگفتند به دولت امریکا انتقاد کنید و نه دولت روحانی، نه از بغض دولت ایالات متحده، بلکه صرفاً برای رهانیدن دولت از انتقادات بود...
در روزهایی که به دلیل بدعهدی امریکا و خروجش از برجام و سخنرانیهای مقامات امریکایی علیه ایران و ایرانیها فضای ضدامریکایی در افکار عمومی ایران در اوج خود قرار دارد، خبر نامهنگاری جمعی متشکل از برخی اصلاحطلبان، حامیان دولت، کمونیستها، ملی مذهبیها، مخالفان نظام و ... منتشر میشود که از ایران میخواهد که بدون پیششرط پای میز مذاکره بنشیند! این نامه واکنشهای متعددی برانگیخت، اما جای خالی موضعگیری خواص اصلاحطلب به وضوح دیده میشود. فصل مشترک افرادی که نامه را امضا کردهاند، همکاری در فتنه ۸۸ است و حالا میتوانند مفتخر باشند کار مشترک دیگری هم انجام دادهاند و رسماً از ایران خواستهاند مقابل امریکا بدون پیششرط بنشیند و باز مذاکره کند و این چیزی جز تسلیم خواهی و انداختن توپ به زمین ایران نیست.
در این گزارش بررسی میکنیم که آیا واقعاً نظر اصلاحات این است یا صدایی دیگر از اردوگاه اصلاحطلبی خواهیم شنید. خصوصاً که غلامحسین کرباسچی به عنوان یکی از امضاکنندگان نامه میگوید که «جمعی از دوستان اصلاحطلبی که در داخل کشور حضور دارند، متولی این نامه شدند...» از سویی مروری بر برخی واکنشها به این نامه خواهیم داشت.
متهم کردن ایران همنوا با امریکا
یکی از طرفهای اصلی توافقنامه برجام، نه تنها پس از اجرا به تعهدات خود عمل نکرده، بلکه دو سال و اندی پس از برجام، رسماً از آن خارج شده و به طور کلی آن را زیر پا گذاشته است. در چنین شرایطی آیا آن عضو خارج شده از برجام باید متهم باشد، یا ایرانی که به تمامی تعهدات خود طبق گزارشهای آژانس عمل کرده و خطایی در تبعیت از توافقنامه برجام نداشته است؟ اما این بیانیه از ایران میخواهد که بدون پیششرط پای مذاکره بنشیند؛ یعنی دلیل همه مشکلی که بین ایران و امریکا وجود دارد، ایران است و اگر ایران از موضع خود کوتاه بیاید، مشکل حل میشود! آیا این همان موضع ترامپ نیست؟ او هم معتقد است ایران باید پای میز مذاکره بنشیند و حرف امریکا را بپذیرد.
ترامپ هم معتقد است مشکل به ایران برمیگردد و این ایران است که باید رفتار خود را تصحیح کند. اما موضع آبان ماه ۹۶ حسن روحانی در تناقض با این موضع امروز برخی اصلاحطلبان جالب توجه است: «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلاً بستیم، فعلاً قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! امریکا با زبان و عمل میگوید که اهل مذاکره و تعهد نیست، اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکرهای که به تأیید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید».
اصلاحطلبان و بازی با دو بلیت
نسبت این نامه با اصلاحطلبان چیست؟ اصلاحطلبانی که در روزهای پس از خروج امریکا از برجام و وقتی انتقاداتی به دولت روحانی شد که چگونه قراردادی بستید که ضمانت اجرایی نداشت، تأکید میکردند در موقعیت کنونی باید جهت انتقاد و اعتراضمان دولت امریکا باشد، حالا ردشان را میشود در نامهای دید که نه تنها اعتراضی به امریکا ندارد، بلکه حل مشکل را در تغییر رفتار ایران میبیند. آیا اصلاحطلبان مثل همیشه در برابر اشتباهات فاحش جریان خود سکوت خواهند کرد یا آنکه موضوع چیز دیگری است و آنها اصلاً این نامه تسلیمخواهانه را اشتباه نمیدانند؟ غلامحسین کرباسچی در مورد متن نامه و ارتباطش با اصلاحطلبان معتقد است که «این موضوع جدید نیست؛ بلکه گروههای اصلاحطلب فعلی نیز در این زمینه نظرات زیاد متفاوتی با نظرات مطرح شده در این نامه ندارند.»
به نظر میرسد که اصلاحطلبان واقعاً مشکل چندانی با موضع و محتوای نامه ندارند. اگر روزی میگفتند به دولت امریکا انتقاد کنید و نه دولت روحانی، نه از بغض دولت ایالات متحده، بلکه صرفاً برای رهانیدن دولت از انتقادات بود. تقسیم کار کردهاند که برخی ژست ضد ترامپ بگیرند و برخی بگویند با ترامپ مذاکره کنید! میگویند دولت خودی را متهم نکنید وگرنه به وقت خود، کل ایران را متهم میکنند که مقصر شما بودید و نه دولت امریکا و باید بی شرط پای میز مذاکره بروید! با تقسیم کار توانستهاند با دو بلیت بازی کنند و در هر دو زمین ضد ترامپ و با ترامپ زمین بازی داشته باشند. اصلاحطلبان به وقت اعتراض به دولت روحانی، مقصر را امریکا میدانند و به وقت توجیه دلیل اصرارشان بر مذاکره، همه ایران را!
واکنشهای سیاسیون
علی مطهری، نایب رئیس مجلس و از حامیان برجام و دولت روحانی درباره این نامه معتقد است که «در شرایط فعلی، انجام مذاکره کار مناسب و مفیدی نیست، چون در حال حاضر امریکا حالت آمرانه و دستوری به خود گرفته و گویی با یکی از مستعمراتش صحبت میکند.» حجتالاسلام محمدتقی رهبر، عضو جامعه روحانیت مبارز این حرکت اصلاحطلبان را خلاف کرامت و عزت ملی مردم و کشور برشمرده و میگوید: «همه دیگر میدانند که امریکا به هیچ عهدی پایبند نیست، از این رو اقدام اخیر اصلاحطلبان، تحقیر کشور در مقابل دشمن است. این کار آنها به دشمن سوژه و فرصتی میدهد تا ادعا کنند در داخل جناحهای کشور اختلافنظر وجود دارد و نفس این عمل نامناسب است.»
علیرضا شیخعطار، قائممقام اسبق وزارت امور خارجه هم در این زمینه میگوید: «در این موقعیت خاص و پس از خروج امریکا از برجام، این نهایت آرزوی امریکاییها است که ایران به مذاکره مستقیم با آنها بنشیند. هدف امریکا از صورت دادن ملاقات با رهبر کره شمالی گرفتن امتیاز از کره شمالی نبود، بلکه بنابر نظر این عده از کارشناسان هدف ارسال پیام به ایران و تشویق به تن دادن به گفتوگوی مستقیم بود تا اعتبار ایران را در منطقه و جهان کاهش دهد. در این صورت خیلی هم مهم نیست که ایران در گفتگوهای مستقیم با امریکا امتیاز بدهد یا نه؛ بلکه همین که تصویر ایران در منطقه و در میان مردم کشورهای مسلمان تغییر کند برای امریکا کافی است؛ همانطور که هدف امریکا از گفتگو با کره شمالی هم اخذ امتیاز نبود با این تفاوت که کره شمالی قدرت تأثیرگذاری در جهان نیست، اما ایران چنین قدرتی دارد.»
محمد هاشمی، از اعضای سابق حزب کارگزاران و برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی معتقد است که «هر مذاکره شرایطی دارد که اگر شرایط مطلوب باشد، به خوبی پیش میرود و در غیراین صورت بی معناست. شرط مطلوب پای بندی دو طرف به توافق است. مذاکره با کشوری که احساس میکند قدرتمندترین کشور دنیاست و نگاهی از بالا به پایین به سایر کشورها دارد، هیچ زمانی به صلاح نیست.»
سیدمحمد حسینی، دبیر کل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی و وزیر اسبق ارشاد هم میگوید: «این نامه در شرایطی نوشته شده که ما شاهد خروج ترامپ از برجام و نقض تعهدات از سوی امریکا هستیم که این بسیار عجیب است. ترامپ نشان داده پایبند به هیچ قراردادی نیست، الان هم شرط و شروطی را برای جمهوری اسلامی مشخص کرده، وزیر خارجه امریکا نیز ۱۲ شرط را گذاشته است، پس امریکا شروط خود را از قبل اعلام کرده است و مذاکره بیقید و شرط با امریکا معنایی ندارد. وقتی چنین رجزخوانی از سوی مسئولان امریکایی میشود، چگونه میشود برویم، بنشینیم و با آنها مذاکره کنیم؟ نامه این ۱۰۰ نفر چراغ سبزی به امریکاست و نشان میدهد در داخل ایران هم افرادی با امریکا همکاری میکنند و میتوانند عامل فشار به جمهوری اسلامی و عامل جنگ روانی باشند تا ما امتیازات بیشتری را به امریکا بدهیم! ما از امتیازاتی که در موضوع هستهای تقدیم کردیم، هیچ عاید و نتیجهای به دست نیاوردیم، نه تنها تحریمها لغو نشد، بلکه اضافه هم شد، حال با این شرایط چنین موضوعی مصداق «آزموده را آزمودن خطاست».
محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی معتقد است که «چندی پیش ترامپ گفت، ایران بهزودی به میز مذاکره برای پرداخت امتیازات بیشتر برمیگردد، منظور او همین نامه خفتبار بود که عوامل امریکا در ایران در حال تدارک آن بودند. یک مشت ورشکسته سیاسی به علاوه فتنهگران سال ۷۸ و ۸۸ به همراه کمونیستها و طرفداران بهائیان سازه اصلی امضا کنندگان نامه را تشکیل میدهند. این جماعت هیچگاه طی چهار دهه گذشته به فکر منافع ملت نبودهاند و همواره خواست اجانب و بیگانگان را به مسئولان دیکته و توصیه میکردند.»
تکرار مکررات
این اولین بار نیست که امریکا عهدشکنی میکند و اصلاحطلبان نمیخواهند ببینند. مذاکرات بازرگان ــ برژینسکی، عهدشکنی امریکا در قرارداد الجزایر، مذاکرات سعدآباد و نمونههایی از این دست که آخرینش برجام بود، دلیل روشن بی اعتمادی به امریکاست، اما اصلاحطلبان ترجیح میدهند دنیا را به گونهای دیگر ببینند؛ جایی که هنوز امضای کری تضمین است.
دیدگاه تان را بنویسید