خبرگزاری تسنیم: علیرضا شجاعیزند استاد جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس، با اشاره به حضور پرشور و تماشایی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال اظهار داشت: مردم ما نجیب هستند. شما نجابت مردم ایران را میتوانید از حضورشان در راهپیمایی ۲۲ بهمن به دست بیاورید. با وجودی که مشکلات این مردم به ویژه به لحاظ اقتصادی حل نشده، در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال حضوری به مراتب پرشورتری داشتند. این بیانگر فهم بالای ایشان نیز هست که ضرایط و ضرورتهای را بهخوبی درک میکنند. وی ادامه داد: این حضور پرشور مختص تهران هم نیست. اگر چه تهران مهم است و تعیینکنندهتر؛ اما این پدیده منحصر به تهران نیست و نباید تمامی توجهات و محاسبات بر روی تهران باشد. این خطایی است که تحلیلگران سیاسی معمولاً مرتکب میشوند. بیش از ۶۰۰ یا ۷۰۰ درگیر آن بودهاند؛ حتی مردم در روستاها و شهرکهای کوچک هم خودجوش به صحنه میآیند. اگر سرجمع این جمعیت را در نظر بگیریم، پدیدة بینظیری میشود. این جامعه شناس با تاکید بر این که در هیچ جای جهان نمیتوان این میزان جمعیت را در یک روز و یک ساعت مشخص، با یک شعار و جهت واحد جمع کرد، تصریح نمود: پدیدة بسیار بینظیری است که
متاسفانه دیده نمیشود. این ندیدن و نادیدهگرفتن البته در برخی موارد فراتر از غفلت و تغافل است و بعضاً قصدی و ارادهای درکار است. از عجایب افزونتر آن که خود ما هم به سبب مکرر شدناش، آن را نبینیم و آن را در ملاحظات و محاسبات و تحلیلهایمان وارد نکنیم؛ در صورتی که همین مکرر شدنِ این رخداد خود از عجایب دیگر آن است. ** حضور تماشایی مردم در ۲۲ بهمن در شرایطی است که مشکلات اقتصادی دارند شجاعیزند اهمیت مساله را در این دانست که "این حضور تماشایی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن در حالی صورت گرفت که مردم مشکلات عدیدهای در حوزة اقتصادی دارند" و در همین زمینه گفت: اتفاقاً این حضور را همان اقشاری شکل میدهند که بیشترین مشکلات اقتصادی را دارند و این امر تحلیل راهپیمایی ۲۲ بهمن را دشوارتر میکند و محاسبات تحلیلگران سطحینگر را به هم میریزد. چطور طیفی که از طبقات متوسط و پایین جامعه هستند، بیشترین حمایت را از جمهوری اسلامی دارند. وی در ادامه گفت: در حالی که همه جا آمار و ارقام است که تعیین کننده است و در توصیف و تحلیل وقایع مورد ارجاع و استفاده قرار میگیرد. عدد میآورند و نسبت میگیرند و ما را با بقیة
دنیا در هر موضوعی مقایسه میکنند و شاخص میسازند و نتیجه میگیرند که "خوب است یا بد است"؛ اما کمتر کسی تلاش کرده تا با همین اعداد و ارقام و نسبتها این پدیده بینظیر را با بقیة کشورها مقایسه کند. جالب است که در اعتراضات و شورش کور دیماه، بلافاصله به سراغ همین اعداد و نسبتها و آمار رفتند، حتی بزرگنمایی هم میشد؛ اما همین کار را با راهپیماییهای عمومی بعد از آن نکردند و مقایسه ننمودند. چرا از همین آمار و ارقام برای تحلیل حضور پرشور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن استفاده نمیکنند؟ ** حضور مردم با اتفاقات دیماه مقایسه شود این استاد جامعهشناس برهمین اساس افزود: در دی ماه حدود یک هفته اعتراضاتی رخ داد. البته کسی با ابراز انتقاد و اعتراضات جمعی مخالفتی ندارد؛ اگر مخالفت و مقابلهای شد با حرکتهای کورِ شورشی و شالودهشکن بوده است. ایکاش کسانی که واقعة اول را کار کردند؛ راهپیماییهای بعد از آن را که برای رفع سوءتفاهم از انگیزهها و اهداف مردم بود را هم کار میکردند و علاوه بر آن دو، راهپیمایی ۲۲ بهمن را هم که به فاصلة کمی از دو تای قبلی بود را هم کار میکردند و مقایسه مینمودند تا از این طریق
درک بهتری از جامعة ایران پیدا کنند. شجاعیزند ادامه داد: آیا تکرار هرسالة حضور مردم در مراسم ۲۲ بهمن معنایی ندارد؟ ۲۲ بهمنهای دهة اول شاید تحت تأثیر التهابات اوایل انقلاب و جنگ بوده باشد؛ اما اکنون که سی و نُه سال از آن زمان میگذرد، چه؟ چرا این حضور هنوز پرشور است و بعضاً پرشورتر هم میشود. این حرکت شگرف و عظیم در دهههای اخیر با جمعیتی پُر میشود که از نسلهای سوم و چهارم انقلاب هستند. آیا هنوز این پدیده یک موضوع قابل بررسی نیست؟ وی تصریح کرد: البته این حضورهای پرشور نباید ما و مسئولین را دچار اعتماد به نفس کاذب کند و خیالمان راحت باشد که الحمدلله مردم در صحنه هستند و مردم نجیبی داریم و موقعیتهای حساس را بهدرستی تشخیص میدهند و با حضور به موقع خود تهدیدات را مرتفع میکنند. پس جای هیچ نگرانی نیست و میتوان به سراغ دغدغههای فرعی و شخصی رفت و از مسائل اصلی کشور غافل شد. این استاد جامعه شناسی در ادامه سخنان خود تاکید کرد: البته معتقدم در کنار تحلیل حضور و ملاحظه و بررسی افرادی که آمدند، نباید از مطالعه و بررسی آنهایی که نیامدند، غافل شد. وی در بخش دیگری از سخنان خود به اظهارات رئیسجمهور در مراسم ۲۲
بهمن نیز اشاره کرد و گفت: اگر در این سخنرانی دربارة دستاوردهای انقلاب صحبت میشد و با قبل از انقلاب مقایسه میشد، خیلی بهتر بود؛ چراکه ۲۲ بهمن، سالروز انقلاب است و حق همان است که از حقانیت آن و نظام برآمده از آن دفاع شود. در سالروز انقلاب، باید از اصالت و ضرورت و حقانیت انقلاب دفاع کرد. در سالروز جمهوری اسلامی مثلاً از حقانیت و توفیقات این نظام و در سالروز بر سرِ کار آمدنِ یک دولت، از دستاوردهای خاص آن دولت. دولتِ مستقر حق دارد در آن روز برای خود جشن تولد بگیرد و دستاوردها و توفیقات خود را در مقایسه با دولتهای قبل از خود به رخ بکشد. خوب است که این کار را در آن روز بکند و در سالروز انقلاب و در طول سال این کار را دیگر نکند. ** سخنان روحانی در ۲۲ بهمن تبدیل مسائل فرعی به اصلی بود " این خطاست دستاوردهای دولت در روز انقلاب مطرح شود و عملکردهای دولت مستقر با بقیة دولتهای پس از انقلاب مقایسه شود. در سالروز انقلاب باید انقلاب را با انقلابهای دیگر مقایسه کرد؛ تأثیرات آن را بر تاریخ جهان و منطقه و ایران مقایسه کرد و یا این که حداکثر، دستاوردهای نظامِ مولود آن را با نظامهای سیاسی
دیگر مقایسه کند. با رژیم شاه؛ با کشورهای همطراز ما در منطقه و حتی با کشورهای پیشرفته مقایسه شود. باید عنوان شود که در چه موقعیتی در جهان کنونی داریم". این جامعهشناس ادامه داد: بخشی از فرمایشات آقای روحانی در روز ۲۲ بهمن به صورتی بود که نه ارتباطی با سالروز انقلاب داشت و نه با اوضاع کنونی ایران و اوضاع روز جهانی. این با شناختی که از آقای روحانی در طول این مدت پیدا کردهایم، البته امر خیلی غریبی هم نبود. کمتر پیش آمده که در طول این مدت ایشان دفاع جانانهای از انقلاب و نظام بکند. اگر هم کردهاند، بلافاصله با طرح یک تعریض و تشکیک همان را زیر سؤال بردهاند. ایشان لابد به کمک مشاوران کاربلدشان، به استاد برجستهسازی مسائل فرعی تبدیل شدهاند؛ خصوصاً اگر منشأ و موجب آن مسئله دولت بوده باشد. این در حالی است که ایشان فرصتهای فراوانی برای این گونه سخنان طلبکارانه و نیشدار داشتهاند و دارند و فراوان هم از آنها استفاده کردهاند. خوب بود که ۲۲ بهمن مردم ایران را با آن تلخ نمیکردند؛ در حالی که بر وحدت هم تأکید دارند. بخشی از صحبتهای ایشان در ۲۲ بهمن صراحتاً تعریض به نظام بود. فراتر از تعریض به فلان دولت یا
دستگاه دیگری مثل قوه قضاییه. کسی در جایگاه تعریض به نظام قرار گرفته که به هیچ رو از او پذیرفته نیست و صدق نمیکند. چراکه نمیتوان هم نفر دوم این نظام بود و اپوزیسیون آن. آقای روحانی حتی یک روز از عمرشان در چهاردهه اخیر را خارج از دستگاه قدرت و بیرون از مسندهای مهم و حساس این نظام نبودهاند. ** روحانی با حرفهایش خودش را نقض میکند شجاعیزند تصریح کرد: اگر ۱۰ نفر باشند که از ابتدای نظام مسئولیت و منصب داشتهاند و بابت آن باید به مردم و معترضان پاسخگو باشند و از آنها بپرسند "چه گفتید و چه کردید و چه شد"، یکی از آنها آقای روحانی است. ایشان است که باید پاسخگو باشد، نه طلبکار و مدعی و معترض. وی افزود: این مسئله در کشور ما به ماجرایی بدل شده که از فردای روزی که فردی یکی از رقبای ریاست جمهوری، رئیسجمهور میشود؛ خود را رئیس قوة اجرایی مملکت نمیبیند؛ بلکه کاندیدای دورة بعد میبیند یا مبلغ و مروجی برای نفری از خط و جریان وابسته به خودش. در صورتی که اگر کسی رئیس جمهور شد؛ اولاً باید فقط رئیسجمهور باشد و ثانیاً رئیسجمهور همه باشد. این استاد جامعه شناسی در پایان تاکید کرد: اگر افاضات آقای
روحانی را در طول این سالها فهرست و آنالیز کنید، سهم حرفهای اپوزیسیونی ایشان کم نیست. حرفهایی که افراد دیگر نتوانستند و یا نخواستند بگویند، ایشان به دفعات و بدون هرگونه مبنا و شاهد و استدلالی بیان کردند و حاضر به احتجاج هم نشدند. ایکاش ایشان از بیرون از نظام و یا خارج از کشور آمده بودند، تا با این قبیل بیانات، خودشان را نقض نکنند. پسندیده نیست کسی که در دهههای متمادی در مصدر امور امنیتی و شورای امنیت ملیِ این نظام بوده، امروز حرفهای نادرست و ضد امنیتی علیه این دستگاهها بزنند. این نه پسندیده است، نه منصفانه و نه جوانمردانه. حداقل توقع از یک رجل سیاسی این است که متوسطی از شرافت سیاسی را رعایت نماید و همه چیز فدای جلب نظر و کسب رأی نکند.
دیدگاه تان را بنویسید