علت تردید «منتظری» در خصوص اعدام منافقین

کد خبر: 713008

حکم منافق و محارب، اعدام است و این را هم امام(ره) و هم همه علما و حتی خود مرحوم منتظری هم اذعان داشتند؛ اما در مورد سال 67 وقتی عملیات مرصاد صورت گرفت، منافقین فهمیده بودند و در زندان شورش شد.

خبرگزاری فارس: علی فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات در دولت هاشمی رفسنجانی در گفتگویی با برنامه خشت خام، به تشریح ماجرای اعدام منافقین در سال 67 پرداخته است که به نظر می‌رسد تاکنون یکی از مبسوط‌ ترین توضیحات مقامات در این باره باشد.

علی فلاحیان که به گفته خودش در آن مقطع، به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل نیروهای مسلح، در کرمانشاه و منطقه چهارزبر (محل درگیری با منافقین در عملیات مرصاد) حضور داشته، می‌گوید که در این خصوص باید چند مسئله روشن شود چون همه چیز به دست یک نهاد یا یک سری افراد خاص نبوده است. وی می‌گوید: «حکم منافقین و حکم گروه‌های محارب، اعدام است. این را هم امام فرمود، هم همه مراجع و هم قرآن. در همان مقطع برخی اختلاف‌ها هم وجود داشت. مثلا آقای موسوی تبریزی -دادستان وقت کل انقلاب- می‌گفت اصلا این افراد محاکمه لازم ندارند؛ وقتی طرف با ما می‌جنگد، محاکمه کردن او معنایی ندارد. اما عده‌ای معتقد بودند که این افراد در هر صورت پس از دستگیری، محاکمه شوند. حالا یا از باب احتیاط بود یا فتوایی داشتند و یا بحث رأفت اسلامی بود. امام(ره) مرتباً تاکید داشتند که مراقب باشید اینها (منافقین) از دست شما در نروند چون اگر رها شوند، می‌روند و مجدداً کسی دیگر را می‌کشند.» فلاحیان در ادامه به موضوع محاکمه مجدد زندانیان و اعدام برخی از آنها می‌پردازد: «یک بحث اینجا مطرح است که می‌گویند بعضی از اینها قبلا محاکمه شده بودند، چه شد که دوباره محاکمه شدند؟ اول این در ذهن شما باشد که این افراد حکم‌شان اعدام بود و اگر حاکم شرعی هم حکم اعدام نداده، خلاف کرده است چون طرف آدم کشته یا الان هم می‌گوید که اگر من آزاد شوم، باز هم می‌کشم. بنابراین اگر یک نفر محارب مسلح دستگیر شد، حکمش اعدام است اما اگر خودش تسلیم شد، می‌توان او را نکشت و اگر توبه کرد، مورد رأفت قرار داد.» وی ادامه می‌دهد: «ما اینها را گرفته بودیم اما به ذهن‌مان رسید (من خودم اولین بار این را مطرح و در کرمانشاه اجرا کردم) که برای شکستن سازمان در ذهن مردم و در ذهن خودشان، بحث توبه در زندان را مطرح کنیم و اولین مصاحبه هم از کرمانشاه پخش شد که از کادرهای بالا هم بودند و این خیلی تاثیر داشت. قرار شد توبه اینها هم پذیرفته شود. فلاحیان بار دیگر تاکید می‌کند: «اینطور نبود که این افراد اصلا اعدامی نبودند، اما چون خدمت کردند (برخی از آنها کمک اطلاعاتی می‌کردند که خیلی مؤثر بود) درجه تخفیف می‌گرفتند. بنابراین حکم منافق و محارب، اعدام است و این را هم امام(ره) و هم همه علما و مراجع حتی خود مرحوم آقای منتظری هم اذعان داشتند. اما در مورد سال 67، وقتی عملیات مرصاد صورت گرفت، منافقین فهمیده بودند و در زندان شورش شد. این عملیات، عملیاتی عجیب و به نسبت خود خطرناک بود. بر سر این موضوع بحث شد. امام(ره) گفت چرا اینها را نگه داشته‌اید؟ خصوصا کسانی که همین حالا در زندان می‌گویند اگر مرا رها کنید و باز هم مسلسل دست من بیفتد، شما را می‌زنم _ به همین صراحت می‌گفتند_. امام گفت اینهایی که سر موضع هستند اعدام کنید. نگه داشتن آنها معنایی ندارد. اما باز برخی از آقایان فشار آوردند و نمی‌گذاشتند. قرار شد گروهی 3نفره [نیری، رئیسی،پورمحمدی] از وزارت و دادستانی و کسانی که قاضی هستند و به بحث واردند، تعیین شود و اینها نظارت کنند و ببینند اگر کسانی قابل عفو هستند و می‌شود اعدام‌شان نکرد، اعدام نشوند. کار این گروه، این بود نه اینکه حکم اعدام داده باشند. در ایام انتخابات هم هر چه آقای رئیسی می‌گفت من حکم ندادم، اصلا کسی گوش نمی‌کرد. قرار شد آنها (گروه 3نفره) ببینند آیا افراد هنوز سر موضع هستند یا نه؟ ملاک سر موضع بودن هم این بود که فرد می‌گفت من سازمان را قبول دارم و شما را قبول ندارم و اگر رها شوم، علیه شما می‌جنگم. اما اینکه مثلا فردی فقط به جای اینکه گفته باشد «من منافق هستم»، از عبارت «من مجاهد هستم» استفاده کرده و صرفا برای همین اعدام شده باشد، این مزخرف است. این 3 نفر، یک به یک پرونده‌ها را بررسی و با افراد مصاحبه می‌کردند و اگر سر موضع نبودند _با اینکه حکم‌شان اعدام بود_ عفو می‌خوردند. درصورتی که این کار اصلا لازم هم نبود. یکی از شایعات درخصوص اعدام برخی از زنان در سال 67 این است که می گویند، اعتقاد بر این بود که اگر زنی ازدواج نکرده و اصطلاحاً باکره باشد و اعدام شود، به بهشت می‌رود؛ برای همین قبل از اعدام، آنها را به عقد اجباری افراد در می‌آوردند. فلاحیان این موضوع را از اساس کذب عنوان می‌کند و می‌گوید: «من خودم چنین چیزی را نه دیده‌ام و نه شنیده‌ام. همین الان هم از این دست دروغ‌ها و شایعه‌ها ساخته می‌شود.» سوال دیگری که فلاحیان به آن پاسخ می‌دهد، تغییر موضع مرحوم منتظری درخصوص اعدام‌هاست. سوال اینگونه مطرح می شود که شما (فلاحیان) گفتید حکم آقای منتظری هم درخصوص منافقین و محاربین، اعدام بود. چطور شد که ایشان نظرشان تغییر کرد؟ فلاحیان می‌گوید: «بحثی که خودم مطرح کردم این بود که اگر ما کسانی را که بازداشت کردیم و آنها توبه کردند و توبه‌شان قبول شد، اعترافات آنها از صدا و سیما پخش شود، چند فایده خواهد داشت؟ یکی اینکه ماهیت آنها بین مردم افشا شده و قدرت جذب‌شان کم می‌شود و بعدها تاریخ ما را محکوم نخواهد کرد چرا که افرادی از خود آنها اعتراف کردند. از طرف دیگر این پخش شدن اعترافات در بریدن سایر اعضا تاثیر داشت. بنابراین آمدیم و یک حکم ثانوی برای اینها درست کردیم. اما آقای منتظری یک مسئله دیگر برایش پیش آمد که با امام(ره) هم اختلاف پیدا کرد. نظر ابتدایی آقای منتظری هم همین بود (اعدام). بعد گفت این اعدام‌ها در نهایت باعث می‌شود که در آینده، تاریخ علیه ما و علیه اسلام بد قضاوت کند. بنابراین خوب است که ما اجازه ندهیم بعدها که قلم به دست دشمن افتاد، ما را لجن مال کنند. اما امام(ره) می‌فرمودند شما به وظیفه شرعی‌تان عمل کنید و منتظر قضاوت تاریخ نباشید. آخرین سوالی که در این باره از فلاحیان پرسیده می‌شود، تاثیر مسلح بودن یا نبودن افراد در حین بازداشت، در حکم محارب بودن (و اعدام) آنهاست: «همه کسانی که اعدام شدند، لزوما موقع دستگیری مسلح نبودند. ممکن است ما یک خانه تیمی را می‌گرفتیم و در آن فقط دو سلاح وجود داشت و یا این افراد در خیابان دستگیر می‌شدند. اما به هر حال جزء سازمان بودند و آمادگی برای عملیات داشتند. حالا ممکن است این فرد مثلا در مقطعی برای یک خانه تیمی نان بخرد یا مسئول تدارک باشد و یا... اینها اسیر محسوب نمی‌شوند.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها