سرویس سیاسی فردا: پس از انتشار نامه آقای قالیباف به جوانان که حاوی ۵ پرسش مهم درخصوص نواصولگرایی بود این روزها کارشناسان مسائل سیاسی این واژه را تبیین کرده و درخصوص آسیب ها و ضعف های موجود در اصولگرایی نظراتشان را بیان کردند که در ادامه نظر چند تن از صاحبنظران را می خوانید:
نوشدن اصولگراها ضروری است
مهدی چمران، با تأیید مطالب مطرح شده در نامه آقای قالیباف به جوانان و با تأکید بر حرکت به سمت نواصولگرایی در مصاحبه با روزنامه صبح نو گفت: حال نمیخواهیم نامی جدید برای آن انتخاب کنیم ولی اصولگرایی هم باید هر آن در حال جهش و پیشرفت باشد و این از ضروریات اصول گرایی است. باید نو شویم ولی در چارچوب اصولگرایی. تعبیر«نواصولگرایی» زیباست ولی به طور کلی از ضروریات اصولی ما هم این است که باید تغییر کنیم. این مطلب در سخنان مقام معظم رهبری هم مشهود است که میگویند: توقف ممنوع! این سخن رهبری نیز تأکیدی بر این مساله است. نباید بر راه حلهای قدیمی و موضوعاتی که امروز دیگر مورد پسند جامعه نیستند، تکیه کنیم چون این روش دیگر جوابگو نیست. ما باید اصول خود را حفظ کنیم ولی روشها و برنامهها را باید به روز کرد تا بتوانیم بین جوانان و برای جذب آنان نیز توانمند شویم. وی همچنین با تأکید بر ضعفهای اصول گرایی و ضرورت رفع آنها، گفت: ضعفهای بسیاری وجود دارند که باید آنها را رفع کرد. ما بر نقاط قوت خود، خوب کار نکردیم و هم افزایی را در درون جبهه به درستی انجام ندادیم و نتوانستیم تمام نیروها را جذب کنیم.
رییس شورای شهر تهران همچنین با تأکید بر نقش جوانان در نو اصول گرایی درباره خصوصیات کسانی که میتوانند این حرکت را ایجاد کنند، گفت: ما باید به جوانان و تمام چهرههای جدید توجه خاصی داشته باشیم و باید از آنها بسیار کمک گرفت و روی آنها سرمایه گذاری کرد. کسانی که به هویت ما دستاندازی میکنند، جاذبههایشان برای جوانان قابل توجه است ولی جامعه را دچار مشکل میکنند. حال ما باید به نحوی رفتار کنیم که هم برای جوانان جذابیت داشته باشد و هم هویت مکتبی ما در آن حفظ شود.
نخبگان باید در حال تغییر باشند
رضا روستا آزاد، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در گفتگویی با تأکید بر ضرورت حرکت از سمت اصول گرایی به نواصول گرایی گفت: «زمان در گذر است و شرایط تغییر میکند. نخبگان باید در حال تغییر باشند و نسبت به قانون، جوانگرایی و شرایط روز، افراد جدید جایگزین شوند. به مرور زمان سنگر باید به نسل جوانتر منتقل شود و این گردش نخبگان باید انجام بگیرد. در جبهه مردمی هم شعارشان این بود که مسوولیت ها را بهجوانان واگذار کنند ولی در اجرا باید کمی با جدیت بیشتر جلو بروند.» همه باید آن جوهره اصول گرایی که ایمان به خداوند و انقلاب اسلامی است را داشته باشند ولی در خصوص مسائل روز باید حتماً به روز باشند و به علوم جدید هم توجه کنند. به عنوان مثال، امروز در شبکههای اجتماعی جوانان بیشتر حضور دارند و مسائل آن را بهتر لمس میکنند و به آن آشنا هستند.
اصولگرایان باید اشکالاتشان را برطرف کنند
عباس سلیمی نمین، در خصوص اشکالات ساختاری وارد بر اصول گرایی در گفتگو با صبح نو تاکید کرد: همه طیفهای سیاسی کشور ما در ارتباط با کار تشکیلاتی دچار مشکلات جدیاند که یکی از آنها، اصولگرایان هستند. کار تشکیلاتی، غیر حزبی و طیفی در واقع یک سری موهبتها دارد و یک سری ایراداتی. موهبتهای آن این است که اقتدار حزبی، تسلط حزبی و حاکمیت حزبی در آن وجود ندارد و امکان رشد سیاسی و جلوگیری از حاکمیت حزبی در آن وجود دارد اما در کنار آن مشکلاتی نیز بوجود میآیند که یکی از آنها این است که در آن تبعیت، هماهنگی و کار جمعی مقداری سخت میشود. اصلاح طلبان یک شورای مرکزی ایجاد کردند؛ اصول گرایان نیز برای رفع این نقص، پارلمانی را به وجود آوردند اما همچنان نواقص و عدم هماهنگی که بین دو جریان است، نشانگر این است که در ابتدای راه دستیابی به یک ساختار قرار دارند یا اگر هم ساختاری را به وجود آوردند، قطعاً این ساختار عیب یابی و ایراداتش برطرف شود.
وی همچنین در خصوص دغدغههایی که «نو اصولگرایی» میتواند به آن بپردازد، گفت: دغدغههای کار اقناعی برای جامعه یعنی اصلاح طلبان؛ البته کار اقناعی چشمگیری انجام نمیدهند اما عملیات روانی کردند.امکان جریان سازی را بلدند ولی در مسیر کار اقناعی قرار ندارند اما در عین حال قویترند در مجاب کردن دیگران به اینکه دارای قوتهایی هستند.
بخشی از این در واقع کار از طریق جریان سازی و ایجاد نگرانی دنبال میشود. کار اقناعی توسط جریانات مختلف به وسیله تولید فکر خیلی کم است و از اصول گرایان هم در این زمینه انتظار بیشتری میرود؛ چرا که برخی از جریاناتی که خیلی اصول را تبلیغ نمیکنند، غالباً از اندیشههای تولید شده در سایر محیطها استفاده میکنند یعنی به بازنشر تولیدات دیگران متکیاند اما اصول گرایان در این زمینه باید متکی به خود باشند؛ طبیعتاً در این زمینه خود را به خوبی نشان میدهند در حالی که اصلاح طلبان میتوانند از طریق ترجمه یا اتکا به تولیدات سایر مجامع و حتی اتکا به سیستمهای نظام بینالملل که عمدتاً پر از فلسفه و مبانی رایج در محیطهای غربی است، این مشکل خود را حل کنند ولی اصول گرایان ضعفشان در تولیداتی است که بتواند با شرایط زمان اقشار مختلف را به توانمندی اصولگرایان برای پاسخگویی به نیازهای مبرم جامعه قانع کند.
رئیس مرکز مطالعات تاریخ ایران همچنین در خصوص جامعه آماری که نو اصول گرایی میتواند آنها را تحت پوشش خود قرار دهد، گفت: اصول گرایان باید برای همه اقشار جامعه تولیدات فکری داشته باشند و هدف خود را در این قرار دهند که برتری استدلالی خود در اداره بهتر جامعه را برای همه اثبات کنند. بنابراین، مخاطبانش باید همه اقشار جامعه باشند چه قشر دانشگاهی، صنعتگران ،مدیران، جوانان و بانوان همه باید در واقع به این مهم برسند که اصولگرایان میتوانند با برنامههای خود، هم دنیای اقشار مختلف جامعه را آباد کنند و هم سرنوشت آنان را به نیکی رقم بزنند و این ممکن نیست مگر از طریق ایجاد ارتباطات،کار اقناعی و تولید فکر متناسب با قشرهای مختلف مخاطبشان.
حسین کنعانیمقدم در گفتوگو با روزنامه «ابتکار» در واکنش به تبیین نواصولگرایی، اظهار کرد: اولا دغدغههای قالیباف به عنوان یک شخصیت سیاسی قابل تامل است. دوم اینکه وی منادی یک جریان سیاسی جدید به نام نواصولگرایی در کلیت ساختار جریان اصولگرایی شده است. دبیر کل حزب سبز ایران اسلامی در ادامه به تبیین مولفه نواصولگرایی میپردازد و میگوید: در ساختار و چارچوب مولفه نواصولگرایی قاعده بر این است که زعامت یک اندیشه سیاسی را ناکارآمد میدانیم و در اصل آن جای تردید جدی وجود دارد. بهتر است که ساختار مولفه نواصولگرایی تکثری از ساحات مختلف اصولگرایی باشد. وی افزود: بحث در تبیین و نقشه راه مسیر نواصولگرایی، بیداری جریان اصولگرایی است. جریانی که با دو مولفه یا تفکر و اندیشه امام (ره) و رهبری قابل شناسایی است. البته به این مسئله اشاره کنم که جریان نواصولگرایی به دنبال اسلام منهای روحانیت نیست. در واقع اصولگرایی بدون روحانیت و جامعتین معنا ندارد. شالوده اصولگرایی نباید دستخوش تغییر شود و این مشی سیاسی است که تغییر را با خود همراه میکند. این عضو جبهه ایستادگی در مورد مشی سیاسی نواصولگرایی اظهار کرد: در این مسئله مشی سیاسی
نیازمند تغییرات جدی است و باید مناسبات خود را متصل به حوزه علمیه و جامعتین کند. بحث در تغییر در مطالبات، شورای رهبری و پایگاه مردمی است.
ضرورت بازتعریف اصولگرایی
همچنین ابوالقاسم رئوفیان، دیگر فعال سیاسی اصولگرا در مورد عقبه و پیشینه جریان اصولگرایی و افرادی که روزگاری در آن میداندار بودند، معتقد است: شرایط بهگونهای پیش رفت که اصولگرایان بهجای مشاوره از چهرههای استخواندار در این جبهه سیاسی علیه آنان به فعالیت پرداختند و از آن زمان تا به امروز هم این طیف سیاسی موفق نشد با تمام امکاناتی که در اختیار دارد و تلاشهایی که صورت میدهد، در هیچ انتخاباتی پیروزی به دست آورد، اما در عوض انجام کارهای عجیب بهوفور دیده شد. به نظر میرسد اصولگرایان راه را گمکردهاند زیرا جایگزین کردن امیر تتلو بهجای مهرههای تاثیرگذار قدیمی نهتنها برای آنان محبوبیت بیشتر بهخصوص در بین نسل جوان به دنبال نمیآورد بلکه سبب ریزش هر چه بیشتر مهرههای خودی هم خواهد شد. رئوفیان در این رابطه که گروهی که ادای اصولگرایی درمیآورند از قدرت برخوردارند و توانایی حذف و دفع مهرهها رادارند، خاطرنشان کرد: برخی چهرهها مانند ناطق نوری خودشان برای حضور در عرصه سیاسی اراده نکردند. البته درهرصورت به ایشان اجحاف شد کما اینکه به آیتالله هاشمی رفسنجانی هم ظلم صورت گرفت، این خطای فاحش برخی از اصولگرایان
بود و البته بهتدریج حقانیت این شخصیتها و قابلیت آنان مجدداً مانند خورشیدی که از پشت ابر سر درمیآورد خود را نشان میدهد. این فعال سیاسی اصولگرا در این خصوص که مشکلات اصولگرایان به دلیل قرار گرفتن محوریت آن به دست افراد فاقد تجربه سیاسی لازم نیست، تصریح کرد: اصولگرایی نیاز به بازتعریف دارد و ساختار کنونی در این جبهه سیاسی هم بهروز نیست و باید با توجه به این مسئله اصلاح شود.
دیدگاه تان را بنویسید