دردسرهای «عارف» بودن!

کد خبر: 697523

کناره‌گیری پرحرف و حدیث عارف از انتخابات 92 به نفع حجت‌الاسلام حسن روحانی، او را بدل به جانباز جبهه اصلاح‌طلبی کرد.

روزنامه صبح نو: لقبش مرد انصراف‌های انتخاباتی شده بود! انصراف از انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری یازدهم، برای او این لقب را ساخت. آقای محمدرضا عارف را می‌گوییم؛ رئیس دانشگاه تهران در دولت مرحوم آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، وزیر پست و تلگراف و تلفن در دولت هفتم و معاون اول رئیس‌جمهور در دولت هشتم. کناره‌گیری پر‌حرف و حدیث عارف از انتخابات 92 به نفع حجت‌الاسلام حسن روحانی، او را بدل به جانباز جبهه اصلاح‌طلبی کرد. ایثار دقیقه 90 عارف، وِرد زبان همه شده بود؛ همه از یک نفر سخن می‌گفتند؛ از محمدرضا عارف. در آستانه انتخابات 94(مجلس دهم) همگان در اندیشه جبران آن فداکاری برآمدند؛ از همین رو ریاست شورای تازه تأسیس «سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» و متعاقب آن سرلیست امید به عارف حواله داده شد. لیست امید در تهران کامروا شد؛ همه کرسی‌های پایتخت به امیدی‌ها رسید و عارف در صدر آن تکیه زد. موعد انتخاب ریاست مجلس در خرداد 95 که فرارسید، حباب‌ها ترکید و واقعیات سر برون آورد؛ فراکسیون امید (برآمده از لیست امید) دو شِق شد؛ گروهی به عارف متمایل شدند و گروهی دیگر هم سر از خیمه آقای علی لاریجانی درآوردند. بیرون از پارلمان خبرهایی بود؛ ژنرال‌های کارگزارانی نظیر آقای «کرباسچی» روی خوشی به ریاست عارف نشان ندادند؛ تا توانستند در صور حمایت از لاریجانی دمیدند و نمایندگان نزدیک به مشی فکری خود را برای ایستادن در صف رأی‌دهندگان به «فرزند دوم میرزا هاشم آملی» سامان دادند. عاقبت، لاریجانی عارف را شکست داد و ردای ریاست را برای نهمین سال پیاپی به تن کرد؛ این شکست به قدری برای عارف گران آمد که وی را از کلنجاررفتن بر سر کسب کرسی ریاست کمیسیون آموزش مجلس برحذر ساخت. عارف پس از این ناکامی‌ها، زاویه‌های ساختمان مخروطی بهارستان را برای خود اختیار کرد؛ زاویه‌نشینی‌هایی آغشته به سکوت و انفعال! پس از تعیین تکلیف ترکیب هیات رئیسه مجلس، همگان در انتظار پایین کشیده شدن کرکره شورای عالی اصلاح‌طلبان بودند. کرکره‌ها نه پایین که بالا باقی ماند؛ فعالیت شورای عالی اصلاح‌طلبان در شهریورماه 95 برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا تمدید شد. با این تمدید، اعتراض مخالفان شورای عالی نظیر آقایان مصطفی کواکبیان، احمد حکیمی‌پور، محسن رهامی، رسول منتجب‌نیا و سیدهادی خامنه‌ای رساتر از گذشته به گوش رسید. آنها تمدید را برنمی تابیدند؛ معتقد بودند نقش احزاب در شورای عالی کم‌رنگ است و این مسأله را مغایر با روح اصلاح‌طلبی می‌دانستند. با همه فریادها، گوش کسی اما بدهکار نبود؛ تمدید، تصویب شده بود. عارف هم مثل گذشته در رأس این شورا جا خوش کرد. انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر، آزمون سیاسی دیگری برای عارف بود. البته عارف در ریاست جمهوری عملاً نقشی نداشت؛ پشت گرمی اصلاح‌طلبان به روحانی اظهر من الشمس بود و ژنرال‌های پُر عِده و عُده این جریان از مدت‌ها پیش، حمایت از «شیخ سرخه‌ای» را ساز کرده بودند. شوراها اما فرق می‌کرد؛ حکایت، حکایت یک لیست بود و کُلی مدعی! لیست شوراهای اصلاح‌طلبان در تهران که بیرون آمد، هجمه‌ها علیه عارف آغاز شد. منتقدان هر روز بیشتر می‌شدند؛ اما آنچه در یک هفته گذشته بیش از پیش خود را نمایان ساخته، حمله همه جانبه تعدادی از اصلاح‌طلبان به نفر اول شورای عالی سیاست گذاری بوده است؛ محمدرضا عارف؛ همانی که تا دیروز جانبازی‌اش در خرداد 92 ورد زبان‌ها بود اما امروز قصه پُر غصه‌ای نصیبش شده؛ سینه او امروز سپر نیش‌های گزنده‌ای است! روزنامه قانون روز سه‌شنبه 20 تیر در گزارشی با عنوان «پیله تنهایی» به عملکرد عارف و همکارانش در شورای عالی اصلاح‌طلبان تاخت و در بخشی از این گزارش نوشت: «مردم ما یک‌بار در سال 84 زیان خودسری‌های افرادی مانند مهرعلیزاده که جایگاه و وزن لازم را در معادلات نداشتند و با خود ژنرال‌بینی وارد میدان شدند، مشاهده کردند. ملت دیگر نمی‌خواهد با خودخواهی‌ها و تکروی‌های فردی مانند عارف و جریانی که وی را کنترل می‌کند، درگیر محموداحمدی نژاد شوند.» قانون در ادامه این گزارش به خود برتربینی عارف و اطرافیانش از انتخابات 92 به این سو پرداخت و تاکید کرد: «خود برتر‌بینی‌هایی که بعد از انتخابات سال 92 مدام اطرافیان عارف در گوش او زمزمه می‌کنند، حبابی است که ماه‌هاست در نگاه مردم شکسته و فقط عارف و اطرافیانش همچنان اصلاحات و مردم را بدهکار خود می‌بینند.» در عنفوان برونداد لیست شورای شهر تهران، زمزمه‌هایی شنیده شد مبنی بر عدم رضایت حجت‌الاسلام «سید محمد خاتمی» از عملکرد عارف؛ مسأله‌ای که وی را از اعلام حمایت رسمی از لیست مزبور بازداشته بود. آقای «علی شکوری راد» دبیرکل حزب اتحاد ملت روز یکشنبه 18 تیر در گفت‌وگو با روزنامه ایران بر این نارضایتی مُهر تأیید زد. وی در همین باره گفت: «رئیس دولت اصلاحات درمورد دو سه نفر حرف داشته؛ آقای «مصطفی سلیمی»، آقای «تندگویان» و نفر سومی هم بود که من اطلاع ندارم چه کسی بود. وقتی وی اعتراض خود را به آقای عارف منتقل کرد، آقای عارف به جای اینکه مسأله را حل و فصل کند، کار را رها کرد.» در کنار این حمله‌ها، عارف مدافعانی هم دارد؛ نمونه‌اش آقای«محسن رهامی». وی تقصیرهای شورای عالی اصلاح‌طلبان را متوجه عارف نمی‌داند. رهامی روز شنبه 17 تیر در گفت‌وگو با خبرآنلاین تأکید کرد: «این بی انصافی است که این مسائل را به گردن آقای عارف بیاندازیم. اولاً اصلاحات تدریج و تدرج نیاز دارد. ثانیاً همه این مسائل به برخوردهایی برمی‌گردد که با احزاب شد. برخی احزاب در جریان اصلاحات برای آنکه قدرت خودشان بیشتر باشد شکل‌گیری احزاب کوچک را تشویق کردند.» رهامی همچنین در این گفت‌وگو از عارف به‌عنوان بهترین گزینه برای سکانداری شورای عالی اصلاح‌طلبان یاد کرد. رهامی تنها مدافع عارف نبوده؛ در زمانه‌ای که دو حزب «اتحاد ملت» و کارگزاران سازندگی» برای به کرسی نشاندن گزینه متبوع خویش در شهرداری تهران، مشغول لابی‌بازی و یارگیری از میان اذناب شورای شهری‌شان هستند، عده‌ای از عارف به‌عنوان شهردار ایده‌آل پایتخت یاد می‌کنند. در همین‌باره، روزنامه آفتاب یزد روز یکشنبه 18 تیر با انتشار گزارشی با عنوان «چرا عارف یک گزینه جدی است؟» نوشت: «محمدرضا عارف به‌رغم تمام انتقادات تنها فردی است که تاکنون توانسته است با احزاب هزار سلیقه اصلاح‌طلب همکاری مشترک داشته باشد و آنها را در کنار هم نگه دارد. او منطقی‌ترین گزینه در میان رجال موجود و ممکن برای شهردار شدن است.» آفتاب یزد در حالی از عارف به‌عنوان «منطقی‌ترین» گزینه شهرداری تهران یاد می‌کند که معاون اول رئیس‌جمهور در دولت هشتم پیش از آن در روز چهارشنبه 14 تیر با اعلام اینکه «در خدمت مردم تهران در مجلس خواهم بود» به تمامی شائبه‌ها و شایعات - لاقل در ظاهر - پیرامون خود پایان داد. شاید خود عارف هم نیک می‌داند که وزن امروزش در جریان اصلاحات، نه نتیجه کاریزما و شیخوخیت‌اش بلکه ماحصل ناچاری این جریان در تَن دادن به مدیریت کسی بوده که در شرایط حاضر جزء معدود اصلاح‌طلبان خوش‌خیم -اصطلاح آقای محمدرضا باهنر- و در عین حال با نفوذ در جریانات رسمی حکومت است. عارف نشان داده که از اتوریته، قدرت لابی و قدرت چانه‌زنی مناسب برای تبیین خواسته‌ها و همچنین پیشبرد اهداف اصلاح‌طلبان برخوردار نیست؛ همین ضعف هم باعث شد تا در نشست هم‌اندیشی شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان زبان به «مطالبه‌گری» بگشاید و ضمن یادآوری ضمنی این نکته به رئیس‌جمهور که «اگر ما نبودیم، تو هم نبودی!» روحانی را در چیدن ترکیب کابینه آینده به مشورت با شورای عالی اصلاح‌طلبان فرابخواند. با توجه به احتمال تمدید دوباره فعالیت شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، باید به انتظار نشست و دید که آیا عارف بار دیگر بر مسند امور این مجموعه ابقا خواهد شد یا قرعه به‌نام فرد دیگری می‌افتد. سیاست است و هزار اتفاق!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد