فریب نمایندگان مجلس برای تصویب یک توافقنامه
اردیبهشت ماه سال ۹۵ ایران اقدام به امضای توافقنامه ای محیط زیستی به ظاهر خوش آب و رنگ کرد که، اما و اگرهای بسیاری را به دنبال داشت.
این عجله مسئولان، احتمالاً ناشی از این است که بوی کباب به مشامشان خورده است؛ اما باید کمی محتاطتر عمل کرد، چراکه ایران کارنامه موفقی در مباحث بینالمللی تجاری ندارد که از جمله آنها میتوان به پیمان کیوتو اشاره کرد. در این شرایط نیاز است برای درک بهتر مفاد توافقنامه پاریس، با شرح وظایف اعضای آن و نیز متن توافقنامه آشنا شده و بررسی کنیم که امضای این توافقنامه که ایران را ملزم به اجرای آن میداند، چه خطراتی را میتواند بهصورت بالفعل در کوتاه مدت و بالقوه در بلندمدت برای ساختارهای اقتصادی و امنیتی کشور رقم بزند؛ بنابراین در اولین گزارش از این موضوع، به توضیحاتی پیرامون چگونگی توافق، متن توافقنامه و برخی اشکالات موجود در آن میپردازیم. معرفی اجمالی از متن توافقنامه متن توافقنامه پاریس دارای یک مقدمه و 29 ماده است و به طور کلی میتوان این توافقنامه را به سه بخش تقسیم کرد. بخش اول این توافقنامه مربوط به اقدامات است که ماده 3 تا 8 را در بر میگیرد. بخش دوم که شامل ماده 9 تا 11 است، به حمایتها اشاره دارد. بخش سوم نیز شامل ماده 12 تا 29 است که رویهها را شرح میدهد. متن توافقنامه غلط ترجمه شده است اگرچه متن فارسی این توافقنامه به لحاظ حقوقی بی ارزش است اما به لحاظ سیاسی و اجتماعی بسیار مهم است چراکه بخشی از برداشت و ارزیابی نخبگان و عموم مردم ایران از این توافقنامه، بر اساس متن فارسی آنها میباشد؛ از این رو در جهت تأثیری که در قضاوت و برداشت ملت ایران از نتایج توافق دارد، بسیار حائز اهمیت خواهد بود. متأسفانه ترجمه توافقنامه پاریس دارای غلطهایی بوده که به هیچ عنوان قابل قبول نیست توافقی به این مهمی، از سر بی دقتی و بی مبالاتی ترجمه شود؛ و جالبتر آنکه همین متن به اشتباه ترجمه شده، در اختیار نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز قرار گرفت. ساعد سرمدی، کارشناس مسائل اقتصادی اظهار داشت: «نمایندگان مجلس در تاریخ 23 آبان ماه 95 با استناد به همین ترجمهی ناقص و تنها به پیرو حمایت از ماده 9 و 10 آن، کلیات و جزییات لایحه پیوستن به توافقنامه پاریس را به تصویب رساندند». وی افزود: «در متن توافقنامه برای تعهدات کشورهای در حال توسعه همچون ایران از واژه «shall» استفاده شده اما برای کشورهای توسعه یافته واژه «should» آمده است؛ این در حالی است که کلمه shall به معنی «موظف بودن به انجام تعهد» است اما should اگرچه بار حقوقی دارد اما تعهد آن کمتر است. به عنوان مثال میتوان به بند 4 ماده 8، بند 9 ماده 8، بند 7 ماده 13، بند 4 ماده 16، بند 2 ماده 10 و غیره اشاره کرد». به گفته این کارشناس در این شرایط تمامی این کلمات لاتین با بارهای حقوقی متفاوت در حقوق بینالملل تنها با یک کلمه معادل در فارسی یعنی «باید» ترجمه شده که میتواند زمینه ایجاد تعابیر متفاوت از متن موافقتنامه را در زمان اجرایی کردن تعهدات ایجاد، و زمینهساز تحریمهای بینالمللی را برای کشور مهیا کند. آیا سیاست چماق و هویج در کار است؟ با این وجود، آنچه که موجب تمایل مسئولان به امضای توافقنامه و نیز تصویب شدن آن توسط نمایندگان مجلس شده است؛ به بحث حمایتهای آن برمیگردد؛ در ماده 9 بحث «استفاده از تامین مالی» و در ماده 10 نیز بحث «مکانیزم انتقال فنآوری» مطرح شده است. به موجب این دو ماده، کشورهای توسعهیافته و ثروتمند سالیانه بیش از 100میلییارد دلار به کشورهای در حال توسعه و فقیرتر، جهت تامین مالی و استفاده از مکانیزم انتقال فنآوری کمک میکنند؛ اما مشکل درست آنجاست که در ماده 9 و 10 هیچ قیدی وجود ندارد که آنها به تعهدات خودشان عمل کنند؛ اما کشورهای در حال توسعهای همچون ایران، نقداً تعهد میدهند که اقدامات خود را انجام دهند. سرمدی در ادامه با بیان اینکه این دو ماده موجب تمایل مسئولان به امضای و نیز تصویب این توافقنامه در مجلس شد، عنوان کرد: «در این دو ماده، شفافیتی از چگونگی انجام کار وجود ندارد؛ به عبارت دیگر اشکال اساسی در ماده 9 و 10 توافقنامه پاریس این است که قید الزامآوری وجود ندارد که بیان کند چه فنآوری، در چه بازه زمانی، از چه کشوری، با چه هزینهای به چه کشوری انتقال داده شود». اینها مواری است که شباهت این توافقنامه را به سیاست معروف «چماق و هویج» دوچندان میکند و سابقه تاریخی بدعهدی این کشورها به تعهداتشان نیز این شائبه را افزایش میدهد به طوری که در ماه اخیر شاهد خروج آمریکا از این توافق بودیم.
دیدگاه تان را بنویسید