سرویس سیاسی فردا: درحالی هنوز عمر موافقتنامه موسوم به «برجام» به دو سال نرسیده است که برخلاف متن توافق 1+5 و وعدههای پرطمطراق رئیس دولت یازدهم، بارها این توافق توسط غربیها بویژه آمریکا نقض شده است و نه تنها تمام تحریمهای اقتصادی ایران «بالمره و در همان روز» لغو نشد بلکه همچنان «آفتاب تابان برجام» در ایران طلوع نکرده و خبری از «گشایشهای اقتصادی» و «دسترسی کامل به داراییهای مسدود شده ایران» نیست و براساس سخنان رئیسجمهور، مذاکرات حتی نتوانست «سایه جنگ» و «ایران هراسی» را از سر کشور هم بردارد؛ با این وجود همچنان شاهدیم هر روز تحریمها و محدودیتهای جدیدی از سوی آمریکا علیه کشورمان وضع میشود!
نقض مکرر روح و جسم برجام از زمان تصویب آن بارها اتفاق افتاده است و حتی رئیسجمهور و وزیر امورخارجه نیز بر آن اعتراف دارند؛ از تصویب طرح تمدید تحریمهای ۱۰ ساله ایران موسوم به آیسا و لغو صدور ویزای اتباع ایرانی توسط آمریکا و کارشکنی در تبادلات بانکی گرفته تا تصویب تحریمهای جدید علیه ایران در روزهای اخیر در سنای آمریکا.
اگرچه نقض برجام و عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش قابل پیشبینی بود و رهبر انقلاب بارها از «خوشبین نبودن» به نتایج این مذاکرات سخن به میان آورده بودند اما سرانجام ایشان در نامه مهرماه سال 94 خود به رئیسجمهور، ضمن تذکر و یادآوری روحیه فریبکاری و دشمنی آمریکا با ایران، برجام را با رعایت الزامات مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و افزودن نه بند جدید به صورت مشروط تأیید کردند تا برجام تجربهای باشد برای همگان تا بار دیگر بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و دشمنی آنان با اصل جمهوری اسلامی برای همگان عیان گردد.
در بند دوم نامه پذیرش مشروط برجام از سوی رهبر انقلاب به صراحت آمده است که «وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد» اما اکنون جای این سؤال وجود دارد باوجود اذعان دولت یازدهم و سینهچاکان مذاکرات از جمله شخص آقای وزیر امورخارجه -رجوع شود به نامه ایشان به مسئولان اروپایی درباره موارد نقض روح و جسم برجام- چرا هیچگونه اقدامی توسط دولت صورت نمیگیرد؟!
در تیزبینی و آیندهنگری رهبر معظم انقلاب اسلامی همین بس که ایشان برای زمان احتمال نقض برجام نیز راهکار قانونی آن پیشبنی کرده بودند و در بند نهم نامه مذکور خواستار تشکیل یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای نظارت بر برجام شدند تا این هئیت با «وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه آمریکا» رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق الزامات رهبری را رصد کند تا درصورت لزوم دولت را موظف کند طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.
اکنون این سؤال مطرح است که چرا «هئیت نظارت بر برجام» تاکنون به وظیفه قانونی خود عمل نکرده و در مقابل نقضهای مکرر و صریح برجام، قاطعیت و اقدام مقتضی را انجام نداده است؟!
1) با وجود آنکه گفته شده اعضای هئیت مذکور به تأیید رهبر انقلاب رسیده است اما با نگاهی به اسامی اعضای هئیت نظارت بر برجام (حسن روحانی، علی لاریجانی، محمدجواد ظریف، حسین دهقان، علی شمخانی، علیاکبر صالحی، سعید جلیلی و علیاکبر ولایتی) گواه این واقعیت تلخ است که اکثریت اعضای مذکور از موافقان و حامیان بودهاند و اعتراف به نقض برجام و بالتبع توقف برجام طبق قانون مجلس، درواقع زیرسؤال رفتن دستاوردهای خودشان محسوب میشود و آنچه را رشتهاند پنبه خواهد کرد لذا نباید انتظار رفتار قاطعانه و انقلابی از آنان داشت!
2) اثبات صریح نقض برجام و عدم اقدام متقابل از سوی دولت، نشان میدهد «هئیت نظارت بر برجام» به عنوان متولی رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق الزامات رهبری در موضوع برجام، در انجام وظیفه قانونی خود دچار «اختلال» یا «تعطیلی» شده است، پس به دستور فرمانده اینک وظیفه همگان بویژه افسران جنگ نرم است تا در جاهایی که دستگاهی دچار اختلال و تعطیلی میشود با شناخت وظیفهی خود، به صورت «آتش به اختیار» تصمیمگیری و اقدام کنند و اجازه ندهند بیش از این برجام برای کشور خسارتآفرین و استقلال کشور دچار تزلزل شود.
دیدگاه تان را بنویسید