داستان دولتی که دیر فهمید به رأی ۹۶ درصدیها نیاز دارد
رئیسجمهور روحانی و حامیان اصلاحطلب وی در حالی این روزها معترض شعار «دولت ۴ درصدی» هستند و علت آنرا نمیدانند که گویا قصد ندارند به ۴ سال صحبتهای عجیب خود درباره اکثریت مردم ایران رجوع کنند.
خبرگزاری فارس: ماههای پساانتخابات سال 92 بود و روزمرگیهای رئیس جمهور روحانی هم بیشتر صرف کابینه جدیدش میشد. اما در همان روزها، «محمود سریعالقلم» از استادان اصلاحطلب و کسی که گفته میشد مشاور رئیسجمهور روحانی است، طی مقالهای در نشریه آسمان به برشمردن خصائل رئیسجمهور جدید پرداخت. او با ژستی بورژوازی و با اشاره تلویحی به روحانی از این گفته بود که یک رئیسجمهور مطلوب باید غذای خوب خورده باشد، رنگ جورابش با رنگ لباسش سنخیت داشته باشد و آدابدان معاشرت و راه رفتن هم باشد. شاید بیجا نباشد اگر بگوییم کلنگ افتتاح پروژه جداسازی روحانی از اکثریت مردم ایران را همین مقاله زد... مقالهای که تحلیلگران درباره آن نوشته بودند: مشاور محترم رئیس جمهور منتخب حواسشان هست که تحلیل را در سرزمینی به نام ایران نوشتهاند که حافظ اصلی آن امت شهیدپرور و مستضعفین هستند و امام راحلش عاشق خصلت کوخ نشینی بود و رهبر کنونیاش به گواه دشمن و دوست در سطح مردم معمولی زندگی میکند؟! در آن انتقادها همچنین میخواندیم: علیالظاهر و متأسفانه منظور آقای سریعالقلم از غذای خوب خوردن نه صرفاً یک وعده غذای مطلوب که خصلت خواهش همیشگی برای غذای خوب خوردن و تأکید بر زندگی متموّلانه یک رئیس جمهور است. اما رئیس جمهور و ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت به این انتقادها وقعی نگذاشتند و به منتقدان گفتند: چنددرصدی و بعدها هم آنها را به جهنم و البته به «زندان» حواله دادند. و آن روند جدایی با شتابی بیش از پیش ادامه یافت... همه توهینهای دولتیها و اصلاحطلبان به مردم ایران سریعالقلم، پس از آن مقاله نیز در اظهاراتی جنجالی با اشاره به علاقه دولت برای تعامل با غرب و انتقادات مردم گفته بود: راننده تاکسی یا یک لبوفروش دانشی درباره مسائل کشور ندارند! و با این اظهار نظر، شاید عملیات ناتمام خود را تمام کرد و در کنار سایر اصلاحطلبان در جبههای وسیعتر برای تغییر مسیر حرکت دولت به سمت اشرافیگری و دوری از اکثریت مردم قرار گرفت. خطی که سریعالقلم به عنوان مشاور آقای روحانی آنرا آغاز و ترسیم کرد، بعدها با سرعت بیشتری توسط ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت ادامه یافت... آنچه که در ادامه میخوانید، بخشی از توهینها و جسارتهایی است که اصلاحطلبان و برخی دولتیها طی 4 سال اخیر و پس از سریعالقلم علیه مردم ایران، علیه مکتب اسلام، علیه مقدّسات و علیه دغدغههای مردم در ایران اسلامی گفتهاند. تلاش کردهایم در نقل این گفتهها، تواتر زمانی از سال 92 تا امروز رعایت شود: _مصطفی ملکیان، از تئوریسینهای اصلاحطلب: عوامالناس، چون خوشایند خود را از مصلحتشان، نمیتوانند تشخیص دهند، از رییس جمهوری که 40 هزارتومان را در خانهشان میدهند، راضیاند و نمیفهمند که ممکن است چه خسارتها و ظلم عظیمی در حقشان بشود...اکثر مردم در جهت تشخیص ندادن مصلحتشان مثل عوامالناس و کودکانند _احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب: بخش تودهوار جامعه لشکر خوبی برای پوپولیستها و دغلبازان هستند...هر کاندیدایی میتواند با پول رأی بخرد. منظور من توده مردم است نه جامعه مدنی...مردم با وجود درک سیاسی نمیتوانند متشکّل عمل کنند. _تقی آزادارمکی از چهرههای جامعهشناس اصلاحطلب: فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند…ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد. _محمود سریعالقلم: در جامعه ایرانی که یکی از پرحسدترین جوامع بشری است، توانمندیها و ظرفیتهای افراد سرکوب میشود...در زندگی اعراب، ترکها و شاید مردم اندونزی، جهانبینی دینی بیشتر جاری است تا در زندگی ایرانی...شخصیت ایرانی (از یک زاویه) بسیار ضعیف است...ذهن تسلسلی، انباشتی، تدریجی و فرآیندی در میان ایرانیان بسیار ضعیف است. _محمد قوچانی از روزنامهنگاران اصلاحطلب: برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایههای روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است. _احمد خرّم، وزیر راه دولت اصلاحات: تجربه تلخ گذشته، اشتباه برخی از اصلاحطلبان در مورد جامعه ایرانی بود. برخی از اصلاحطلبان خیلی آکادمیک تصور می کردند، دیگر پوپولیسم و فریب دادن مردم اتفاق نمیافتد، که البته این تصور خامی بود. _غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران: روش زندگی ما فاصله چندانی با دیکتاتوری ندارد. _صادق زیباکلام، فعال اصلاحطلب در اشاره به عدم برگزاری جشن هستهای توسط مردم برای توافق لوزان: ﺑﺎﮐﻤﺎﻝ ﺗﺄﺳﻒ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺁﻥﮔﻮﻧﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﯾﻘﯿﻨﺎً ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺪﻡ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. _اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیسجمهور: 49.5 درصدی که به روحانی رأی ندادند حامی بیقانونیاند! _حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران: شهرستانهای کشور در شاخص توسعه سیاسی 70 درصد عقب ماندهتر از تهران هستند. _محمد سروشمحلاتی، فعال اصلاحطلب: ما شاد نیستیم چون فقط امام حسین(ع) را محور قرار دادهایم! _هفتهنامه صدا: «غذای نذری» شکلبندی جدید محرم است و نسلهای جدید به هوای آن جمع میشوند. _مرحوم هاشمی: منتقدان من مثل کلاغ هستند. *آنچه که خواندید عموما شامل مردم، مقدسات و منتقدان بود که البته به فهرست آنها باید توهینهای علیالدوام ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت به رقبای سیاسی خود را نیز افزود. فهرستی که در آن کلماتی مثل افراطی، کارنابلد، بیعقل، از شاهبدتر، گربهصفت و مثل شغال دیده میشود. و همین رقبای مورد توهین همچنین به رفتارهایی مثل به جهنم فرستادن، به زندان و به خرد شدن دهان نیز تهدید شدهاند. دقت شود که تمام این جسارتها از سوی کسانی عنوان شده است که اولاً مدعی اخلاق و دموکراسیاند و ثانیاً اکنون هاج و واج به اطراف خود مینگرند و نمیفهمند که چرا اکثریت مردم ایران با آنها نیستند و قبولشان ندارند... هشدار یک استاد دانشگاه نسبت به توهین مردم/وقتی مردم یکشبه عزیز و هوشمند خطاب میشوند!
دیدگاه تان را بنویسید