روزنامه کیهان: هدف اصلی حمله آمریکا را نه در سوریه، بلکه باید برای اثرگذاری بر انتخاباتی جستجو کرد که 40 روز دیگر سرنوشت جریان غربگرا در ایران را مشخص خواهد کرد و آمريكا نه به «الشعيرات» حمص، بلكه به تصویر مبهم خود در آینده منطقه در پسِ شکلگیری مدیریت انقلابی در ایران حمله كرده است.چرا که به خوبی میداند اصلیترین مانع تحقق اهداف واشنگتن در منطقه و بطور ویژه بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران است.
نیروهای آمریکایی بامداد جمعه (18 فروردین) با دستور مستقیم دونالد ترامپ و به بهانه تکراری حمله شیمیایی شهر«خان شیخون» در ادلب، با موشک به پایگاه هوایی الشعیرات در حمص سوریه حمله کردند. این حمله از دریای مدیترانه و از روی دو ناو جنگی «یواساس راس» و «یواساس پورتر» انجام شد.
برغم اینکه سؤالهاي زيادي درباره اهداف و نيات ترامپ از اين اقدام در ذهن ناظران ايجاد شده با این وجود بسیار بعید به نظر می رسد که این حمله، شروع یک جنگ باشد چرا که پنتاگون می گوید «در حال حاضر برنامهای برای حملات بیشتر علیه دولت سوریه وجود ندارد» و وضعیت اقتصادی و سیاسی آمریکا با بدهی 20 هزار میلیارد دلاری را هم اجازه جنگ تازه را نمی دهد. اساسا ترامپ هم با همین منطق که «ورود اوباما به جنگ با سوریه دیوانگی محض بوده، با پول مداخلات نظامی در خاورمیانه میتوانستیم 2 بار آمریکا را بازسازی کنیم، پل های ما فرسوده شده و ما پول ساخت یک مدرسه در فرانکلین یا لس آنجلس را نداریم و...» توانست رای بیاورد.
اما این که این «عملیات نقطه زنی» امریکا با چه هدفی در مقطع کنونی صورت گرفته ، شواهد و قرائن ما را به یک نقطه بسیار مهم میرساند و آن «معتبرسازی تهدید نظامی آمریکا و شبح جنگ» با هدف حفظ جریان غرابگرا در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی ایران است . باور نمی کنید؟ ادامه این گزارش را بخوانید .
پیشتر در گزارشی در این روزنامه نوشتیم که از برآیند تحلیلهای ارائه شده از سوی مقامات غربی و همچنین سمت و سوی اخبار و گزارشهای منتشر شده توسط بوقهای تبلیغیشان درباره انتخابات ایران، می توان به این نتیجه رسید که «حفظ روند فعلی در ایران» در انتخابات اردیبهشت ماه مسئله مهمی است که از سوی غربیها با نگرانی و حساسیت فزایندهای دنبال میشود و باز نوشتیم که کارشناسان امریکایی به طور مکرر به مقامات خود هشدار می دهند که باید نسبت به جایگزین شدن یک رئیس جمهور «تندرو» که نسخه تعامل اقتصادی، دیپلماتیک روحانی با غرب را تغییر میدهد، هوشیار باشد.
از طرفی رفتار مقامات امریکایی چه در زمان مذاکرات و چه پس از آن نشان داد که آنها حتی به جریان ابزاری و نیابتی خود هم قصد امتیاز دهی در زمینه کاستن از تحریم ندارند اما برای ضرورت بقای این طیف در قدرت نیز باید توجیهی دست و پا میکردند که از قضا کلید واژه آن، فصل مشترک سخنان مقامات دولت تدبیر و امید و جریان اعتدال - اصلاحات در دفاع از برجام یعنی «رفع سایه جنگ» بود که برای باور پذیر ترشدن، باید عینیت هم می یافت .
در واقع سخن گفتن از برداشتن سایه جنگ از سر ایران به عنوان دستاورد برجام موضوعی بود که دولتیها و عقبه سیاسی و رسانه ای آنها در سال گذشته بارها به آن اشاره کردند و در واقع دولتیها هر زمان در برابر این پرسش قرار می گرفتند که برجام چه دستاوردی برای ایران داشته؟ قرار بود مشکلات اقتصادی و تحریمها علیه کشورمان را حل کند اما چرا چنین نشده و حتی وضع از گذشته نیز بدتر شده است؟ پاسخ می دادند که برجام سایه جنگ را از ایران برداشته است.
بهرغم اینکه این ادعا و دروغ محض بارها با واکنش محکم مقامات ارشد نظامی کشورمان پاسخ داده شد که آنچه مانع حمله غربیها به کشورمان شده اقتدار نظامی و دفاعی ایران بوده است، اما القای این بحران ساختگی و ترساندن مردم از سایه جنگ تنها دستاویز موجود برای این جریان برای امکان بقا در قدرت ظرف مدت زمان باقی مانده تا انتخابات است و طبیعی بود که براحتی از آن نگذرند .
همین چند روز پیش بود که رئیس جمهور محترم در سفر به گیلان و در نشست مناطق آزاد تجاری و صنعتی بار دیگر بر این دروغ محض تاکید کرد که برجام «سایه جنگ و تهدید» را از سر کشور برداشت . او همچنین در جمع جوانان و نخبگان استان سمنان «بزرگترین دستاورد دولت یازدهم» را «امنیت» برای ایران دانست و اضافه کرد که دولت تدبیر و امید بیشترین تلاش را برای تامین امنیت در کشور کرده است.
جالب اینکه بلافاصله پس از عملیات محدود نظامیان امریکا در سوریه ، موتور جریان رسانهای اعتدال اصلاحات به کار افتاد و در روزنامهها، خبرگزاریها، سایتهای خبری و کانالهای پرتعداد تلگرامی خود با تیتر مشترک و معنادار «نخستین شلیک ترامپ» و طرح این شائبه که هدف بعدی ترامپ می تواند ایران باشد ،یا «دیدید گفتیم مذاکره بهتر از جنگ است و شبح جنگ معتبر است» به پر رنگ کردن دو قطبی جنگ- صلح و ضرورت بقای جریان فعلی برای جلوگیری از وقوع جنگ پرداختند .
روزنامه دولتی ایران در گزارشی قابل تامل در این باره نوشت : «دولتها در چنین شرایطی باید از خود شکیبایی نشان داده و تا حد امکان جلوی جنگ را بگیرند. دیپلماسی ایران نیز باید در چنین شرایط پیچیدهای، هشیاری لازم را در دستور کار قرار دهد تا به سهم خود در چارچوب منافع ملی و با تدبیر، از گسترش اقدامات نظامی طرفین متخاصم در منطقه جلوگیری کند. بویژه آنکه دشمنان جهانی و منطقهای کشورمان خواهند کوشید تا از چنین فرصتی برای تسویه حساب با ایران استفاده کنند و با ادامه درگیریها وستیزهجویی در منطقه، بهانههایی برای کشاندن ایران به این بحران به وجود آورند».
«تنها راه نجات از جنگ رای به عقلانیت است»، «سایه جنگ بر سر ایران» ، «حمله امریکا به سوریه و اعتماد به روحانی برای دور ماندن از جنگ» و.... از جمله پیام هایی است که طی یک دو روز گذشته به صورت گسترده و با ذوق زدگی خاصی در کانالهای تلگرامی و حسابهای توئیتری اصلاح طلبان در حال توزیع شدن است .
البته کار به اینجا محدود نشده و رسانههای غربی نیز به کمک این جریان آمده و سعی دارند همین خط تبلیغی و جنگ روانی را مخاطبان خود القا کنند.
خبرنگار سي ان ان از قول منابع خود می گوید «ترامپ با حمله به سوريه خواسته به ايران و كره شمالي پيام بفرستد كه اگر ضروري باشد از اقدام نظامي استفاده خواهد كرد».
بی بی سی هم مدعی شد « نتیجه حمله ترامپ به سوریه این است که در داخل ایران به فکر حذف غیردمکراتیک و ردصلاحیت روحانی نباشند» گویا فقط دولت دموکرات ها در آمریکا نبود که نگران سرنوشت غربگرایان در انتخابات ایران بود و حالا دولت ترامپ هم - ولو به واسطه معتبر نمایی تهدید و شبح جنگ - به کمک آنها شتافته است.
همه اینها نشان می دهد که هدف اصلی این حمله را نه در سوریه، بلکه برای اثر گذاری بر انتخاباتی جستجو کرد که40 روز دیگر سرنوشت جریان غربگرا را در ایران مشخص خواهد کرد. منطقه به هيچ وجه در آستانه يك مداخله بزرگ از جانب امريكا نيست چرا که نه توان آن را دارد و نه مشکلی از مشکلاتش را حل خواهد کرد . در واقع امريكا نه به «الشعيرات» حمص، بلكه به تصویر مبهم خود در آینده منطقه در پسِ شکل گیری مدیریت انقلابی در ایران حمله كرده است.
دیدگاه تان را بنویسید