چرا ترامپ مقابل ایران عقب نشینی می‌کند؟

کد خبر: 641777

به نظر می رسد ترامپ روز به روز واقع بین تر می شود؛ دقیق تر این که در قبال مسائلی که به ایران مربوط می شود، او ظاهرا از مواضع قبلی خود فاصله گرفته است

روزنامه خراسان: به نظر می رسد ترامپ روز به روز واقع بین تر می شود؛ دقیق تر این که در قبال مسائلی که به ایران مربوط می شود، او ظاهرا از مواضع قبلی خود فاصله گرفته است. ترامپ در مبارزات انتخاباتی وعده «پاره کردن برجام» را داده بود اما بعد از روی کار آمدن، اعضای کابینه او از «مذاکره مجدد» با ایران و بازنگری در برجام سخن گفتند. دیروز اما موضع رسمی دولت جدید آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی چیز دیگری بود؛ «اجرای برجام» البته با یک ژست خاص.
نماینده آمریکا که در آژانس سخنرانی می کرد خواستار «اجرای کامل برجام» توسط ایران شد و البته در یک ژست آمریکایی برآنچه آن را «سختگیری در اجرای برجام» توسط ایران نامید، تاکید کرد. این پایان ماجرا نیست و آن طور که «واشنگتن فری بیکن» روز سه شنبه گزارش داد «خزانه داری آمریکا همچنان به صدور مجوز به شرکت هایی چون« بوئینگ» برای فروش هواپیما به ایران ادامه می دهد». به این ترتیب دولت ترامپ هرقدر در رقابت های انتخاباتی و در آغاز فعالیت، پر سروصدا بود و هرچقدر در سیاست های داخلی خود و ماجرای شنود ها و هک ایمیل ها و ارتباط با روسیه و طرح هایی همچون کشیدن دیوارمکزیک، لغو پیمان تجاری با اروپا و رابطه با چین و... همچنان پر سر و صداست، در قبال ایران اما به آرامی و حتی در سکوت در حال عقب نشینی و تغییر برخی مواضع و سیاست های اعلامی خود است البته با توجه به خصیصه اصلی دولت ترامپ یعنی پیش بینی ناپذیری این دولت باید انتظار رفتار های خارج از قاعده را داشت اما با وجود این پیش بینی ناپذیری ترامپ و دولتش در بسیاری از حوزه ها، برخی تحلیلگران پیش بینی می کردند که او دست کم در قبال ایران به نوعی واقع بینی و حتی عملگرایی برسد: «مدیریت موفق چالش فعلی ایران و آمریکا به استفاده استادانه ای از طیف گسترده ای از ابزار دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی نیاز دارد. به خوبی مشخص است که تیم امنیتی ترامپ به زودی باید با این چالش دست و پنجه نرم کند.» (نیوزریپابلیک؛ 14 فوریه 2017)
اما چرا این عقب نشینی ها اتفاق افتاده است و آیا این به معنای کنار آمدن ترامپ با ایران است؟ عقب نشینی های ترامپ را باید نتیجه چند عامل دانست:
1- ثبات سیاسی و امنیتی ایران: در منطقه ای که بسیاری از کشور های آن در آتش جنگ داخلی می سوزند و بسیاری از شهروندانشان نمی دانند وقتی صبح از خانه خارج می شوند، اسیر کدام انتحاری یا حمله هوایی و خمپاره ای و... خواهند شد، این جمهوری اسلامی ایران است که با ثبات و قدرت سیاسی و نظامی و امنیتی خود مقابل ناامنی ها ایستاده است. موضوعی که برخاسته از اتحاد و انسجام مردم ایران است و تا زمانی که این انسجام باشد، دشمن را ناچار از عقب نشینی و تغییر مواضع می کند.
2- قدرت اجماع سازی توافق هسته ای: بدون آن که بخواهیم وارد نقاط ضعف یا قوت برجام شویم باید گفت یکی از موثرترین ابزار هایی که توانسته مقابل سیاست های اعلامی ترامپ علیه ایران بایستد، اجماعی است که این توافق میان کشور های مختلف به خصوص اتحادیه اروپا و اعضای دارای حق وتوی شورای امنیت علیه ترامپ ایجاد کرده است. برهمین اساس شاهد آن بودیم که بلافاصله پس از آن که زمزمه ها از دولت ترامپ مبنی بر مخالفت و تغییر برجام به گوش رسید، اتحادیه اروپا چندین بار با صراحت تاکید کرد که مذاکره مجددی درکار نخواهد بود؛ موضعی که کشورمان نیز قاطعانه اعلام کرده بود. تا پیش از توافق هسته ای همه این کشور ها علیه ایران اجماع داشتند اما توافق هسته ای (فارغ از این که نتوانسته تاکنون تاثیرمشهودی در اقتصاد ایران داشته باشد) عملا باعث برداشته شدن اتمسفر امنیتی شده حول ایران شد. ایران هیچگاه تصمیم نداشت سلاح هسته ای بسازد اما این توافق حسن نیت و صداقت کشورمان را به کشور های مختلف و افکار عمومی جهان که سال ها از سوی غربی ها با اتهام زنی علیه ایران مواجه بودند، نشان داد و تبلیغات موجود را خنثی کرد.
3- قدرت منطقه ای ایران: ایران امروز با ایران دهه های گذشته و به خصوص دوره ریاست جمهوری جورج بوش پسر در آمریکا بسیار متفاوت است. تحولات بسیار مهم در منطقه از جمله: جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006، پیروزی های حزب ا... در عرصه داخلی لبنان و جنگ سوریه، چندین دوره مقاومت مردم مظلوم غزه در مقابل حملات سنگین رژیم صهیونیستی، تحولات امنیتی و بحران عراق و سوریه، رونمایی از قدرت های جدید مردمی همچون «الحشد الشعبی» در مقابل اشغالگران و تروریست ها و زمین گیر شدن «توفان قاطعیت» عربستان در مقابل مردم بی دفاع یمن و... از جمله نشانه های تغییرات قدرت در منطقه است. تغییراتی که علی القاعده محور مقاومت به رهبری ایران یکی از محور های اصلی و حتی باید گفت محور اصلی آن است. اگر روزی ایران برای دفاع از امنیت خود در مرز های خوزستان و کرمانشاه با مهاجمان بعث مواجه شد؛ امروز قدرت جمهوری اسلامی، زمین مقابله با ناامنی را هزاران کیلومتر دورتر از شهر های ایران تعریف کرده است؛ در بلندی های جولان بیخ گوش اسرائیل؛ سواحل مدیترانه، خلیج عدن و... برهمین اساس بود که طی یک ماه اخیر 2 خبر مهم منتشر شد. یک ماه پیش ترامپ طرحی را در دست داشت تا سپاه را در زمره گروه های تروریستی قرار دهد. این طرح فقط 3-4 روز دوام داشت و آن طور که سی ان ان اواخر بهمن ماه گزارش داد، با هشدار «وزارت خارجه و مقامات دفاعی و اطلاعاتی ارشد آمریکا» به مسئولان جدید کاخ سفید، ترامپ از این طرح عقب نشینی کرد. هفته گذشته نیز سی ان ان از یک هشدار جدید درباره قدرت ایران خبرداد: «مقام های ارشد نظامی اسرائیل به بنیامین نتانیاهو گفته اند که در صورت جنگ با ایران، اسرائیل پیروز نهایی چنین جنگی نخواهد بود». قابل توجه و تاکید است که همین قدرت منطقه ای نیز یکی از مهم ترین عواملی بود که 1+5 و اتحادیه اروپا را پای میز مذاکره آورد.
با این حال نکته ای که نباید از یاد برد این است که این جا پایان ماجرا نیست. ترامپ گرچه از مواضع علنی اش درباره برجام عقب نشینی کرده اما اکنون سیاست دیگری برای یارگیری علیه ایران در منطقه دنبال می شود که نیاز مند دیپلماسی هوشمندانه، منطقی و البته قاطع در مقابل متحدان منطقه ای آمریکاست. در حقیقت دولت ترامپ برخلاف روند ضدهمگرایی در اروپا که با حمایت از برگزیت دنبال می شود، آمریکا در منطقه روند همگرایی علیه ایران را دنبال می کند و تلاش می کند اجماعی ضد ایرانی را شکل دهد.
سفر «ترزا می» نخست وزیر انگلیس به منطقه و مواضع ضد ایرانی او، سفر «مایک پمپئو» رئیس سازمان جاسوسی آمریکا به ترکیه و برخی کشور های منطقه، سفر «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا به امارات و سفر هایی از این دست در راستای همین سیاست آمریکا تحلیل می شود. موضوعی که نیاز مند مقابله فعال و هوشمندانه در عرصه دیپلماسی است؛ چیزی از جنس سفری که ظریف شب گذشته به قطر داشت. دیگر مولفه ای که می تواند مقابل این سیاست آمریکا مورد تاکید باشد، جدیت هرچه بیشتر در حمایت از محور مقاومت و مقابله صریح با سیاست های تجزیه طلبانه غرب در کشور های منطقه در بیان و عمل است به نحوی که آمریکا از نوع رفتار ایران، تلقی ضعف نکند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها