روزنامه صبح نو: در پس ماجرای اسرائیل دو ایده ایدئولوژیک نهفته است؛ نخست برقراری دولت یهودی در ارض مقدس. این ایدهای است که بهظاهر سکولارترین حکومتهای دنیا آن را به اجرا درآوردند و چه زیباست تماشای تناقضهای لیبرالدموکراسی که برای ممالک شرقی، بهدنبال جدایی دین از سیاست است و خود در همان زمان و زمین، در پی بناکردن یکی از دینیترین رژیمهای نظامیگراست.
شاید بههمین بهانه است که دولت حرمین شریفین در حال رونمایی آشکار از روابط خویش با صهیونیستهاست و بهنحوی شایسته، مبارزترین دولتها علیه اسرائیل (یعنی سوریه) را سرکوب میکند.
دومین ایده، نفی هویت فلسطینی است که در آن مستقلبودن و مقاومتگری نهفته و به انحای مختلف میبایست سرکوب شود؛ این سرکوبگری همزمان با رشددادن به گرایشهای بنیادگرایانهای است که توحش، جنون و خشونت مذهبی را عریان میکند و این پیام را به تشنگان دین در سراسر جهان میدهد که دینداری در چنین نهایتی قرار گرفته، پس باید آنرا به حاشیه راند و معدوم کرد.
با انجام این رزمایش غریب، نتیجهای نوپدید هم در منطقه ایجاد شده است و آنهم مرکززدودهشدن از «مساله فلسطین» و اشغالشدگی قدسشریف است؛ تروریستهای تکفیری تا مرزهای غربی اسرائیل هم رفتهاند و نه تنها گلولهای بدان سمت شلیک نکردهاند، بلکه با آن وارد مراوده و مبادله شدهاند و این اتفاقی بسیار نامیمون برای جبهه مقاومت است که بخشی از #ارتش_عربی آن، دچار چنین وادادگی و درماندگیای شده است. با این همه، بازگشت اداره غزه، به دستان شاخه مصمم نیروهای مقاومت فلسطینی، نوید روزهایی روشن را برای آینده در خود دارد.
دیدگاه تان را بنویسید