خبرگزاری صدا و سیما: سید حسن نصرالله گفت: من می خواهم به ویژه به جوانان ایرانی بگویم و به همه جوانان عربی و اسلامی، این انسان بزرگ (امام خامنه ای دام ظله) را بشناسید، این رهبر بزرگ را، او را به خوبی بشناسید، از نعمت الهی بزرگ که در وجود شریف او تجلی پیدا کرده است استفاده کنید و او را رهبر و پیشوای خود قرار دهید و در سایه رهبری و پیشوایی او جز عزت و پیروزی و کرامت و امنیت و سلامت و افزایش قدرت را نخواهید دید، آنچه هر انسانی به دنبال آن است. خبرنگار پرسید شما همان طور که در مصاحبه قبل هم اعلام کردید و بارها هم اعلام کرده اید، به رهبر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله خامنه ای، علاقه ویژه ای دارید، این علاقه بیشتر سیاسی، اعتقادی یا عاطفی است؟ سید حسن نصرالله گفت در درجه نخست علاقه اعتقادی، روحی و معنوی است و به طور طبیعی، عاطفی است، و در نهایت علاقه سیاسی به منزله نتیجه آن است و من اعتقاد خاصی به رهبر انقلاب دارم و من تنها نیستم بلکه بسیاری از برادران و نمی گویم همه تا مبالغه نکنم، اما می گویم بسیاری از ما، اعتقاد ویژه ای به حضرت آیت الله خامنه ای داریم و این اعتقاد ناشی از تبلیغ دوستان نیست، یعنی اینطور
نیست که دوستان یا طرفداران ایرانی رهبر انقلاب، عامل آن باشند که فرضا به اینجا بیایند و با ما درمورد شخصیت او سخن بگویند و بعد به این شخصیت تعلق خاطر پیدا کنیم بلکه نتیجه تماس مستقیم و تجربه مستقیم است، من و بردارانمان، در تماس مستقیم با حضرت رهبر هستیم، البته از زمانی که رئیس جمهور بودند، یعنی در آغاز تاسیس و تشکیل مقاومت در لبنان در سال 1982 در زمان حیات امام خمینی قدس سره الشریف و ما در آن زمان، به ایران و نزد ایشان می رفتیم و نیز خدمت رهبر انقلاب و ساعات زیادی نزد ایشان بودیم و به مسائل ما می پرداختند و این دیدارها پیوسته برگزار می شد و علاقه خاصی بود و بنابر این تجربه، ما از ایشان اوصاف ایمانی، تقوایی، دینی، اخلاقی، رهبری و شخصیتی دیدیم، به صورت آشکار و جذب ایشان شدیم و ایمان داریم که ایشان در جهان اسلام عالم تر، فقیه تر، نیرومند تر و شایسته تر برای عهده داری این مقام یعنی مقام رهبری و پیشوایی است و ما با تجربه ای که داریم، به این موضوع اعتقاد داریم و از طریق اتفاقات و حوادث و آنچه از او می شنویم و در حوادث مختلف می بینیم که او رهبری است که از طرف خدا تایید و کمک می شود، ما به چنین چیزی یقین داریم و
شکی در این باره نداریم که او رهبری است که خداوند او راتایید و کمک می کند و بر همین اساس ما او را بسیار دوست داریم و او را بسیار دوست دارند و در لبنان بسیاری در دعاهایشان نمی گویند از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر بیفزا بلکه می گویند مابقی عمر ما را بگیر و به عمر رهبر بیافزا و من یکی از آنان هستم و معتقد هستیم که بقای عمر شریف او، به عوان رهبر بزرگ، فواید و منافع بزرگی برای امت و اسلام دارد و از بقای هر کدام از ما مهمتر است. خبرنگار گفت با توجه به مراوادتی که با ایشان داشته اید، آیا خاطره ای یا ویژگی خاصی از ایشان در ذهن دارید؟ پاسخ: به طور طبیعی هر کس از هر کشوری وقتی وارد ایران می شود و در برابر رهبر انقلاب اسلامی ایران می نشیند، خود را در برابر انسانی به شدت متواضع، مهربان و دوست و عاطفی و پدر، می بیند، برای مثال هنگامی که برای یک ساعت یا یک ساعت و نیم یا بیشتر یا کمتر، در برابر ایشان می نشینیم، او به سخنان ما گوش می دهد، تبسم می کند و از چشمان او دوستی را مشاهده می کنیم، دوستی به خود انسان و دوستان و برادران در مقاومت و حتی پدرانمان که ما را تربیت کرده و با ما زندگی کرده اند و استادان ما در بیست و پنج سال
گذشته، اینگونه با ما تعامل و برخورد نداشته اند، با محبت، دوستی و احترام و اکرام و عاطفه که رهبر النقلاب با ما برخورد کرده اند و این به خودی خود کافی است که ما را بدون حد و مرز جذب خود کنند. خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما پرسید آمریکا و رژیم صهیونیستی تهدیدهای شما را همواره جدی می گیرند و نگرانند، این چه احساسی را در شما ایجاد می کند؟ دبیرکل حزب الله گفت :این بر ایمان ما به آنچه به آن ایمان داشتیم می افزاید، انسانی که به خداوند بزرگ ایمان دارد و بر خداوند متعال توکل می کند و به وعده خداوند مبارک اعتماد دارد و تکلیف شرعی خود را انجام می دهد و به دنبال قدرت در میان خاندان، امت و مردم خود است و نه نزد دشمن، خداوند متعال او را تقویت می کند و دشمنان را از او می ترساند و این در احادیث شریف ما از پیامبر و اهل بیت آمده است، آنان به ما گفته اند. پس هنگامی که ما می بینیم اسرائیلیها تهدیدهای ما را جدی می گیرند و اطمینان دارند که بر آنچه می گوییم، توانایی داریم، این بر باور ما می افزاید، به آنچه ایمان داریم و به آنچه عمل می کنیم. برگزاری کنفرانس فلسطین در تهران در شرایط کنونی اهمیت زیادی دارد خبرنگار پرسید قرار است
کنفرانسی تحت عنوان کنفرانس فلسطین در تهران برگزار شود. فکر می کنید که برگزاری این گونه کنفرانسها تا چه حد می تواند مسیر مبارزه مردم فلسطین را اصلاح کند یا آن را تقویت کند. دبیرکل حزب الله لبنان در پاسخ گفت طبعاً برگزاری این کنفرانس در تهران، به ویژه در شرایط کنونی، [اهمیت بسیاری دارد] باید موضوعاتی را مد نظر داشت که شامل ؛ روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و تحولات فلسطین و بن بست به وجود آمده در مذاکرات و تحولات جاری در منطقه و رها کردن فلسطین توسط اکثر کشورهای عربی و اسلامی و فراموشی فلسطین در سطح جهان است. این موضوع حقیقت دارد که فلسطین در سطح جهان رها شده است. هیچ کس در جهان اقدامی برای فلسطین نمی کند. دولت دشمن [رژیم صهیونیستی] هر روز مشغول کشتار و دستگیری و ویرانگری خانه ها و یهودی سازی قدس و یهودی سازی کرانه باختری و تخریب کل اراضی و تخریب مزارع و کشتزارهای فلسطینی ها و کوچاندن آنها از اراضی فلسطین به اماکن دیگر جهان است و جهان در سکوت بسر می برد و حتی یک کلمه سخن نمی گوید. در چنین فضائی برخی کشورهای عربی حتی حاضرند با اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران و ملتهای خودشان متحد شوند بنابراین طبیعی است که
فلسطین رها شده است. آنها فلسطین را فروخته اند. در این فضای مأیوس کننده و بد و دشوار و به معنای واقعی کلمه، فاجعه بار، جمهوری اسلامی ایران آمده است تا در تهران کنفرانسی برای حمایت از فلسطین و ملت فلسطین و انتفاضه برگزار کند. مهمترین نتیجه و پیام این اقدام برای ملت فلسطین آن است که شما تنها نشده اید و کشور مهمی در منطقه و قدرتی بزرگ در منطقه به نام جمهوری اسلامی ایران علیرغم تحریم ها و فشارها و تهدیدها و خصوصاً رویدادهای اخیر [از شما حمایت می کند]. جمهوری اسلامی ایران هیچگاه فلسطین را رها نکرده و نخواهد کرد. افزون بر کسانی که از کشورها و دولتها و احزاب و افراد عادی که به این کنفرانس خواهند آمد، [نفس] برگزاری این کنفرانس، پوشش عظیم و بزرگ معنوی و سیاسی و روانی از فلسطین و ملت فلسطین خواهد بود و این موضوع مهمترین نیاز آنها در این روزها است که احساس می کنند جهان آنها را تنها گذاشته و به آنها خیانت شده است. هر مقاومت یا ملتی نیاز به نوعی پشتیبانی مداوم گرچه این پشتیبانی روانی و معنوی و سیاسی باشد نیاز دارد تا برای مقاومت و پایداری امید داشته باشد. آنچه بین عربستان و اسرائیل وجود دارد تازگی ندارد خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما گفت شما فکر می کنید چرا رژیم آل سعود به رژیم صهیونیستی اینفدر نزدیک شده و ارتباطات سیاسی و اقتصادی نزدیکی را برقرار کرده است ، نوع تعاملات ما با دولت سعودی موجب شده است که سعودیها به اسرائیل نزدیک شوند یا اینکه ماهیت رژیم صهیونیستی با ماهیت رژیم اسرائیل یکی است؟ سید حسن نصر الله در پاسخ گفت « الان آنچه بین عربستان سعودی و اسرائیل وجود دارد تازگی ندارد ، مسئله جدید برملا شدن آن است. یعنی علنی شده است. چرا که تماسهای اسرائیلی - سعودی قدیمی است و از دهها سال پیش وجود داشته است. تماسها و هماهنگیها وجود دارد در کشورهای دیگر و مناطق دیگر دیدار می کنند. هر آنچه که به نفع اسرائیل است عربستان سعودی در طول دهها سال انجام داده است و هیچ چیز جدیدی در این مسئله وجود ندارد. عربستان سعودی بر ضد همه دشمنان اسرائیل توطئه و برای محاصره و تضعیف کردن آنها تلاش کرده است. همانطور که در ابتدای مصاحبه گفتم از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، عربستان سعودی این دشمنی را اعلام کرد و به این دشمنی اقدام کرد و صدام حسین را تحریک کرد و به او میلیاردها دلار داد تنها به این علت که جمهوری اسلامی این موضع را
دارد. بنابراین روابط و تماسها و هماهنگی بین عربستان سعودی و اسرائیل به نظر من قدیمی است اما درحال حاضر از آن پرده برداشته شده و اعلام شده است. و این مسئله به هیچ وجه هیچ ارتباطی با دشمنی ایران و کشورهای منطقه و محور مقاومت با عربستان سعودی ندارد بلکه برعکس از طرف مقابل از ابتدا آمادگی برای گفتگو و همکاری و برادری وجود داشته است و حتی حاضر بودند از جنایات عربستان سعودی در منطقه بگذرند تا منافع بزرگ محقق شود اما عربستان سعودی همواره پشت کرده و بر این دشمنی اصرار داشته است.» جنگ عربستان در یمن جنگ بازپس گیری نفوذ در این کشور است نصرالله در پاسخ به این سوال که در حال حاضر یمن در آتش جنگ می سوزد و عامل اصلی آن هم سعودیها هستند چرا جهان اسلام ساکت است گفت متاسفانه آنها یعنی عربستان سعودی جهان اسلام را فریب دادند و در یمن جنگ به راه انداختند به این بهانه که جنگ با ایران است در صورتی که این طور نیست بلکه جنگ بازپس گیری نفوذ در یمن است چرا که مردم یمن تصمیم به آزادی و استقلال خود گرفتند و خواستند که کنترل کشورشان را خودشان در اختیار داشته باشند و روابط برادری و دوستی خود را با عربستان سعودی حفظ کردند اما سعودیها
بودند که خواستند یمن وابسته و تسلیم آنها باشد و می خواهند مردم یمن برده آنها باشند ، آنها اینگونه با یمن رفتار می کنند. آنها از طریق توانمندی گسترده رسانه ها این مسئله را وارونه جلوه دادند و صدها شبکه ماهواره ای عربی و خارجی این جنگ را بر این اساس نشان دادند. آنها پس از آن به این مسئله جنبه طائفی و مذهبی دادند گویی که جنگ شیعه و سنی است و حتی فراتر از آن وانمود کردند این جنگ دفاع از حرمین است و مردم یمن تهدیدی برای مکه و مدینه به شمار می روند که این از خطرناکترین و وحشتناکترین دروغهایی است که عربستان سعودی در جنگ یمن از آن استفاده کرده است. و زمانی که یمنیها با موشک بالستیک یک پادگان نزدیک جده را هدف قرار دادند سعودیها به دروغ به جهانیان گفتند هدف آنها مکه بوده است. یعنی می خواهم بگوییم سطح گسترده ای از فریبکاری وجود دارد و سطح گسترده ای از ترغیب برخی از کشورها وجود دارد که ساکت باشند و حتی از موضع عربستان سعودی حمایت کنند و میلیاردها دلار به برخی از کشورها پرداخت شده است برای اینکه موضع سیاسی مناسبی در خصوص جنگ بر ضد یمن اتخاذ کنند. برخی کشورها تهدید شدند که اگر موضعی در خصوص جنگ یمن اتخاذ کنند کارگران
آنها را که در داخل عربستان سعودی کار می کنند اخراج خواهند کرد ، از بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی کارگرانی در این کشور کار می کنند. در لبنان ، دولت لبنان موضعی اتخاذ نکرد اما به عنوان مثال حزب الله موضع خود را اعلام کرد و آنها صدها هزار لبنانی را اخراج کردند به این علت که ما موضعگیری کردیم. یک موضع سیاسی که جنگ بر ضد یمن و کشتار یمنیها و تجاوز عربستان سعودی به این کشور را محکوم کردیم ، تصور کنید که با دیگر کشورهای جهان چه رفتاری کرده است. در نتیجه عربستان سعودی بسیاری از کشورها را ترسانده و به قطع کمکهای مالی تهدید کرده است. آنها حتی سازمان ملل متحد را به محض اینکه بان کی مون دبیرکل سابق گزارشی را بر اساس برخی موسسات سازمان ملل متحد صادر و عربستان سعودی را متهم کرد که کودکان را در یمن می کشد ، به قطع همه کمکهای مالی خود به سازمان ملل متحد تهدید کردند و سازمان ملل متحد از موضع خود بازگشت و از آنچه گفته بود صرف نظر کرد. این واقعیت وجود دارد به این علت که امروز بسیاری از دولتها و طرفها در جهان اسلام ساکت هستند چه از طریق دریافت کمکهای مالی و چه از ترس اینکه از طرف عربستان سعودی و رسانه های سعودی تهدید شوند
چرا که هر کسی را که موضع گیری می کند می گویند وابسته به ایران است یا اگر سنی باشد می گویند شیعه شده است و او را متهم و تکفیر می کنند و بر ضد او اقداماتی را اتخاذ می کنند و برای همین متاسفانه این سکوت را شاهد هستیم و این مسئله ای ناراحت کننده است.» نمی توان هیچ میانجی گری در بحرین داشته باشم خبرنگار پرسید شما با توجه به نفوذی که در میان شیعیان دارید آیا تا به حال به این فکر کرده اید که بتوانید میان مردم بحرین و دولت این کشور میانجی گری کنید و آشتی ملی برقرار شود؟ سید حسن نصرالله افزود « نه من نمی توانم هیچ میانجی گری در این مسئله داشته باشم چرا که حکومت بحرین موضعی خصمانه در خصوص حزب الله و هر طرفی که حمایت خود را از مردم بحرین و حقوق طبیعی آنها و مطالبات مشروع آنها ابراز کرده است دارد. حکومت بحرین به ما به چشم یک دشمن نگاه می کند نه به چشم یک میانجی. آنها اصلا میانجی گری را قبول نمی کنند یعنی آنها حاضر به گوش کردن و پذیرفتن و یا وارد شدن به گفتگوی واقعی و جدی با ملت بحرین نیستند. من می دانم که از ابتدای حوادث در بحرین ، برادرانمان در بحرین از طریق تماسها و ارتباطات و دوستی های خود از بسیاری از کشورها
درخواست کمک کردند که به عنوان میانجی دخالت کنند و برخی کشورهای خلیج (فارس) به عنوان میانجی دخالت کردند و ترکها خودشان دخالت کردند یعنی زمانی که آقای داوود اوغلو در آن زمان وزیر امور خارجه ترکیه بود. کشورها و طرفهای دیگر نیز دخالت کردند. گروههای روحانیون اقدام کردند. امیر کویت شخصا دخالت کرد و هیئتی را فرستاد و تلاش کرد اوضاع را حل کند اما همواره جواب این بود که بحرینیها باید به خانه های خود بازگردند و هیچ جایی برای اصلاح در بحرین وجود ندارد سید حسن نصرالله گفت من نمی توانم هیچ میانجی گری میان مردم بحرین و دولت این کشور داشته باشم چرا که حکومت بحرین موضعی خصمانه در خصوص حزب الله و هر طرفی که حمایت خود را از مردم بحرین و حقوق طبیعی آنها و مطالبات مشروع آنها ابراز کرده است دارد. و هیچ امکانی برای تحقق این مطالبات نیست. با تاسف شدید ، آل خلیفه یعنی حکامی از آل خلیفه که بر بحرین حکومت می کنند اوضاع را پیچیده تر می کند و چیزی که این مسئله را پی چیده تر می کند منازعه داخل این خانوده بین پادشاه و ولیعهد از یکسو و نخست وزیر که بیش از چهل سال بر این کشور حکومت کرد از سوی دیگر است. موضوع دیگری که موجب پیچیده تر شدن
این مسئله می شود پیروی آنها از عربستان سعودی است. چگونه می توانیم احتمال دهیم که آل خلیفه گفتگو را بپذیرد یا حاضر شود امتیاز بدهد ، آیا تصمیم گیرنده هستند؟ آنها تصمیم گیرنده نیستند. صریحا می گویم همه کسانی که تلاش کردند در بحرین میانجی گری کنند آمدند و گفتند تصمیم در منامه گرفته نمی شود بلکه در ریاض گرفته می شود. یعنی تصمیم با آل سعود است و آل سعود هر گونه راه حل سیاسی در بحرین را رد می کند. می خواهند مردم بحرین را به تسلیم شدن مجبور کنند همانگونه که هر گونه راه حل سیاسی را در یمن رد می کنند و می خواهند مردم یمن را مجبور کنند تسلیم شوند.» سید حسن نصرالله درباره آینده بحرین گفت « برابر مردم بحرین به جز ادامه این مسیر راه دیگری وجود ندارد یعنی حرکتی که انجام می دهند. و در نهایت حل این مسئله به زمان نیاز دارد اما نه اوضاع جهان و نه اوضاع منطقه اینگونه باقی نخواهد ماند و در نهایت آل سعود و آل خلیفه مجبور خواهند شد به مردم بحرین گوش دهند.» تهدید نظامی ایران یک جنگ روانی برای فشار به ایران است خبرنگار پرسید گاهی در خبرها می شنویم که آمریکا و رژیم صهیونیستی ایران را تهدید نظامی می کنند وقتی شما این خبرها را می
شنوید چه احساسی پیدا می کنید؟ سید حسن نصرالله افزود :« من معتقدم تهدید نظامی ایران یک جنگ روانی برای فشار بر رهبری ، دولت ، مسئولان و مردم ایران است تا امتیاز بدهند یا از اصول و ارزشهای خود عقب نشینی کنند. چرا که درحال حاضر آمریکا در شرایطی قرار ندارد که به آن کمک کند به جنگ با ایران برود. شما مجموع تعهدات ترامپ را می دانید اگرچه نمی توانیم به تعهدات او اعتماد کنیم ، اما او از رفتن ارتش برای جنگ در خارج انتقاد می کرد ، حالا آیا او ارتشی برای جنگ با ایران می فرستد؟ فکر نمی کنم اوضاع کنونی آمریکا و ارتش آن یا اوضاع فعلی اسرائیل و ارتش آن در سطحی از آمادگی باشد که بتوانند جنگی نظامی را بر ایران تحمیل کنند ، بنابراین اینها جنگ روانی و فشار و تهدید برای گرفتن امتیاز است. طبعا به علت کاهش توان آنها و به علت بیشتر شدن قدرت ایران و قدرت دوستان ایران در منطقه است. آنها می دانند ایران تنها نیست.» فتنه مذهبی آخرین دست آویز آمریکا و اسرائیل که تا حد زیادی شکست خورده است خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما گفت هم اکنون در منطقه طرح اسرائیل بزرگ به شکست کشیده شده است، از طرفی قدرت آمریکا هر روز رو به افول است و محور مقاومت
بحمدالله رو به گسترش است، با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد، ده سال آینده منطقه را چگونه می بینید؟ سید حسن نصرالله گفت: من معتقدم گروههای تکفیری که در واقع آخرین وسیله است، آخرین دست آویزی که ممکن است آمریکا و اسرائیل در منطقه به آن پناه ببرند، فتنه مذهبی است و ایجاد درگیری یا جنگی که شکل و شمایل آن سنی و شیعه باشد، این البته بحمدالله تا حد زیادی شکست خورده است و ما معتقدیم سالهای آینده، در ده سال آینده و حتی کمتر از ده سال، ما شاهد شکست سنگین و کامل جریانهای تکفیری باشیم، در همه کشورهای عربی و اسلامی و شاهد آگاهی مردم و ملتهای عربی و اسلامی برضد تکفیر و فتنه، تفرقه طایفه ای و مذهبی خواهیم بود و شاهد نزدیکی و همبستگی مردم خواهیم بود، زیرا اصول ملتها و نیز منافع آنان، چنین چیزی را اقتضا می کند و همه چنین تجربه بسیار دردآوری را گذرانده اند، تجربه ای که برای بسیاری دردآور بوده است، بنابر این آگاهی افزایش خواهد یافت و جماعتها و گروههای تکفیری متحمل شکستهای میدانی و نظامی خواهند شد، آخرین ورق بازی صهیونیستها و آمریکاییها، برای تضیعیف جهان اسلام و کشورهای عربی، جنگ مذهبی است که فروکش کرده است و انشالله
پایان خواهد یافت، اوضاع جدیدی که ما شاهد آن خواهیم بود، حضور بیشتر جمهوری اسلامی و توان جمهوری اسلامی و کشورهای دوست جمهوری اسلامی و جنبشهای مقاومت و اسرائیل بیش از پیش ضعیف خواهد شد و من معتقدم که خط نمودار به سود محور مقاومت، ملتهای مقاومت و جنبشهای مقاومت و همه ملتهایی که واقعا در پی این هستند که کشورهایشان مستقل و دارای استقلال باشد و برای آزادی کامل تلاش می کنند، در حال بالا رفتن است، تنها مسئله، زمان است، با توجه به تحولات کنونی داخلی و به عبارت ساده می توان گفت که اتفاقاتی که در شش سال گذشته در عراق، سوریه، لبنان، یمن، ایران و در اطراف اتفاق افتاده است که خطرناک ترین طرح که منطقه ما با آن روبرو بوده است، شکست خورده که شبیه به معجزه است، معجزه الهی است، اسطوره است، این تحولات را اگر در نظر بگیریم، می توانیم منطقه را به وضع کاملا متفاوتی ببینیم. من با وجود این همه ویرانی و خرابی و حواشی بسیاری که اطراف آن است، به آینده خوشبین هستم. جوانان از ابرقدرت ها و قدرت های نظامی خیالی نهراسند خبرنگار پرسید جناب سید حسن نصرالله شما بین جوانان ایرانی و جوانان عرب منطقه محبوبیت ویژه ای دارید، فکر می کنید این
محبوبیت ناشی از چیست و چه پیامی برای این عزیزان دارید؟ نصرالله گفت اعتماد و توکل به خدا باید نزد حوانان واقعا وجود داشته باشد و این شعار یا سخنان رویایی یا خیالی نیست، بلکه سخنانی واقعی است که ما با آن زندگی کرده ایم و آنرا در درگیری ها، رویارویی ها و جنگ هایمان و فداکاری هایمان لمس کرده ایم و می گوییم که خداوند ما را یاری کرده است و ما از صمیم قلب به چنین چیزی اعتقاد داریم، زیرا دستاوردهای ما موجود است و ما طبیعت مشکلات و سختیها را و نقاط ضعف و نقاط قوت را که همواره با آنها زندگی کرده ایم، یا با آنها در برابر دشمن روبرو شده ایم، به خوبی می شناسیم. دبیرکل حزب الله گفت اگر چنین محبوبیتی وجود داشته باشد، من دو گونه پاسخ می دهم من معتقدم این جوانان به من به عنوان نماینده این مقاومت نگاه می کنند، به عنوان نماینده مقاومت، مقاومتی که در برابر اسرائیل ایستاده است و با قدرت برای نابودی طرحهای اسرائیلی سهیم بوده است، از اسرائیل بزرگ به اسرائیل عظیم و مقاومتی که در بازگرداندن اعتماد ملتها و امت اسلامی به خودش و بازگردان بخش زیادی از عزت و کرامت آن و به آن امید جدید و بزرگ داد، برای باز پس گرفتن مقدسات و سرزمینهای
اشغالی و آینده بهتر و خوبتر و با عزت بیشتر است و من تصور می کنم این علت واقعی محبت آنان باشد و زمانی که جوانان به من نگاه می کنند، به یک شخص نگاه نمی کنند، یا با توجه به خصوصیات خانوادگی، بلکه به سبب وابستگی به این مقاومت و چنین مسیری و به سبب دادن شهیدان و قربانیان و رهبران شهید و ما در این روزها یاد آنان را به عنوان سالگرد رهبران شهید مقاومت، گرامی می داریم، از سید عباس موسوی تا شیخ راغب حرب تا حاج مغنیه، رحمت خدا بر همه آنان، بنابر این چنین مسیری با همه قربانیها و شهدا و خونها و خانواده شهدا و مجروحان معنی دارد و به من به عنوان نماینده آنها نگاه می شود و احترامی که برای من قائل هستند، از این بابت است، این چیزی است که من از علت آن می فهمم. اما پیام من به جوانان، چه در ایران و چه در کشورهای عربی و اسلامی، من دوست دارم از این مناسبت استفاده کنم تا به آنان بگویم باید توکل شما به خداوند بزرگ و متعال بسیار زیا باشد و به او اعتماد کنید، زیرا این مقاومت به یاری خدا پیروز شده است، فقط خداوند است که ما را یاری داده و پیروز کرده است، به ما توفقیق داده است، به ما قدرت داده است، اعتماد و توکل به خدا باید نزد
حوانان واقعا وجود داشته باشد و این شعار یا سخنان رویایی یا خیالی نیست، بلکه سخنانی واقعی است که ما با آن زندگی کرده ایم و آنرا در درگیری ها، رویارویی ها و جنگ هایمان و فداکاری هایمان لمس کرده ایم و می گوییم که خداوند ما را یاری کرده است و ما از صمیم قلب به چنین چیزی اعتقاد داریم، زیرا دستاوردهای ما موجود است و ما طبیعت مشکلات و سختیها را و نقاط ضعف و نقاط قوت را که همواره با آنها زندگی کرده ایم، یا با آنها در برابر دشمن روبرو شده ایم، به خوبی می شناسیم. این موضوع نخست و بر همین اساس باید امید جوانان به آینده بسیار زیاد باشد، نباید بترسید، نه از ابرقدرتی آمریکاییها نه از قدرت نظامی خیالی اسرائیل، ارتش اسرائیل همواره می گفت که ارتش شکست ناپذیر است و همه ارتشهای عربی را سال 1967 در شش روزشکست داده است اما همین ارتش را صدها و نه هزاران، نیروی مقاومت در سال 2000 شکست دادند، صدها جوان لبنانی مجاهد و مقاوم، بنابر این قدرت ارتش اسرائیل به خیال نزدیک است، ما از قدرت و توان بالایی برخورداریم، دشمنان ما در حدی که ما را ناتوان می بینند، قوی نیستند، بنابر این ما باید امید داشته باشیم، امید به این راه و امید به آینده
این موضوع دوم است و موضوع سوم که باید آنرا بگویم این است که در این چند سال، به ویژه در سالهای اخیر، هنگامی که امت ما و محور مقاومت و موضوع فلسطین با خطرناک ترین ماجراجویی روبرو بود و جمهوری اسلامی با قدرت حاضر بود و رهبر انقلاب، الشریف نقش رهبری و اول را داشت و از طریق رهبری خود، از بصیرت قوی برخوردار بودند و از آگاهی تاریخی بی سابقه، از اقدام در زمان و مکان مناسب، از شجاعت عالی در مقابله با تهدیدها من می خواهم به ویژه به جوانان ایرانی بگویم و به همه جوانان عربی و اسلامی، این انسان بزرگ (امام خامنه ای دام ظله) را بشناسید، این رهبر بزرگ را، او را به خوبی بشناسید، از نعمت الهی بزرگ که در وجود شریف او تجلی پیدا کرده است استفاده کنید و او را رهبر و پیشوای خود قرار دهید و در سایه رهبری و پیشوایی او جز عزت و پیروزی و کرامت و امنیت و سلامت و افزایش قدرت را نخواهید دید، آنچه هر انسانی به دنبال آن است.
دیدگاه تان را بنویسید