ترامپ؛ بهانه پایان لیبرال‌دموکراسی

کد خبر: 625861

صادق زیباکلام در یکی از این زنجیره‌ای‌ها که سابق بر این لوگوی خود را با پرچم تکفیری‌ها ست کرده بود، آسمان و زمین را بهم بافته تا ثابت کند «ترامپ نماینده نظام لیبرال‌دموکراسی نیست»!

روزنامه وطن امروز؛حسین قدیانی: صادق زیباکلام در یکی از این زنجیره‌ای‌ها که سابق بر این لوگوی خود را با پرچم تکفیری‌ها ست کرده بود، آسمان و زمین را بهم بافته تا ثابت کند «ترامپ نماینده نظام لیبرال‌دموکراسی نیست»! اساسا نگاه همه غربگراها همین است! با رئیس‌جمهوری از رؤسای جمهور آمریکا صفا کنند، او می‌شود «نماینده لیبرال‌دموکراسی» لیکن نفر اول کاخ سفید اگر ترامپ باشد، آنقدر حاضرند ببافند و ببافند و ببافند تا ثابت کنند دامن لیبرال‌دموکراسی از داشتن چنین نماینده‌ای پاک است!
ناگفته روشن است در یادداشت مد نظر، اوباما واجد این لیاقت بوده که نماینده نظام لیبرال‌دموکراسی فرض شود! اشتباه فاحش زیباکلام و امثالهم در اینجاست که فکر می‌کنند نظام لیبرال‌دموکراسی حکایت آن میوه‌فروشی است که براساس قاعده «سوا کن، جدا کن» میوه‌های خود را می‌فروشد! براساس این قاعده، شاید میوه‌فروش یادشده بتواند ادعا کند بادمجان تلخ، نماینده میوه‌های من نیست اما نکته اینجاست که در میوه‌فروشی لیبرال‌دموکراسی، اصلا و اساسا قاعده‌ «سوا کن، جدا کن» حاکم نیست! و به قول معروف، میوه‌ها درهم است! در چنین منظومه‌ای، صرف‌نظر از نظر شخصی تو درباره شخصیت بوش پدر، بیل‌کلینتون، بوش پسر، اوباما و ترامپ، این‌همه، همگی با هم، میوه‌های نظام لیبرال‌دموکراسی هستند؛ گیرم هر کدام، وجهی از این نظام را به شکل متمایز و ویژه نمایندگی کنند! زیباکلام می‌تواند از اوباما خوشش بیاید و از ترامپ نه، لیکن نماینده و نتیجه و محصول لیبرال‌دموکراسی شدن، ربطی به خوشایند امثال ایشان ندارد که چون اوباما «مؤدب و باهوش» است، می‌تواند نماینده لیبرال‌دموکراسی خوانده شود و چون ترامپ «خل و چل» است، نمی‌تواند! واقعا جا دارد بپرسیم: چگونه ممکن است کالایی محصول یک کارخانه باشد اما نماینده‌اش نباشد؟! کالایی که از یک کارخانه بیرون آمده، خوب باشد یا بد، معرف و نماینده آن کارخانه است! همین‌جا بگویم؛ ما به شهادت تیتر یک‌هایی که در وصف دیوانه فعلی حاکم بر کاخ سفید رفته‌ایم، من‌جمله تیتر یک «دادزن تحریم» بسی بیشتر از «صادق و دوستان» متنفر و منزجر از رئیس‌جمهور فعلی آمریکا هستیم اما درست به همین اندازه، از اوبامای جلاد و کلاش بدمان می‌آید! واقعا مانده‌ام جماعت، با وجود آن همه تهدید و تحریم و بدعهدی در حق ملت ایران، چطور اوباما را «خوب» فرض می‌گیرند و منتج از این فرض، دوباره فرض می‌گیرند پس رئیس‌جمهور سابق آمریکا، شایستگی این را دارد که نماینده نظام لیبرال‌دموکراسی خوانده شود؟! ما البته اوباما را هم مثل ترامپ، نماینده نظام لیبرال‌دموکراسی می‌دانیم اما نه به این دلیل که چون «خوب» بود! و نه حتی به این دلیل که چون «بد» بود! ما، چون از ترامپ بدمان می‌آید، او را به نظام لیبرال‌دموکراسی سنجاق نکرده‌ایم، بلکه واقعیت این است که ترامپ و همه آن اسلافش، ذاتا به لیبرال‌دموکراسی سنجاق شده‌اند!
میوه‌هایی از این دست، محصول مستقیم باغ یا به تعبیر اصح باغچه لیبرال‌دموکراسی هستند! و البته بله! می‌توان به موازات این نمایندگی، در وصف خوب و بد بودن‌شان سخن‌ها گفت! که بود اوباما؟! الا همان دیو بدکاره‌ای که حتی کدخداشمارندگانش هم تصریح کردند به بدعهدی او؟! الا همان جلاد واضع تحریم‌های معروف به فلج‌کننده علیه دولت و ملت ایران؟! الا همان دزد سرگردنه پسابرجام که با یک دست تلفن روحانی را جواب می‌داد و با دست دیگر 2 میلیارد دلار از اموال ملت ایران را بالا می‌کشید؟! الا همان حامی سفت و سخت رژیم غاصب صهیونیستی؟! الا همان حامی آل‌خلیفه و آل‌سعود؟! الا همان حامی بمباران مردم یمن توسط ابولهب‌های معاصر؟! الا همان که همه جهانیان، مستند به اسناد آشکار و تحلیل‌های متقن، او را البته همراه با هیلاری کلینتون، «مخترع داعش» و «حامی پر و پا قرص همه تکفیری‌ها» می‌خوانند؟! فقط در یک قلم عرض می‌کنم که در 8 سال ریاست‌جمهوری این دیو نابکار، هواپیماهای بدون سرنشین پنتاگون توانستند «رکورد جنایت» بزنند در کشت و کشتار، من‌جمله به عزا تبدیل کردن عروسی‌های مردم افغان! و مثال و نمونه، از این دست بسیار است! همین جلاد را اما غرب‌زده‌های ما آنقدر بزک می‌کنند که شرم نکنند و حیا نکنند هنگامی که «خوب» یا «مؤدب و باهوش» خطابش می‌کنند! اگر اوباما خوب بود، پس چرا با بدعهدی‌های مکرر خود، بارها و بارها بر فرق سر «صبح بدون تحریم» زنجیره‌ای‌ها که از قضا صادق زیباکلام در همه‌شان بلااستثنا سرمقاله نوشته، چماق کوبید؟! نکند منظورتان از خوب بودن اوباما، خوب بودن جنس چماق این مردک یانکی است؟! طرفه حکایت اینجاست؛ جماعت مدعی خوب بودن اوباما، در حالی اذعان به بد بودن ترامپ دارند که در موارد مکرر، با این هر دو نماینده نظام لیبرال‌دموکراسی، هم‌رای و هم‌عقیده‌اند؛ تندرو و افراطی خواندن نیروهای انقلابی در همه کشورها از جمله ایران، معتدل خواندن عناصر دارای گرایش به غرب در همه کشورها از جمله ایران، فتنه علیه انتخابات، آنجا که با رای مردم بنا به هر دلیل مشکل دارند، در همه کشورها از جمله ایران! آری! ترامپ دیوانه است اما دیوانه‌بازی‌های او مثل دیوانه‌بازی آن روزنامه‌ای است که در اوج وقاحت، لوگوی خود را با پرچم تکفیری‌ها ست می‌کند! و مثل دیوانه‌بازی‌های آن روزنامه‌ای که فردای شهادت سردار شهید حسین همدانی، بی‌شرمانه تیتر می‌زند: «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد»! آیا ترامپ و اوباما اگر در ایران روزنامه‌ای داشتند، جز این تیتر می‌‌زدند؟! القصه! ترامپ، نخستین نماینده دیوانه نظام لیبرال‌دموکراسی نیست! این نظام ظاهرا منظم اما فی‌الواقع لخت و عریان و وحشی، از این مجانین، زیاد تربیت کرده! چون بخشی از هیأت حاکمه یانکی‌ها با ترامپ حال نمی‌کنند، هرگز دلیل بر این نمی‌شود او را فاقد شایستگی برای نمایندگی نظام به بن‌بست رسیده لیبرال‌دموکراسی فرض کنیم! از قضا، حرف حساب این هیأت حاکمه هم این نیست که ترامپ، خارج از کارخانه لیبرال‌دموکراسی، ناگهان وارد گود کاخ سفید شده، بلکه تمام جلز و ولز این روزهای‌شان، از این زاویه است که نکند این دیوانه، علاوه بر نمایندگی نظام لیبرال‌دموکراسی، مهر پایانی سریع‌تر و عجول‌تر بر این نظام همین‌طوری هم رو به زوال لیبرال‌دموکراسی باشد!
آقای زیباکلام! ترامپ، آن روی سکه اوباما است، نه آن روی سگش! ما سال 88 روی سگ این جلاد را در همراهی با فتنه قانون‌شکنان، کم ندیدیم! همان روزهایی که اینجا عده‌ای در تنور فتنه می‌دمیدند تا اوباما و هیلاری کلینتون، آنجا و در کاخ سفید، چراغ تحریم معروف به فلج‌کننده را علیه ملت ایران روشن کنند! آری! ترامپ، آن روی سکه رئیس‌جمهور قبل از خود است؛ سکه‌ای که توسط نظام لیبرال‌دموکراسی ضرب شده! عینا و دقیقا! به این سکه نگاه کنید! به منتخب مردم آمریکا نگاه کنید! به رئیس‌جمهور نظام لیبرال‌دموکراسی نگاه کنید! به حاکم پایتخت تمدن غرب یعنی همان که به او می‌گفتید «کدخدا» نگاه کنید! این تمدن ظاهرا مدنی اما واقعا وحشی، جز این تقدیری ندارد که با یکی در مایه‌های ترامپ، به آخرین روزهای عمرش نزدیک شود! نه! این «پایان تاریخ» نیست! پایان نظام خشن لیبرال‌دموکراسی است! نظامی که نظم خود را در بی‌نظم کردن دنیا جست‌وجو می‌کرد، اینک بدل به ضرب‌المثل هرج و مرج شده! گفتار ترامپ یعنی هرج و مرج! رفتار ترامپ یعنی هرج و مرج! و لیبرال‌دموکراسی، حالا باید ثمره آن همه باد را که در جای‌جای دنیا کاشت، با توفانی به مراتب مهیب‌تر از کاترینا در جای‌جای سرزمین خود درو کند! من البته شما را درک می‌کنم! و لااقل این یکی را به شما حق می‌دهم!
به ترامپ نمی‌خورد «پادشاه» باشد! او بیشتر شبیه پشه‌ای است که وزوزکنان، بینی نظام لیبرال‌دموکراسی را هدف گرفته! نظامی که مردم دنیا را زیاد نیش زد، این بار، مار را در آستین خود می‌بیند! و نماینده راستین خود می‌بیند! آقای زیباکلام! دلواپسی خوب نیست! اصلا خوب نیست! سرمقاله‌تان اما عجیب بوی دلواپسی می‌داد! جمله بعدی را محض مزاح لیکن کاملا جدی بخوانید؛ پا روی پرچم بدترکیب یانکی‌ها بگذاری، آنقدر «مرگ بر آمریکا» نگفته‌ای که برداری بنویسی؛ رئیس‌جمهور پایتخت تمدن غرب، نماینده نظام لیبرال‌دموکراسی نیست! نه جانم! ترامپ، نماینده لیبرال‌دموکراسی هست اما لیبرال‌دموکراسی با وجود او، دیگر یک نظام نیست! و نظم و نسقش، دیری نخواهد پایید! و نخواهد ماند! ترامپ، دیوانه‌تر از آن است که «گورباچف» باشد لیکن برای «لیبرالیسم» همان تحفه‌ای را ارمغان آورده که سیاستمدار شرق برای «کمونیسم»! این روزها، سلفی رئیس‌جمهور حاکم بر کاخ سفید با بینی نظام لیبرال‌دموکراسی، آدمی را یاد وزوز پشه‌ای می‌اندازد که پادشاهی را از تاج و تخت انداخت!
بدرود نمرود لیبرال‌دموکراسی! بی‌تو، دنیا برای زندگی، جای بهتری است! تا تو باشی برای ساختن مجسمه‌ای به اسم «آزادی»، این همه ابنای آدم را به «اسارت» نبری! به رفتار و گفتار نماینده‌ات نگاه کن! دارد گور می‌کند برایت ترامپ گوربه‌گوری!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها