ترامپ و تاثیرش بر آینده آمریکا

کد خبر: 594822

ترامپ یک پدید جدید در ایالات متحده آمریکا نیست. بلکه تکرار یک پدیده‌ای است که در دهه ۱۹۸۰ در ابعاد بسیار قوی‌تر در هیبت دونالد ریگان خود را نشان داد.

روزنامه آرمان؛ مهدی مطهرنیا*: ترامپ یک پدید جدید در ایالات متحده آمریکا نیست. بلکه تکرار یک پدیده‌ای است که در دهه ۱۹۸۰ در ابعاد بسیار قوی‌تر در هیبت دونالد ریگان خود را نشان داد.
آمریکایی‌ها با توجه به موقعیت نظام بین‌الملل و با ورود به جنگ جهانی دوم در پی فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی برآمدند و تا حد امکان باید مسکو را تهدید می‌کردند. محاصره اقتصادی و شکست درونی اقتصاد در مسکو و در هم پاشیدگی نخبگان سیاسی حاکم در اتحاد جماهیر شوروی در حزب کمونیست فرصت خوبی را فراهم آورده بود که روس‌ها ضربه سهمگینی را از واشنگتن بپذیرند.
مطرح کردن جنگ ستارگان دونالد ریگان در آن زمان یک دام بسیار سهمگین برای اقتصاد مسکو و رو در رویی سیاستمداران در ارتباط با واگرایی اتحاد مردم از حکومت شوروی بود. آمریکایی‌ها تلاش کردند در دهه اخیر با مطرح کردن پرونده هسته‌ای ایران و بالا بردن هزینه‌های اقتصاد ایران در ارتباط با پروند هسته‌ای، ضربات مهلکی را به اقتصاد ایران وارد کنند. این ضربات مهلک به حدی بوده است که به‌رغم میل باطنی سران حاکم در تهران نرمش‌ قهرمانانه را پذیرفته و زمینه‌های امضای برجام را فراهم کردند. استقرار یک دولت میانه رو در تهران و ادامه تعامل سازنده ایران با جوامع بین‌الملل موجب این می‌شود که نوعی اصطکاک میان ایالات متحده آمریکا و نظام بین‌الملل برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران به وجود نیاید. لذا اگر برجام توسط ترامپ در این وضعیت پاره شود زمینه‌های ارائه این اجماع را بسیار کمتر خواهد کرد.
این در حالی است که ایالات متحده آمریکا به رهبریت ترامپ به دنبال ایجاد اجماع علیه ایران خواهد بود. لذا آنچه او می‌گوید تحریک تهران برای ایجاد یک فضای مناسب در جهت پشت سر گذاشتن برجام است. او در کمپین انتخاباتی خود از برجام و پاره کردن آن سخن گفت. از بعد انتخابات او به وسیله مشاورانش اعلام کرد که ما در برجام تجدیدنظر خواهیم کرد و مهم‌ترین توطئه ایالات متحده آمریکا بر ضد ایران در دوران پسا اوباما، همکاری بین‌المللی بر ضد ایران و محاصره بین‌المللی تهران است. با آمدن ترامپ محاصره منطقه‌ای تهران به عنوان محوریت کار برگزیده می‌شود و این رژیم صهیونیستی است که مدیریت اجماع منطقه‌ای در برابر ایران را به دست خواهد گرفت. در حالی که با روی کار آمدن هیلاری کلینتون، زمینه‌های همکاری بین‌المللی با تهران افزایش پیدا می‌کرد. لذا ترامپ یک گزینه‌ مناسب برای ایران نیست اگر چه گزینه‌ مناسبی برای دلواپسان و رادیکالیسم در تهران است. اتاقهای فکر ایالات متحده آمریکا با اعلام پاره کردن برجام و محدود کردن عمل و اقدام براساس برجام در واشنگتن، ایران را در یک وضعیت پیچیده‌ای قرار می‌دهند. ایران یا باید این محدودیت‌ها را بپذیرد یا برجام را به صورت رادیکالیسم در جناح‌های سیاسی حاکم بر تهران پشت سر بگذارد. اکنون در ادبیات بسیاری از کیهانیست‌ها همین معنا را می‌بینید.
. اساسا برجام هیچ تعهد خوبی برای تهران نیست. لذا تهران آماده گذر از برجام است ولی این همان چیزی است که ایالات متحده آمریکا در آینده نیاز دارد. گذر از برجام نه توسط واشنگتن بلکه با تحریک واشنگتن و توسط ایران قرار است صورت گیرد مگر آنکه رهبران ایران مراقبت کنند. آنها در پی تاثیرگذاری در انتخابات آینده ایران از طریق تحریک رادیکالیسم در تهران، و گذار از میانه‌روی و بازگشت مجدد به رادیکالیسم در جهت تقابل با واشنگتن هستند. بر این باورم که ترامپ به هیچ وجه برجام را پاره نمی‌کند ولی تا حد امکان ایران و مجموعه‌های ناراضی از ورود دولت یازدهم به سعدآباد را دنبال خواهد کرد تا بتواند زمینه‌های گذر برجام را در تهران رقم زده و سپس اجماع جهانی را بار دیگر علیه ایران به وجود آورد. دولت یازدهم تمام تلاش خود را دارد که برجام را حفظ کند. این دولت در تهران یک بازیگر بزرگی است، این در حالی است که اشخاصی که درباره برجام و آینده آن تصمیم می‌گیرند در واقع کنشگران و سیاستمدارانی هستند که افرادی خاص و نهادهای خاص را دربر می‌گیرند.

* استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین‌الملل

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها