روزنامه اعتماد: سرانجام پس از چندين روز تهديد و كش و قوس ميان مسوولان امريكا و روسيه و افزايش تنش ميان آنها، به دستور جان كري، وزير امور خارجه امريكا رايزنيها و همكاريهاي واشنگتن و مسكو در خصوص سوريه به حالت تعليق درآمد.
واشنگتن علت توقف همكاريها را پايبند نبودن مسكو به تعهداتش عنوان كرده و مدعي دست داشتن روسيه در بمباران شهر حلب سوريه شده است. در مقابل روسيه نيز امريكا را مسوول نابسامانيهاي سوريه ميداند و ميگويد امريكا مسوول شكست توافق آتشبسي است كه چندي پيش در سوريه ايجاد شده بود. شايد مهمترين دليل افزايش اختلافات روسيه و امريكا در اين باره باشد كه روسيه و ايران از يكسو و غرب و تركيه و كشورهاي عربي از سوي ديگر هر كدام در سوريه اهدافي متفاوت را جستوجو ميكنند. در پنج سالي كه از بحران سوريه ميگذرد ايران و روسيه به عنوان مهمترين پشتيبانان بشار اسد بودهاند. در اين مدت، هدف حاميان دولت سوريه، بازپسگيري مناطق اشغال شده و بازگرداندن حاكميت كامل به بشار اسد بوده است. از سوي ديگر، هدف طرف مقابل نيز سقوط بشار اسد و روي كار آمدن حكومت مطابق ميل خود بوده است.
حضور بازيگران مختلف در سوريه نيز موجب شده بود تا اين بحران از حالت ملي ابتدا به حالت منطقهاي و سپس بينالمللي تبديل شود. با اين وجود، آنچه كه در طول مدتي كه از بحران سوريه ميگذرد، اثبات شده اين است هركدام از طرفين بحران، توانايي حذف ديگري را ندارد. همين مساله منجر به آن شد تا طرفين درگير در بحران سوريه براي حل خروج از بن بست تلاش كنند و به همين خاطر، روسيه و امريكا از ماه مارس گفتوگوهايشان را آغاز كردند تا سوريه از وضعيت كنوني خارج شده، دوران گذار تعريف شود و گروههاي ميانهرو معارضه و همچنين بخشي از دولت سوريه بتوانند نظام آينده سوريه را شكل دهند.
با وجود آنكه امريكا و روسيه درباره مسير خروج از بن بست با يكديگر تعريف مشتركي داشتند اما هر دوي اين بازيگران به همراه همراهان خود درباره چگونگي طي كردن اين مسير با يكديگر اختلافات متعددي داشتند. از يكسو، امريكا به همراهي تركيه و عربستان بسياري از گروههاي معارضه سوريه را ميانهرو ميدانست و به همين خاطر، با وجود آتشبس باز به حمايت از آنها ميپرداخت ولي روسيه به همراهي تهران و دمشق، تفاوتي ميان آن گروههاي معارضه با گروههاي تروريستي قايل نبودند و معتقد بودند كه حمايت از اين گروهها، حمايت از تروريسم است. همين مساله نيز موجب شد تا ميانه آتشبس مورد توافق قرار گرفته ميان واشنگتن و مسكو، مسير به جاي آنكه به سمت و سوي همكاريهاي بيشتر برود، به سمت تشديد اختلافات حركت كند و در نهايت، كار به جايي برسد كه ديگر آتشبس معنايي نداشته باشد.
از سويي، گروههاي معارضه مورد حمايت امريكا در مدت آتشبس فرصت بازيابي مجدد و تسليح را يافته بودند و همين موجب شد تا برخي از بازيگران مخالفان بشار اسد به اين معتقد باشند كه آن گروهها ميتوانند معادلات در سوريه را به نفع جبهه امريكا و متحدانش بچرخانند. روسيه و متحدانش در برابر اين رويكرد، تمامي عزمشان را جزم كردهاند تا با بازپسگيري حلب شرقي، راه را براي بازپسگيري مناطق بيشتر در سوريه هموار كنند چراكه حلب عنصر مهمي در تحولات سوريه محسوب ميشود و بازپسگيري آن نه تنها ميتواند زمينهساز سنگينتر شدن وزنهها به نفع آنها شود بلكه راه را براي آغاز مذاكرات سياسي ديگر باز ميكند.
در واقع، تعليق مذاكرات روسيه و امريكا به معناي پايان مذاكرات نيست زيرا امريكا و روسيه از رهگذر ايجاد شده ميكوشند داشتههايشان را بيشتر كنند و آنگاه دست برتر را در مذاكرات آتي داشته باشند. با اين وجود، افزايش اختلافات روسيه و امريكا درباره سوريه و تعليق همكاريهاي سياسي و نظامي در اين باره، تنها به افزايش وزن جنگطلبان و كساني كه معتقد به راهكاري سياسي در سوريه هستند، منجر خواهد شد. البته اين مساله به معناي آن نيست كه امريكا بخواهد در ماههاي اخير زمامداري باراك اوباما وارد جنگ نظامي گسترده شود. اوباما خود با شعار مخالفت با جنگ نظامي وارد كاخ سفيد شد و حالا ورودش به جنگ نقض آن شعارهايش است. از طرفي، امريكا از داستان عراق درس گرفته و نميخواهد بار ديگر هزينه فجايع عراق اينبار در سوريه متحمل شوند.
در اين راستا، شايد امريكا بخواهد به صورت محدود آن هم در شمال سوريه كه نيروهاي نظامي تركيه در آنجا حضور دارند، تحركاتش را افزايش دهد. از طرفي، آنها براي پاسخ دادن حملات روسيه و ارتش سوريه به گروههاي معارضه حمايتهايشان را از آنها بيشتر و بيشتر خواهند كرد. در واقع، دورنمايي كه از تشديد اختلافات ميان روسيه و امريكا در سوريه ترسيم ميشود، تنها و تنها افزايش درگيريها و جنگهاي نيابتي در سوريه است. هر كس در اين راستا تلاش ميكند تا زورآزمايي بيشتري داشته باشد و بتواند طرف مقابل را به عقب براند. با اين وجود، تعليق همكاريهاي روسيه و امريكا در سوريه موجب شده است تا برخي اين نظر را داشته باشند كه امريكا براي حل معادلات سوريه به سمت ايران خواهد آمد.
من گمان چنين تحولي را ندارم. اگر امريكا هم اين تمايل را داشته باشد، ايران پاسخ مثبتي به اين مساله نخواهد داد كماآنكه قبل از حضور روسها در سوريه نيز ايران به چنين تمايلي نه گفته بود و اين پاسخ را هم طي ماههاي گذشته تكرار كرده است. هماينك ميان تهران و مسكو درباره سوريه يك نوع همكاري تقريبا راهبردي نانوشتهاي وجود دارد. تهران و مسكو نيز نظرات تقريبا مشابهي با يكديگر دارند و حتي در ايران در برخي از زمينهها نظرات قاطعانهتري نسبت به روسيه درباره سوريه وجود دارد.
دیدگاه تان را بنویسید