FATF یعنی خلع سلاح ستارخان در پارک اتابک

کد خبر: 565180

ای کاش واقعاً از ماجرا «سر در نمی آوردید» تا لااقل بگوئیم حرفی نزده اید و آن قدر جرات داشته اید که بگویید نمی دانید تا این داغ به جان دلسوزان نماند که یک آذری بعد از ۱۱۲ سال، تن ستارخان و باقرخان و سرداران دیگر راه آزادی را در گور بلرزاند.

خبرگزاری فارس: در پی اظهارات اخیر مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز و نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی درباره تعهد FATF محمد عباسپور از کارشناسان سیاسی آذربایجان شرقی طی نامه سرگشاده ای به مواضع این نماینده مجلس واکنش نشان داد. پزشکیان در مصاحبه با فارس ضمن بیان اینکه به دلیل تخصصی بودن موضوع، از FATF سر درنمی آورد و خبری از این توافق ندارد، در عین حال تاکید کرده بود: اگر می‌خواهیم با دنیا معامله کنیم یا باید قواعد بین‌المللی دنیا را بپذیریم یا اینکه رابطه‌ای با کشورهای جهان نداشته باشیم. وی همچنین تصریح کرده بود که سپاه بانک دارد و برود با بانکهای خودش کار کند. متن کامل نامه سرگشاده محمدعباسپور به دکتر پزشکیان بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای دکتر پزشکیان نماینده محترم مردم شریف تبریز و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی سلام علیکم بیایید ابتدا یک واقعه تاریخی را با یکدیگر مرور کنیم که می دانم و می دانید تاریخ بهترین آموزگار برای امروز ماست. واقعه فتح تهران در دوران مشروطه شاید یکی از آموزنده ترین قطعات تاریخی ملت ایران باشد. در دوران استبداد صغیر، عده ای از مشروطه خواهان از مناطق مختلف ایران از جمله آذربایجان تنها راه دفاع از انقلاب خویش را فتح تهران دانستند و راهی پایتخت شدند. در میان فاتحان تهران نام مردانی بزرگ به چشم می خورد؛ هر کس در آن روزگار نام ستارخان و باقرخان را می شنید ناخودآگاه مجاهدان مسلمانی را به یاد می آورد که برای احیای شریعت ختم المرسلین(ص) و آزادی در پناه اسلام به پاخاستند. ستارخان بعد از فتح تهران راهی پارک اتابک شد تا با نیروهایش همچنان حافظ مشروطه ای باشد که آن را مشروعه می خواست؛ ولی دست های خیانت کار هنوز به طور کامل قطع نشده بودند. استعمارگران زخم خورده از انقلاب مشروطه آن هم مشروطه از نوع آنچه ستارخان و باقرخان می خواستند، انقلابی های اینگونه را نمی توانستند تحمل کنند، مخصوصا اگر مسلح به سلاحی باشند که بتوانند با آن از نهضتشان دفاع کنند. نفوذی ها دست به کار شدند و به بهانه های مختلف قانونی ساختند تا مجاهدان را خلع سلاح کند؛ بهانه تراشی امنیت هم عده ای از نمایندگان مجلس وقت را خوش افتاد و طرح خلع سلاح فاتحان تصویب شد؛ اول هم کار را از مسلم ترین مجاهد مشروطه خواه شروع کردند؛ ستارخان باید سلاح را تحویل می داد تا خیال استعمارگران پیر راحت شود بدون آنکه جای پایی از خود باقی بگذارند و سرشان بالا باشد که «خودتان در بین خودتان قانون خلع سلاح را تصویب کردید!» سردار آذربایجان که حالا سردار ملی بود توطئه استعمار را خوب شناخت و تا آخرین نفس سلاحش را تحویل نداد و در نهایت پارک سبز اتابک آنچنان سرخ شد که تا سال ها خون مجاهدان مسلمان از آن پاک نشد. ننگ اما بر پیشانی روشنفکران مدعی مشروطه خواهی که دانسته یا ندانسته از خلع سلاح ستارخان و باقرخان دفاع کردند، ماند که بزرگترین پشتوانه انقلاب را به خون نشاندند و بدین ترتیب تنها 12 سال بعد، خود انقلاب مشروطه را با کودتا دربست تحویل رضاخان قلدر دست نشانده انگلیسی ها دادند و دیگر چه سود دست بر روی دست زدن. آقای دکتر پزشکیان! واقعه تاریخی که بر بزرگ دیار آذربایجان (دیار خونی و جانی شما) گذشت امروز همچون آئینه در برابر شماست؛ آن روز نمی دانستند که خلع سلاح مجاهدین به بهانه امنیت، همان خلع سلاح حافظان نهضت است و امروز شما نمی دانید که قوانین FATF همان تدبیر غرب برای شکستن پشتیبانان نظام به دست داخلی هاست. عجیب است که فرموده اید از این قوانین سر در نمی آوردید و بلافاصله گفته اید «شفافیت مالی خوب است و پولشویی در کشور ما راحت انجام می شود»؛ این، یعنی چندان هم از قانون بی خبر نیستید و حداقل می دانید بهانه FATF مبارزه با پول شویی است؛ این اظهارات متناقضتان روح را آزار می دهد، آزاری که اگر واقعا ماجرا را نفهمیده بودید کمتر از این بود. در بخش دیگری به جای آنکه حداقل اعمال تحریم علیه بزرگترین مدافع انقلاب را در کنار دفاع ندانسته تان از FATF ننگ بخوانید و با همان غیرت ستارخانی آذری بگوئید «غلط کرده است کسی که سلاح از دست مجاهدان انقلاب بگیرد» گفته اید «سپاه برود با بانک های خودش کار کند...» نمی دانم چطور غیرت ایرانی و آذری تان قبول کرد که در کشاکش بازی های سیاسی قبول کند که یک نهاد انقلابی در داخل انقلابی ترین کشور دنیا توسط بانک های همین کشور با گوشه چشم، چشم آبی های اروپایی و صهیونیستی تحریم شود و شما هم طرفدارش باشید. ای کاش یکبار در بین جلسات سیاسی کمی دل به حال می سوزاندید و لااقل متن به فارسی برگشته قوانین مذکور را می خواندید تا متوجه شوید این قوانین منحوس همان تحریم هایی است که 10 سال بود عربده کشان جهانی برای اجرایش له له می زدند و نمی توانستند. بگذارید با همه غصه ای که حرف هایتان ایجاد کرده از ماجرای نهاد پاسدار انقلاب کمی عبور کنیم. آقای پزشکیان اگر فقط 5 دقیقه در این مدت 10 سال برای جستجوی اینترنتی درباره تحریم های اعمالی علیه ایران وقت می گذاشتید، می فهمیدید که نه فقط سپاه و پاسداران عزیزش که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، وزارت اطلاعات و حتی وزارت ارشاد، سازمان صداوسیما، بانک صادرات و بسیاری از شرکت ها و موسسات اقتصادی کشور شامل همین تحریم ها می شوند و ماجرا صرفاً به سپاه خلاصه نمی شود که شما این گونه بی خیالی طی کنید. آقای پزشکیان! ای کاش واقعاً از ماجرا «سر در نمی آوردید» تا لااقل بگوئیم حرفی نزده اید و آن قدر جرات داشته اید که بگویید نمی دانید و در انتهای پاراگراف اول، مصاحبه اتان را ختم می کردید تا این داغ به جان دلسوزان نماند که یک آذری بعد از 112 سال، تن ستارخان ها و سرداران دیگر راه آزادی را در گور بلرزاند. اگر نمی دانید، بدانید که امروز اگر دست نهادهای انقلابی را با حمایت دانسته یا ندانسته تان، از سلاح دفاع از انقلاب خالی کردید، چند سالی بیشتر طول نخواهد کشید که چکمه زورگویان، گردن همه مان را خواهد شکست که ان‌شاءالله آن دوران هرگز نخواهد رسید. سخن آخر با شما این است که ای کاش لااقل جرات داشته باشید و بگوئید «حرفم را پس می گیرم» که پس گرفتن حرف ناحق نه از شان شما کم نمی کند که بر آزادگی تان خواهد افزود. و من الله التوفیق محمد عباسپور نویسنده و پژوهشگر سیاسی

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها