روزنامه آرمان؛ مصباح زنگنه*: اگر امكاناتي در ایران در اختيار روسيه قرارگرفته، بر مبناي توافق دو كشور ايران و روسيه بوده است، چراكه در اختيار گذاشتن حريم هوايي كشوري به كشور ديگر به رضايت و سياست حاكميت آن كشور باز ميگردد.
البته در يك ارزيابي كلي بايد ديد كه بر اساس چه چشمانداز و هدفي همكاريها صورت ميگيرد و در اختيار گذاشتن حريم هوايي به روسيه برای بمبافكنهاي روسي چه منافعي از كشور را تامين ميكند يا چه تمهديداتي براي جمهوري اسلامي در بردارد؟ بر اين اساس روسيه و ايران برنامههاي مختلفي در زمينه همكاريهاي سياسي، اقتصادي و نظامي دارند و پيش از اين ميان اين دو كشور موافقتنامههاي امنيتي و نظامي هم به انعقاد رسيد، تا آنجا كه ورود سيستم دفاع ضد موشكي اس-۳۰۰ به ايران نمونه بارزي از اين همكاريها قلمداد ميشود كه در يك سطح بسيار پيشرفتهاي تقريبا ميتوان آن را استراتژيك دانست.
اما باز هم ايران بايدهمكاريهاي گذشته و حتي واگذاري حريم هوايي خود به روسيه در همدان را در چارچوب منافع ملي خود تعريف كند، جايگاه هر كدام از عناصر اين همكاري را مشخص كرده و برنامه آن را نيز تدوين كند و در نهايت به مرحله اجرا بگذارد. گرچه در مجموع محدوده اين همكاري مربوط به يك منطقه خاص، آن هم كشور سوريه است كه مورد تهديد گروههاي تروريستي قرار گرفته است، اما بايد باز هم جمهوري اسلامي ايران جانب احتياط را در مقابل روسيه و ساير كشورها بیشتر به عمل آورد و چنانچه ايران حتي براي دفع خطر و تهديد گروههاي تروريستي چنين تسهيلاتي به يك قدرت بزرگ ميدهد، بايد مشروط به زمانبندي، هدف و ظرفيت مشخص و در يك محيط محدود قابل تعريف باشد، در اين صورت مشكلي ايجاد نميكند، چراكه هيچ گاه كشور ما به قدرتهاي بزرگ به طور صد در صد نه تنها كه نميتواند اعتماد كند بلكه از ظرفيتهاي آنها هم نميتواند غافل شود. اگرچه باز هم محدوده و موضوع همكاري ايران و روسيه كاملا مشخص است اما روسها نميتوانند انتظار اعتماد صددرصد از ايران را داشته باشند، بلكه اعتماد صددرصد زماني حاصل خواهد شد که منافع صد درصد دو طرف بر هم منطبق باشد و تهديدها و
چالشها نيز مشابه باشد.
در صورتي كه در يك مقطع و نقطهاي تهديدات بر يكديگر منطبق بود، در آنجا ميتوان حدود و محدوده اين همكاريها را افزايش داد و تا حدي بيش از گذشته اعتماد كرد. اما اگر محدوده و موضوع اين همكاريها مشخص نباشد ايران طبعا اختيار سرزمين، محدوده و موقعيت ژئواستراتژيك خود را در اختيار هيچ قدرتي قرار نخواهد داد. بر اين اساس همكاري مسكو و تهران قطعا بايد در يك چارچوبي تعريف شده و بر اساس قانون اساسي، در جهت حفظ منافع ملي، دفع تهديدها و خطرها باشد. اما به هر روي اعتماد نهايي در روابط خارجي به يك كشور زماني محقق خواهد شد كه طي يك روند ۴۰ يا ۵۰ساله به صورت عملي و واقعي رفتار و ميزان صداقت طرف مقابل به دست آمده و ارزيابي شود.
* تحليلگر مسائل خاورميانه
دیدگاه تان را بنویسید