سرویس سیاسی فردا: کارشناسان و فعالان عرصه سیاست و رسانه به حوادث و وقایع به صورت روزانه واکنش نشان می دهند و نظرات خود را در کانال تلگرامی یا دیگر صفحه های اجتماعی به اشتراک می گذارند؛ بخشی از این نظرات را مرور می کنیم.
مدیر مسئول روزنامه جوان در کانال تلگرامی خود نوشت: علي مطهري گفته کمونيستها هم مي توانند حزب داشته باشند و فعاليت کنند. اين اظهار نظر زماني عجيب به نظر مي رسد که فلسفه تشکيل حزب را بدانيم. احتمالا ايشان خواسته مقلد پدر باشد که معتقد بود مارکسيتها مي توانند کرسي تدريس داشته باشد. کرسي تدريس و حرف و سخنراني شايد قابل دفاع باشد اما چطور مي شود با قانون اساسي اسلامي و با هويت حقيقي نظام مستقر، يک حزب کمونيست براي رسيدن به قدرت مبارزه کند و احيانا پيروز هم بشود و بخواهد برمبناي کمونيسم جامعه را اداره کند؟ علي مطهري يا معني تحزب و فلسفه تشکيل آن را نمي داند يا به عرفي گرايي در سياست معتقد است يا بدون اينکه به محتواي پدر در 40 سال پيش توجه کند کليشه وار به تقليدروي آورده است .با اين اوصاف بايد گفت خدا پدر اصلاح طلبان را بيامرزد که تا کنون علنا از کمونيسم حمايت نکرده اند. نتيجه ادغام سياست ورزي و روشنفکري چيزي جز اپوزسيون عليه خود نيست.
سعدالله زارعی ، کارشناس مسائل بین الملل نوشت:…اخیرا در ماجرای کشمیر بعضی از کانالهای ایرانی ...با استناد به سخنان یک یا چند روحانی کشمیری، درگیری ارتش یا پلیس هند را نه با بخشی از مردم کشمیر بلکه با یک گروه افراطگرا معرفی کردند و در واقع بدینوسیله ناخواسته یا خواسته گفتند جای نگرانی وجود ندارد و آنچه در حال اتفاق افتادن است، مقابله با افراطگرایانی نظیر القاعده، داعش و... است! که البته، کیهان از ابتدا این ماجرا را علیه تمامی مسلمانان کشمیر دانسته و به آن پرداخته بود.
...در کشمیر تقریبا همه طرفدار انقلاب ایران و رهبری آن هستند؛ اما در عین حال در این منطقه و در پارهای از مناطق دیگر، شیعیان و اهل سنت در این مورد اشتراک نظر دارند...
...واقعیت این است که رفتار هند در دولتهای ختلف با مردم کشمیر طی 70 سال گذشته که به وقوع چندین جنگ هم منجر شده است، همواره تجاوزکارانه بوده است. در توافقنامهای که بین نهرو و جناح است...هند باید حدود 65 سال پیش، این سرزمین را ترک میکرده... طی رفراندمی تکلیف کشنیر را روشن می کرد...اما اکنون ارتش ...سرگرم کشتار گروهی است که صاحبان آن خانهها میباشند...
...افراطگرایی در کشمیر در درجه اول در معنای پذیرش همزیستی با هند و رد پذیرش آن تعریف می شود!... به نظر میرسد آنچه در کشمیر روی میدهد یک پرده از ستیز با مسلمانانی است که مهمترین جرمشان هویتخواهی است.نه افراطگرایی تروریستی...
در ایران حرکت مشکوک رسانه ای ...به خطکشی میان شیعیان و قربانیان پرداخته است ...متاسفانه ما در تحولات کشمیر یک بار دیگر رد پای گروه شیرازی را مشاهده کردیم... این گروه در واقع به کمک ارتش متجاوز هند آمد و تلاش کرد بذر کینه علیه شیعه را در میان برادران و خواهران اهل سنت بپراکند...
...همین جریان شیرازی برای آنکه صدایی از جمهوری اسلامی برنخیزد...بحث «پاراچنار» را به میان کشید و وانمود کرد در آنجا شیعیان به دست سنیها کشته شدند...
در شمال منطقه پاراچنار ...القاعده تسلط دارد... در درگیریها القاعده با مردم این منطقه ...آنها کاری به مذهب افراد ندارد و از قضا در طول این دوران اکثر کشتهشدگان سنی هستند. در طول این مدت، جمهوری اسلامی هم واقعا هر کاری میتوانسته برای نجات مظلومین پاراچنار انجام داده است....
طی این روزها شیعیان در پاکستان و برخی نقاط دیگر به حمایت از مظلومان کشمیر دست به تظاهرات زدهاند.
به هرحال امروز دفاع از مظلومین کشمیری دفاع از انسان مظلوم و مسلمانی است که پیامبر بزرگوار اسلام درباره آن فرموده است «هرکس روزگار بگذراند و به امور مسلمین و رفع گرفتاریهای آنها اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست.»
محمد پرهود نوشت: نقل شده است که شاه عباس می خواست 1000 کاروانسرا بسازد، اما وزیر اعظم به او گفت که 999 کاروانسرا بساز تا بهتر در اذهان بماند
و اما بعد از رسوایی فیشهای حقوقی میلیاردی کابینه یازدهم، دولت اعتدال اعلام کرد که 950 نفر از مدیران دولتی دچار تخلف دریافت حقوق بالا شده اند.
بدون اینکه داستان حقوقهای میلیاردی مدیران اعتدالی را بیان کنند
محسن نوربخش رئیس اسبق بانک مرکزی همواره می گفت که نرخ برابری دلار و ریال 798 تومان است تا قیمت آنرا در اذهان زیر 800 تومان جا بیاندازد.
سیاست دولت شاه_عباس
و حالا کابینه اعتدال!
دولت_اعتدال مدیران متخلف را که به یقین شماره آنها بالای 10 هزار و حتی 20 هزار نفر است 950 نفر قید کرده تا اذهان را با متخلفینی که 1000 نفر هم نیستند مقید کند.
این اقدام از نظر جنگ روانی و عملیاتهای سرهنگی اقدامی قابل ستایش و قابل تدریس در کلاسهای عملیات روانی است، اما مگر دولتها باید علیه مردمانشان هم از عملیات جنگ روانی استفاده کنند؟ در کلاسهای جنگ_روانی گفته می شود باید علیه دشمن به عملیات دست زد
آیا دولتیان مردم و ملت خودمان را دشمن میپندارند؟؟
روح الله رضوی ، فعال عدالت و صلح طلب بین الملل در کانال تلگرامی خود نوشت: رخ دادهای کشمیر و در پی آن واکنش هایی که در داخل کشور رقم خورد، برایم یک سینه حرف برجای گذاشت؛ حرف هایی که بخشی از آن را گفتم و نوشتم و بخش زیادی را هم نگفتم و ننوشتم. لکن اذعان می کنم که آنچه رخ داد برخی مبانی فکری ام را متزلزل ساخت. حال ساختمان زلزله زده و ترک خورده فکرم یا بازسازی می شود و یا طرحی نو در خواهد انداخت که این را زمان را تعیین می کند.
از همین تریبون مجازی از عزیزانی که بواسطه نوشته هایم رنجیدند حلالیت می طلبم و از همه برادران و خواهرانی که همبستگی خود را با کشمیر و کشمیری ها ابراز کردند صمیمانه و از ته دل تشکر می کنم باشد که اوضاع کشمیر هم رو به آرامی گذارد و یک بار دیگر "باشه صخره کشمیر" به آشیان باز گردد.
اجمالا در شرایط کنونی بیش از این بنایی به پاسخ گویی سوالات و انتقادات و شبهات ندارم و از همه عزیزان رسانه ای نیز تقاضا دارم تا به آرام شدن این فضای ملتهب کمک کنند.
+++
از این هفته همقصه ضبط و پخشش همزمان می شود. یعنی دور جدید ضبط برنامه های همقصه با حضور مهمانانی جدید آغاز شده و تلاش داریم تاجایی که می شود بازخوردهایی را که در این روزها از پخش اول بدستمان رسیده مد نظر قرار دهیم. برنامه هم مطابق با زمابندی اعلام شده، سه شنبه بعد از ساعت 11 شب روی آنتن شبکه یک می رود و امروز فرداست که تیزر برنامه این هفته منتشر شود.
کبری آسوپار، روزنامه نگار اصولگرا نوشت: در حالي كه وزارت خارجه آلمان می گويد سر نخ های متضادی در مورد انگيزه های تيراندازی در مركز خريدی در مونيخ بدست آورده و سخنگوی پلیس مونیخ هم روز جمعه گفت که شواهدی درباره اینکه «عوامل اسلامگرای افراطی» عامل تیراندازی در این شهر بودهاند وجود ندارد و خواست تا زمان معلوم شدن نتایج، از گمانهزنی درباره عاملان تیراندازی خودداری کنند؛ اما وزارت خارجه ايران اصرار دارد كه اين عمليات را تروريستی بنامد! و حتی ضمن محکومیت حادثه و ابراز همدردی با ملت و دولت آلمان، بگويد: «امروز مبارزه با تروریسم، در هر شکل آن و در هر کجا به عنوان یک خواست جدی و فوری جامعه جهانی و وجدان بشری، باید سر لوحه تمامی کشور ها و در یک اجماع بینالمللی مورد توجه قرار گیرد.»
يعنى خود آلمانی ها هم نخواهند پای تروريسم را وسط بكشند، وزارت خارجه ايران اصرار دارد كه بايد تروريستی باشد و لاغير!
داریوش سجادی، روزنامه نگار خارج نشین نوشت : ماجرای عملیات تروریستی در مونیخ با محوریت یک جوان ایرانی ـ آلمانی از فرط ناشیگری قبل از وحشت آفرینی موجبات یک رسوائی را می تواند برای عاملین و آمرین آن مهیا کند.
در خلاصه ترین شکل ممکن عملیات مونیخ را می توان به حساب نقد کردن خاصه خرجی ریاض برای وحوش داعش شاخه رجوی طی نشست ماه گذشته ایشان در فرانسه گذاشت.
هنوز یک ماه از نشست زامبی ها در فرانسه و هم آغوشی ترکی فیصل با مریم رجوی نگذشته بود که ظاهرا رجوی چی ها با سراسیمگی و بمنظور اثبات متابعت و امربری خود از «ارباب نوین شان در ریاض» دست به عملیات مونیخ زدند تا بدین وسیله و به زعم خود انگشت اتهام را متوجه ایران کنند.
اتهامی که بدین منظور همه آی کیوی مصرفی طراحان ترور شامل آن شد تا با «بجای گذاردن جنازه یک جوان ایرانی ـ آلمانی در محل حادثه» بدینوسیله ایران و ایرانیان را در مظان اتهام دست داشتن در این عملیات قرار دهند!
ظاهرا طراحی عملیات «داعش شعبه رجوی» در کنترات گرفتن ماجرای مونیخ مبتنی بر این سناریو بوده که ابتدا یک نفر از عوامل تحت امر سازمان در محل حادثه اقدام به تیراندازی و کشتار مردم کرده و بلافاصله محل را ترک و هم زمان و در اقدامی از پیش آماده شدن جنازه جوانی گمنام و ایرانی ـ آلمانی را در نقش عامل ترور در نزدیکی محل حادثه با تظاهر به خودزنی در دسترس قرار داده تا بدینوسیله بکوشند ضمن پاک کردن رد ماجرا نام ایران را در این میان لکه دار کنند.
اما شتابزدگی و ناشیگری در عملیات مزبور مانع از آن می شود تا زامبی های مزبور ماهی مرادشان را صیادی کنند.
رجوی چی های تحت امر ریاض در طراحی عملیات خود توجه به این نکته نکردند که در سابقه عملیات تروریستی از این دست عامل ترور یا بصورت انتحاری خود را در محل حادثه منهدم می کند و یا طی تبادل آتش و تعقیب و گریز توسط نیروهای پلیس به هلاکت می رسد.
نمونه مونیخ جدیدترین و عجیب ترین و در عین حال مضحک ترین نوع از ترورهای ستاپ شده است که عامل ترور بدون آنکه به دست پلیس بیفتد خودش و در خلوت اقدام به خودزنی می کند!
علی ایحال با توجه به رسوا بودن عملیات مونیخ جای آن است تا سران اروپا از این فرصت بهره برده و تمرکز خود را متوجه نقطه تعفن و خاستگاه فتنه و ترور در ریاض کنند.
ترور و داعشیگری بمثابه افعی خطرناکی است که سالها است لانه خود را در عمق کاخ های اشرافی حکام شکم باره و مرتجع سعودی استوار ساخته.
دولتمردان اروپا چنانچه عزمی برای سرکوب این فتنه دارند باید سر این افعی را در ریاض قطع کنند.
حسین دهباشی ، مستند ساز نوشت: نتیجه اخلاقی و تجربیِ وقایع نیس و استانبول و ایروان و...مونیخ گویای این است که کلا شایعات پرسروصدای چندساعت اوّل در هرحادثه، مزخرف و پرت و پلا است و مبادا به آنها اعتماد کرده و زنهار که جایی ایشان را نقل کنی که صرفا موجبِ گمراهی ذهن اند و مایه دق مخاطب!
احسان تقدسی ، فعال رسانه در کانال تلگرامی خود نوشت: رويكرد اصلي دونالد ترامپ و هيلاري كلينتون درباره برجام، نه نقض برجام و نه پاره كردن برجام آن بلكه وادار كردن ايران به رفتن به سمت نقض برجام است. آمريكايي ها از بعد از حمله به عراق براي همراه كردن جامعه بين الملل با خود تلاش زيادي كردند تا رفتارهاي خود در نظام بين الملل را با بحث هاي «حقوق بين الملل» تطبيق دهند.
وضع تحريم هاي غير هسته اي، سخت گرفتن درباره رفع تحريم هاي هسته اي و... از جمله راهكارهايي است كه آمريكايي ها براي وادار كردن ايران به خروج از «برجام» اتخاذ كرده اند. تفاوت كلينتون و ترامپ در نحوه اجراي اين سياست است.
علیرضا رضاخواه ، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه نوشت: تبعات کودتای نافرجام ترکیه حالا دیگر کم کم از مرزهای این کشور فراتر می رود. اردوغان می گوید برخی کشورهای خارجی احتمالا در این کودتا نقش داشته اند. آمریکا ظاهرا در سیبل قرار گرفته است. چند ساعت سکوت و تعلل دولت آمریکا به عنوان متحد استراتژیک ترکیه، در اتخاذ موضعی روشن علیه کودتا بخشی از رسانه ها و ناظران کودتای ترکیه را به این شک انداخته که شاید ایالات متحده ، آنچنان که باید و شاید مخالف کودتاگران نبوده و با صبوری در انتظار پیش رفتن ماجرا نشسته است.
البته این ادعا تنها بر آمده از نظریه توهم توطئه نیست. دلایل جدی تری هم از سکوت چند ساعته وجود دارد. دلیل اول پیوند جدی نظامیان ترکیه به عنوان دومین ارتش بزرگ ناتو با پنتاگون است. بیشتر ژنرال های ترک در آمریکا دوره دیده و رابطه بسیار خوبی با پنتاگون دارند. علاوه بر این نقش مهم پایگاه اینجرلیک در کودتای نافرجام ترکیه دلیل دیگری ایست که گمانه نقش آفرینی آمریکا در این ماجرا را تقویت می کند. "اینجرلیک" یکی از استراتژیک ترین پایگاه های نظامی امریکا در منطقه است که به وسیله آن می توان کل همسایگان ترکیه یا حتی فراتر از آن را رصد کرد و یکی از پایگاه های جاسوسی آمریکا در منطقه نیز محسوب می شود. از طرف دیگر حدود 80 بمب افکن هسته ای در این پایگاه نگهداری می شود که اهمیت آن را برای آمریکا دو چندان می کند. بهرحال قطع یکباره برق پایگاه در ساعات پایانی کودتا و بستن درها و دستگیری "بکر ارجان وان" فرمانده کل پایگاه هوایی اینجرلیک که یک خلبان شکاری بسیار با مهارت و نظامی متبحر و با سابقه به شمار می رفت، دلیل دوم این
ادعا ست که امریکا در کودتای نافرجام 15جولای بی طرف نبوده است و یا حداقل از آن مطلع بوده است. علاوه بر این چرخش سیاست خارجی ترکیه و تلاش برای نزدیک شدن مناسبات مسکو- انکارا که به مذاق آمریکایی ها خوش نمی اید، نیز دلیل دیگری است که در این راستا مطرح می شود.
دیدگاه تان را بنویسید