روزنامه شرق؛ صالح نیکبخت: انتخاب رجب طیب اردوغان برای ریاستجمهوری ترکیه برای او و کشورش مسئلهساز شده است.
سیستم آزمون و خطایی که او در دوره حکومت خود برقرار کرده به اقتدار ملی ترکیه بهعنوان بزرگترین عضو ناتو در شرق اروپا لطمه زده است. تکرار رفتارهای مسئلهساز رئیسجمهور، مطالبات مخالفان ترکیه را نیز بالا برده است. موافقان و مخالفان اردوغان در خارج از ترکیه به خشم و تهدیدهای گاه و بیگاه او به کشورهای همسایه و اروپایی وقعی نمیگذارند و غرشهای او را چون ابر بهاری زوردگذر میدانند و از آن بهنفع خود بهرهبرداری میکنند؛ سیاستهای اردوغان در برابر اسرائیل، روسیه و مصر را میتوان از این موارد دانست. هیاهوی اردوغان و تهدیدهای روسیه در مسئله سرنگونی هواپیمای جنگی روس بر فراز سوریه و کشتهشدن خلبان آن، که دو کشور را در آستانه جنگی منطقهای قرار داده بود، چون رعدوبرق بهاری آغاز شد و با عذرخواهی صریح و ناگهانی اردوغان از روسیه که نخست به شدت مقاومت میکرد، خاتمه یافت.
قاطعیت روسیه در اعمال تحریم اقتصادی بر ترکیه آثار زیانباری برای اقتصاد این کشور به وجود آورد و اردوغان را وادار به عقبنشینی کرد. اردوغان که در مسئله سوریه در جبهه عربستان و قطر قرار گرفته و برای خود نقش رهبری قائل است، در این مسئله آنچنان با توپوتشر ظاهر شد که کشورهای عضو ناتو، از وقوع جنگ نظامی دو کشور احساس خطر کرده و برای جلوگیری از تکرار ماجرای «اوکراین» فیتله را پایین کشیده و تهدیدات اردوغان را مهار کردند.
او که سودای تجدید نظام «سلطانیسم» عثمانی را در سر میپروراند و نوستالوژی بازتولید اقتدار سلاطین را دارد، در دو سال اخیر سیاستهایی در پیش گرفته و در هر تریبونی مطالبی بیان میکند که تحمل آثار آن نه در توان سیاسی و نظامی و اقتصادی ترکیه است و نه رهبری و اداره آن در حد و قواره اوست. در سیاست خارجی، مواضع سلطان رجب اردوغان برای کشورش چنان هزینهآفرین است که صبر سیاستمداران ترک و نظامیان را لبریز کرده است.
در دوره زمامداری او روابط ترکیه با بیشتر همسایگان تیره و گاهی بحرانی شده است. فقط تزار مقتدر جدید روسیه بود که توانست، مانند دوران صلح مسلح و تزارهای سلف، سلطان جدید عثمانی را مهار و او را پشیمان کند، که گفتهاند خودکرده را تدبیر نیست. مهمترین هدف سلطان جدید عثمانی در دوران زمامداری ١٤ساله، ایجاد یک اقتصاد قوی و رفع مشکل بیکاری در کشور و مآلا بالابردن ارزش لیر این کشور و ایجاد زمینه ورود ترکیه به اتحادیه اروپا بود. شروع مجدد درگیریهای نظامی بین ارتش ترکیه و حزب کارگران کرد ترکیه پکک همزمان با ماه عسل وصلت اردوغان و داعش که همراه با توپ و تشر و تهدید اردوغان به همسایگان و اتحادیه اروپا بود، مجددا این کشور را در معرض خطر جدی بحران اقتصادی قرار داد.
هرچند سقوط قیمت نفت از اواسط سال ٢٠١٤ تنفسی برای صنایع ترکیه بود، بازیهای سیاسی و نظامی اردوغان که همیشه بدون پیشبینی عواقب آن بود، باز هم مسئلهساز شد.حمایت اردوغان از رئیسجمهور مخلوع مصر و اخوانالمسلمین و تروریستها در سوریه و عراق و قرارگرفتن این کشور در جبهه جدید جنگهای وکالتی در سوریه این کشور را هم از لحاظ سیاسی در انزوا قرار داد و هم سفره گسترده بازار خاورمیانه بر روی کالاهای ترک (بیشتر مواد غذایی و پوشاک) برچیده شد. افزایش درآمد کشور از توریسم که ترکیه را به یکی از مقاصد اصلی گردشگران ایرانی و مردم کشورهای خاورمیانه و اروپا تبدیل کرده بود، با شروع بهار عربی در خاورمیانه و شروع جنگهای داخلی و پایان ماهعسل سلطان با داعش، خزانزده شد. یک دهه تحریم اقتصادی ایران هم فرصتی بود برای ترکیه که همچون دوران جنگ تحمیلی، از این تحریمها درآمد شایانی کسب کند و آشکار و نهان از کاسبان تحریم باشد. توافق ایران و کشورهای ١+٥ موسوم به «برجام» بر اقتصاد ترکیه نیز اثر گذاشته و دکان بعضی از این کاسبان تحریم را که با فرزند و داماد سلطان مرتبط بودند، تخته کرد. آمارها نشان میدهد در نوروز سال ١٣٩٥ مسافرت گردشگران
ایرانی به ترکیه حدود ٣٠ درصد نسبت به نوروز سال ١٣٩٤ و در کل تعداد گردشگران ترکیه حدود ٤٠ درصد نسبت به سال قبل کاهش یافت.
ممنوعیت ورود ٦/٥ میلیون نفر گردشگر روسی به ترکیه پس از سرنگونی هواپیمای جنگی و ناامنی مقاصد گردشگران صنعت توریسم، در سیستم آزمون و خطای سلطان جدید که همچون گذشته از موارد پیشبینینشده بود! آثار زیانباری بر اقتصاد ترکیه گذاشت. در ششماه اخیر گردشگران کشورهای روسیه، ایران، آلمان و انگلیس که به ترتیب بیشترین تعداد از ١٠ میلیون نفر گردشگران ترکیه در سال گذشته بودند، تمایلی به رفتن به ترکیه و سواحل طلایی آن ندارند. این گردشگران مقاصد جدید خود را در یونان و قبرس و دیگر کشورهای ساحل مدیترانه انتخاب کردهاند. هتلهای ترکیه که در سالهای گذشته در این روزها مملو از مسافر بود، امروز نیمهخالی است. هتلداران ترکیه نه میتوانند پز عالی بدهند و نه با اتاق خالی دستمزد نیروی کار و هزینههای خود را تأمین کنند.
با انفجار اخیر فرودگاه آتاتورک استانبول که سومین فرودگاه بزرگ جهان است، گردشگران دریافتند دیگر استانبول و آنکارا و آنتالیا مقصد امنی برای آنان نیست. درآمد ترکیه از توریسم که طبق آمارهای رسمی ١٢ درصد تولید ناخالص ملی را در برمیگرفت و ١٥ درصد صنعت ترکیه نیز وابسته به آن است، قربانی زیادهخواهیها و ترکتازیهای سلطان رجب اردوغان شد. هشت درصد نیروی کار ترکیه مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با این صنعت است و روزبهروز بر تعداد بیکاران و رکود صنعتی و اقتصادی کشور افزوده میشود. کاهش بهای نفت در سطح جهانی که اقتصاد ترکیه سخت به آن وابسته است، نتوانست مانند سالهای گذشته برای ترکیه رشد اقتصادی به ارمغان آورد. منحنی رشد اقتصادی کشور که با آتشبس ناپایدار دولت و کردها در یک دهه گذشته بالا رفته بود، در دو سال اخیر معکوس شده و به زیر شش درصد رسیده است. رؤیای همه دولتهای ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا که از یک دهه پیش یکی از اهداف اصلی حزب توسعه و عدالت (AKP) نیز بود، همچنان دستنیافتنی است.
نخستوزیر انگلستان پیش از همهپرسی اخیر، در یکی از سخنرانیهای خود تحقق آن را به پایان هزاره سوم میلادی موکول کرد! و با طنزی تلخ گفت: ترکیه باید ٩٨٤ سال دیگر صبر کند تا به اتحادیه اروپا ملحق شود! باجگیری اردوغان از مسئله مهاجرتهای غیرقانونی و انتظار او برای دستیابی به درآمد ١٠ میلیارد دلاری از این معامله بیسرانجام که توافق نیمبند نخستوزیر قبلی ترکیه با اتحادیه اروپا زمینهساز آن بود، هم سر زا رفت. امیدی به موفقیت و تلاش نخستوزیر جدید برای احیای آن وجود ندارد. اختلاف نظر اردوغان و نخستوزیر قبلی، داوود اوغلو که معمار سیاست نزدیکی ترکیه به غرب بود، موجب شد این توافق پیش از آنکه اجرائی شود، در بوته فراموشی قرار گیرد. وانگهی سیاست نزدیکی ترکیه به اتحادیه اروپا مستلزم پذیرش شرایط ٣٥گانه اروپايیان و از آن جمله تأمین و محافظت از حقوق و آزادیهای فرهنگی ملیتهای دیگر ترکیه است؛ درحالیکه ترکیه تاکنون فقط یک مورد آن را پذیرفته است. پذیرش بقیه آن برای اردوغان که سودای تمرکز تمام قدرت سیاسی کشور در دست خود و ظهور در کسوت سلطانی را دارد، حتی قابل تصور هم نیست. تسویه حسابهای سیاسی ترکیه بهعنوان سنتی
بهجامانده از دربارهای هزارتوی سلاطین عثمانی توسط اردوغان تکرار و پیگیری میشود. دوستان نزدیک دیروز او یکی پس از دیگری به دشمنان امروز و مطرودان حزب آکپ تبدیل میشوند. «فتحالله گولن»، روحانی مشهور ترکیه و بنیانگذار «جنبش خدمت» که اردوغان و رئیسجمهور قبلی (عبداللهگل) ابتدا مریدان و مجری نظریات او بودند، با قبضه قدرت توسط اردوغان به تبعید خودخواسته در آمریکا تن دادند. این روزها یکی از اشتغالات دادگاههای ترکیه محاکمه طرفداران گولن (در نیروهای نظامی و پلیس و قضات و معلمان) است. مراد دیروز سلطان رجب، به دشمن آشتیناپذیر او تبدیل شده است.
یار و همراه اصلی دیروز اردوغان و رئیسجمهوری سابق، عبداللهگل که باهم حزب AKP را بنیان گذاشتند، به علت مخالفت او با سیاستهای سرکوب و کشتار کردها و پایمالکردن آزادیهای مردم و اقدامات خلاف دموکراسی نیمبند ترکیه مغضوب واقع شده و متهم به همکاری با دشمن در تبعید (فتحالله گل) شده است. اردوغان امروز آراموقرار ندارد و در هر همایشی گولن و طرفداران او را بهعنوان دشمنان داخلی متهم به خیانت میکند و از همه مهمتر همه حوادث ترکیه، حتی باخت تیم فوتبال ترکیه در یورو ٢٠١٦ را به پکک منتسب میکند.
وزرای برجسته دولتهای قبلی آکپ بهویژه احمد داوود اوغلو، استاد علوم سیاسی دانشگاههای غرب و مشاور مورد اعتماد اردوغان که دو سال پیش به سمت وزیر امورخارجه و سپس نخستوزیر منصوب شد، یکی پس از دیگری در مقابل فزونطلبیهای اردوغان به انزوا کشیده شدهاند. نخستوزیر جدید، مولود چاوش اوغلو که کنتراکتور طرحهای عمرانی دولتی ترکیه بوده هم تا آنجا دوام میآورد که مانند پیمانکاران، موضوع پیمان را با شرایط مدنظر اردوغان انجام دهد. روشی که در جهان توسعهنیافته امروز از منتهیالیه غرب آفریقا تا شرق آسیا رواج دارد. دیکتاتورها و رؤسای جمهور مادامالعمر جهان سوم در برج عاج نشسته و از بالا به موضوع نگاه میکنند؛ کسی جز خود را شایسته هیچ پست و مقامی نمیدانند. اگر برحسب ضرورت و انجام کاری، کسی را برای انجام آن برگزینند، قبول همه شرایط انجام آن وظایف، از الزامات این وظایف است. اینجاست که در اين نظام آزمون و خطای سلطان جدید مسئلهساز به مشکلی در سیاست داخلی و خارجی ترکیه تبدیل شده است.
دیدگاه تان را بنویسید