خبرگزاری ایسنا: در مقاله گلوبال ریسرچ آمده است: در حالی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخر هفته تایید کرد که ایران اقدامات ضروری برای تبعیت از توافق هستهای ژوییه گذشته با کشورهای 1+5 را تکمیل کرده است، بخش سردبیری روزنامه نیویورکتایمز اعلام کرد که جهان اکنون به دلیل این توافق امنتر است. آنها با بیان این که این توافق «دلیلی برای دیپلماسی صبر» و «تصمیم دوراندیش باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا در پیگیری راهحل مذاکره برای تهدید هستهای» است به تمجید از توافق هستهای پرداختند.
بخش سردبیری نیویورکتایمز مسلم میداند که ایران تهدید به حساب میآید. ایران همواره اعلام کرده است که هرگز قصد نداشته تا سلاح هستهای بسازد و این که برنامه هستهایاش کاملا به معنی استفاده از تکنولوژی هستهای به عنوان منبع تولید انرژی معنی میدهد. در واقع در سال 1957 زمانی که ایران توسط محمدرضا شاه متحد آمریکا اداره میشد، خود دولت ایالات متحده اولین راکتور هستهای را در ایران فراهم کرد. ایران بعدا در سال 1968 معاهده منع گسترش سلاح های هستهای را امضا و دو سال بعد آن را تصویب کرد. چندین سال پیش نیز آیت الله علی خامنهای اعلام کرد که ما باور داریم که سلاحهای هستهای در جهان باید نابود شوند و ما تمایلی برای ساخت تسلیحات هستهای نداریم. در گذشته نیز او اعلام کرده بود که ساخت تسلیحات هستهای گناه است. با این حال نیویورکتایمز بدون توجه به مقاصد بیان شده ایرانیان، تردید دارد که دولت ایران قابل اعتماد باشد. آنها ادعا میکنند که هنوز «چالشهای مضطرب کنندهای» در پیش است و دیگر طرفهای توافق هستهای لازم است که از پایبندی به توافق اطمینان حاصل کنند. این بدبینی نیویورکتایمز جای تعجبی ندارد. با این که
نیویورکتایمز مطمئنا زبان «محور شرارت» جورج بورش را تکرار نخواهد کرد اما آنها چارچوب ایدئولوژیکی مشابهای را ملکه ذهن ساختند. آیا این فلسفه شکگرایی نیویورکتایمز توسط سابقه دولت ایران توجیه میشود؟ چنین استدلالی سخت خواهد بود زیرا رژیم انقلابی (ایران) در قدرت از سال 1979 هرگز به کشور دیگر حمله نکرده است. ایده مسلم فرض شده و ناگفته این است که ایران خطرناک است و قابل اعتماد نیست زیرا این کشور با واشنگتن متحد نشده است. در عوض، ایران سیاست خارجی مستقل خود را خارج از کنترل آمریکا به کار میگیرد. اگر یک استاندارد دوگانهای در کار نبود، نیویورکتایمز با همان فلسفه شکگرایی که با ایران داشت با دولت ایالات متحده برخورد میکرد. با وجود این ایالات متحده که دست کم 7200 کلاهک هستهای در اختیار دارد، تنها کشوری در تاریخ است که دوبار علیه کشوری که ماهها به دنبال مذاکرات تسلیم مشروط بود، از تسلیحات هستهای استفاده کرد. برخلاف ایران، ایالات متحده از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای تبعیت نمیکند. به عنوان کشوری که در حال حاضر تسلیحات هستهای دارد، ایالات متحده تحت تعهداتش در معاهده در انجام خلع سلاح هستهای دارای
مسوولیت است. خود نیویورکتایمز در مقاله صفحه اولش در 11 ژوییه جزییات مدرنسازی تسلیحات هستهای دولت آمریکا را منتشر کرد. در بخش دیگری از این مقاله آمده است: به رغم تبعیت ایران از توافق هستهای (حتی تبعیت مداوم ایرانیان از منع گسترش سلاح هستهای ذکر نشده)، بخش سردبیری نیویورکتایمز بیان می کند که این به معنای آن نیست که از آنها نباید انتقاد شود یا تحریمهای جدید برای نقض قطعنامههای سازمان ملل یا توافق آمریکا نباید وضع شود. در واقع آنها در گذشته طرحهای کابینه اوباما در تحمیل تحریمهای جدید به دلیل آزمایشهای موشک بالستیک ایران را «هوشمندانه» خواندند. جدای از این موضع دوگانه که ایالات متحده باید به طور یکجانبه تحریمهایی را در رابطه با قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران اعمال کند، آنها ادعا میکنند که ایران باید موضوع اعمال برون مرزی قوانین آمریکا شود. طبق قوانین بینالمللی هیچ کشوری مقید به احترام گذاشتن به قوانین داخلی کشور دیگر نیست. نیویورکتایمز درخواستی برای واکنش اقتصادی یا قانونی علیه ایالات متحده را مطرح نکرده است. برنامه یک تریلیون دلاری دولت آمریکا برای بهروزرسانی تسلیحات هستهایاش به هیچ
وجه تهدیدی برای مابقی جهان به شمار نمیرود. آنها از قدرتهای خارجی درخواست کنترل ایالات متحده و تبعیت از قوانین را همان طور که برای ایران میخواهند، مطرح نمیکنند. نحوه چارچوببندی این داستان و فقدان محکومیت سردبیری روشن میکند که این روزنامه اقدامات دولت ایالات متحده را مسلما فراتر از توبیخ و سرزنش میداند. درخواستهای این روزنامه برای تقویت شدید توافق هستهای در اعمال تحریمهای جدید علیه دولت ایران در هیچ قاعده قانونی و اخلاقی نمیگنجد. اینها انعکاسی از پذیرش دکترین اربابمنشانه دولت آمریکا از سوی نیویورکتایمز به شمار میرود که تهدیداتی که صلح را نشانه رفتهاند تنها از کشورهای خارج از کنترل ایالات متحده سرچشمه میگیرند که باید با آنها با استفاده از تهدید و ارعاب که خود ایالات متحده از آنها معاف است، برخورد شود.
دیدگاه تان را بنویسید