شفقنا: راجر کوهن در نیویورک تایمز نوشت: در طبقه فوقانی یک طباخی در شانلی اورفه، ترکیه دو روزنامه نگار جوان سوریه ای اقامت داشتند. آنها از رقه - پناهگاه مرکزی داعش در سوریه- به این شهر تاریخی در جنوب شرق ترکیه گریخته و تمام وقت خود را به افشای توحش های این گروه تروریستی اختصاص داده بودند. امروز، آپارتمان آنها تبدیل به صحنه جرم شده و پلیس ترکیه، در آپارتمان را با مهر و موم قرمز رنگ خود، پلمب کرده است. در ۳۰ اکتبر، داعش ابراهیم عبدالقادر ۲۲ ساله و فارس حمادی ۲۰ ساله را سر برید. داعشی ها ویدیویی از این اقدام را روی اینترنت منتشر کردند و نوشتند: "دشمنان هرگز از تیغ خلافت اسلامی در امان نخواهند بود."
درگیری معترضان کرد با پلیس ضد شورش ترکیه در دیاربکر، پس از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی حزب عدالت و توسعه، اول نوامبر. عکس: بولنت کیلیج- خبرگزاری فرانسه عاملان این جنایت پیدا نشده اند؛ اکنون ناآرامی یک بار دیگر این شهر را که در ۳۰ مایلی مرز سوریه واقع شده، در بر گرفته است. عمر ییلماز، مالک طباخی که آپارتمان این دو جوان سوری در طبقه بالای آن واقع شده، می گوید: "این نخستین باری بود که داعش در ترکیه سر قربانیان خود را می برید؛ این حادثه به واقع همه را شوکه کرد." وی می افزاید: "ما البته به گلوله عادت داریم، ولی نه به بریدن سر. سلاخی یک انسان درست مثل یک حیوان، حتی قابل تصور هم نیست." اما "غیر قابل تصور" در ترکیه ای که این روزها احتراق پذیر و قابل اشتعال به نظر می رسد، تبدیل به "ممکن و قابل تصور" شده است. داعش اکنون خود را وارد مناقشه قدیمی و ریشه دار ترک ها و کردها کرده است. حین چند روزی که در نزدیکی مرز سوریه، در نواحی عمدتا کردنشین به سر بردم، متوجه خشم شدید کردها و پیش بینی خون ریزی های بیشتر شدم. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه که این روزها مسرور از پیروزی انتخاباتی حزب اسلامگرا و محافظه کار
عدالت و توسعه است، نسبت به اسلامگرایان جهادی همواره با نرمش و تسامح رفتار کرده و این نرمش، برای استقرار شبکه جهادگرایان در ترکیه کافی بوده است. اما اردوغان - شخصی که به لحاظ تئوری متحد آمریکا و عضو ناتو است- به واقع جهادیون چاقو به دست داعش را چگونه می بیند؟ داعشی ها، در تقابل با کردها - مخالفان قدیمی دولت آنکارا- مفید نشان داده اند. کردها در بخش های گسترده ای از شمال سوریه مستقر هستند و دولت خودخوانده ای را در منطقه ای که "رجاوا" می خوانند، تاسیس کرده اند. این وضعیت، انگاره ی شکل گیری کشور مستقلی به نام کردستان را پدید آورده که برای جمهوری ترکیه به مثابه یک کابوس به شمار می رود. از این روست که ترکیه در اقدامی برای راضی نگه داشتن جامعه بین الملل، به ایالات متحده اجازه می دهد برای حمله به مواضع داعش از پایگاه های هوایی این کشور استفاده کند، اما خود مواضع شبه نظامیان کرد سوریه را هدف قرار می دهد؛ شبه نظامیانی که به قول تیم آرانگو - همکار من- "مهم ترین متحدان آمریکا در داخل سوریه برای ائتلاف تحت رهبری آمریکا علیه داعش" هستند. همچنین انفعال و بی تفاوتی ترکیه نسبت به جهادگرایان اسلامگرا که در ۱۰ اکتبر در
آنکارا بدترین حمله تروریستی در تاریخ این کشور را رقم زد، در همین چارچوب معنادار است. بمب گذاری انتحاری در آنکارا متعاقب یک بمب گذاری انتحاری دیگر در ماه جولای در شهر مرزی سوروج رخ داد که طی آن ۳۳ فعال طرفدار کردها جان باختند. یکی از بمب گذاران انتحاری آنکارا، برادر بزرگتر بمب گذار انتحاری سوروج بود. پدر آنها در اقدامی بی نتیجه تلاش کرده بود به دولت ترکیه این خطر را گوشزد کند. بین این دو حادثه که در اساس کردها را هدف قرار داد، سه ماه فاصله بود و اردوغان هیچ کاری نکرد. بعد از حمله آنکارا نخست وزیر او یعنی احمد داود اغلو گفت دولت فهرستی از بمب گذاران انتحاری احتمالی و بالقوه را در دست دارد اما نمی تواند آنها را بازداشت کند زیرا "در کشوری که در آن حکومت قانون بر قرار است، شما نمی توانید فردی را دستگیر کنید تا زمانی که او دست به اقدام غیر قانونی بزند." (او فراموش کرد بگوید دستگیری این بمب گذاران انتحاری حتی پس از انفجار نیز برای آنها کار ساده ای نیست.) این کلمات در حالی ادا می شد که بین دو انتخابات ژوئن و نوامبر، تعداد بسیار زیادی از شبه نظامیان کرد بازداشت شدند. در نتیجه در نظر گرفتن این احتمال که دولت ترکیه
اجازه داده است پیکارجویان داعش کردها را بدون پیگرد و با طیب خاطر به قتل برسانند تا از فضای ناامنی متعاقب آن پیروزی اردوغان در انتخابات اول نوامبر تضمین شود، غیر قابل اجتناب است. از منظر حزب عدالت و توسعه ی اردوغان، این حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) است که یک سازمان تروریستی است. پ.ک.ک از دهه ۸۰ میلادی به این سو، علیه دولت آنکارا شورش مسلحانه داشته و با شبه نظامیان کرد در سوریه نیز ارتباط دارد. آمریکا نیز پ.ک.ک را جزو گروه های تروریستی معرفی کرده است. اردوغان هفته گذشته وعده داد تا زمانی که اعضای پ.ک.ک سلاح های خود را بر زمین نگذاشته اند با آنها بجنگد و "روی آنها را با سیمان پر کند." در مقایسه، داعش هرگز هدف چنین سخنان یا اقدامات سخت و هشدار آمیز قرار نگرفته است. من با گولتان کیساناک، شهردار دیار بکر، مرکز استان کردنشین ترکیه دیدار داشتم. او عضو حزب دموکراتیک خلق است که عمدتا از کردها تشکیل شده است. این حزب در دیاربکر ۷۰ درصد آرا را کسب کرد اما به لطف تاکتیک ایجاد ارعاب و وحشت توسط اردوغان، سهم این حزب از ۱۳.۱ درصد آرا در انتخابات ژوئن به ۱۰.۷ درصد در انتخابات نوامبر کاهش یافت. کیساناک به من گفت: "در نتیجه
سیاست های آنکارا، داعش در ترکیه اکنون به یک قدرت سهمگین تبدیل شده است. پیکارجویان داعش به راحتی به ترکیه رفت و آمد دارند. داعش به جنگ نیابتی علیه کردهای رجاوا گماشته شده و هر نوع کمک و پشتیبانی در اختیار آنها قرار می گیرد." آنکارا این اتهامات را رد می کند. آیا ترکیه نبود که البته تحت فشار از جانب جامعه بین الملل، اجازه داد به شهر کردنشین کوبانی در سوریه سلاح برسد و از سقوط این شهر در دستان داعش جلوگیری شود؟ مگر پایگاه های هوایی ترکیه توسط ائتلاف تحت رهبری آمریکا استفاده نمی شوند؟ مگر کردها در قالب حزب دموکراتیک خلق در پارلمان نماینده ندارند؟ مگر کردها کنترل بسیاری از شهرداری ها را در اختیار ندارند؟ کردها به جز سرزمین مستقل و خودمختار- آنچه ترکیه هرگز راضی به تفویض و واگذاری نخواهد شد- چه چیزی می توانند بخواهند که پیشاپیش نداشته باشند؟ عبدالرحمان یتکین، از بازرگانان برجسته و حامی اردوغان در شهر شانلی اورفه می گوید: "هر دو گروه (داعش و پ.ک.ک) توسط قدرتهای خارجی مورد استفاده قرار گرفته اند تا ترکیه را بی ثبات کنند." این روزها در اردوگاه حامیان اردوغان نظیر این حرفها را زیاد می شنوید. این گمانه ها، در اساس
به شکلی غیر موجه جهادیون و شبه نظامیان کرد را با یکدیگر جمع بسته و عامل اصلی حوادثی مثل بمب گذاری آنکارا معرفی می کنند. به واسطه چنین تحریف هایی است که تاکید دولت آنکارا به مبارزه واقعی علیه داعش زیر سوال می رود. آنچه به وضوح می توان مشاهده کرد، مبارزه آنکارا با کردهاست. پ.ک.ک با تلافی بمب گذاری سوروج و کشتن دو پلیس ترکیه اشتباه بزرگی مرتکب شد. خشونت فقط می تواند به نفع اردوغان تمام شود. اردوغان از بمباران شدید مواضع پ.ک.ک در شمال عراق فروگذار نبوده و در داخل ترکیه نیز خشونت یکسانی علیه کردها نشان داده است. دیاربکر و دیگر شهرهای عمدتا کردنشین در جنوب شرق ترکیه به شکل نوبتی شاهد مقررات منع آمد و رفت شبانه یا حکومت نظامی بوده اند. کنترل آنچه اردوغان پس از ۱۲ سال حضور در راس قدرت از افسار و مهار خارج کرده، برای وی بسیار دشوار خواهد بود. به نظر می رسد در ذهن او نیز دو پدیده "پول و قدرت" نفوذ کرده اند. ترکیه به سمت خشونت و قطبی شدن قدم برداشته است. سولی ازل، استاد دانشگاه می گوید: "اردوغان ترسیده و برای مقابله با این معضل، کاری می کند دیگران، بیش از او، دچار ترس و هراس باشند." رییس جمهور ترکیه نیاز دارد که بر
سر میز مذاکره با کردها برگردد، برای درهم کوبیدن داعش داخل و خارج از ترکیه جدی تر باشد، تحقیقات شفاف و معتبر برای رسیدگی به انفجارهای سوروج و آنکارا (و قتل های شانلی اورفه) را تضمین کند، و از حمله به مطبوعات آزاد دست بردارد. اوباما باید در تمام این موارد متحد ترکیه ای خود را تحت فشار بگذارد. ترکیه یک جامعه ناهمگن است و نمی تواند زیر پرچم ناسیونالیسم سنی اردوغان، هژمون و یکپارچه پیدا کند. عدم تحمل و مدارا، با پاسخ متقابل روبرو خواهد شد؛ همان گونه که در سوریه چنین دیدیم. احمد ترک، شهردار شهر زیبای ماردین در جنوب ترکیه می گوید: "آنها حتی نمی خواهند کردها نفس بکشند. کردها خواهان خشونت نیستند، اما اگر اردوغان دست از خشونت بر ندارد، شرایط وخیم تر نیز خواهد شد." در شانلی اورفه با احمد عبدالقادر، برادر بزرگتر روزنامه نگار سر بریده ملاقات می کنم. وی می گوید: "آنها که دست به این جنایت زدند، حالا دارند من را هم تهدید می کنند." چشمان تیره احمد، گویی شبح دیده اند. خشونت در ترکیه، یک بار دیگر بالا گرفته است و باید آن را به عقب راند. این کار ساده نخواهد بود. منبع: نیویورک تایمز
دیدگاه تان را بنویسید