سرویس سیاسی «فردا»: امروز نامه ای از رئیس جمهور به وزیر علوم در رسانههای نزدیک به دولت منتشر شده است که در آن رئیس جمهور بر لزوم تغییر رؤسای دانشگاههای تهران و تربیت مدرس تاکید کرده است. در نامه
محمود احمدی نژاد که در آخرین روز کاری سال 1391 منتشر شده، آمده است: «متاسفانه و بر اساس اطلاعات دقیق در دو دانشگاه مهم ، دانشگاه تهران که مادر دانشگاه های کشور و پرافتخار ترین آن است و دانشگاه تربیت مدرس که تنها مرکز رسمی تربیت مدرسین کشور است فضای عمومی به گونه دیگری مدیریت میشود که نه تنها سازنده نیست ، بلکه تا حدودی در نقطه مقابل حرکت عمومی ملت و شئون دانشگاه و دانشگاهیان است .رویکرد سیاست زده و غیرعلمی و یا احیانا امنیتی توسط مدیران در محیط اجتماعی ناکارآمد و تخریب کننده و در محیط دانشگاهی ناکارآمدتر و مخرب تر است.» اما اطلاعات دقیقی که آقای رئیس جمهور از آنها سخن می گوید، چگونه به این منجر شده است که درست در آخرین روزهای سال 91 که اصولاً دانشگاهها فعالیتی ندارند، نامهای مبتنی بر عزل رؤسای این دو دانشگاه صادر شود؟
در شرایطی که در ایام نوروز و در شرایط فعلی مملکت، ملت و به ويژه جامعه دانشگاهی و نخبگان نیازمند آرامش و ثبات هستند، آیا تعویض این چنینی رؤسای دانشگاهها به صلاح است؟ چه رخداد ويژهای در شب عید نوروز روی داده است که دفعتاً آقای رئیسجمهور اقدام به نامه نگاری کرده و دستور تعویض و جایگزینی این رؤسا را دادهاند؟! احمدینژاد در ادامه این نامه میافزاید: «اینجانب ضمن احترام به روسای محترم این دو مرکز مهم علمی کشور و پیرو تذکرات متعدد چندین ماهه ی اخیر انتظار دارد بدون هر گونه ملاحظه، جز شان و ماموریت علمی و فرهنگی و ایمانی دانشگاه و جز ارزشهای انقلاب اسلامی، وظیفه ی قانونی خود را در صیانت از حریم دانشگاه به فوریت عمل نمایید و با نصب مدیران آشناتر به ظرافت ها و الزامات کار دانشگاهی از مدیران فعلی در محل دیگری استفاده فرمایید». سابقه چالش در کجاست؟ این سخنان رئیس دولت، در شرایطی بیان شده است که پیشتر و در نیمه دی ماه امسال، کامران دانشجو ـ وزیر علوم دولت دهم ـ در اینرابطه عنوان کرده بود: «هیچ فشاری برای برکناری رییس دانشگاه تهران و دیگر مسائل به بنده وارد نشده است و این ادبیات در دولت وجود ندارد، چرا که ما با
صحبت و مذاکره امور محوله را پیش میبریم.» اما بعد از مدتی نزدیک به دو ماه، فشار دولت آشکار شد و ادبیاتی که در آن دوره از سوی دانشجو مردود شمرده شده بود نیز روشن گشت. این عزل و فشارها در زمانی ایجاد شده است که پیشتر، واکنشها و اصطکاکهایی بین دولت و دانشگاه تربیت مدرس رخ داده بود. دعوت از حجت الاسلام نقویان به دانشگاه تربیت مدرس و سخنان انتقادی او نسبت به دولت یکی از این مسائل تنشزا بود که در اوایل دی ماه امسال رخ داد و برخی مسئولین تربیت مدرس در این رابطه تذکرهایی دریافت نمودند. از سوی دیگر چندی پیش، بیژن رنجبر ـ رئیس دانشگاه تربیت مدرس ـ با بیان اینکه مشایی در آزمون دوره مجازی این دانشگاه شرکت کرده و نمره قبولی را کسب کرده است، عنوان کرده بود: «قبولی اسفندیار رحیممشایی دبیر جنبش عدم تعهد در دانشگاه تربیت مدرس به دلیل طی نکردن پروسه ثبتنام منتفی شده است. اسفندیار رحیممشایی در مقطعی در امتحانات دانشگاه تربیت مدرس شرکت کرده بود اما به دلیل طی نکردن مراحل ثبتنام تحصیل وی در این دانشگاه منتفی شد.» بر اساس برخی شنیدهها، حکم عزل رئیس داشنگاه تربیت مدرس، چند ماه قبل صادر شده بود و گویا این مسأله در پی
همکاری نکردن ایشان با برخی چهرههای خاص بوده است. در مجموع، به نظر میرسد روند فعلی دولت چندان به ثبات و آرامش جامعه دانشگاهی یاری نرساند و سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، این فعالیتهای مشکوک و ابهامانگیز به تأمین اهداف سیاسی بیشتر شباهت دارد. هر چند که باید منتظر ماند و برخورد وزیر علوم با این نامه را نیز به نظاره نشست. پیشتر مقاومت وزیر بهداشت سابق در برابر دستور عزل رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران به عزل وزیر بهداشت انجامید.
دیدگاه تان را بنویسید