اگر آیت‌الله در عراق نبود؟!

کد خبر: 242490

هر کسی که فتواهای آیت الله سیستانی را پیگیری کند به روشنی می بیند که ایشان بر حفظ حرمت جان افراد بی گناه تاکید کرده و هر گونه همکاری یا برخورد با اشغالگر را رد کرده است. حتی ایشان دیدار با حاکم مدنی امریکا، پل بریمر و دیگر سیاستمداران امریکایی را نپذیرفتند و اعلام کردند که امریکا و سربازان و فرماندهان و رهبران و افسرانش همگی اشغالگر هستند.

خبرآنلاین (محمد قاسم الخفاجی): هدف ما در این جا تبیین وضعیتی است که در حال حاضر عراق دچار آن است و مرجعیت شیعه نقشی برجسته برای حل آن ایفا می کند. برخی از روزنامه نگاران تنها هدفشان تخریب چهره های دینی و ملی مثل آیت الله سیستانی، مرجع عالیقدر جهان تشیع نه برای این که مرجع جهان تشیع است بلکه به این دلیل که نقش برجسته ای در جامعه عراق دارد، هستند. در این جا مقصود تلاش برای تبرئه چهره آیت الله سیستانی و مرجعیت نیست که بی شک نیازی به تلاش های ما در این زمینه ندارند. هدف ما در این جا تبیین وضعیتی است که در حال حاضر عراق دچار آن است و مرجعیت شیعه نقشی برجسته برای حل آن ایفا می کند. از نخستین روزی که نظام دیکتاتوری سابق صدام حسین در عراق سقوط کرد، آیت الله سیستانی تلاش کرد با استفاده از جایگاه ویژه خود در پر کردن خلا سیاسی پس از سقوط تلاش کند. بسیاری از سیاستمداران توانستند از اندیشه های او استفاده کنند و ایشان توانست امور را به گونه ای اداره کند که در همه موارد عقلانیت، حکمت، درایت و واقع بینی برجسته باشد. بی اغراق اگر آیت الله سیستانی و رهبری فکری و جایگاه ویژه سیاسی ایشان در عراق نبود، این کشور غرق در فتنه، جنگ های متعدد و رویارویی های نژادی، قومی و طایفه ای می شد. مرجعیت به طور کل همواره بر تداوم سیاست آرام و عاقلانه تا رسیدن به تحولی اجتماعی و دگرگونی سیاسی مورد هدف تاکید داشته است. آیت الله سیستانی بارها تاکید کرده که استقلال و ثبات عراق نیازمند همکاری همه جریان ها، قدرت ها و نگرش های سیاسی و اجتماعی عراق است و باید دولتمردان عراقی مطابق با اصول متمدنانه و دموکراتیک و مدنی به گونه ای رفتار کنند که کشور وارد مسیری شود که از خونریزی های بیشتر و هدر رفتن جان افراد بی گناه در امان بماند. این در حالی است که این مواضع همواره از جانب کسانی که می خواهند خون ملت عراق را بریزند و به دنبال ایجاد فضایی باز و بی قید به هر گونه قانون و قانونمندی هستند مورد نقد قرار گرفته با این هدف که بتوانند به تسویه حساب با چهره های سیاسی مخالف خود بپردازند و دشمنان خود را ترور کنند و نظام را زیر سوال ببرند و مردم را سر ببرند و عراق را وارد یک آشوب بی پایان کنند. در حقیقت این جریان های داخلی و خارجی عراق هستند که نمی خواهند عراق به ثبات برسد برای این که خوب می دانند، ثبات در عراق به نفع پروژه طایفه ای که می خواهند پیش ببرند نخواهد بود. آنها در حقیقت زندگی مسالمت آمیز، برادرانه و انسجام مذهبی و دینی و تاریخی عراق را هدف گرفته اند و تلاش دارند تا به این کار خود برچسب عراقی بزنند. در حالی که هر کسی که فتواهای آیت الله سیستانی را پیگیری کند به روشنی می بیند که ایشان بر حفظ حرمت جان افراد بی گناه تاکید کرده و هر گونه همکاری یا برخورد با اشغالگر را رد کرده است. حتی ایشان دیدار با حاکم مدنی امریکا، پل بریمر و دیگر سیاستمداران امریکایی را نپذیرفتند و اعلام کردند که امریکا و سربازان و فرماندهان و رهبران و افسرانش همگی اشغالگر هستند. این در حالی است که بی رغم وجود چنین موضعی از سوی مرجعیت نیروی اشغالگر مجبور به اعتراف به عملیات سیاسی جریان های عراقی شد و کلیت حکومت عراق را به رسمیت شناخت و مجبور شد زمینه ای فراهم کند تا ملت عراق خود اداره کشور، چه از لحاظ قانونی و چه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی را بر عهده بگیرد و مسئول وظایف ملی خود باشد و اجازه ندهد که این مسیر به شکست بینجامد. عراق باید خود را سعادتمند بداند که از وجود چهره هایی مثل آیت الله سیستانی و دیگر مراجع عالیقدر عراق برخورد است. این چهره عالی مقام نخستین جایگاه را در دنیای سیاست امروز دارد. به رغم این که برخی طرفداران طایفه گری در کالبد فتنه طایفه ای می دمند و برای آن نعره سر می دهند، تنها مرجعیت است که از همه عراقی ها می خواهد خویشتنداری کنند و از فرصت ها استفاده کنند و اجازه ندهند کشور به سمت تجزیه یا تضعیف پیش رود. قاسم محمد الخفاجی، روزنامه نگار عراقی است. (ترجمه: سید علی موسوی خلخالی)
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها