سرویس بین الملل «فردا»؛ لاله رشیدی: «نوام چامسکی» در مقاله جدیدش از نانوشتههای تاریخ سراسر دروغگویی آمریکا سخن میگوید. نانوشتهها و ناگفتههایی که بیشک از گفتهها مهمتر است و پرده از بخش اصلی واقعیت برمی دارد. نانوشتههایی که با فشار سیاسی و اقتصادی غربی ها حذف میشود. در مقاله پیش رو چامسکی نشان می دهد که میان ریگان و اوباما، کندی و جرج بوش و بقیه سردمداران آمریکا تفاوتی وجود ندارد. نتیجه کارهای آن ها همیشه جنگ و آدمکشی و سلب امنیت از جهانیان بوده است.
******************
اینک در آستانه یک رویداد پر اهمیت انسانی هستیم؛ پنجاهمین سالگرد تصمیم کندی برای به راه انداختن یک حمله مستقیم به ویتنام جنوبی، تهاجمی که خیلی زود به شدیدترین جنایت علیه بشریت پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شد.
پنچاه سال پیش، کندی به نیروی هوایی ایالات متحده دستور میدهد که جنوب ویتنام را در فوریه سال ۱۹۶۴ بمباران کنند وی به نیروی هوایی این اجازه را داد که برای از بین بردن و تخریب مزارع از بمبهای شیمیایی استفاده کنند تا از طریق به گرسنگی کشاندن این مردم سرکش آنها را وادار به تسلیم کنند.
![](https://static0.fardanews.com/servev2/jhlZWJkMDNhN/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
این عملیاتهای مخرب سبب میشد که میلیونها نفر از روستائیان به سمت اردوگاهای کار اجباری و یا مناطق فقیر نشین کوچ اجباری داشته باشند و در نهایت با کوچ دادن آنها مانع حمایت روستائیان از مبارزان ویتنامی شوند، چرا که دولت آمریکا به خوبی میدانست که روستائیان به شدت مایل به حمایت و پشتیبانی از مبارزان ویتنامی بودند.
این در حالی بود که در تمام آن روزها تلاشهای رسمی بیشماری برای توجیه این جنگ صورت میگرفت، که البته ناگفته پیداست که غالب این توجیهات مضحک بود.
کندی خطاب به انجمن ناشران روزنامههای آمریکایی در ۲۷آوریل ۱۹۶۱ این هشدار را میدهد که: «ایالات متحده مورد توطئه و تهدیدهای بیرحمانه و یکپارچه قرار گرفته است که این توطئهها در درجه اول متکی بر ابزارهای پنهان برای توسعه قلمرو نفوذشان است». در ۲۵ سپتامبر سال ۱۹۶۱ کندی اعلام میکند: «که آیا فکر میکنید توطئهها در لائوس و ویتنام به پایان رسیده است. دروازهها از این پس برای به راه انداختن جنگ به طور گسترده باز خواهدشد».
آثار کوتاه مدت جنگ ویتنام توسط محقق برجسته و مورخ نظامی هندوچینی «برنارد فال» تخمین زده شده است. برنارد فال تخمین زده است که در سال ۱۹۶۵ در حدود ۶۶۰۰۰ ویتنامی (مردمان ساکن در ویتنام جنوبی) در بین سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۱ کشته شدهاند. همچنین ۸۹۰۰۰ ویتنامی در بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۵ کشته شدهاند که بیشتر قربانیان توسط بمبهای ناپالم کشته شدند.
این تصمیم کندی سالیان دراز به دلیل پیامدهای تکان دهنده آن دور از دید همگان نگهداشته میشد. تنها تصویر موجود تصویری است که توسط «فرد ویل کاکس» با عنوان «زمین سوخته» ارائه کرده بود. تحقیقات برنارد فال اولین مطالعه رسمی در مورد تاثیرات هولناک و مستمر استفاده از بمبهای شیمیایی در جنگ با مردمان ویتنام است که چند ماه پیش آشکار شد و به احتمال زیاد این نیز به باقی آثار تاریخی که نباید خوانده و دیده شود میپیوندد.
در سال ۱۹۶۷ مخالفت با جنایات جنگی که در ویتنام جنوبی در حال وقوع بود به طور قابل توجهی افزایش یافت. صدها هزار نفر از نیروهای نظامی ایالات متحده اقدام به اعمال وحشیانهای در و یتنام جنوبی میکردند و به شدت مناطق متعدد ویتنام مورد بمباران قرار گرفته بود و این درحالی بود که جنگ به بقیه هندوچین نیز گسترش یافته بود.
نتایج جنگ بسیار وحشتناک شده بود به طوریکه برنارد پیش بینی میکند که «موجودیت فرهنگی و تاریخی ویتنام در معرض خطر انقراض است... حومههای شهر به طور روشن در زیر ماشینهای نظامی ایالات متحده که در همه جای شهر رها شدهاند، در حال مرگ است.
وقتی که جنگ پس از ۸ سال ویرانی به پایان رسید نظریه پردازان اصلی به دو گروه تقسیم شدند؛ گروه اول معتقد بودند که ما میتوانستیم برنده این جنگ باشیم اگر بودجه بیشتری به این جنگ اختصاص داده میشد و گروه دوم معتقد بودند که هزینه جنگ بسیار سنگین بوده و این همه هزینه برای این جنگ کار بسیار اشتباهی بود.
اما ایالات متحده همچنان در حال بمباران جامعه دهقانی لائوس شمالی بود. به طوری که قربانیان برای سالها فقط برای اینکه زنده بمانند مجبور به زندگی در غارها شدند. در مدت کوتاهی پس از آن ایالات متحده در حال بمباران مناطق روستایی کامبوج بود.
در سال ۱۹۷۰ «هنری کسینجر» مشاور امنیت ملی آمریکا دستور بمباران گسترده کامبوج را صادر کرد. بمبارانی که به قول خودش پس از آن باید هیچ جنبدهای زنده نماند. این فراخوان برای نسل کشی را به ندرت در آرشیوها میتوان پیدا کرد. لائوس و کامبوج جنگهای پنهانی بودند. گزارشها و واقعیتها یی که در این زمینه وجود دارد هنوز برای اینکه در اختیار افکار عمومی و یا نخبگان تحصیل کرده قرار بگیرد بسیار ناکافی و کم است.
فصلی دیگر از تاریخ نانوشته
اما فصل دیگری از تاریخهای نانوشته؛ در این سه سال ما بزرگداشت یک واقعهای را میگیریم که با وقایع امروز بسیار در ارتباط است: نهصدمین سالگرد منشور ماگنا کارتای بریتانیا.
![](https://static0.fardanews.com/servev2/GRmMzRiODk3O/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
این منشور اعلام میکند که «هیچ انسان آزادی نباید از حقوقش محروم شود مگر به حکم قانون». این اصول بعدها گستردهتر شد و از اقیانوس اطلس وارد ایالات متحده شد و بعدها در ایالات متحده این قانون بدین شکل تکمیل شد؛ «هیچ فردی نباید از حقوق خود بدون طی مراحل قانونی و در طی یک محاکمه سریع محروم شود».
البته ناگفته نماند کلمه انسان شامل بومیان نمیشد. افراد بومی انسان تلقی نمیشدند به علاوه بردگان نیز شامل «فرد» نمیشدند. زنان نیز به ندرت در زمره افراد ذی حق به حساب میآمدند.
با روی کار آمدن اوباما گام بزرگتر برای زیر پا گذاشتن اصول منشور ماگنا کارتا توسط او برداشته شد. اوباما، قانون دفاع ملی را که توسط بوش تدوین شده بود امضا کرد. قانونی که بازداشت نامحدود و بدون محاکمه متهم و حبس وی در یک زندان نظامی را روا می داند.
چنین رفتاری در مورد کسانی که متهم به همکاری با نیروهای دشمن در «جنگ با تروریسم» هستند اجباری است و در مورد شهروندان آمریکایی که متهم به همین عمل باشند اختیاری است.
یک نمونه از پروندههای گوانتانامو چنین است: پسر ۱۵ ساله افغانی به دلیل دفاع از روستای خویش به هنگام حمله نیروهای آمریکایی دستگیر شد. این اسیر ۱۵ ساله که «عمر خدر» نام دارد به جرم این دفاع از روستایش و پدر و مادرش به مدت ۸ سال در بگرام و گوانتانامو زندانی شده است. سپس در دادگاه نظامی که در سال ۲۰۱۰ برگزار شد وی را در برابر دو گزینه قرار دادند؛ پافشاری بر بیگناهی خود و در نهایت ماندن در گوانتانامو برای همیشه و دیگری اقرار صریح به گناه و محکوم شدن به هشت سال زندان در گوانتانامو. «عمرخدر» مورد دوم را پذیرفت.
نمونههای بسیار وجود دارد که مفهوم تروریست را در نزد غربی ها نشان می دهد. برای نمونه، نسلون ماندلا تازه در سال ۲۰۰۸ از لیست تروریستی آمریکا خارج شد. صدام حسین در سال ۱۹۸۲ از لیست دولتهای حامی تروریست حذف شد چرا که دولت ریگان قصد داشت بعد از اینکه عراق به ایران حمله کرد بدین وسیله به دولت صدام حسین کمکی کرده باشد.
دیدگاه تان را بنویسید