سفر اوباما به امریکای لاتین در این برهه زمانی حرف و حدیثهای زیادی را در پی داشت. روزهایی که ژاپن در تلاش است تا از بروز هرگونه بحران هستهای جلوگیری کند و روند اعتراضات در کشورهای عربی خاورمیانه هر لحظه حادتر میشود. این عوامل موجب شدهاند، شایعات و حاشیههای این سفر افزایش یابد. اوباما در این سفر۵ روزه قصد دارد از برزیل، شیلی، السالوادور دیدار کند.
به گزارش سرویس بین الملل «فردا» به نقل از وب سایت مجله فارن پالیسی، مارسیو کاردناس- یکی از تحلیل گران امریکای لاتین که در دولتهای پاسترانا و جاویرا در کلمبیا، وزیر بود- به تحلیل و اهمیت امریکای لاتین برای منافع امریکا در منطقه پرداخته است. مارسیو در تحلیل خود امریکای لاتین را از جهات سیاسی، ایدئولوژیکی، اقتصادی مورد بررسی قرار داده است.
در بخش سیاسی، مارسیو گزارش خود را با نقل قولی از ریچارد نیکسون- رئیس جمهور سابق امریکا- آغاز میکند. آنجایی که نیکسون خطاب به دونالد رامسفلد جوان عنوان میکند «این روزها مردم امریکا حتی لعنت هم به امریکای لاتین نمیفرستند». اما این روزها شرایط کاملا تغییر یافته است. امریکای لاتین از جهت منافع بلند مدت برای امریکا از اهمیت ویژه ای یافته است. در این منطقه، کشور برزیل قرار دارد که از نظر رشد اقتصادی و ثبات سیاسی شایان توجه است. از سوی دیگر ناآرامیهای این روزها در خاورمیانه، حاکی از شکننده بودن امنیت در این منطقه است. این درحالی است که امریکا میتواند با گسترش ارتباطات خود در این منطقه از امنیت تامین انرژی آسوده خاطر باشد. البته بایستی توجه داشت که چین نیز در حال گسترش ارتباطات خود با این منطقه است.
برزیل و شیلی دو شریک اقتصادی مهم برای چین محسوب میشوند. در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ بانکهای چین بیش از ۳۵ میلیارد دلار به برزیل، آرژانتین، بولیوی، اکوادور و ونزوئلا وامهای اقتصادی دادهاند. این مبلغ سه برابر پولی بود که امریکا به کشورهای امریکای لاتین ارائه داده بود. این مسئله نشان میدهد در حالی که امریکا روزبه روز روابط خود را با این کشورها کمتر میکرد، کشورهای دیگر روابط خود را با این مناطق گسترش میدادند.
از بعد اقتصادی نیز، در دهههای ۸۰، بیشتر کشورهای امریکای لاتین کشورهای مقروض و پوپولیست شناخته میشدند و تورم در این کشورها غیر قابل توصیف بود. این منطقه در حال حاضر با رشد اقتصادی ۵% در سال، تورم یک رقمی دارد. در این میان کشورهایی چون کلمبیا، مکزیک، پاناما و اروگوئه پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند. این تغییرات وسیع در این منطقه بواسطه تغییرات اقتصادی است که از سالها پیش در منطقه امریکای لاتین اجراشده است. این تغییرات موجب ثبات منطقه نیز شده است.
از نظر ایدئولوژیکی، بسیاری از مردم جهان همچنان بر این باورند که این منطقه هنوز هم حکومتهای چپ ایدئولوژیک وجود دارند که یادآور دوران جنگ سرد است. نمونه بارز آن هم هوگو چاوز- رئیس جمهور ونزوئلا- است. اما به رغم این باور، بجز کشورهای بولیوی، کوبا و نیکاراگوئه دیگر کشورهای امریکای لاتین از «سوسیالیسم قرن ۲۱» چاوز استقبالی نکرده و انتقادات فراوانی را نیز به آن داشتهاند. البته شواهد اقتصادی نیز گویای شرایط ونزوئلا هستند: نرخ تورم در این کشور نزدیک به ۳۰% است، از سال ۲۰۰۷ به این سو سرمایه گذاری خارجی در این کشور روند نزولی پیدا کرده است و رشد اقتصادی این کشور ۴. ۱% است که در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه بسیار پایین میباشد.
درحال حاضر کشورهای امریکای لاتین بیشترعملگرا هستند تا ایدئولوژیک. سیاستهای اقتصادی مبارزه با فقر در بیشتر کشورهای امریکای لاتین موجب شکل گیری طبقه متوسط جدید در این کشورها شده است. همچنین پیش بینی میشود تا سال ۲۰۲۰، ده درصد جمعیت این منطقه وارد طبقه متوسط جهانی شوند؛ جمعیتی در حدود ۶۰ میلیون نفر.
به گزارش «فردا»، چنین تغییرات گسترده در منطقه امریکای لاتین که بیشتر کشورهای آن تحت تاثیر نفوذ برزیل هستند، موجب اهمیت بیش از پیش این کشور در سطح جهان شده است. این تغییرات موجب روی آوردن مجدد امریکا به حیاط خلوت خود شده است.
دیدگاه تان را بنویسید