۹طرح امریکایی برای براندازی ایران در ۶۰سال
اینکه امریکا چند دهه به دنبال براندازی در ایران بوده، اما موفق نشده و احتمال آن را پایین و دشوار میداند، واقعیتی آشکار است، اما سابقه تلاشهای امریکا برای براندازی بهمراتب بیشتر از ۲۰ سال است و باید گفت که امریکاییها یکبار موفق به براندازی دولت ایران شدهاند!
اینکه امریکا چند دهه به دنبال براندازی در ایران بوده، اما موفق نشده و احتمال آن را پایین و دشوار میداند، واقعیتی آشکار است، اما سابقه تلاشهای امریکا برای براندازی بهمراتب بیشتر از ۲۰ سال است و باید گفت که امریکاییها یکبار موفق به براندازی دولت ایران شدهاند!
ایالاتمتحده تاکنون بارها برای براندازی در ایران تلاش کرده که یک بار آن موفق بوده و به اعتراف وزیر خارجه این کشور، سایر موارد شکست خورده است. در ادامه به بررسی ۹ طرح براندازی امریکایی خواهیم پرداخت.
به گزارش فارس، چندی پیش آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا در مصاحبهای گفت که ایالاتمتحده از ۲۰ سال پیش تاکنون برای براندازی در ایران و تغییر حکومت تلاش کرده، اما موفقیتی به دست نیاورده است. بلینکن این ادعا را که جامعه ایران از جمهوری اسلامی ناامید شده است بهطور قطع رد کرده و معتقد است جمعیت قابلتوجهی حامی نظام هستند و براندازی کار دشواری است.
اینکه امریکا چند دهه به دنبال براندازی در ایران بوده، اما موفق نشده و احتمال آن را پایین و دشوار میداند، واقعیتی آشکار است، اما سابقه تلاشهای امریکا برای براندازی بهمراتب بیشتر از ۲۰ سال است و باید گفت که امریکاییها یکبار موفق به براندازی دولت ایران شدهاند!
۱) ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، براندازی موفق امریکا
اولین باری که امریکا برای براندازی در ایران برنامهریزی کرد و موفق هم شد، ارتباطی با جمهوری اسلامی ندارد و به سال ۱۳۳۲ در زمان محمدرضا پهلوی بازمیگردد. در آن دوران بعد از ملی شدن نفت، دولت دکتر مصدق بهعنوان اولین دولت برآمده از رأی مردم در ایران تشکیلشده بود، اما امریکاییها با طراحی یک کودتا آن را براندازی کردند. برای امریکایی دانستن کودتای ۲۸ مرداد، اسناد و شواهد فراوانی وجود دارد.
سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (CIA) در سال ۲۰۱۳ با انتشار سندی به نقش داشتن در کودتا اعتراف کرد. سیا در این سند نوشته بود: «در پایان سال ١۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمیتواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد... هدف عملیات آژاکس (کودتا) سرنگونی دولت محمد مصدق و جایگزینی با دولتی بود که ایران را با سیاستهایی سازنده اداره کند. امریکا قصد داشت دولت مصدق را با یک دولت طرفدار غرب به نخستوزیری زاهدی عوض کند.»
۲) صدور دستور براندازی، یک سال پس از انقلاب
بعد از انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ امریکا بازهم به دنبال براندازی بود. دستور براندازی و تغییر حکومت ایران کمتر از یک سال پس از انقلاب از سوی جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت امریکا صادر شد. در ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ (ششم دی ۱۳۵۸) رئیسجمهور امریکا به سازمان سیا دستور داد: «انجام عملیات تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی برای پشتیبانی از تأسیس یک رژیم مسئول در ایران، برقراری تماس با رهبران اپوزیسیون ایرانی و دولتهای ذینفع باهدف حمایت از تعاملاتی که بتواند به ایجاد جبهه گسترده غربگرا و قادر به تشکیل یک دولت جایگزین منجر شود.»
بر اساس این سند، رئیسجمهور امریکا به سازمان سیا دستور داده بود با ترکیبی از راهبردهای مختلف، دولتی که پاسخگوی امریکا باشد، جایگزین جمهوری اسلامی شود.
۳) پنجه عقابی که شکست
یکی از اولین طرحهای براندازی سخت بعد از انقلاب، به عملیات «پنجه عقاب» بازمیگردد. این عملیات قرار بود به بهانه آزادسازی جاسوسان دستگیرشده از سفارت امریکا از سوی نیروهای دلتای ارتش ایالاتمتحده انجام شود. طراحی عملیات کاملاً حساب شده بود، بهگونهای که حدود ۱۵ هواپیما و هلیکوپتر به دور از شناسایی وارد مرزهای ایران شدند. این عملیات شامل طرحهای چندگانه با پشتیبانی هوایی و بهرهمندی از ناوهای امریکایی حاضر در منطقه میشد. «زبیگنیف برژینسکی» مشاور امنیت ملی کارتر میگوید: «کارتر گفت به نظرم امکان خلاصی گروگانها بسیار بعید است و ما باید حاکمیت خود را اعمال کنیم و حالا وقت آن است که عمل مناسب انجام پذیرد.» درنهایت عملیات پنجه عقاب در طبس با شکستی تاریخی مواجه شد.
۴) تکرار سناریوی کودتا
بعد از شکست بزرگ امریکا در طبس، ایالاتمتحده از آنجا که توانسته بود با یک کودتا دولت ایران را در سال ۱۳۳۲ سرنگون کند، به فکر طراحی یک کودتا برای سرنگونی جمهوری اسلامی افتاد. «کودتای نقاب» که در سال ۱۳۵۹ عملیاتی شد، طرحی بود تا بهوسیله آن حکومت جمهوری اسلامی ساقط شود. ناصر رکنی، یکی از عوامل این کودتا در اعترافات خود میگوید: «اگر امریکا در این کودتا نقشی بر عهده نداشت، مطمئن باشید که اصلاً نطفه کودتا تشکیل نمیشد.» او در اعترافات خود از برقراری ارتباط میان سازمان سیا با محمدباقر بنیعامری، فرمانده این کودتا سخن گفت و اظهار داشت: «تأمین هزینههای مادی چه بهصورت مستقیم (احتمالاً) و چه بهصورت غیرمستقیم (حتماً) مثل چک ۵۰ میلیون دلاری عربستان، از سوی امریکا انجام شد. تغییرات لازم در نقشههای عملیات از طریق سازمان سیا انجام شد.»
این کودتا کمی قبل از عملیاتی شدن، لو رفت و خنثی شد.
۵) جنگ تمامعیار برای براندازی
جنگ تحمیلی صدام از دیگر طرحهایی بود که قصد داشتند در فرصتی کوتاه علاوه بر اشغال خاک ایران، حکومت را هم سرنگون کنند. آغاز جنگ تحمیلی همچون سایر موارد پیشین در زمان ریاست جمهوری کارتر انجام شد و در دوران ریاست جمهوری ریگان ادامه یافت. حمایت همهجانبه کشورهای غربی از صدام بر کسی پوشیده نیست و این پشتیبانیها بدون هماهنگی با ابرقدرت آن زمان یعنی امریکا محال بود.
مجلس سنای امریکا دراینباره میگوید: «ازآنجاکه پیروزی ایران، امریکا را با متغیرهای ناخوشایندی روبهرو میکند، در حال حاضر امریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران از فعالیتهای دیپلماتیک و اعتبارات مالی خود بهره میبرد و یک نقش هماهنگکننده در جلوگیری از ارسال سلاح به ایران دارد.».
اما امریکا در زمان جنگ حتی ورود مستقیم نظامی هم داشت. جنگ نفتکشها مجموعه عملیاتهایی بود که امریکا مستقیماً علیه کشتیهای ایرانی انجام میداد تا در اوج جنگ، مانع فروش نفت ایران و سایر تجارتها شود. در میان این جنگها، امریکا به ناو ایرانی «ارج» حمله کرد و باعث شهادت خدمه آن شد.
۶) فروغی که برای امریکا جاویدان نشد
در روزهای پایانی جنگ تحمیلی، منافقین حاضر در عراق تصمیم گرفتند کار را یکسره کنند و با اجرای عملیات فروغ جاویدان، بهسرعت تا تهران رسیده و دولت ایران را سرنگون کنند، اما در این عملیات هم ردپای امریکا دیده میشود. در کتاب «عملیات مرصاد و سرنوشت منافقین» آمده است: «در آستانه عملیات فروغ جاویدان و در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۷ (۲۰ ژوئن)، ۱۳۸ تن از نمایندگان کنگره و ۱۴ تن از سناتورهای امریکایی طی نامهای خطاب به جورج شولتز، وزیر خارجه این کشور از وی درخواست کردند: «به رشد جنبشهای داخلی ایران توجه شود... استفاده از سازمان مجاهدین که مقر آن در عراق است اکیداً توصیه میشود... امریکا باید از سازمان مجاهدین که در عراق مستقر است حداکثر استفاده را برای سرنگونی حکومت تهران بکند.»
سناتور «مروین دیمالی» پس از عملیات مهران در تاریخ ششم تیر ۱۳۶۷ در جمع اعضای سازمان مجاهدین در واشینگتن شرکت کرد و گفت: «نباید دست از تلاش کشید. مطمئن باشید باکمی صبر و تلاش بهزودی از مهران تا تهران، رژه خواهیم رفت.» نوار ویدئویی اظهارات این سناتور امریکایی در اردوگاه اشرف برای منافقین پخش شد و انگیزه عملیات آنها بود. یکی از اعضای ردهبالای منافقین که در جریان عملیات مرصاد دستگیر شد، گفت: «چند روز قبل از تهاجم به اسلامآباد، یک عضو ارشد سازمان پس از نشستی با حضور مسعود رجوی و دو تن از افسران ارشد دایره استخبارات ارتش عراق، از بغداد به واشینگتن رفت و بعد از شرکت در جلسه خصوصی یکی از کمیسیونهای کنگره امریکا به عراق بازگشت و سه روز بعد، عملیات آغاز شد.»
بعد از پایان جنگ ایران و عراق تلاشهای امریکا برای براندازی ادامه داشت. ایالاتمتحده از راهبردهای نظامی همچون کودتا و جنگ استفاده کرده بود، اما موفق نشد، در نتیجه سراغ براندازی از راههای نرم مثل تبلیغات رسانهای، تحریمهای اقتصادی و عملیاتهای سیاسی رفت. بدون شک تحریمهای اقتصادی از ابتدای انقلاب تاکنون با هدف فشار بر مردم و ایجاد نارضایتی است، اما علاوه بر این تحریمها، عملیاتهای سیاسی متعددی نیز انجام شد. ماجرای اغتشاشات سال ۱۳۷۸ از همین قرار است.
۷) کوی دانشگاه و ارتباطی که آشکار شد
بررسی ماجرای آشوبهای سال ۱۳۷۸ بسیار مفصل است. ابتدا باید این نکته را در نظر گرفت که طیف تندرو و رادیکال جریان اصلاحات، یکی از پایههای ثابت آشوبهای براندازانه است. در این سال نیز صحنهگردان آشوب، اصلاحطلبان بودند، حتی اقداماتی همچون ارائه لوایح دوگانه در دولت خاتمی و تحصنهای مجلس ششم، بحرانآفرینیهایی بود که از سوی اصلاحطلبان کلید خورد، اما بازهم مانند بسیاری از وقایع گذشته، در ماجرای سال ۱۳۷۸ نیز نقش امریکا دیده میشود.
بهعنوان یک مثال ساده، احمد باطبی، یکی از صحنهگردانهای اصلی آشوبهای سال ۱۳۷۸ بود که عکس او در مجله اکونومیست بهعنوان نماد این وقایع منتشر شد. باطبی بعد از ماجرای ۱۳۷۸ به امریکا فرار کرد، از عوامل مهم شبکه صدای امریکا بود، در امریکا برای اقدامات ضدایرانی، بهانههای حقوق بشری میتراشد و تا سطح دیدار با رئیسجمهور امریکا در کاخ سفید پیش رفت. باطبی همچنین به سرزمینهای اشغالی سفر کرد و با سران صهیونیست دیدار داشت.
۸) سناریوی تقلب برای براندازی
در اغتشاشات سال ۱۳۸۸ نیز یکی از صحنهگردانهای اصلی جریان اصلاحات بود، اما سناریوی تقلب در انتخابات بدون ارائه هیچ دلیل و مدرکی و نپذیرفتن هیچ راهی برای بازشماری و سردادن شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، کاملاً یک سناریوی امریکایی بود. جدای از فعالیتهای پرحجم رسانههای خارجی تحت حمایت امریکا، رئیسجمهور وقت ایالاتمتحده یعنی باراک اوباما، از اغتشاشات سال ۱۳۸۸ حمایت کرد، البته بعد از شکست این پروژه، تنها دستاورد چندماه آشوب، اعمال تحریمهای فلجکننده علیه مردم بود.
امریکا در ماجرای ۱۳۸۸ نهتنها حامی صریح و رسمی آشوبها بود، بلکه حتی در آن حضور میدانی داشت. احتمالاً تاکنون نقش بنیاد امریکایی «جامعه باز» یا همان «بنیاد سوروس» به گوشتان رسیده است. «کیان تاجبخش» چهره ایرانی- امریکایی به عنوان رابط بنیاد سوروس در طراحی براندازی و ارتباط با عوامل اصلاحطلب میدان، نقش اساسی داشت.
هیلاری کلینتون در کتاب خاطراتش با نام «انتخابهای سخت» درباره وقایع سال ۱۳۸۸ مینویسد: «در پشتصحنه، تیم من در وزارت خارجه مداوم با فعالان در ایران در تماس بود و مداخلهای اورژانسی هم برای جلوگیری از تعطیلی توییتر انجام داد.»
جان بولتون، نماینده پیشین امریکا در سازمان ملل در مصاحبه با دیلی تلگراف گفته بود: «اکنون شاهد تلاشهای امریکا در تهران برای دامن زدن به یک انقلاب رنگی هدایت شده از سوی سازمان سیا هستیم.»
در طول این سالها امریکا بهصراحت بر براندازی در ایران تأکید میکرد. جان بولتون در سال ۲۰۱۹ بهعنوان مشاور امنیت ملی رئیسجمهور امریکا مدعی بود حکومت ایران در آن سال براندازی میشود و جشن کریسمس را در تهران میگیرد!
۹) آخرین براندازی و امیدهای ناامیدشده
آخرین آشوب خیابانی باهدف براندازی در ایران، اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بود. در جریان این آشوبها، حمایتها و نقشآفرینیهای خارجی از کشورهایی همچون آلمان روشنتر از همیشه ابراز میشد. امریکا نیز بهعنوان بازیگر همیشگی طرح براندازی در وسط میدان بود. تنها به عنوان یک مثال، روزنامه تهرانتایمز در گزارشی اختصاصی به بررسی سندی محرمانه و افشاشده از مقامات امریکایی پرداخت.
بر اساس این سند، «روزانه گروهی از معاونان شورای امنیت ملی امریکا باید برای ارزیابی اطلاعات جاری ایران جلسه داشته باشند. هر روز صبح باید گزارشی از وضعیت اعتراضات (اغتشاشات) در ایران به رئیسجمهور بایدن ارائه شود و همه وزارتخانهها و آژانسها (اعم از امنیتی و غیرامنیتی) موظف به بررسی ظرفیتها برای پشتیبانی فنی از معترضان (اغتشاشگران) هستند.» رابرت مالی، نماینده ویژه امریکا در امور ایران گفته بود: «شورای امنیت ملی امریکا باید به هر میزان که به مجوزهای جدید برای تأمین کالا و فناوری از راههای پنهان برای اغتشاشگران نیاز است، فوراً گزینههایی را برای ملاحظه رئیسجمهور آماده کند. دولت امریکا باید از طریق شنود سیگنالی و تصویری، اطلاعات پایگاههای بسیج، نیروی انتظامی و سپاه پاسداران در زمینه اعزام نیرو و مناطق درگیری را با آشوبگران به اشتراک بگذارد.»
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید