تحکیم وحدت با شرقی ها
عراقچی، وزیر خارجه برای نخستین بار از زمان آغاز به کار دولت چهاردهم راهی پکن، پایتخت چین شده است
عباس عراقچی حالا برای نخستین بار در قامت وزیر امور خارجه دولت سیزدهم عازم پکن شده است.این سفر در شرایطی صورت میگیرد که روابط ایران و چین بهعنوان دو تمدن کهن آسیایی، وارد مرحلهای تازه از همکاریهای راهبردی شده است. این همکاریها که بر اساس ارزشهای مشترک، احترام متقابل و تعهد به چندجانبهگرایی شکل گرفته، گامی مهم در جهت مقابله با چالشهای جهانی و ایجاد توازن در نظام بینالمللی محسوب میشود.یکی از موضوعات محوری در همکاریهای ایران و چین، رویکرد مسئولانه و عملگرایانه ایران در مسائل هستهای است. موضوعی که عراقچی نیز در بدو ورود خود به چین به آن اشاره و در این باره تاکید کرد: «بحث هستهای ما در سال جدید با وضعیتی مواجه خواهد شد که نیاز است با دوستان چینی مشورتهای بیشتری داشته باشیم.»
ایران دست بجنباند
اما مهم تر از همکاری های تهران و پکن در زمینه موضوعات هسته ای، برنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین است. برنامه ای که محور مهمی برای توسعه روابط اقتصادی و اجرای پروژههای مشترک در زمینههای انرژی، فناوری، حمل و نقل و تجارت است. همکاری در پیشبرد ابتکار کمربند و جاده از جمله مهمترین اقداماتی است که می تواند زمینهساز گسترش زیرساختهای ترانزیتی و تجاری میان دو کشور و منطقه شود.همکاریهای اقتصادی نزدیک، علاوه بر افزایش ظرفیتهای تولیدی و صادرات غیرنفتی ایران، فرصتهای جدیدی برای گسترش روابط تجاری در سطح بینالمللی فراهم کرده است. این مشارکت، ضمن تقویت استقلال اقتصادی ایران، الگویی برای دیگر کشورهای مستقل در مسیر توسعه پایدار ارائه میدهد. در این میان اما یکی از مهمترین نکات مهم در موضوع روابط راهبردی با چین که اکثر کارشناسان این حوزه به آن اشاره دارند، این است که طرف چینی کاملا میداند از رابطه با ایران چه میخواهد و برای چه با ایران وارد توافق نامه های راهبردی شده است اما طرف ایرانی در یک حالت ابهام و سرگردانی قرار دارد. ایران یکی از اصلی ترین بازیگران در مسیری است که می تواند زنجیره های ارزش مشترک را بین چین و همسایگان ما و همسایگان آن ها تعریف کند. این منافع مشترک را اگر درست تعریف کنیم، بسیاری از مسائل پرونده با چین حل خواهد شد. روابط ایران و چین، به رغم پتانسیلهای فراوان، همچنان در سطحی مبهم باقی مانده است. در حالی که پکن، ایران را در سیاست خارجی خود بهعنوان یک عنصر کلیدی تعریف کرده، بهنظر میرسد تهران هنوز نتوانسته است جایگاه چین را در اولویتهای راهبردی خود مشخص کند. چین از سالها پیش، ایران را بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در نقشههای ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود جای داده است. این کشور حتی اولویت منطقه غرب آسیا را در دیپلماسی خارجی خود ارتقا داده و ایران را در ردیف همسایگان استراتژیک خود قرار داده است. اما این شراکت بالقوه، در ایران کمتر با اقدامات عملی همراه بوده است. چینیها در برنامهریزی راهبردی خود نقش ایران را شفاف کردند. آن ها در سختترین دوران، از ایران نفت خریدند و حتی در بحبوحه فشارهای حداکثری ترامپ، بر اجرای توافق ۲۵ ساله پافشاری کردند. اما بهرغم این سیگنالهای آشکار، ایران چه پاسخی داده است؟ پروژههایی همچون کریدورها، خطوط ریلی و حملونقل دریایی هنوز فاقد نقشه راهی منسجم و شفاف هستند که بتوانند اعتماد چینیها را جلب کنند. چینیها بارها این عطش را نشان دادهاند که چرا جمهوری اسلامی برنامهای بلندمدت ارائه نمیکند. ایران و چین، بیش از آن که به یک شراکت جامع رسیده باشند، در مسیری پرفرازونشیب قرار گرفتهاند. چین بهوضوح شریکی عمل گرا و منفعتمحور است که با هیچکس تعارف ندارد. اگردولت سیزدهم بخواهد از این فرصت بهره ببرد، نیازمند تغییر رویکردی بنیادین در سیاست خارجی و برنامهریزیهای راهبردی خود است. در غیر این صورت، این شراکت همچنان در سطح پروژههای کوتاهمدت و غیرراهبردی باقی خواهد ماند.
عراقچی: ایران و چین در سمت درست تاریخ خواهند ایستاد
شاید حالا و در وانفسای حضور ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا، ایران دست به کار شود و بتواند همکاری های خود با پکن را گسترش دهد و چالش ها و سنگ های پیش روی این مسیر را از پیشِ پای خود بردارد. ساخت یک متعهد قدرتمند شرقی بی تردید نیاز ضروری این روزهای تهران است. ادبیات عراقچی در یادداشت اخیر خود در نشریه خلق People's Daily چین نیز نشان می دهد دولت چهاردهم قرار است روابط جدی تری را با پکن تجربه کند: «نیم قرن طلایی آینده روابط ایران و چین» نشان خواهد داد که این سفر، شروع فصل جدیدی از همکاری های راهبردی بین دو کشور است، به ویژه وقتی به سبک خردورزان چینی: «اقدامات بلندتر از کلمات صحبت کنند....ایران و چین در سمت درست تاریخ خواهند ایستاد.»
دیدگاه تان را بنویسید