ناگفته های شام
سرلشکر سلامی: آخرین کسانی که سوریه را ترک کردند بچه های سپاه بودند؛ آخرین فرد یک پاسدار بود
این روزها تحولات سوریه نقل محافل سیاسی است . در این میان استقرار نیروهای نظامی کشورمان از جمله سپاه قدس در سوریه و کم و کیف عملکرد آنان در این ماجرا یکی از جمله جنجالی ترین و بحث برانگیز ترین موضوعات است. در همین راستا سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تازه ترین اظهارات خود به این موضوع ورود و جزئیات قابل تامل و توجهی را بیان کرده است. سلامی با اشاره به همراهی پیوسته خاندان اسد با جریان مقاومت، تاکید کرد که منطقی نیست که بسیج و سپاه را برای نبرد در یک کشور دیگری درگیر کنیم در حالی که ارتش آن کشور تماشاچی ماجراست. او همچنین جزئیات قابل توجهی از گزارش های اطلاعاتی کشورمان و تحرکات و موقعیت تکفیری ها به مقامات سوری ارائه و البته تاکید کرد که آخرین کسانی که سوریه را ترک کردند، بچههای سپاه بودند. در ادامه بخش های مهم اظهارات سرلشکر سلامی را به گزارش تسنیم می خوانید:
* نظام سوریه در دوره حاکمیت خاندان اسد بدون موضوعات مرتبط با ماهیت سیاسی و شکل آن؛ دارای جهت گیریها و رویکردهای خاصی بود. در بین کشورهای عربی در مواجهه با صهیونیسم، درخشانترین و برجستهترین سابقه را داشت.
*سوریه تنها کشوری است که هیچ یک از طرحهای سازش را نپذیرفت و همواره نسبت به آمریکا و رژیم اسرائیل حالت مقابله، تهاجم، دفاع و مقاومت داشت. تنها پیروزی دولتهای عربی در جنگهای چهارگانه با اسرائیل (۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳) یعنی آزادسازی استان قنیطره از اشغال و تصرف اسرائیلیها، متعلق به سوریه بود.
* از طرفی دیگر همواره کشور سوریه در این سالها پناهگاه جریانات نهضتی و مقاومت اسلامی بود. ضمنا حافظ اسد تنها رئیس جمهور عربی بود که در دفاع مقدس کنار ایران ایستاد. این ها در مسئله نگاه ما به سوریه مهم هستند.
*پس از انهدام سیطره داعش ما مجبور بودیم که نیروهای غیرضرورمان را از سوریه خارج کنیم، یعنی به مصلحت نبود که وقتی محیط امن شده و ارتش سوریه خود خطوط دفاعی را بر عهده گرفته و قادر به تامین امنیت است و علاقه مند هم هست که ایران در حجم وسیع در آن جا باقی نماند و بهانههای سیاسی و تبلیغی به دست معارضان دولت سوریه ندهد، جمهوری اسلامی ایران و به خصوص سپاه در حداقل ضرورتها در سوریه باقی بماند. به هر شکل ممکن آن جا را سبک کردیم و با این وضعیت ما وارد یک روندی شدیم به نام آستانه که مبتنی بود بر کنترل طرفهای درگیر برای استمرار آتش بس و برقراری امنیت در سوریه.
* بعضیها انتظار دارند ما به جای ارتش سوریه می جنگیدیم با طرح این پرسش که آیا منطقی است که ما همه سپاه و بسیج را برای نبرد در یک کشور دیگری درگیر کنیم، در حالی که ارتش آن کشور تماشاچی ماجراست... از طرفی همه راههای انتقال ما را به سوریه بسته بودند. واقعاً شبانه روز نظام در تلاش بود که هرچه میتواند کمک کند. ما باید با واقعیتهای سوریه زندگی کنیم. ما به واقعیتها نگاه میکنیم و بر اساس حقایق عمل میکنیم.
*البته من این را با افتخار به همه شما عرض کنم، آخرین کسانی که خط مقاومت در سوریه را ترک کردند، بچههای سپاه بودند. آخرین فردی که این میدان را ترک کرد یک پاسدار بود. راهبردها باید به اقتضای شرایط تغییر کنند. ما با سکون و ثبات در راهبردها نمیتوانیم مسائل متعدد جهانی و منطقهای را حل کنیم.
*وی با بیان این که از ماهها پیش از تحرکات مسلحین و تکفیریها مطلع بودیم، اظهار کرد: حتی برادران ما توانسته بودند با استفاده از شگردهای اطلاعاتی، محورهای حمله این ها را پیدا کنند و به سطح سیاسی و نظامی سوریه منتقل کنند ولی چون اراده تغییر، جنگ و استقامت در آن مفهوم حقیقی خودش وجود نداشت، متاسفانه این اتفاقی که شما ملاحظه کردید، صورت گرفت.
* الان هم مسیرها برای پشتیبانی جبهه مقاومت باز است؛ این نیست که همه مسیرها منحصر به سوریه باشد.
*برخی در محافل سیاسی، روشنفکری و در میان عموم مردم دارند ترویج میکنند که نظام جمهوری اسلامی ایران بازوان منطقهای اش را از دست داده است. نه؛ نظام بازوانش را از دست نداده است. ما برای نبرد با کفار بر اساس ظرفیتها و استعدادهای درونی خودمان داریم تصمیم میگیریم و عمل میکنیم. ما منطق سیاسی قوی برای جنگیدن داریم، مشروعیت قوی برای دفاع داریم. یک ملت بزرگ داریم برای ایستادن. یک رهبر بزرگ داریم برای ارائه تدبیر و الهام بخشیدن. نیروهای مسلح قدرتمندی داریم. دست نخورده باقی ماندند. ما اگر ضعیف شده بودیم که وعدههای صادق را انجام نمیدادیم.
خراسان
دیدگاه تان را بنویسید