آرزواندیشی درباره ترامپ و عصبانیت از واقع‌بینی تحلیلی

کد خبر: 1328593

«مشخص نیست چرا رادیکال‌ها از این گزاره نگران‌اند که ممکن است ترامپِ این دوره متفاوت از دوره اولش باشد؟».

آرزواندیشی درباره ترامپ و عصبانیت از واقع‌بینی تحلیلی

این سؤال را سایت اجاره‌ای و غربگرای انتخاب منتشر کرده است. این سایت که دوست دارد با پیچیدن به پَروپای کیهان، سری در میان سرها دربیاورد و دیده شود، در مطلبی با عنوان «گره خوردن برادر حسین‌های ایران با رادیکال‌های واشنگتن» نوشت: «گرچه به قول غالب، حضور دوباره ترامپ در کاخ‌سفید به نفع ایران نخواهد بود و تقریباً همه در کلام بر این موضوع اتفاق‌نظر دارند اما انگار رادیکال‌های وطنی از روی کار آمدن مجدد او چندان بدشان هم نیامده است. شباهت‌سازی زیادی هم می‌شود در همین روزهای بعد از انتخابات آمریکا با دوران ریاست‌جمهوری او مشاهده کرد؛ چه آنکه تندروهای وطنی مانند همان ایام سعی می‌کنند فضا را تند کنند و هرکس که سخن از مذاکره و تعامل بین‌المللی بزند را با هر ابزاری که در اختیار دارند، منکوب کنند و به حاشیه برانند. آنها از همین حالا شروع کرده‌اند به گفتن اینکه اگر ترامپ بیاید الا و لابد، تحریم‌ها علیه ایران را افزایش می‌دهد و حتی ممکن است ایران در آستانه جنگ قرار بگیرد. با این پیش‌فرض، سطح انتظارات را هم افزایش می‌دهند.

تردیدی نیست که ترامپ هدف اِعمال فشار حداکثری بر ایران را دارد؛ چون تصور می‌کند با فشار بر ایران می‌تواند امتیاز بگیرد. ترامپ و تیمش چنین هدفی را دنبال می‌کنند اما ایران می‌تواند با یک دیپلماسی کارآمد، منعطف و خلاق دولت ترامپ را کنترل کند تا وضعیت فی‌مابین بحرانی نشود. رادیکال‌های وطنی اما از قضا دنبال ایجاد تنش‌اند و در همه این سال‌ها کوشیده‌اند هر اقدامی که منجر به کاهش تنش‌ها شود را دچار مخاطره کنند؛ نمونه بارزش برجام بود که آنها برای از بین‌بردن آن از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و حتی آن را در مجلس به آتش کشیدند. رادیکال‌های وطنی دقیقاً همان خطی را دنبال کردند که ترامپ می‌خواست و به موازات حملاتی که ترامپ به برجام می‌کرد و آن را بدترین توافق تاریخ آمریکا می‌نامید، تندروهای داخلی هم دقیقاً همین موضع را تکرار می‌کردند و مشخص نبود چه می‌شود توافقی که دولت ترامپ می‌خواست به سرعت از آن خارج شود، برای ایران هم زیان‌بار بوده است. رادیکال‌ها اما هدف دیگری را دنبال می‌کردند. شاید حتی آنها می‌دانستند که برجام به ثبات دیپلماسی ایران در عرصه بین‌المللی کمک می‌کند و تحریم‌ها را معلق می‌کند اما اولاً آنها می‌خواستند که این موفقیت در دولتی میانه‌رو به سرانجام نرسد و ثانیاً آنها در شرایطی می‌توانند در عرصه سیاسی پیشروی کنند که بحران وجود داشته باشد؛ چه بحران داخلی و چه بحران خارجی. تندروها حالا هم همین دست‌فرمان را پیش گرفته‌اند و می‌خواهند دولت چهاردهم در شرایطی سخت قرار دهند تا اگر بخواهند به سمت مذاکره با غربی‌ها حرکت کند، باید خود را آماده حملات سخت داخلی یک طیف خاص بکند.

مشخص نیست چرا رادیکال‌ها از این گزاره نگران‌اند که ممکن است ترامپِ این دوره متفاوت از دوره اولش باشد؟ ترامپ به هر حال تا چهار سال آینده رئیس‌جمهور آمریکا خواهد بود و این امری است اجتناب‌ناپذیر؛ بنابراین چه بهتر است که او بخواهد تجدیدنظری در سیاست‌های خود داشته باشد. طبیعی است اگر چنین تجدیدنظری به وجود نیاید، چالش میان ایران و آمریکا همچنان در پرتنش‌ترین شرایط خود باقی می‌ماند اما انکار این احتمال که شاید به دلیل شرایط منطقه‌ای و نیز داخلی آمریکا ترامپ بخواهد دست‌کم بخشی از رویکردهای دور اولش را در پیش نگیرد، چه کمکی به وضع موجود می‌کند؟».

یک‌بار دیگر، متن سایت انتخاب را بخوانید! «تعامل بین‌المللی» چه ربطی به پیچیدن نسخه مذاکره به هر قیمت با ترامپ دارد؟! اگر نویسنده، تردیدی ندارد که ترامپ هدف اِعمال فشار حداکثری بر ایران را دارد، چرا وانمود/ آرزو می‌کند که شاید او تغییر کرده و متفاوت از دوره قبلش باشد؟ از آن شناخت نسبت به ترامپ و اذعان به آن، چگونه می‌توان آرزو کاشت و برداشت کرد؟!

در موضوع برجام همین جماعت غربگرا دوست دارند مردم فراموش کرده باشند که مذاکره‌طلبی توأم با خفت و خواری همین‌ها و تاکید بر ماندن در برجام حتی اگر آمریکا از آن خارج شود (و سپس، دادن تضمین پیشاپیش به خانم موگرینی در این‌باره)، چگونه موجب جرأت پیداکردن ترامپ برای زیر پا گذاشتن حقوق ایران شد!

از همه مضحک‌تر این که سینه‌چاکان برجام در مقابل منتقدان داخلی، جرأت ندارند حقوق پایمال‌شده ملت ایران در همین توافق را از آمریکا و اروپا مطالبه کنند و به جای آن در بازی مار و پله غرب، نسخه مذاکره دوباره از نقطه صفر و فراموشی امتیازات واگذارشده و خسارات پدید آمده برای ایران را دارند؟ چرا این‌جا هم مانند نوکران گوش به فرمان بایدن و ترامپ موضع می‌گیرند؟! هم‌اکنون، در حالی که وزیر محترم امور خارجه می‌گوید «برجام دیگر خاصیت سابق را ندارد و قابل احیا نیست»، خاطرنشان می‌کند که مکانیسم اسنپ‌بک تعبیه شده در آن، تهدیدی علیه منافع ایران است. تحلیلگر انتخاب از دیدن این عدم موازنه عایدی و خسارت برجام ناتوان است؟

نهایتاً این‌که نویسندگان تحلیل‌های باسمه‌ای، جز زیر پا گذاشتن برجام، دستور ترور شهید سلیمانی، واکنش موهن «نه مرسی» به اظهارات مذاکره‌طلبانه ظریف در سال 1399، و گذاشتن 13 شرط برای مذاکره با ایران، چه تصویر و تصور دیگری از ترامپ دارند؟ یا اصلاً خبر دارند که ویژگی مشترک انتصاب‌های اخیر ترامپ، صهیونیست و ضدایرانی بودن افراد بوده و نتانیاهو و لابی صهیونیستی، بیشترین حمایت را برای پیروزی وی به کار بسته بودند؟! بنابراین، توهم ترامپ متفاوت را بر مبنای کدام واقعیت نقاشی می‌کنند؟!/کیهان

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها