۲ ضربت راهبردی که در ۳ روز به عمق اتاق عملیات دشمن نواخته شد
رژیم صهیونیستی ظرف سه روز، دو ضربت راهبردی از جمهوری اسلامی ایران خورد که به عنوان یک نقطه عطف، بر پیشانی تاریخ خواهد درخشید، هر چند که پروپاگاندای رسانهای غربی و عبری و ماشین عملیات روانی غرب، با هیاهو بخواهند این ضربات را پنهان کنند.
رژیم صهیونیستی، سهشنبه شب در حالی ضربت موشکی ایران را دریافت کرد که چند هفته بود مقامات مختلف غربی با انواع حیلهها (تهدید و عملیات فریب) سعی میکردند ایران را از خونخواهی شهید هنیه و مجازات اسرائیل منصرف کنند. از یک طرف ادعای آتشبس در غزه را پیش کشیده بودند، از سوی دیگر تهدید میکردند که اسرائیل خطرناک است و نباید با آن درافتاد(!) و از طرف سوم، وعدههای نامعتبر و مشروط درباره مذاکرات برجامی میدادند.
اما حوالی ساعت 20 شامگاه سهشنبه، وقتی غرّش موشکهای نقطه زن فراصوت بر آسمان برخاست و بارقههای شتابان آن، چشم ناظران و رصدگران را روشن ساخت، معلوم شد مهمترین پدافند دفاعی رژیم صهیونیستی یعنی عملیات فریب، عمیقاً شکافته شده است.
عملیات وعده صادق دو، اینبار از نظر تاکتیکی، متفاوت از عملیات وعده صادق یک در فروردین ماه اجرا شد تا معلوم کند عملیات ایران، منحصر به یک تاکتیک و قابل پیشبینی و پدافند نیست. این بار، خیلی از تنوع موشکها خبری نبود، پهپادی هم شلیک نشد و زمان عملیات هم سه ساعت به طول نینجامید. عملیات در کمتر از نیم ساعت انجام شد و شتاب حرکت و نواخت موشکها نیز کاملاً خیرهکننده بود؛ اصابت موشکهای هایپرسونیک به مجاورت مقرّ موساد در تلآویو و دو پایگاه نظامی نواتیم و تل نوف، در کمتر از 7 دقیقه. هرچند اسرائیل و آمریکا در ابتدا ادعا کردند موشکها را رهگیری و مهار کردهاند، اما این بار ویدئوهای فراوانی از پرواز و اصابت رعدآسای موشکها منتشر شد و هیچ جای انکاری باقی نگذاشت.
آمریکا و اسرائیل، سپس وارد فاز دو و سوم عملیات روانی شدند؛ پوشاندن نقاط اصابت موشک در تصاویر ماهوارهای با پوششهای ابری، و سپس روتوش و انتشار تصاویر مرمت (دستکاری) شده از پایگاه نظامی، برای القای این که اصابتها به نقاط حساس در پایگاههای نظامی نبوده است!
بر خلاف این انگارهسازی، حتی آسوشیتدپرس و واشنگتن پست و معاریو و کسانی مانند اسکات ریتر مجموعاً معتقدند که بیش از سی موشک فقط به پایگاه نواتیم و آشیانههای هواپیماهایی مانند F35 اصابت کرده و خسارتها نیز اساسی و زیربنایی بوده است. اما این فرع ماجراست. هرچند اصابتها دقیقاً در نقاط هدفگذاری شده فرود آمدند. با این وجود، بیایید برخلاف واقعیت، روایت صهیونیستها را موقتاً بپذیریم و مثلاً تصور کنیم که موشکها به جای آشیانهها و نقاط مهم پایگاه یا مجاورت مقر موساد (منطقه گالیلوت تلآویو)، مثلاً در حمام و توالت پایگاه یا مسافتی بسیار دورتر از مجاورت مقر موساد فرود آمدهاند(!) حتی در اینصورت، آیا برای شلیک کنندگان کاری دارد که با ارزیابی دقیقتر یا شلیک چند موشک بیشتر، اینبار نقاط هدف را کاملاً زیر و رو کنند؟ پس هدفها کاملاً و مطلقاً در دسترس قرار گرفتهاند و میتوان آنها یا اهداف زیربنائی و اقتصادی و امنیتی دیگر را با احتمال خطای کمتر از چند متر منهدم کرد.
نکته مهمی که در عملیات رسانهای چند مرحلهای صهیونیستها ملموس بود، تقلای وسیع برای کتمان اتفاق اصلی است. این پنهانکاری کاملاً در تناقض با لرزش دستان نتانیاهو بود، هنگامی که پس از حمله ایران، خواست القا کند حمله ایران مهار شده است. اتفاق راهبردی این بود که ایران با اقتدار و اعتماد به نفس تمام موفق شده بود از قلب تلآویو تا محافظت شدهترین پایگاههای نظامی جهان را بیاعتنا به پدافند چند لایه اسرائیل و آمریکا و متحدانشان در هم بکوبد.
شگرد دیگری که رژیم صهیونیستی و آمریکا و دیگران، همان شب برای پوشاندن یا به حاشیه راندن این عملیات به کار بستند، تبلیغات بسیار پر حجم درباره حمله قریبالوقوع اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران، پالایشگاههای تولید و صادرات نفت، و تأسیسات نیروهای مسلح و سپاه قدس بود. آنها میخواستند با هراس افکنی رسانهای، جنگ را مغلوبه کنند و اصطلاحاً، توپ را به زمین ایران برگردانند.
برای رژیم مستأصل اسرائیل بسیار حیاتی و نگرانکننده بود که ایران توانسته بود تمام تقلای صهیونیستها برای احیای حیثیت اطلاعات و نظامی خود را با عملیات سهشنبه شب زائل کند. تلقی آنها این بود که با زدن ضربه بدل در میدان عملیات روانی، میتوانند ضرب عملیات خیرهکننده ایران را بگیرند.
در این شرایط، ابتکار عمل رهبر معظم انقلاب مبنی بر اعلام حضور در نماز جمعه، یک اَبَر مهندسی در مقابل نقشه پیچیده اتاق جنگ مشترک عبری-غربی بود. به همین علت هم بود که یگان عملیات روانی و رسانه دشمن، به تولید انبوه محتوای مسموم مبنی بر احتمال اقدام نظامی- تروریستی علیه نماز جمعه تهران پرداخت تا به خیال خود، دلها را خالی کرده و ذهنها را از عملیات موفق سهشنبه شب منحرف کرده باشد.
هیجان این مبارزه پینگ پنگی پر شتاب و پیچیده، هنگامی به اوج رسید که معلوم شد مردم تهران و شهرستانهای مختلف، از سحرگاه جمعه به مصلای بزرگ تهران شتافتهاند. کم نبودند نمازگزارانی که کفن بر تن کردند و به سوی مصلا عزیمت کردند. نقشه دشمن، هراسافکنی بود، اما ضربت اول را از جمعیت میلیونی مردم مشتاقی خورد که چند ساعت قبل از وقت همیشگی نماز جمعه به میعادگاه شتافته بودند. این ضربت هنگامی کامل شد و بر سر پیکر دشمن فرود آمد، که ولی امر مسلمین، حتی در مراسم یادبود شهید نصرالله شرکت کرد، نماز جمعه را با طمأنینه و سجده و رکوعهای طولانی و با قرائت سوره جمعه به جای آورد و سپس، دقایقی در میان مسئولان حضور یافت.
این چنین بود که امام و امت و نیروهای مسلح، به فاصله سه روز، دو ضربت کاری و کمرشکن را بر سر دشمن فرود آوردند و معلوم شد که در جنگ ترکیبی، چند قدم جلوتر از ستاد فرماندهی و اتاق عملیات دشمنان ایستادهاند.
کیهان
دیدگاه تان را بنویسید