تفاوت «وفاق ملی» با پروژه امنیتی «آشتی ملی»

کد خبر: 1314883

منصوری در توییتی دیگر خواستار رفع حصر میرحسین موسوی از عوامل اصلی فتنه ۱۳۸۸ شد و نوشت: «از دیروز که تصویر جدید محصوران عزیز منتشر شده، تمامی سال‌هایی را که خواستار رفع حصر شدیم، مرور کردم. سال گذشته نیز نامه‌ای به دبیر شورای عالی امنیت ملی نوشتیم و خواستار رفع حصر شدیم و پاسخی جز احضار نگرفتیم. باز هم می‌گوییم: وفاق ملی بدون این گشایش‌ها پروژه‌ای ناکام خواهد بود.»

تفاوت «وفاق ملی» با پروژه امنیتی «آشتی ملی»

چهره‌های رادیکال اصلاح‌طلب به بهانه وفاق ملی به دنبال ورود «رادیکال‌های نزدیک به براندازی» و افزایش تنش و بحران هستند. 

به گزارش فارس، یکی از شعار‌هایی که پزشکیان از زمان رقابت‌های انتخاباتی اعلام داشت و در زمان ریاست جمهوری هم بر آن تأکید دارد، «وفاق ملی» است. اصل وفاق ملی موضوعی است که اگر کسی به فکر منافع ملی باشد، برای آن تلاش می‌کند. 

اما همزمان با موضوع «وفاق ملی» کلیدواژه‌ای با عنوان «آشتی ملی» در فضای سیاسی کشور به چشم می‌خورد. افرادی همچون آذر منصوری، چهره رادیکال اصلاح‌طلب و از جریان اتحاد ملتی‌ها، کسانی هستند که «آشتی ملی» را پیش کشیده‌اند. آذر منصوری نوشته است: «رأی اعتماد به تمامی وزرای پیشنهادی دکتر پزشکیان گام مهمی برای پیشبرد پروژه وفاق ملی است. امید که بعد از این گام با پذیرش الزامات آشتی ملی از جانب همه ارکان حاکمیت و نیز جریان‌های سیاسی، تلاش‌ها معطوف به ترمیم شکاف حاکمیت ملت باشد.»

منصوری در توییتی دیگر خواستار رفع حصر میرحسین موسوی از عوامل اصلی فتنه ۱۳۸۸ شد و نوشت: «از دیروز که تصویر جدید محصوران عزیز منتشر شده، تمامی سال‌هایی را که خواستار رفع حصر شدیم، مرور کردم. سال گذشته نیز نامه‌ای به دبیر شورای عالی امنیت ملی نوشتیم و خواستار رفع حصر شدیم و پاسخی جز احضار نگرفتیم. باز هم می‌گوییم: وفاق ملی بدون این گشایش‌ها پروژه‌ای ناکام خواهد بود.»

 پروژه امنیتی آشتی ملی چیست؟

آشتی ملی یک پروژه امنیتی برای بازگشت اصلاح‌طلبان رادیکالی است که در مرز براندازی حرکت می‌کنند. این اولین باری نیست که پروژه آشتی ملی از سوی این طیف اصلاح‌طلب مطرح می‌شود. آشتی ملی در دهه ۹۰ از سوی محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات طرح شده بود. 

در اینجا خوب است به نامه اخیر عباس عبدی به محمد خاتمی اشاره‌ای داشته باشیم. جمله کلیدی نامه این است: «ترکیب جبهه‌ای که محصول جریان۱۳۸۸ است، نمی‌تواند در دوران وفاق کارایی داشته باشد.» 

عباس عبدی که یکی از چهره‌های مشهور و اثرگذار جریان اصلاحات است، در ادامه این نامه نوشت: «تفاوت هوای سیاسی این دو دوره زمانی، بیش از تفاوت هوای زیستی میان زمستان منهای ۱۰درجه با تابستان ۵۰درجه است. متأسفانه برخی دوستان در سال۱۳۸۸ منجمد شده‌اند و هنوز در پی حل مسائل ناشی از آن اتفاقات از طریقی ثابت و تکراری و البته ناموفق هستند و گمان می‌‎کنند رفع حصر لازمه وفاق است.» عبدی در بخش‌های دیگر این نامه به انتقاد از اصلاح‌طلبان رادیکال پرداخته و گفته است: «بنده نقدم را نسبت به روند کلی جریان اصلاحات می‌نویسم که در کانون آن جبهه اصلاحات قرار دارد. اولین نقدی که بنده به جریان رسمی اصلاح‌طلبی دارم، ادبیات سیاسی غالب نزد آنان است. صدای کسانی به عنوان صدای اصلی اصلاح‌طلبی- که در بعضی از اعضای جبهه اصلاحات نمود بارز یافته- شناخته می‌شود که زبانی رادیکال و مبارزه‌جویانه دارند؛ زبانی که بنا به تحلیل من تناسبی با مشی و راهبرد اصلاح‌طلبانه ندارد. این رویکرد بیش از اینکه در پی اصلاح باشد، دنبال شکست‌دادن طرف مقابل و جایگزین شدن آن است.»

بر اساس این یادداشت، عباس عبدی اعتراف کرده است که پروژه امنیتی آشتی ملی و بازگرداندن اصلاح‌طلبان رادیکالی که بر خط براندازی حرکت می‌کنند، نه تنها لازمه وفاق ملی نیست، بلکه حضور این رادیکال‌ها، به ضرر وفاق ملی و اساس اصلاح‌طلبی است. عبدی در یادداشتی به صراحت رفتار‌های رادیکال را به «جبهه اصلاحات ایران» نسبت داد؛ جبهه‌ای که رئیس آن آذر منصوری است. 

در این بین، علی‌اصغر شفیعیان، چهره رسانه‌ای نزدیک به اصلاح‎طلبان و پزشکیان در توییتی اعلام کرد: «پایان حصر به ایجاد یک بازی 

برد- برد نیاز دارد. رئیس‌جمهور پزشکیان با همراهی رئیس قوه قضائیه و بزرگانی دیگر در پی یافتن مسیری برای حل این مسئله بوده و هستند. حرکت در این مسیر معارضانی هم دارد که گاه لباس دوست بر تن دارند!»

در روز‌های اخیر، بهزاد نبوی، چهره سیاسی و پیر اصلاحات در مصاحبه‌ای با روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد گفت: «برداشت پزشکیان از وفاق ملی یعنی آشتی افراد و جریانات سیاسی حول محور منافع ملی.»، اما در طول این مصاحبه، روزنامه اعتماد تلاش کرد خوانشی بحران‌زا از وفاق ملی ارائه دهد. اعتماد می‌گوید: «تحقق وفاق ملی و متعاقب آن آشتی ملی نیازمند پیش‌زمینه‌هایی، چون پایان حصر، آزادسازی زندانیان سیاسی و تحقق حقوق شهروندی است. فعالان سیاسی معتقدند سیستم در ادامه باید به سمت گره‌گشایی از این معادلات هم برود.»

این تعبیر بحران‌زا و ضدوفاق، نشان می‌دهد طیف تندرو اصلاح‌طلب به دنبال همان پروژه امنیتی آشتی ملی هستند تا بتوانند با ورود افراد رادیکال در عرصه‌های مختلف، در راستای منافع خود فشارآفرینی کنند. در اینجا لازم است به رویکرد رهبر معظم انقلاب در خصوص پروژه «آشتی ملی» توجه داشته باشیم. 

رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۵ در واکنش به طرح «آشتی ملی» از سوی محمد خاتمی و رسانه‌های اصلاح‌طلب فرموده بودند: «یک عده‌ای یاد گرفته‌اند تعبیر آشتی ملی [را به کار می‌برند]. این حرف‌ها به نظر من معنی ندارد. مردم باهم متحد هستند. آنجایی که پای اسلام و ایران و استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همه وجودشان ایستاده‌اند. ممکن است در فلان مسئله سیاسی دو نفر با هم اختلاف‌نظر داشته باشند. چرا می‌گویید آشتی؟ مگر قهر هستند که بخواهند آشتی کنند. روزنامه‌ها این تعبیرات را پروبال می‌دهند و متوجه نیستند که اشکال ایجاد می‌کند. وقتی می‌گویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد. بله مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند، قهرند. آن‌هایی که آمدند وسط خیابان روز عاشورا با قساوت، لودگی و بی‌حیایی جوان بسیجی را لخت کردند و کتک زدند، بله ملت با این‌ها قهرند. با این‌ها آشتی هم نمی‌کنیم. آن کسانی که با اصل انقلاب بد هستند. می‌گویند اصل نظام هدف ماست و انتخابات بهانه ماست، البته این‌ها عده کمی در مقابل اقیانوس عمیق ملت ایران هستند.»

اشاره رهبرمعظم انقلاب در این سخنان به شعار سران فتنه ۱۳۸۸ است که می‌گفتند: «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است.» بنابراین پروژه آشتی ملی برای زنده‌کردن اصلاح‌طلبان رادیکال، پروژه‌ای است که یک‌بار در سال ۱۳۹۵ مطرح شد و البته شکست خورد. 

اکنون نیز برخی از این جریان تلاش دارند به بهانه وعده «وفاق ملی» از سوی پزشکیان، پروژه امنیتی شکست‌خورده خود را احیا کنند. رئیس‌جمهور باید توجه داشته باشد که بازی در زمین اصلاح‌طلبان تندرو، اول از همه به شخص و دولت او ضربه می‌زند و بعد برای منافع ملی و مردم بحران ایجاد می‌کند.

منبع: روزنامه جوان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها