روحانی و خطیب مشهور روی منبر چه گفت و چرا گفتههای او اهمیت فراوانی دارد؟
پناهیان علیه دوقطبیسازی
علیرضا پناهیان با سابقهای طولانی از مهمترین خطبای کشور محسوب میشود که به واسطه سخنان متفاوتش، یکی از اصلیترین خطبای جریانساز بوده است. او به واسطه مطالعاتش در اندیشه غرب و روانشناسی و هنر از سویی و ارتباط مداوم با جامعه دانشگاهی، یک خطیب و روحانی متفاوت است و این توانایی را دارد که با منبرهای خود باب بحثهای مختلف را بگشاید که این موضوع به بعد از منبر او هم کشیده میشود و موافقان و مخالفان را به بحث وامیدارد.
علیرضا پناهیان با سابقهای طولانی از مهمترین خطبای کشور محسوب میشود که به واسطه سخنان متفاوتش، یکی از اصلیترین خطبای جریانساز بوده است. او به واسطه مطالعاتش در اندیشه غرب و روانشناسی و هنر از سویی و ارتباط مداوم با جامعه دانشگاهی، یک خطیب و روحانی متفاوت است و این توانایی را دارد که با منبرهای خود باب بحثهای مختلف را بگشاید که این موضوع به بعد از منبر او هم کشیده میشود و موافقان و مخالفان را به بحث وامیدارد.
علاقهمندی مردم به پناهیان
سخنان او درباره لزوم کسب ثروت و تولید مؤمنین ثروتمند یا ارجح بودن تقوا بر اخلاق دو نمونه متأخر از همین صحبتهای جنجالی است که موجب میشود نتوان به راحتی پناهیان را در یک طیف سیاسی دستهبندی کرد. جالب آنکه نظرسنجیها هم نشان میدهد که مردم شناخت خوبی از او دارند و به سخنرانیهایش علاقهمند هستند. در چنین شرایطی سخنرانی او در مراسم 28 صفر در حسینیهای در مشهد با حضور محمدباقر قالیباف و مسعود پزشکیان بیش از همیشه جلب توجه کرد.
او در مراسمی سخنرانی میکرد که میزبانی آن سالها است با رئیس مجلس است و اینبار یک مهمان ویژه هم داشت؛ رئیسجمهور. پناهیان برای چنین مراسمی موضوع «دوقطبی» را مطرح و درباره ابعاد آن بحث کرد. به نظر میرسد که این ادامه بحثی باشد که در ماه محرم علیه موضوع «تحجر» مطرح کرده بود و مخاطبان خاص داشت. او که در قالب بحث تحجر به گروههای تکفیری و انقلابینما تاخته بود، اینبار با مخرب دانستن دوقطبیهای سیاسی و زیر سوال بردنشان از سمت دیگری به گروههایی انتقاد کرد که بقای خود را در تولید مداوم دوقطبی میدانند.
نقد دوقطبی از سوی رهبر انقلاب
موضوع دوقطبی اما در طول ایام اخیر مرتب مورد نقد رهبر انقلاب قرار گرفته بود و نسبت به شکل گرفتن دوقطبیهای جعلی از سوی ایشان تذکرهای فراوان بیان شده بود، کمااینکه ایشان به صراحت نسبت به نفرتپراکنی و یقهگیری برخی افراد و گروههای سیاسی مخصوصا پس از انتخابات یازدهم اسفند مجلس تذکر داده بودند. درعینحال ایشان دوقطبی اصلی را مقابله با تفکرات غیرانقلابی بیان کردند و نسبت به تکثیر دوقطبیهای غیر از این در فضای سیاسی و اجتماعی کشور هشدار و تذکر دادند. در چنین بافتار و زمینهای، سخنان پناهیان چیزی جز تبیین بیانات رهبر انقلاب نبود. او روی منبر نسبت به شکلگیری دوقطبیهایی که امکان شنیده شدن حرف درست طرف مقابل را نمیدهند انتقاد کرد، دوقطبیهایی که موجب جلو نرفتن کار کشور میشود را تقبیح کرد و مگر این سخنان چیزی جز توضیح درباره هشدارهای صریح رهبری بود؟
مسأله انقلابینماها!
پناهیان در بخشی از این سخنرانی، اینکه رئیسجمهور و رئیس مجلس از این دوقطبیها خارج شدند را هم تحسین کرد؛ اما این سخن به این معنا است که قالیباف و پزشکیان با هم اختلاف نظر و سلیقه ندارند؟ یقینا اینطور نیست؛ اما نکته اینجا است که این دو رئیس قوه بنا ندارند مجلس و دولت را به رویارویی هم بفرستند و سلسلهای از نزاعهای بیپایان را به وجود آورند. این هنر سیاستمداران است که با وجود دو جناح مختلف بر سر موضوعها و مشکلات مردم و اصول نظام اسلامی با هم به توافق برسند و به دنبال گرهگشایی بروند. سخن پناهیان چیزی جز این نیست و از این جهت شایسته توجه است.
در چنین شرایطی اما برخی انقلابینماها که متأسفانه پرچم حمایت از سعید جلیلی را به دست گرفتهاند و خود آقای جلیلی هم از آنها برائت نجوییده، بدون توجه به اصل سخن، حمله به پناهیان را آغاز کردند و حتی برخی از آنها نوشتند که متأسفانه علیرضا پناهیان را از دست دادیم و تلاش کردند که او را از جبهه انقلاب خارج کنند. جالب اینکه کسانی حکم تکفیر و طرد میدهند که خودشان جریان اصولگرا را متهم به پدرخواندگی میکردند؛ اما اکنون خود از هزار پدرخوانده بدتر عمل میکنند. یکی دیگر از همین افراد، پناهیان را بابت به وجود آوردن دوقطبی عدالت-ولایت مورد حمله قرار داد. این در حالی است که پدید آمدن طیفهای طرفدار «عدالت منهای ولایت» که تحت تأثیر محمود احمدینژاد بودند، نشان داد که این هشدار درست و دقیق بوده است.
این حملات مثل هجمههای چند وقت
گذشته نه فقط نقد یک حرف و سخن که تلاش برای خارج کردن افراد از جبهه انقلاب است که به وضوح درباره محمدباقر قالیباف در جریان است.
گروههایی شبانهروز در تلاش هستند که جدال نکردن رئیس مجلس با دولت و روابط خوب با رئیسجمهور را بهانه ناسزای سیاسی قرار دهند و اکنون که سخنان توافقمحور را از زبان یک روحانی سرشناس جریان انقلاب میشنوند بیشتر عصبانی میشوند؛ چراکه مشاهده میکنند تعامل بین قوا برای حل مشکلات مردم و عبور از دوقطبیهای کاذب در بین افراد و طیفهای مختلف جریان انقلاب در حال گسترده شدن است و طیف رادیکال برای بر هم زدن این توازن بیش از اندازه تنها است.
اگر گروهی وجود دارند که با طرد، تکفیر و تخریب به دنبال بسط قدرت خود هستند؛ اما اصولگرایانی هم وجود دارند که با عقلانیت انقلابی، مسأله قدرت را بر حل مسائل مردم ترجیح نمیدهند و به سمت ایجاد دوقطبیهای برگرفته از انتخابات 8 تیر و 15 تیر نمیروند. دوقطبیسازان البته تاکنون نتوانستهاند تصویر افراطی و رادیکال از دولت چهاردهم بسازند و از این جهت در مضیقه هستند. ادامه همین مسیر از سوی رئیسجمهور که خود را وارد منازعه و جدل نمیکند، مردمی رفتار میکند و از شعارهای انقلاب میگوید، حتما به نفع حل مسائل مردم است و دوقطبیسازان را مأیوس و افسرده میکند. دوقطبیسازان همواره به فضایی برای تنفس نیاز دارند که یک سوی آن رادیکالیسم طرف مقابل است که چپ افراطی و خیلی اوقات شخص حسن روحانی چنین فضایی برای آنها ایجاد میکرد. تاکنون اما در پیدا کردن چنین فضایی توفیق پیدا نکردهاند.
کشیده شدن مباحث اینگونه به فضای عمومی و مخاطب قرار دادن بدنه انقلابی، این حسن را خواهد داشت که گروههای دوقطبیساز از لحاظ ادبیات دچار مشکل شوند و نتوانند مخاطب خود را قانع کنند. هر اندازه مثل سخنرانی پناهیان بیشتر و پردامنهتر شود، این واقعیت بیشتر عیان خواهد شد که نیروهای انقلابی فقط در یک گرایش خاص تعریف نمیشوند و این جریان سیاسی دارای طیفهای گسترده و متنوعی است که حاضر نیست صرفا سخنگویانی دوقطبیساز و رادیکال داشته باشد.
منبع : صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید