در دادگاه کودتای ۲۸ مرداد

نوه مصدق: آمریکا و انگلیس با نفوذ، تفرقه و بدبینی ۲۵ سال بر نفت ایران سلطه یافتند

کد خبر: 1309365

محمود مصدق: دولت‌های آمریکا و انگلیس با ایجاد تفرقه، اختلاف، بدبینی و با به‌کارگیری نفوذی‌های داخلی، دولت مردمی مصدق را سرنگون و ۲۵ سال بر نفت ایران سلطه یافتند.

نوه مصدق: آمریکا و انگلیس با نفوذ، تفرقه و بدبینی ۲۵ سال بر نفت ایران سلطه یافتند

نوه دکتر مصدق با حضور در اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده کودتای ۲۸ مرداد، گفت: درخواست دارم بر اساس قانون و قواعد بین‌المللی و داخلی حکمی صادر شود تا جبران خسارات عظیم مردم ایران ناشی از ساقط کردن دولت مردمی و قانونی آن‌ها و خسارات عظیم تحمیل ۲۵ سال اختناق، غارت و چپاول منابع ایران باشد.

به گزارش فارس، نخستین جلسه دادگاه کودتای ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲ (دعوی شهروندان ایرانی علیه عوامل کودتای ۲۸ مرداد اعم دولت ایالات متحده آمریکا، وزارت خارجه ایالات متحده، بانک مرکزی ایالات متحده، آژانس مرکزی ایالات متحده، وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا، مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا، فدرال رزرو) با دادخواهی بیش از ۴۰۰ هزار نفر صبح امروز یکشنبه (۲۸ مرداد) برگزار شد. 

این دادگاه در شعبه ۵۵ امور بین‌الملل مجتمع قضائی امام خمینی (ره) به ریاست قاضی حسین‌زاده برگزار شد.

قاضی حسین‌زاده در ابتدای جلسه دادگاه گفت: جلسه دادخواهی رسیدگی به دعوی حقوقی بالغ بر ۴۰۲ هزار نفر از شهروندان ایرانی از بیش از ۲۰ استان به ظرفیت ۶ شخصیت حقوقی و حقیقی از جمله دولت ایالات متحده آمریکا و سردمداران آن تشکیل شده است.

قاضی دادگاه با استناد به قوانین مختلف داخلی همچنین منشور ملل متحد، افزود: دادگاه حاضر بر اساس قوانین متعدد شایسته و صالح به رسیدگی به طرح این دعوی است.

وی با اشاره به اصل ۳۴ قانون اساسی، خاطرنشان کرد: دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می‌تواند به‌منظور دادخواهی به دادگاه‌های صالح رجوع کند، تمامی افراد ملت حق دارند این‌گونه دادگاه‌ها را در دسترس داشته باشند و هیچ‌کس را نمی‌توان از دادگاهی که به‌موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد، منع کرد.

حسین زاده در ادامه گفت: براساس بند یک ماده ۱۰ قانون الزام دولت به پیگیری جنایات آمریکا، دولت و قوه مکلف است نسبت به پیگیری و احقاق حق اتباع ایرانی اقامه دعوی کند و محاکم قضایی تهران صلاحیت لازم برای استماع دعوی را دارد.

در ادامه این جلسه دادگاه، شامی اقدم وکیل شکات در جایگاه حاضر شد و گفت: به استحضار می رساند گروه جهادی حقوقی حکیم متشکل از حقوقدانان و وکلای ایرانی از سراسر کشور با ثبت دادخواست چند صد هزار نفری مردم ایران به طرفیت دولت ایالت متحده آمریکا در طراحی و اجرای کودتای 28مرداد 1332 علیه دولت قانونی مرحوم دکتر مصدق و سرنگونی دولت وقت ایران و تحمیل بیش از 25 سال خسارت مادی و معنوی بیشمار و غارت اموال نفتی و غیرنفتی کشور در دادگاه حقوقی ویژه شعبه 55 امور بین‌المللی، به دنبال دادخواهی و استیفای حقوق مادی و معنوی زایل شده  ملت شریف ایران و کشور در حوزه های مختلف اقتصادی، انرژی، سیاسی، امنیتی، نظامی، فرهنگی و... و تأدیه خسارات مادی، معنوی و تنبیهی هستند.

وی ادامه داد: اینجانب به نمایندگی از خواهان ها و وکلای آن‌ها در آئین رونمایی از دادخواست مذکور، معروض می‌دارم؛ خواندگان دعوا (دولت ایالات متحده‌ آمریکا، مسئولین، کارگزاران، نهادهای دولتی و خصوصی آن با مشارکت و همکاری تنگاتنگ دولت روباه پیر استعمارگر انگلیس به شرح دادخواست) در قالب طرح‌ریزی کودتای 28مرداد 1332 علیه یک دولت رسمی به ریاست دکتر محمد مصدق و در یک پرژه از پیش طراحی شده، خسارات مادی، معنوی و هزینه‌های بسیاری را به کشور و ملت ایران وارد کردند. 

همچنین وکیل شکات بیان کرد: مستندات اطلاعاتی و مدارک موجود نشان می‌دهند سرویس جاسوسی سیا (C.I.A) با همکاری سرویس‌های جاسوسی  انگلیس،  به شیوه‌هایی که در دادخواست بطور مشروح به آن پرداخته شده، اقدام به طرح ریزی یک کودتای مبسوط با بکارگیری عوامل داخلی و خارجی، علیه دولت قانونی ایران در 28 مرداد 1332 نمودند. یکی از اهداف اصلی آمریکا در این کودتا، انتقال سلطه از انگلیس به آمریکا در ایران بود.

وی افزود: انگلیس پس از ملی شدن صنعت نفت و کوتاه شدن دست آنان از غارت اموال کشور و ملت ایران، قدرت خود را در ایران محدود دید و حتی با تحریم فروش نفت ایران و تهدید اشغال نظامی توسط ناوگان دریایی خود، نیز به جایی نرسید.

این وکیل دادگستری بیان کرد: آمریکایی ها به این خلاء قدرت انگلیسی ها در ایران به عنوان یک فرصت نگاه کردند و می دانستند که با وجود سیاستمدارانی چون آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق که از بانیان ملی شدن صنعت نفت بودند و به دنبال کوتاه کردن دست اجنبی ها از منافع نفتی کشور هستند، نمی‌توانند جایگزین انگلیس گردند، لذا با بهره گیری از سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی و ایجاد شکاف سیاسی در راس و بدنه حکومت و ملت بزرگ ایران، با شناسایی عناصر و عوامل داخلی و خارجی و استفاده از اراذل و اوباش خیابانی به‌عنوان پیاده نظام های داخلی، با اقدام به تحریک  ایجاد نافرمانی مدنی علیه دولت قانونی، مقدمات کودتا را فراهم کردتد. 

شامی اقدم بیان کرد: کودتای 28 مرداد یک دستور کار خارجی بود که مراحل قبل، حین و بعد از آن، بین آمریکا و انگلیس تفکیک و  تقسیم  وظیفه شده بود. لذا این دولت ها با نقض اصول و قواعد بین المللی و مداخله در امور داخلی کشور ایران، با هدف حفظ نفوذ و قدرت خود در بدنه حکومت جهت تامین منافع و غارت اموال کشور و ملت ایران، یک کودتای نظامی در ایران طرح ریزی نمودند. کودتایی که عوامل اصلی آن را نظامیان، سیاسیون وابسته و اراذل و اوباش تشکیل می دادند.

وی افزود: در واقع کودتای 28 مرداد آغازی بر سلطه کامل آمریکا بر ایران بود تا کشور ایران را بیشتر از قبل، وابسته نماید و مانع از استقلال و پیشرفت آن گردد. سلطه ای که بیش از 25 سال طول کشید و در این مدت، هزینه ها و خسارات مادی و معنوی بسیاری بر کشور و ملت ایران تحمیل گردید. کودتایی که مسیر حرکت کشور را از ریل استقلال خارج نمود و بیشتر از قبل در سطوح و حوزه های مختلف، وابسته به آمریکا و غرب نموده و زمینه غارت اموال و منابع ایران را برای آنها فراهم کرد. 

این وکیل پایه یک دادگستری تصریح کرد: اقدام سیاسی- نظامی خواندگان دعوی(ایالت متحده آمریکا) با طراحی  و اجرای کودتا علیه دولت قانونی ایران در سال 1332، علاوه بر خسارات مادی و معنوی، موجبات تالمات بی حد به ملت شریف ایران گردیده است. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از جمله وقایع مهم تاریخ معاصر ایران به شمار می‌رود که پس از گذشت سال‌ها از وقوع آن، زوایای پنهان بسیاری دارد. 

وی همچنین گفت: به لحاظ کوتاهی دولت ها در استیفای حقوق مادی و معنوی ملت ایران (به رغم وجود قوانین متعدد و اعتراف صریح مقامات آمریکا و انگلستان، همچنین اسناد متقن و تصویب قانون خاص پیگیری حقوقی ـ سیاسی نقش و دخالت آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی ایران سال۱۳۹۲)، امروز ما خود ملت با ارائه شکوائیه و دادخواهی خود، خواهان محاکمه دولت جنایت کار، غارتگر و تروریست پرور آمریکا در دادگاه های ذی صلاحیت در داخل کشور به استناد قوانین داخلی و بین المللی  هستیم.

شامی اقدم تصریح کرد: اهم خسارات مادی و معنوی وارده به مردم شریف ایران در اثر کودتا 28 مرداد را می توان در ذیل دسته بندی نمود و از دادگاه های ذی‌صلاح داخلی، تقاضا داریم با تقویم آن به بهای روز طلا و ارز های جهانی و با محکوم نمودن آمریکای جنایت کار به پرداخت آن، همچنین با محکوم نمودن دولت مستکبر آمریکا به مجازات تنبیهی،  بازدارندگی لازم را برای جلو گیری از ادامه جنایت او علیه ملت ایران ایجاد و جبران حداقل بخشی از خسارات و آلام مردم ایران اسلامی در این واقعه و جنایت بزرگ را جبران کند.

 

وی گفت:  ساقط کردن دولت قانونی ایران، ایجاد اختناقِ داخلی و سرکوب مردم و انقلابیون کشور در طول چند دهه با طراحی و کمک به راه اندازی ساوک و آموزش کارکنان و عناصر شکنجه گر و جلّاد آن، چپاول منابع نفت کشور توسط کنسرسیومی متشکل از آمریکا و همپیمانان غربی او، تصرّف و حاکمیت مستشاران نظامی‌ آمریکایی بر  ارتش ایران به گونه ای که حتی در توطئه جدایی بحرین استان چهاردهم ایران با طراحی روباه پیر انگلستان در سال 1351، تحمیل پیمان بغداد به ‌رغم سیاست مستقل و «موازنه منفی» دولت ساقط شده ایران، تحمیل «دکترین نیکسون» به مردم ایران، جدائی بحرین از ایران، تحمیل قانون کاپیتولاسیون، سرکوب آزادی خواهان و تبعید حضرت امام خمینی در 15 خرداد 1342، کمک به غارت اموال ایران توسط خاندان پهلوی و فساد درباریان و سران رژیم پهلوی، غارت میراث فرهنگی ایران، تبدیل ایران به بازار مصرف کالاهای آمریکایی و غربی و از بین بردن تولید در کشاورزی، صنعت و... از جمله خسارت‌های وارد شده به کشور است.

وی گفت: آمریکایی ها بارها در اسناد منتشر شده نهادهای اطلاعاتی و امنیتی خود و در سخنرانی های دولتمردان و سیاستمداران، به نقش دولت وقت آمریکا در طرح ریزی و اجرای کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت قانونی مرحوم دکتر مصدق در ایران، اذعان کرده اند. 

این وکیل پایه یک دادگستری بیان کرد: در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در سال 1392، آرشیو امنیت ملی آمریکا اسنادی را منتشر کرد که ضمن نشان دادن نقش سازمان سیا در رهبری اقدام فوق، آن را بخشی از فعالیت سیاست خارجی آمریکا به‌شمار آورد. در ژوئن ۲۰۱۷ سازمان سیا ضمن تأیید نقش خود در کودتا، اسنادی در این زمینه منتشر کرد.

وی افزود: در اسنادی که از طبقه‌بندی محرمانه خارج شده‌اند، ارجاعاتی به رمز آژاکس، وجود دارد. این اسناد از جمله شامل پرونده‌های کاری کرمیت روزولت است که مامور اصلی سازمان سیا در اجرای طرح کودتا بوده و در روزهای منتهی به کودتا در تهران به سر می‌برد.

این وکیل پایه یک دادگستری با پخش یک مستند تاریخی تصریح کرد: این اسناد که در آرشیو آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و نیز مجله فارن پالیسی منتشر شدند، بر اساس قانون دسترسی آزادی به اطلاعات در ایالات متحده آمریکا در اختیار همگان قرار گرفت. این اسناد بخشی از یک مجموعه سند و گزارش بزرگ‌تر به نام «نبرد ایران» هستند که توسط تاریخ‌نگاران سازمان سیا و صرفاً برای مصرف داخلی در اواسط دهه هفتاد میلادی تدوین شده‌اند.  

شامی اقدم تصریح کرد: سیا در مقدمه یکی از سندهای متعلق به سال ۱۹۵۴ است می‌نویسد: «در پایان ۱۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمی‌تواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد.» «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاست‌هایی سازنده(مد نظر آمریکایی ها) اداره کند.» بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که دولت‌های غربی بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند.

وی گفت: نشریه فارین پالیسی با بیان اینکه «کودتای ۲۸ مرداد در ایران به‌عنوان نقطه عطفی در مداخلات مخفیانه ایالات متحده در تاریخ سیاسی ایران مدرن تلقی می‌شود» نوشت: درست است که محمد مصدق، نخست‌وزیر منتخب ایران بدون اقدامات ایرانیان از قدرت برکنار نمی‌شد، اما نادیده گرفتن نقش ایالات متحده در این کودتا، آن‌طور که برخی تحلیل‌گران بر آن تاکید می‌کنند، گمراه کننده است. این خاطره هنوز که هنوز است روابط ایران و ایالات متحده را آزار می‌دهد و مهم‌تر از آن، اینکه واشنگتن در تثبیت رژیم شاهنشاهی ایران پس از کودتا نقش بسزایی ایفا کرد".

این وکیل دادگستری ادامه داد: گزارش فارین پالیسی، تمرکز بر وقایع پس از کودتای  ۲۸ مرداد (۱۹ اوت ۱۹۵۳) به تنهایی اهداف نهایی واشنگتن از این کودتا را آشکار می‌کند؛ بازگشت منابع نفتی ایران به کنترل خارجی، هدفی که ایالات متحده تقریباً یک سال پس از برکناری محمد مصدق از قدرت به آن دست یافت همچنین روزنامه نیویورک تایمز نیز در شماره ۲۱ ماه مه ۱۹۶۱ خود نوشت: در ساقط کردن حکومت مصدق سازمان سیا نقش اصلی را بازی کرد.

این وکیل دادگستری تصریح کرد: دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی در برهه های زمانی مختلف و با ادبیات های متفاوت، به نوعی از مداخله و اجرای کودتا و سرنگونی دولت وقت ایران، اظهار تأسف داشته‌اند. در سال ۲۰۰۰ میلادی، مادلین آلبرایت به تأیید نقش‌آفرینی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ایران پرداخت همچنین در سال ۲۰۰۹ نیز، باراک اوباما نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را تأیید کرد.

وی ادامه داد: با این حال هیچ‌کدام از مسئولان این کشور تاکنون به عذرخواهی رسمی از مردم ایران، برای این کودتا، نپرداخته‌اند، ولی لحن باراک اوباما و مادلین آلبرایت به عذرخواهی نزدیک بود.

به گفته این وکیل دادگستری، اوباما اولین و تنها رئیس‌جمهوری آمریکا است که در سال ۲۰۱۳ نیز در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل و در حضور نمایندگان کشورهای عضو سازمان، از دخالت کشورش در براندازی مصدق اظهار تاسف کرد. او همچنین در سال ۲۰۰۹ به مداخله ایالات متحده آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرده بود.

وی ادامه داد: برنی سندرز، نماینده حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده، در مناظره خود با هیلاری کلینتون (دیگر نامزد حزب دموکرات) در ۱۱ فوریه ۲۰۱۶، در اشاره به دخالت‌های بی‌جای آمریکا در ساقط کردن دولت‌های کشورهای دیگر، به عنوان نمونه به ساقط کردن دولت محمد مصدق در ایران اشاره کرد.

این وکیل دادگستری با استناد به قوانین داخلی و بین‌المللی و اثبات نقض آنها از سوی خواندگان که موجبات ایراد خسارات مادی و معنوی فراوانی به اتباع ایرانی و در نهایت دولت وقت ایران ‌شده است و با اثبات توجه مسئولیت جبران همه خسارات مادی و معنوی به دولت ایالات متحده آمریکا و مقامات رسمی و غیر رسمی دخیل در این ماجرا، در جهت احقاق بخشی از حقوق و جبران خسارات وارده بر خواهان‌ها، با تقدیم دادخواست به مراجع ذیصلاح حقوقی؛ صدور حکم به محکومیت خواندگان به جبران خسارات مادی، معنوی وارده به خواهان‌ها، ناشی از اقدامات غیرقانونی، هزینه دادرسی وحق الوکاله وکلا و مجازات تنبیهی بازدارنده از مقام ذیصلاح قضایی را خواستار شد.

پس از آن، با پیشنهاد وکیل شکات و با دستور قاضی حسین‌زاده،فرزند مرضیه حدیدچی، به بیان شکنجه‌هایی که از سوی عوامل آمریکا و ساواک شده بود پرداخت و گفت: مومن مانند کوه است و تندبادها او را تکان نمی‌دهند. مکتب اسلام ما را در مقابل طاغوت و طاغوتیان مقاوم تربیت می‌کند.

وی با تاکید بر اینکه بنا بر تکلیف الهی در دادگاه حاضر شده است، افزود: در دوره نوجوانی شاهد شکنجه‌های مادرم بوده‌ام و مقابل چشمانم در شکنجه‌گاه ساواک شکنجه او را دیده ام و خود نیز شکنجه شدم.

دباغ گفت: به جرم نوشتن فرمایشات امام خمینی(ره) زمانی که ۱۴ ساله بودم، بازداشت شدم. در آن دوره همراه داشتن قرآن و نهج‌البلاغه جرم محسوب می‌شد و هرگونه تفکری که باعث بصیرت افزایی می‌شد، جرم بود.  دختری ۱۴ سال بودم که به خاطر شکنجه ها به ناراحتی قلبی مبتلا شدم همچنین شوک‌های برقی مکرر باعث شد تا دیگر نفسی برایم باقی نماند.

رضوانه باغ در ادامه تشریح کرد: من را از مادرم جدا کردند، و در زیر زمینی در موزه عبرت فعلی نگه داشتند که اکنون اجازه بازدید از این بخش به مردم داده نمی شود. پس از دو هفته با وخیم شدن حالم، مرا به بیمارستان امام سجاد(ع) منتقل کردند، در این بیمارستان دست و پاهایم به تخت بسته بود و روزانه فقط یک آمپول که نمی دانم چه بود، به من تزریق می‌کردند. 

رضوانه باغ با بیان اینکه حال من بهتر نشد، آنها تصور کردند که دیگر زنده نمی مانم، از همین خیلی سریع و نمایشی دادگاه محاکمه من را برگزار کردند، گفت: زمانیکه در این جلسه دادگاه گفتم 14 سال دارم، در دادگاه عنوان شد که چرا من را بازداشت کرده اند چراکه سن من قانونی نبود.

وی گفت: پس از ۴ ماه و ۱۶ روز من را به زندان قصر فرستادند. پس از یک سال که  می‌خواست من را به خانواده‌ام تحویل بدهند، هیچ آدرسی به یاد نداشتم و تنها آدرس خانه مادربزرگ خود را به یاد داشتم.

وی به نقش پرویز ثابتی اشاره کرد و درباره وی گفت: این فرد بهایی؛ به اسرائیل جنایتکار مزدوران هم مسلک خود پناه برده است و در فتنه اخیر که زن زندگی آزادی نام نهادند، نقش موثری داشت با خدعه و نیرنگ و فریب منکر همه شکنجه‌ها شد و ادعا کرد که رشته حقوق خوانده است و هیچ شکنجه‌ای در ساواک نبوده است.

در ادامه این جلسه دادگاه، وکیل خواست یکی از نوادگان در جایگاه حاضر شود و اظهارات خود را مطرح کند اما محمود مصدق از نوادگان «محمد مصدق» که در دادگاه حاضر بود، به دلیل کسالت و کهولت سن نتوانست به بیان اظهارات خود بپردازد از این‌رو سخنان او به صورت مکتوب توسط فرزند وی غلامعلی مصدق قرائت شد.

متن قرائت شده به شرح زیر است: 

«بی شک نهضت ملی شدن صنعت نفت برگ زرینی از تاریخ کشورمان در مبارزه با استبداد داخلی آن زمان و استعمار خارجی و رهایی‌بخش سایه شوم دخالت بیگانگان در سرنوشت کشور بوده که تا ابد بر آسمان استقلال و سربلندی این مرز و بوم خواهد بخشید. 

اکنون بیش از ۷۴ سال از اولین روزی که نفت ملی شد می‌گذرد و سیاستمداران و بزرگان کشور با بهره‌گیری از این تفکر و حرکت ملی در عرصه‌های مختلف سیاسی، داخلی و بین المللی حضور پیدا می‌کنند و با استفاده از این تفکرات استقلال‌طلبانه و ملی‌گرایانه توانسته‌اند بندهای وابستگی به بیگانگان را از پای کشور ببرند و رهاتر از همیشه به سوی استقلال در همه زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... گام بردارند.

نهضت ملی شدن نفت در دوره‌ای شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خاورمیانه بود و حرکت مرحوم دکتر محمد مصدق پدر بزرگ اینجانب که همزمان با نخست وزیری ایشان من دانشجوی پزشکی بودم، شاهد مبارزات و تلاش او برای ملی شدن صنعت نفت و قطع ید روباه پیر استعمار انگلیس از سرنوشت ملت شریف ایران و منابع نفت کشور بودم.

در آن دوره برای کوتاه کردن دست استعمار از منابع و سرمایه‌های عظیم ایران، حرکتی ملی به رهبری دکتر محمد مصدق شکل گرفته بود، در دوره‌ای که سرمایه‌های کشور مانند رودی به سمت کشورهای بیگانه و استعمارگران سرازیر می‌شد، دکتر محمد مصدق با همراهی جریان مذهبی تفکر اقتصاد غیر وابسته را در کشور به مرحله اجرا درآورد و به نوعی جریان‌های فکری را به سمت و سوی استقلال نفت هدایت کرد.

"ملی شدن صنعت نفت"، واژگانی است که وقتی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند ناخودآگاه سرفرازی را در رگ‌هایمان تزریق می‌کند، همچنین ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند سال ‌۱۳۲۹، نقطه عطفی مهم در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم برای نجات سرمایه‌های ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان به شمار می رود.

نظام چپاولگر سلطه، به رهبری آمریکای استعمارگر دولت مردمی و قانونی مرحوم دکتر مصدق را که مانع اصلی و جدی در مسیر دستیابی آنها به منابع نفتی ایران بود با کودتا ساقط کرد، این جنایت موجب شد، چپاولگران انگلیسی که از در بیرون شده بودند، این بار با کودتای امریکایی- انگلیسی از پنجره وارد و در قالب کنسرسیوم نفتی با سردمداری امریکای جنایت کار بیش از ۲۵ سال بر منابع نفتی ایران مسلط شدند.

استعمار انگلستان با همکاری ظاهر و پنهان مقامات آمریکایی و دستگاه جاسوسی این کشور، تنها راه غلبه بر نهضت ملی مردم ایران را ایجاد تفرقه در بین مردم دید، از این‌رو نقشه‌های وسیعی برای ایجاد اختلاف و بدبینی در میان اقشار مردم کشیده و به اجرا درآوردند، در این عرصه از عوامل حزب توده و چپ‌گرایان تا روشنفکران غرب‌زده وابسته به خود و اراذل و اوباش، حداکثر استفاده را بردند.

مبارزه و دیپلماسی مرحوم دکتر محمد مصدق به پشتوانه مردم و روحانیت، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید که تنها و تنها می‌توانست از سوی فرزندی از این مرز و بوم برآید و سرمشق مبارزه و وطن گرایی برای بسیاری از کشورهای منطقه باشد، تا به تأسی از این شیوه هوشمندانه در حفظ منابع ملی به نفع کشورهای خود باشد. مرحوم دکتر محمد مصدق، ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ شیر نفت را بر روی استعمارگران بیگانه بست تا سنگ بنای نفت ملی را در کشور بر زمین بگذارد و نقطه عطفی در تاریخ صنعت نفت جهان باشد.

با حضور و دفاع مرحوم دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه که نتیجه آن به نفع مردم ایران تمام شد، جرقه‌های مبارزه با استعمار در ایران زده شد، تا ستیز با استعمار و مبارزه با بیگانگان شکلی جدی و منسجم تر به خود بگیرد. 

نهضت ملی شدن نفت در دوره ای شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خاورمیانه بود، دکتر مصدق توانست تفکر اقتصاد غیر وابسته را در کشور رقم بزند و به شکلی جریان‌های فکری را به سمت و سوی استقلال هدایت کند. آن مرحوم در دوران مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند.

دکتر مصدق برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع می‌شد. ملی شدن صنعت نفت ایران، آغاز یک مبارزه برای جلوگیری از غارت اموال و منافع ملی مردم بود و آنچه مرحوم دکتر محمد مصدق را در سپهر تاریخ ماندگار کرد، شجاعت و حق طلبی او در مواجهه با غارت ثروت ملی کشور توسط غربی ها بود. 

تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، نماد استقلال طلبی و خودکفایی مردمان این مرز و بوم به شمار می رود، که با ایستادگی و مقاومت برای کسب حق خود و قطع دست بیگانگان از منابع و سرمایه‌هایشان به ثمر نشست. 

بدون شک در به تصویب رسیدن این رخداد تاریخی بزرگ، دکتر محمد مصدق نقش بی بدیلی داشت و وی به این نتیجه رسیده بود که مشروطه، آزادی، دموکراسی و پیشرفت ایران تحقق نمی یابد، مگر اینکه در برابر زیاده خواهی استعمارگران ایستادگی شود. از این رو با ملی کردن صنعت نفت، اصل حاکمیت ملی را احیا کرد. 

مرحوم دکتر محمد مصدق به معنای واقعی یک ایرانی استقلال طلب و آزادیخواه بود. این مهم را در مواضع و سخنرانی های او در مجلس چهاردهم می توان درک کرد. 

پس از سقوط رضاشاه، مصدق به عنوان نماینده اول مردم تهران در انتخابات مجلس چهاردهم انتخاب شد. او در این سال‌ها بیش از هر چیز بر ضرورت تحکیم ضوابط پارلمانی و اعادۀ حاکمیت ملی تأکید داشت. مضمون اکثر نطق‌های او در مجلس، پیرامون بلیّۀ توأمان استبداد و وابستگی به قدرت‌های خارجی و فضایل استقلال دمکراتیک دور می‌زد. وی همواره بر ضرورت اداره امور کشور به دست خود ایرانیان تأکید می‌کرد.

نظام سلطه آمریکایی انگلیسی، تاب مقابله با چنین شخصیت و تفکری را نداشت و با سناریویی تفرقه انگیز که با ماهیت روباه صفتی آنها، همخوانی و تناسب داشت، او و دولت قانونی اش را با کودتایی نظامی، ساقط نمودند.

به طور کلی جنبش ملی شدن صنعت نفت درصدد بود ایران را از مدار وابستگی به غرب و قدرت‌های خارجی برهاند. از نظر مرحوم دکتر مصدق، ملی کردن صنعت نفت تحقق آرزوهای ملی و تجدید حیات ملی ایرانیان بود. 

دکتر محمد مصدق اعتقاد داشت در صورت لزوم، بهتر است ایران فقیر، ولی مستقل باشد، تا اینکه بقای شرکت نفت انگلیسی را تحمل و تحت سلطۀ انگلیس باقی بماند. مصدق به درستی بر این اعتقاد بود که تا وقتی انگلستان یا هر قدرت خارجی دیگری منافع مستقیم اقتصادی از قبیل امتیاز نفت جنوب را داشته باشد، استقرار حکومت مستقل ملی ممکن نمی‌شود.

 امروز با گذشت بیش از ۷۰ سال از کودتای آمریکایی- انگلیسی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ساقط نمودن دولت قانونی مرحوم دکتر محمد مصدق و تحمیل بیش از ۲۵ سال خسارت مادی و معنوی بر پیکره ایران اسلامی، به رغم وجود ظرفیت های حقوقی و قانونی داخلی و بین المللی، اقدام موثری برای دادخواهی و مطالبه ضرر و زیان ملت و کشور عزیزمان از دولت آمریکا توسط مراجع ذیصلاح دولتی صورت نگرفته است.

به عنوان وارث خانواده مرحوم دکتر مصدق ضمن تشکر از «گروه جهاد حقوقی حکیم» که به نمایندگی از صدها هزار ایرانی متضرر از اقدامات خصمانه و جنایات دولت آمریکا در ایران قبل از انقلاب اسلامی، با ثبت دادخواست حقوقی، اقدام به طرح دعوای حقوقی جهت تادیه خسارات مادی، معنوی و تنبیهی بازدارنده از دولت سلطه گر آمریکا به دلیل انجام اقدامات خصمانه علیه کشور، ملت و نظام اسلامی کرده است.

استدعا دارم بر اساس قانون و قواعد بین المللی و داخلی حکمی را صادر فرمایید تا جبران خسارات عظیم مردم شریف ایران ناشی از ساقط کردن دولت مردمی و قانونی انها و خسارات عظیم تحمیل ۲۵ سال اختناق، غارت و چپاول منابع ایران عزیز، تالمات وارده بر خانواده هزاران شهید در طول ۲۵ سال مبارزه با طاغوت، زندان و شکنجه های جسمی و روحی وارده بر مبارزان و آزادیخواهان ایرانی باشد.

علاوه بر این از دادگاه استدعا دارم تا سه سال زندان انفرادی مرحوم دکتر محمد مصدق در بیدادگاه محمد رضا پهلوی در کهولت سن که از بغض و کینه شاه بی‌کفایت و اربابان وی از حریت و ازادگی مرحوم مصدق و خارج کردن منابع نفت ایران از دست استعمارگر انگلستان، ولو این که با کودتای آمریکایی و انگلیسی مجدد بر نفت ایران مسلط شدند، سپس تبعید او به روستای احمد آباد و جلوگیری از اجرای وصیت مرحوم برای خاکسپاری در محل مورد نظرش را نیز مورد توجه داشته باشد.»

محمد دادی القار دیگر وکیل دادگستری شکات پرونده در ادامه جلسه دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: به لحاظ اهمیت موضوع کودتای آمریکایی- انگلیسی  ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سلطه تمام عیار ۲۵ ساله آمریکا بر ایران و آثار غیر قابل جبران آن بر ملت ایران است.

وی یادآور شد: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ما جزئی از مجموعه‌ امپراتوری آمریکا در این منطقه محسوب می‌شد و خیلی هم وفادار به آمریکا بود. سیاست‌های آمریکا در ایران و به وسیله‌ این کشور، در هرجایی که در آن دستی داشت، اعمال می‌شد. ثروت‌های ملی به صورت رایگان در اختیار آمریکا بود. عناصر سیاسی، دولت، مجلس فرمایشی و نمایشی و دستگاه قضایی وابسته آن روز، همه در اختیار اراده آمریکایی‌ها بود. کشورهای همسایه‌ ما هم غالباً کم‌وبیش همین‌طور بودند. البته آن روز رقیب بزرگ آمریکا در دنیا شوروی بود، که آن هم در همسایگی ما قرار داشت و به همین جهت آمریکایی‌ها پنجه‌ی سلطه‌ی خود را در کشور ما خونین‌تر و بی‌محاباتر فروکرده بودند.

دادی القار گفت: در آن دوره نه پیشرفت علمی کردیم، نه پیشرفت اقتصادی کردیم و نه یک کار صنعتی انجام دادیم. یک کشور ۱۰۰ درصد وابسته و مصرف‌کننده بازار مصنوعات آمریکایی و غیرآمریکایی بودیم؛ نه فقط مصرف‌کننده مصنوعات و فرآورده‌های صنعتی، بلکه مصرف‌کننده محصولات کشاورزی و فرهنگی و غیره‌هم بودیم! یک کشور ثروتمند مانند ایران، مِلک مطلقِ سیاست‌های آمریکایی و در اختیار کمپانی‌هایی بود که دولت آمریکا آن‌ها را مدیریت می‌کرد.

این وکیل دادگستری با بیان اینکه برای این که به ریشه، چرایی اقدامات سلطه‌گری، خونریزی و اقدامات ضد بشری حاکمان آمریکا که آلت دست سرمایه داران صهیونیست در جهان هستند، در دو قرن اخیر پی ببریم، باید به سابقه شرارت شیطان بزرگ اشاره کنیم، گفت: اگر در ماهیت آمریکا دقیق شویم و درباره شکل‌گیری آن مطالعه کنیم، برایمان روشن می‌شود که آمریکا نه یک کشور تاریخی و دارای تمدن انسانی و فرهنگی باسابقه، بلکه یک کشور ساخته شده به دست اروپایی‌ها و استقرار یافته بر دریایی از خون بومیان آمریکا و سیاهان آفریقا است.

وی گفت: ماهیت و ذات آن با کشتار، ظلم و تجاوز عجین شده و امروز ماحصل همه پلیدی‌ها و پلشتی‌های انسانی را نمایندگی می‌کند، یک نمونه آن مشارکت مستقیم، حمایت و تأمین هزاران تن بمب برای کشتار ده‌ها هزار انسان بیگناه مظلوم فلسطینی و هزارآن زن وکودک در غزه است. ترویج فرهنگ آمریکایی مبتنی بر فساد و تباهی در جهان و تنظیم راهبرد و تشکیل اقتصادی مبتنی بر غارت، فساد و دیپلماسی‌ای مبتنی بر قلدری و جنایت و استاندارهای دوگانه و ...، آنچه امروز به عنوان آمریکا شناخته می‌شود را ساخته است و طبیعی است که برساخته‌ای این چنینی که ضد تمدن انسانی و ضدانسانیت است از کشوری که پرچمدار تمدن بشری بوده و از انقلابی که داعیه احیای تمدنی الهی- انسانی را دارد کینه داشته و دشمنی بورزد.

دادی القار با اشاره به اینکه بنای آمریکا از آغاز بر اساس اشغال‌گری، کشتار صاحبان سرزمین بومی قاره آمریکا و چپاول منابع سایر کشورها شکل گرفته و توسعه یافته است، گفت: صاحبان اصلی قاره آمریکا، سرخ پوستان قدیمی و رنگین پوستانی هستند که از تنگه برینگ به این قاره مهاجرت کرده بودند.

وی ادامه داد: صدها سال بعد، در سده شانزدهم میلادی، قاره آمریکای کنونی با ورود استعمارگران اروپایی، ساکنان انگلیس، هلند، فرانسه و اسپانیا بعدها ایرلندی‌ها و مهاجران سایر کشورها اشغال و با جنگ، کشتار بی‌رحمانه بومیان و سرخپوستان بر سرزمین آن‌ها مسلط شدند، با پیشروی استعمارگران اروپایی در قلمروی امروزه آمریکا، زمین‌های بومیان فتح و ضمن کشتار دسته جمعی آنها، باقی مانده آنان را از سرزمین‌های‌شان رانده و با جابجایی اجباری سرخ پوستان باقی مانده و اسکان آن‌ها در منطقه اختصاصی سرخپوستی، همچنان نسل‌کشی سرخ پوستان و درگیری‌های گسترده با آن‌ها تا آغاز قرن بیستم میلادی در غرب این کشور ادامه داشت، این جنایات موجب شد جمعیت سرخ پوستان پس از ورود اروپایی‌ها به قاره آمریکا به شدت کاهش پیدا کند.  

این وکیل دادگستری اضافه کرد: استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۷ میلادی با تشکیل دولتی غیرمتمرکز آغاز و بعد از پیمان صلح با انگیس در سال ۱۷۸۳ استقلال آمریکا توسط جامعه بین‌المللی به رسمیت شناخته شد؛ در این اثنا، موج بزرگی از دستگیری ساکنان افریقا به قصد تجارت برده توسط تجار انگلیسی آغاز و به آمریکا منتقل شدند، تا آغاز سده هجدهم میلادی، برده داری رسمی و برده‌های آفریقایی نیروی کار اصلی سرمایه داران آمریکایی را تشکیل می‌دادند، در ادامه این جنایات، تبعیض و برده داری نوین را جایگزین برده داری سنتی کردند، در حال حاضر شرایط رنگین پوستان به خصوص سیاه پوستان مظلوم آمریکا، گویای تداوم جنایت بهره کشی از سیاه پوستان تنها به دلیل رنگ پوست آن‌ها است.

وی با یادآوری این موضوع که آمریکا در آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ میلادی بی‌طرف ماند و تا سال ۱۹۱۷، زمانی که جنگ در حال پایان بود به متفقین پیوست، گفت: این امر موقعیت آمریکا را به شکل یک ابرقدرت نظامی در جهان تثبیت کرد. آمریکا در آغاز جنگ جهانی دوم  نیز بی‌طرف بود، اما از مارس ۱۹۴۱ از طریق قانون وام و اجاره و حمایت تجهیزاتی از متفقین در اواخر کشاکش جنگ جهانی دوم، با هدف کمک به اروپایی‌ها و  توسعه سلطه بر جهان خالی از قدرت، مشارکت پیدا کرد، ورود جدی آمریکا به جنگ جهانی دوم به دنبال حمله‌ای غافلگیر کننده امپراتوری ژاپن به «پرل هاربر» در هفتم دسامبر سال ۱۹۴۱ بود و باعث شد آمریکا به نفع متفقین وارد جنگ شود؛ با وجود اینکه ابتدا ژاپن به آمریکا حمله کرد، آمریکایی‌ها سیاست دفاعی «اول اروپا» را در پیش گرفته و منابع نظامی‌اش را به جنگ در اروپا معطوف کرد.

این وکیل دادگستری ادامه داد: سرانجام آمریکا با توسعه بمب هسته‌ای و به رغم اعلام تسلیم شدن ژاپن در یک جنایتی تاریخی و غیر انسانی دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را با بمب هسته‌ای بمباران و بیش از ۳۰۰ هزار نفر زن و مرد را در یک لحظه کشت و چند هزار نفر هم بر اثر آثار این بمباران، بعدها بیمار و کشته شدند.

وی اظهار کرد: با وجود اینکه نیروی‌های نظامی آمریکا متحمل تلفات شدند، لکن این کشور از ویرانی‌های جنگ در امان ماند و پس از آن نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی‌اش در جهان افزایش پیدا کرد. بعد از جنگ جهانی دوم دو قدرت شوروی و آمریکا، کشورهای مختلف را تحت کنترل خود گرفتند. در غرب اروپا، آمریکا و کشورهای عضو ناتو و در شرق اروپا اتحاد شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو را تشکیل و دو کشور در جنگ‌های نیابتی برابر یکدیگر قرار گرفتند، آمریکا به بهانه مقابله با کمونیسم با جنبش‌های آزادی بخش جهان سوم یا با اشغال مستقیم و ورود نظامیانش و یا با کودتا و ترور رهبران آن‌ها مقابله کرد و به دفعات دست به اقدام عملی جهت ساقط کردن دولت‌های مستقل یا چپ‌گرا در کشورهای مختلف زد. اواخر دهه ۱۹۸۰ زمان بهبود روابط آمریکا با اتحاد شوروی بود، با سقوط شوروی در ۱۹۹۱، جنگ سرد به پایان رسید.

دادی‌القار با بیان این موضوع که نتیجه این اتفاق یک جهان تک قطبی با سردمداری آمریکا با ادعای تنها ابرقدرت جهان بود، افزود: در این برهه آمریکا با یکه تازی، بدون توجه به قوانین و قواعد مسلم بین‌المللی برای توسعه سلطه بر منابع کشورها به خصوص نفت به توسعه پایگاه‌های نظامی خود در سراسر جهان پرداخت، در حال حاضر به عنوان اشغال‌گر، بدون توجه به قواعد بین‌المللی بخشی از کشور سوریه، عراق را در اشغال دارد و پس از اشغال افغانستان، با شکست مفتضحانه، آن جا را ترک کرد. ساختار نیروهای مسلح این کشور با هدف تهاجم و اشغال سامان دهی شده نه دفاع از سرزمین آمریکا، زیرا سردمداران آلت دست صهیونیسم در این کشور منافع نامشروع خود را در سراسر جهان تعریف می‌کنند و همه جهان را از آن خود می‌دانند.

این وکیل دادگستری ادامه داد: اگر به تاریخ نگاه کنیم ایران همواره به عنوان یک قدرت بزرگ در طول تاریخ حضور داشته است. البته این قدرت تاریخی نه صرفاً مبتنی بر یک قدرت نظامی بلکه ناشی از غنای زیاد فرهنگی و پیشرو بودن در علم، فرهنگ و ادب بوده که توانسته است، حتی مهاجمان به این سرزمین را در فرهنگ خود هضم کند.

وی افزود: در واقع قدرت ایران ناشی از یک عقبه تمدنی بزرگ بوده که با ورود اسلام به خصوص مکتب اهل بیت علیهم‌السلام به شکوفایی بیشتر رسیده و توانست برای سال‌ها به عنوان یک قدرت فرهنگی بزرگ نقش‌آفرین باشد ولی این وضعیت با ظهور حاکمان نالایق و نفوذ و توطئه قدرت‌های غربی دچار افول شده و ایران را در مسیر ضعف قرار دادند.

وی ادامه داد: مقطع آغاز حضور آمریکایی‌ها در ایران دقیقاً در عصری بود که، سلطه‌گری استعمارگر پیر انگلیس، در اثر آگاهی مردم و افزایش روحیه ضد استعماری انگلیس که نقش اساسی در تجزیه ایران و جدایی بخش‌هایی از کشور و تضعیف قدرت ملی ایران داشت، دچار ضعف شده بود، آمریکایی‌ها تلاش کردند تا جای انگلیس را بگیرند. در واقع آمریکایی‌ها وارث و جایگزین یک قدرت سلطه‌گر بودند که ضربات جبران ناپذیری به ایران و ایرانی‌ها زده بود.

این وکیل دادگستری ضمن اشاره به اینکه آمریکایی‌ها از همان روز اول هم به لوازم این وراثت پایبند بودند و راهبرد دست درازی بر منابع ایران و در اختیار گرفتن حکومت و ایجاد ساختاری دست نشانده را دنبال کردند و در این عرصه از همکاری و تجربه روباه پیر بهره بردند، بیان کرد: حضور آمریکایی‌ها در ایران به دوره سلاطین قاجار بر می‌گردد؛ دوره‌ای که پادشاهان ضعیف‌النفس و بی‌لیاقت قجری برای فرار از فشارها و باج گیری‌های سیاسی و نظامی روس‌ها و انگلیسی‌ها و برای تداوم بقای خود در سپهر سیاسی ایران زمین، به دنبال تکیه گاهی برای رهایی از فشار روس‌ها و انگلیسی‌ها بودند، این وضعیت سیاستمداران عهد قاجار را بر آن داشت تا، آمریکا را نسبت به منابع سرشار و اوضاع داخلی ایران علاقه‌مند کنند.

این وکیل دادگستری بیان کرد: انگلیس پس از ملی شدن صنعت نفت و کوتاه شدن دست آنان از غارت اموال کشور و ملت ایران، قدرت خود را در ایران محدود دید و حتی با تحریم فروش نفت ایران و تهدید اشغال نظامی توسط ناوگان دریایی خود، نیز به جایی نرسید. آمریکایی‌ها به این خلاء قدرت انگلیسی‌ها در ایران به عنوان یک فرصت نگاه کردند و می‌دانستند که با وجود سیاستمدارانی، چون آیت الله کاشانی و دکتر مصدق که از بانیان ملی شدن صنعت نفت بودند و به دنبال کوتاه کردن دست اجنبی‌ها از منافع نفتی کشور هستند، نمی‌توانند جایگزین انگلیس شوند، لذا با بهره‌گیری از سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی و ایجاد شکاف سیاسی در راس و بدنه حکومت و ملت بزرگ ایران، با شناسایی عناصر و عوامل داخلی و خارجی و استفاده از اراذل و اوباش خیابانی به عنوان پیاده نظام‌های داخلی، با اقدام به تحریک  ایجاد نافرمانی مدنی علیه دولت قانونی مرحوم دکتر محمد مصدق، مقدمات کودتا را فراهم کردند.

وی افزود: کودتای ۲۸ مرداد آغازی بر سلطه کامل آمریکا بر ایران بود، تا کشور ایران را بیشتر از قبل، وابسته کند و مانع از استقلال و پیشرفت آن شود. سلطه‌ای که بیش از ۲۵ سال طول کشید و در این مدت، هزینه‌ها و خسارات مادی و معنوی بسیاری بر کشور و ملت ایران تحمیل شد. کودتایی که مسیر حرکت کشور را از ریل استقلال و توسعه خارج کرد و بیشتر از قبل در سطوح و حوزه‌های مختلف، وابسته به آمریکا و غرب کرده و زمینه غارت اموال و منابع ایران را برای آن‌ها فراهم کرد.

این وکیل دادگستری تصریح کرد: آمریکایی‌ها از ابتدای حضور در ایران، فعالیت خود را بر محور به دست گرفتن قدرت سیاسی آغاز کردند و از این رو بود که با یک کودتا و بعدها با ایجاد یک سازمان اطلاعاتی- امنیتی وابسته به نام ساواک تلاش کردند برحکومت پهلوی و منابع ایران به طور کامل مسلط شوند. کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت قانونی وقت و استقرار دولت دست‌نشانده آمریکا و استبداد بی‌سابقه بعد از آن، تأسیس ساواک که محصول همکاری مشترک سازمان سیا و موساد برای سرکوب مردم ایرآن و پیشبرد اهداف نظام سلطه آمریکایی بود، حادثه ۱۶ آذر و قربانی کردن سه دانشجوی معترض در پای ریچارد نیکسون معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا، بخشی از سیاهه‌ای است که قدمت و عمق دشمنی آمریکا با ملت و موجودیت ایران را نشان می‌دهد.  

وی با اشاره به یکی از نقاط تاریک در کارنامه امپریالیستی آمریکا، گفت: ایفای نقش در کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت ملی محمد مصدق از نقاط تاریک کارنامه آمریکا بوده است. نقش این کشور در طراحی و اجرای این کودتا به قدری واضح بود که در اسناد منتشر شده در آمریکا و سخنان سیاستمداران و دولتمردان آمریکایی، به آن اذعان شده است.

دادی القار گفت: در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در سال ۱۳۹۲، آرشیو امنیت ملی آمریکا اسنادی را منتشر کرد که ضمن نشان دادن نقش سازمان سیا در رهبری اقدام فوق، آن را بخشی از فعالیت سیاست خارجی آمریکا به‌شمار آورد. در ژوئن ۲۰۱۷ سازمان سیا ضمن تأیید نقش خود در کودتا، اسنادی در این زمینه منتشر کرد. در اسنادی که از طبقه‌بندی محرمانه خارج شده‌اند، ارجاعاتی به رمز آژاکس، وجود دارد. این اسناد از جمله شامل پرونده‌های کاری «کرمیت روزولت» است که مامور اصلی سازمان سیا در اجرای طرح کودتا بوده و در روزهای منتهی به کودتا در تهرآن به سر می‌برد.

وی اظهار داشت: این اسناد بخشی از یک مجموعه سند و گزارش بزرگ‌تر به نام «نبرد ایران» هستند که توسط تاریخ‌نگاران سازمان سیا و صرفاً برای مصرف داخلی در اواسط دهه هفتاد میلادی تدوین شده‌اند.  

وی افزود: سیا در مقدمه یکی از سندهای متعلق به سال ۱۹۵۴ می‌نویسد: «در پایان ۱۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمی‌تواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد.» «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاست‌هایی سازنده (مدنظر آمریکایی‌ها) اداره کند.» بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که دولت‌های غربی بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند.

این وکیل دادگستری بیان کرد: نشریه فارین پالیسی با بیان اینکه «کودتای ۲۸ مرداد در ایران به‌عنوان نقطه عطفی در مداخلات مخفیانه آمریکا در تاریخ سیاسی ایران مدرن تلقی می‌شود» نوشت: "درست است که محمد مصدق، نخست‌وزیر منتخب ایران بدون اقدامات ایرانیان از قدرت برکنار نمی‌شد، اما نادیده‌گرفتن نقش امریکا در این کودتا، آن‌طور که برخی تحلیل‌گران بر آن تأکید می‌کنند، گمراه‌کننده است. این خاطره هنوز که هنوز است روابط ایران و امریکا را آزار می‌دهد و مهم‌تر از آن، اینکه واشنگتن در تثبیت رژیم شاهنشاهی ایران پس از کودتا نقش به‌سزایی ایفا کرد".

در ساقط کردن دولت مصدق سازمان سیا نقش اصلی را بازی کرد

وی  ادامه داد: تمرکز بر وقایع پس از کودتای  ۲۸ مرداد (۱۹ اوت ۱۹۵۳) به‌تنهایی اهداف نهایی واشنگتن از این کودتا را آشکار می‌کند؛ بازگشت منابع نفتی ایران به کنترل خارجی، هدفی که آمریکا تقریباً یک سال پس از برکناری محمد مصدق از قدرت به آن دست‌یافت. روزنامه نیویورک تایمز در شماره ۲۱ ماه مه ۱۹۶۱ خود نوشت: در ساقط کردن دولت مصدق سازمان سیا نقش اصلی را بازی کرد.

این وکیل دادگستری بیان کرد: سه رئیس جمهور وقت آمریکا و دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی در برهه‌های زمانی مختلف و با ادبیات‌های متفاوت، به مداخله و اجرای کودتا و سرنگونی دولت قانونی مرحوم دکتر محمد مصدق  اقرار کرده‌اند.

وی با اشاره به اینکه سلطه آمریکایی بعد از کودتای ۲۸ مرداد، با انواع توطئه‌های سخت و نرم علیه کشور و ملت ایران منجر به ورود خسارات مادی و معنوی فراوان شده است.

این وکیل دادگستری به بیان برخی از این خسارات به برگرداندن شاه مستبد فراری، حمایت و تحکیم پایه‌های حکومت استبدادی او، تحمیل قانون استعماری کاپیتولاسیون، ایجاد ساواک و سرکوب جنبش‌های آزادی‌خواهی (جوانان، روحانیت، دانشجویان و...) شکنجه و قتل، دستگیری و تبعید امام (ره) و جنایات و کشتار ۱۵ خرداد، تخریب فرهنگ اسلامی، ایرانی و ترویج ابتذال فرهنگ غرب در ایران، تسلط بر ارتش و در خدمت گرفتن ارتش ایران با حضور مستشاران و تبدیل حکومت شاه به ژاندارم منطقه،  فراهم‌کردن زمینه جدایی بحرین از ایران توسط انگلستان و ورود خسارت مادی و معنوی ناشی از آن، توسعه فساد اداری و چپاول اموال ایران توسط عمّال خاندان پهلوی، تحقیر، توسعه فحشا و خیانت به زن ایرانی، غارت نفت ایران، سرکوب مطبوعات و سانسور، تحمیل فقر و ازهم‌پاشیدن اقتصاد خودکفایی ایرانی، عقب ماندن ایران از توسعه همه‌جانبه همسان کشورهای بزرگ، بی‌سوادی اکثریت ملت ایران اشاره کرد. 

دادی القار ادامه داد: هر کدام از این اقدامات خصمانه در برهه‌های زمانی مختلف، خسارات مادی و معنوی فراوانی را به کشور و ملت تحمیل کرده است؛ لذا ضرورت دارد با ارجاع هر کدام از جنایات و اقدامات خصمانه فوق الذکر به کارشناسان ذیربط و تعیین دقیق خسارات در سطوح و حوزه‌های مختلف، نسبت به تقویم نهایی خسارات در حوزه‌های مادی، معنوی و تنبیهی بازدارنده به صورت تجمیعی اقدام مقتضی حقوقی صورت گیرد.

وی خطاب به قاضی دادگاه گفت: این‌ها تنها نمونه‌هایی از فهرست بلند توطئه‌ها و اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی است که به خوبی بیانگر عمق کینه و دشمنی این کشور با ملت و سرزمین ایران دارای تاریخ و تمدن کهن است و به نمایندگی از صدها هزار خواهان ایرانی که متضرر و آسیب‌دیده از جنایات و اقدامات خصمانه دولت تروریست پرور آمریکا در ایران قبل از انقلاب هستیم، با ثبت دادخواست حقوقی به طرفیت دولت مستکبر آمریکا خواهان محاکمه آن کشور و مطالبه جبران خسارت ناشی از این اقدامات و جنایات غیرقانونی او هستیم.

وی افزود: انتظار از دادگاه این است هریک از این جنایات و اقدامات ضدبشری و غیرقانونی آمریکا را که فهرست آن در دادخواست تقدیمی آمده است، به کارشناسان مربوط برای تقویم خسارات مادی و معنوی ناشی از آن ارجاع شود. 

این وکیل دادگستری گفت: همچنین به استناد قوانین موضوعه، محکومیت خواندگان مبنی بر پرداخت خسارات مادی و معنوی ناشی از این اقدامات خصمانه و خسارت تنبیهی مؤثر که بازدارنده برای جلوگیری از تکرار اقدامات خلاف حقوق بین‌الملل خواندگان شود.

قاضی حسین‌زاده در پاسخ به درخواست این وکیل دادگستری اظهار داشت: موضوع ارجاع پرونده به کارشناسان بررسی می‌شود.

در ادامه مهدیه شادمانی وکیل خواهان پرونده در جایگاه قرار گرفت و گفت: انگلیسی‌ها نفت ایران را مال شخصی خود به حساب آورده بودند و ده‌ها سال استفاده غاصبانه می‌کردند و مال ملت ایران را تقریباً مفت می‌بردند. اما این بساط را نهضت ملی شدن صنعت نفت به هم زد. نفت از کشف تا بهره‌برداری و ملی شدن و نهایتا آمدن بر سر سفره مردم در ایران، قصه پر غصه‌ای است که روایت‌گر مجاهدت جهادگران میهن پرستی است که تمام هستی خود را در مقابل پیکارجویی و هجمه همه جانبه نظام سلطه و استعمارگر، آمریکا، انگلیس و شوروی قرار دادند تا رویای نفت ملی، تولید ملی و بهره برداری ملی به واقعیت بپیوندد.

وی بیان کرد: ایرانیان از دیرباز با نفت و گاز آشنا بودند در ایران باستان نشانه‌های فراوانی از شناخت نفت و خصوصا قیر و کاربرد آن توسط ایرانیان به چشم می‌خورد. از همان آغاز نهضت ملی شدن نفت، انگلیس تلاش کرد مانع موفقیت جنبش شود؛ حتی سفیر وقت انگلیس در تهران، جنبش را ساخته دست مصدق آیت‌الله کاشانی و چند نفر تندرو و ضد انگلیسی، توصیف کرد. محمد مصدق در سال 28 به شانزدهمین مجلس شورای ملی راه یافت اقلیت مجلس جدی‌تر از قبل به رویارویی با رزم آرا نخست وزیر وقت شاه که مخالف ملی شدن نفت بود پرداخت.

وی ادامه داد: رزم‌آرا در پی مصالحه با انگلیسی‌ها و معتقد بود ایرانیان توان فنی لازم را برای در اختیار گرفتن صنعت نفت ندارند. خیانت رزم‌آرا به منافع ملی موجب شد در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ توسط فدائیان اسلام در مسجدشاه تهران به ضرب گلوله کشته شود. پس از کشته‌شدن رزم آرا کمیسیون نفت مجلس شورای ملی ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را به نام «سعادت ملت ایران» به مجلس ارائه کرد؛ این پیشنهاد ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی و ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس سنا به تصویب رسید.

وی افزود: طبق قانون ملی‌شدن صنعت نفت شرکت نفت ایران، طرف خارجی حق مالکیت در هیچ‌کدام از فرایند‌های استخراج و فروش نفت ایران را نداشت. بعد از انتخاب مصدق به نخست‌وزیری و تصویب قانون نه ماده‌ای خلع ید از شرکت نفت جنوب در مجلس انگلیسی‌ها چندین روش برای مقابله با دولت ایران در نظر گرفتند تهدید به حمله نظامی، شکایت در مجامع بین‌المللی و در پشت‌صحنه به دنبال طرح براندازی دولت دکتر مصدق بودند.

شادمانی گفت: استفاده انگلیسی‌ها از ظرفیت دیوان بین‌المللی دادگستری و شورای امنیت نتیجه‌ای نداشت. انگلیسی‌ها اقدام به تحریم و فشار‌های اقتصادی مداخله نظامی با چهارهزار چترباز، همچنین رزمناو «ماریتوس» و ناو‌های «ورن» و فلامینگو را به سواحل ایران فرستاد اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه انگلیس بیانگر آن است که آماده اشغال آبادان بودند، اما فضای ضد انگلیسی حاکم بر ایران موجب شد در نهایت با مشارکت دولت، آمریکا گزینه کودتا به‌عنوان راه‌حل مؤثر در دستور کار آمریکا و انگلستان قرار گرفت.

وی افزود: امروز باگذشت بیش از ۷۰ سال از کودتای آمریکایی - انگلیسی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ساقط کردن دولت قانونی مرحوم دکتر محمد مصدق و تحمیل بیش از ۲۵ سال غارت اموال و منافع نفتی کشور و ملت ایران، به‌رغم وجود ظرفیت‌های حقوقی و قانونی داخلی اقدام مؤثری برای دادخواهی و مطالبه ضرر و زیان‌های ناشی از کودتای آمریکایی - انگلیسی و سلطه آمریکایی‌ها بر منابع نفتی و غارت آن، توسط مراجع ذی‌صلاح دولتی صورت نگرفته است؛ لذا گروه جهادی حکیم به نمایندگی از صد‌ها هزار ایرانی مطالبه‌کننده و متضرر از سلطه نفتی دولت آمریکا در ایران قبل از انقلاب، با ثبت دادخواست حقوقی، اقدام به طرح دعوای حقوقی جهت تأدیه خسارات مادی معنوی و تنبیهی بازدارنده از دولت سلطه‌گر آمریکا به دلیل غارت و چپاول منابع و منافع نفتی کشور کرده است.

شادمانی گفت: آقای قاضی از جناب‌عالی استدعا داریم به استناد قوانین موضوعه محکومیت خواندگان مبنی بر پرداخت خسارات مادی و معنوی ناشی از غارت و چپاول ۲۵ساله اموال و منابع نفتی کشور و خسارت تنبیهی موثر که بازدارنده برای تکرار اقدامات خلاف حقوق بین‌الملل خواندگان شود همچنین کلیه خسارات دادرسی اعم از هزینه دادرسی و حق‌الوکاله مورد استدعاست.

قاضی در پایان گفت: این دعوا به طرفیت دولت آمریکا و سردمداران ان بوده است و نامبردگان به‌صورت رسمی از طرق وزارت امور خارجه دعوت شده است و خواندگان از برگزاری دعوا اطلاع داشتند.

وی افزود: مستندات تقدیمی خواهان‌ها که حدود ۴۰۲ هزار نفر هستند شامل اقاریر دولت‌مردان آمریکا است در پرونده وجود دارد. ادامه رسیدگی به این دعوا در جلسه بعدی رسیدگی می‌شود./ فارس

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها