فشار حداکثری برای خالصسازی
آن چه از مجموع دو واکنش رسمی ظریف و اخبار و تحلیلهای نزدیکان او برمیآید، اختلافنظر معاون سابق با رئیسجمهور جدید است.یعنی اختلاف بر سر انتخاب همکاران در کابینه منجر به خروج بسیار زودهنگام ظریف از دولت شد. معناشناسی سیاسی این اقدام ظریف در چند بند قابل طرح است.
آن چه از مجموع دو واکنش رسمی ظریف و اخبار و تحلیلهای نزدیکان او برمیآید، اختلافنظر معاون سابق با رئیسجمهور جدید است.یعنی اختلاف بر سر انتخاب همکاران در کابینه منجر به خروج بسیار زودهنگام ظریف از دولت شد. معناشناسی سیاسی این اقدام ظریف در چند بند قابل طرح است.
یکم؛ اگر پزشکیان به این استعفا واکنش نشان ندهد، روایت ظریف تثبیت میشود، اگر برای پشیمان کردن معاون سابق دستبهکار شود، مجبور به عقبنشینی از برخی تصمیمات میشود و این یعنی استعفا و فشار به رئیس دولت جواب میدهد. اختلافنظر درون هر دولت و مجموعه بزرگ سیاسی طبیعی و عادی است. در تمام دولتهای پس از انقلاب با وجود همکاری و همگنی سیاسی، اختلافات تاریخی رخ میداد اما هیچگاه شمشیر اختلافات برای فشار به رئیسجمهور در این مدتزمان کوتاه در محیط اجتماعی بیرون کشیده نمیشد. انتخاب عباراتی مثل «از پزشکیان پشیمان نیستم...» نوعی تعارف سیاسی محسوب میشود و هیچ گاه زخم استعفای عجولانه را جبران نمیکند. ظریف میتوانست با برخی انتخابهای پزشکیان مخالف باشد ولی این اختلاف را به صحنه سیاسی نیاورد. او میتوانست در کنار رئیسجمهوری که همین چند هفته قبل او را بهترین گزینه میدانست بماند و اشکالات را تا حد ممکن رفع کند ولی دعوا و آتش انداختن به دامان دولت را انتخاب کرد. نتیجه این اقدام ظریف قطعا فشار به دولت چهاردهم از سوی همکیشان سیاسی و بدنه اجتماعی است. در همین دیدارهای اخیر رهبر انقلاب بهخصوص با نمایندگان مجلس، به برخی نیروهای سیاسی که تفاوت ارگانیک با دولت جدید دارند توصیه علنی شد موفقیت دولت را موفقیت همه بدانند. چقدر عجیب و حیرتآور است که دوستان رئیسجمهور این موضع عقلانی را قبول ندارند و زیر میز دولت زدند. فرض کنید نتیجه استعفای ظریف آن چیزی باشد که او در نامههایش آرزو کرده است: «اصلاح انتخابهای رئیسجمهور.» یعنی فشار حداکثری ظریف و حامیان رسانهای او به پزشکیان نتیجهبخش بوده و افرادی که به دولت میآیند به دیدگاه جناب ظریف نزدیکتر شوند. در آن صورت این نوع خالصسازی دروندولتی در تاریخ سیاسی مثالزدنی خواهد بود. چنان که رئیسجمهور تازهنفس را چنان تحت فشار قرار دادهاند که حساسترین انتخابهای عمر سیاسیاش را سریع اصلاح کرده است. نتیجه این روش خالصسازی دولت چهاردهم را با نوعی فشارپذیری درون و بیرونسیستمی مواجه میکند که تبعات غیرقابل تصوری دارد.
دوم؛ اصلاحطلبان باید خیلی زود اقدام غیرمدبرانه ظریف را جبران کنند. نتیجه این ضربه عاطفی به پزشکیان دورتر شدن آن ها از دولتی خواهد بود که هنوز کارش را شروع نکرده است. این فاصلهگذاری زودهنگام بدون اثر اجتماعی خواهد بود و فقط معیاری برای برخورد ناجوانمردانه با دولت میشود. علاوهبر آن تصویر قهری این استعفا بنبست خودساختهای است که یک نیروی سیاسی برای یک مجموعه بزرگ میسازد. چنان که این سوال تاریخی برای همیشه بدون جواب باقی خواهد ماند: تضمین این که شما تا آخر یک مسیر با ما خواهید بود، چیست؟
سوم؛ نکته نهایی درباره استعفای ظریف تصویری است که او از خودش ساخت. او آنگونه که خودش در کتاب خاطراتش نقل کرده است، زیاد استعفا میکند. این حجم از پشیمانی مکرر و زودهنگام از راهانداختن یک مسیر چگونه قابل توجیه است؟ جناب ظریف بهتر از هرکسی میداند شخصیتی که 5 بار در دولت روحانی و یکبار در دولت نوپای پزشکیان استعفا کرده(قبلتر از دوران روحانی را بررسی نکردیم!) نمیتواند اساسا فرد مورد اعتمادی برای نسخهپیچی برای آینده کشور باشد، چون اگر اهل دیدن همه جوانب بود، در کمتر از 40 روز با رئیسجمهوری که خودش دست آن را بالا میبرد به بنبست نمیرسید!
خراسان
دیدگاه تان را بنویسید